هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
👌درسی که از عمو و دائی آموختم!
۱۳۵۸/مجیدیه تهران، منزل جدیدی خریده بودیم که فامیلهای دور و نزدیک برای مبارکباد میهمان میشدند از جمله خانواده دائیجعفر. بساط پذیرائی که پهن شد، چند تا #مگس هم پیدا شد و بچهها در تکاپوی قلع و قمع آنها برآمدند و حرفهای بزرگان هم رفت بسوی مگس و مگسکُش و مگسک و...
من کمحرف هم به زبان آمدم که «خداوند مگسها را برای میکروبها آفریده و...» هنوز کلامم منعقد نشده بود که دائی گفت: لابد این شیره[انگور]ی که ما میخوریم، تماماً #میکروب و مضرّ است»!
با این حرف، همه ساکت شدند و در فکر! و من در اوج #غرور_نوجوانی بدجوری در جمع، کِنِف و ضایع شدم! این دومین #خشونت جعفردائی علیه من بود! البته از آن خشونتهائی که بجز لحظهای دلخوری، #نفرت و ناراحتی ماندگاری به دنبال ندارد.
اما برایم نقطه عطفی شد که ششدانگ حواسم به گفتههایم باشد و هر چیزی را هر جائی، بدون تأمل و تعمق نگویم تا مبادا ندامتبار باشد.
بعد از آن مصمم شدم که گفته عموموسی را آویزه گوشم سازم که همیشه میگفت: «کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ» (جالبه که خودش هم کمحرف بود و بچههایش هم کمحرف درآمدند! تا آنجا که عضو اطلاعات سپاه بودن پسرعمویم را من بعد از بازنشستگی او فهمیدم! با اینکه همسنوسال و از بچگی #رفیق بودیم!)
آن «نقد تلخ اما واقعی» و آن «توصیه سخت اما بحق» آن مرحومان مغفوران؛ برای بنده سرفصل دیگری رقم زد و چنان تحتالشعاع قرار گرفتم که در چاپ چهل جلد کتابی که نوشتهام (قبل از ظهور و بروز #فضای_مجازی فرصت لازمه تحقیق، تألیف و تحریر آنها را داشتم) سالهای سال است که راجع به بیان و نحوه درج جمله به جمله و بلکه کلمه به کلمه آنها دچار #وسواس هستم و گویا که هنوز هم از چاپ آنها واهمه دارم!!
بعضی از دوستان، توصیه میکنند که چاپ کن بده بره! و اگر احیاناً خبط و خطائی در آنها بود در چاپهای بعدی آنها را تذکر بده!
این توصیه را در باره کتابهایم نتوانستم اما در نگارشاتم در فضای مجازی، به کار بستم. از فعالیت در قالب مراسلات ایمیلی و بعداً بلاگفا تا ... تلگرام و واتساپ و اینک ایتا حدود بیستسال میگذرد که به این عادت، شبانهروز مألوف و مشغولم! مرتباً مطالبم را مینویسم و به اشتراک میگذارم و بعضاً مفاد آنها را ویرایش (اصلاح و تکمیل) میکنم! و اینها اوقات فراوانی از بنده را مصروف خود نموده است! (امروز دیدم؛ فقط در گروه «معارف و احکام» تعداد کلیپها از ۱۰/۰۰۰ گذشته و در کانال «معارف و احکام حم» تعداد آنها به ۵۰۰ مورد نزدیک است و قاعدتاً ناچار بودم که همه آنها را ببینم!)
این «وضعیت روانی/عقلانی در تحریر مطالب» بنوبه خود، حقیر را واداشت که با همه مسائل از جمله گرایشات و #مواضع_سیاسی، #دینی، #علمی، #هنری، #نظامی، #اقتصادی، #اجتماعی و... و بطور کلی؛ #فرهنگی، محتاطانه و نقادانه برخورد نمایم و از بیمهابا و بیمحابا بودن در آنها حتیالامکان بپرهیزم!
مراعات این دقائق و ظرائف در تدریسات و نیز سخنرانیهایم، این تأثیر را داشته که موجب تطویل آنها گشته تا با توضیحات مبسوط و تشریحات همهجانبه ارائه بدهم که قاعدتاً ممکنست برای خیلیها، کسلکننده تلقی شود!
من باید میدانستم که #الگوی_غذائی هر حیوانی متفاوت از الگوی غذائی سایر حیوانات است و ایبسا که عمدتاً تابع رابطه «عموم و خصوص منوجه» باشند. فلذا تنافر بعضی از آنها بمفهوم حقانیت یا عدم حقانیت آنها نیست. مگسها هم همانند انسانها به شیرینیجات علاقمندند ولیکن ناقل میکروب هم هستند زیرا که پروائی از نشستن بر زبالهها و کثافات ندارند. اما بیپروائی و بلکه اشتهای آنها به مزبله بمفهوم آن نیست که کلیه شیرینیجات هم زباله و حاوی میکروبها هستند.
همین دیروز کلیپی را دیدم (خودم هم آنرا به اشتراک گذاشتم!) که در طی آن، مرحوم حاجشیخ احمد کافی در مذمت استفاده از #روغن_نباتی (و اینکه برای انسان، مفید نیست و بلکه مضر است) به عدم میل گربهها اشاره میکند و حال آنکه رابطه منطقی الگوی غذائی گربهها با الگوی غذائی انسانها تابع نسبت عموم و خصوص منوجه است. فلذا نباید نتیجه گرفت که؛ چون گربهها روغننباتی را نمیخورند پس انسان هم نباید بخورد!
همچنین در تواصی حکمای طب سنتی، مصرف چای را بدانجهت نکوهش میکنند که علف آن، مطلوب حیوانات گیاهخوار و خامخوار نیست!
حال اگر در استفاده از چای و روغننباتی، مضرّاتی هست، بهتر است به علل علمی آنها، اشاره شود نه از طریق نادیدهانگاری الگوهای غذائی حیوانات. خیلی چیزها هست که برای حیوانات مطلوب و برای انسانها نامطلوب است و بالعکس ولیکن رغبت و رهبت آنها نباید معیار و ملاکی برای مفید یا مضرّ بودن آنها تلقی شود. و هکذا خیلی از مواد غذائی و داروئی و خوراکیهای دیگر. فتأمل!
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار ۱۴۰۲
💠کانال چلچراغ #معارف و #احکام حم 👇
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM