هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۷):
عدول هدفمند و هوشمند امام
مباحثی در بخش ۰۰۵ سلسله مقالات «چالشهای امام در تشکیل نظام»، ظاهراً موجب بروز دو مورد سوءتفاهم شده و لذا نیازمند توضیح مختصری است:
۱) حضرت امام (رضوانالله علیه)، وقتی که پذیرش عنوان ولایت فقیهی و #حاکم_اسلامی برآمده از نهضت+نظام خونین #ملت_ایران، را برای خودشان پس میزنند، لابداً آنرا برای سایر #فقهاء نیز صلاح نمیدانند!
۲) اگر در امر جایگزینی جمهوری (بجای حکومت و ولایت)، توسط امام، عدولی صورت نگرفت، لابداً امام، اهل عدول نبودند یا نباید میبودند!!
ولیکن آن گفتههای بنده بدین مفهوم نیستند که امام، اهل عدول نبودند. چنانکه در همین فرمایش خود (نماهنگ ضمیمه)، صریحاً اعتراف به #عدول میکنند. زیرا که #مصالح_اسلام و #مسلمین، فراتر از سلیقههای شخصی در «نحوه پیشبرد امر خطیر نهضت+نظام» است.
بله زمانی بوده که معظمله تمایلی به ورود فقهاء و علمای صالح (از جمله خودشان) به #مناصب_حکومتی نداشتند و آنرا به صلاح #ملت و #روحانیت نمیدانستند ولیکن با ملاحظه شرایط خطرناکی که شکل گرفت، ایشان از آن مصلحتاندیشی خویش، عدول کردند به وجوب #مشارکت_میدانی #علمای_صالح در #امور_مملکت.
بنابراین امام هم اهل عدول بودند و هم ورود «روحانیت عالم و عادل و صالح» در «جایگاههای مورد نیاز نهضت+نظام» را #واجب_کفایی میدانستد.
ولیکن در قضیه #جمهوری بجای #حکومت، عدولی در میان نبود و بلکه دلیل آن، غنیسازی نهضت+نظام بود.
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
✅ چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۱۰):
میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟
... این توجیه مشوّش، بازتولید همان اعوجاجاتی بود که قبلاً هم توسط #ساواک (ساواش) و #انجمن_حجتیه، رواج داده میشد که «سیاست از دیانت جداست» و تا زمان ظهور امام زمان(عج)، هیچ شخصی حق تشکیل حکومت ندارد و هر پرچمی که بلند شود، محکوم به شکست است!
این القائات هنوز هم (و بلکه شدیدتر!) ادامه دارد که از دیگر چالشهای جدی امام برای تشکیل نظام بود و در جای خود بدان خواهیم پرداخت.
آنچه که در اینجا لازمست استطراداً بدان اشاره نمایم اینست که؛ علت عدول بدون قید و شرط امام کاملاً شفاف است ولیکن نیازمند تفسیر صحیح هم است:
نظر اولیه #امام_خمینی، بازگشت #روحانیت بعد از #پیروزی_انقلاب به #مسجد و #مدرسه و عدم دخالت در #امور_حکومتی بود (چنانکه خودشان هم در #مرکز_سیاسی کشور نمانده و به #قم مشرف شدند) ولیکن بنا به ملاحظاتی (خطر بازگشت تفالههای شاهنشاهی بواسطه #کودتا و غیره)، از این نظر خود #عدول فرمودند و در راستای #حفظ_نظام بعنوان #أوجب_واجبات، ورود روحانیت به #مناصب_حکومتی را، مجاز دانستند و خودشان هم مقیم #تهران گشتند. زیرا که بعد از پیروزی انقلاب، خطر سلطه مجدد تفالههای غربی، سریعاً رخ عیان نمود! آنهم با شدّت و حدّتی در حد ترورهای گسترده و نفوذهای فراگیر که میرفت دوباره مملکت را بر باد دهد!
بعد از عدول مذکور، این مسئله هم پیش آمد که ابعاد و اعماق ورود روحانیت به نظام، باید چه میزان باشد؟
قاعدتاً ورود مذکور بعنوان #حکم_ثانویه، امر موقتی بود و میبایستی متناسب با سلطهجویی #اجانب و #اذناب_اجانب، تنظیم میگردید. تفصیل این مطلب بماند برای جایگاه خودش!
یکی از اعضای گروه، در اعتراض به بارگذاری نماهنگی توسط عضوی دیگر (باشتراک گذاشتن در شماره بعدی)، نوشت:
«به نظر بنده پخش این چیزها که باب مباحثی را باز میکند که بسیار تخصصی است و برای کسانی که مطالعه لازم در متون اسلامی را ندارند، ایجاد گره ذهنی و شبهه می کند، در این فضاها، اشتباه است و نوعا شبهات هم بی پاسخ می مانند و آمدیم ابرو را درست کنیم، میزنیم چشم را هم کور می کنیم!!!
اصولا این بحث، بحث مشروعیت و مقبولیت است و سر دراز دارد، اما من باب مثال توضیحی عرض میکنم و ارجاع میدهم دوستان را به مطالعه کتاب امامت آیه الله مطهری یا بزرگانی مثل ایشان با این عنوان،
این مبحث مشروعیت و مقبولیت از آنجایی آغاز شد که در صدر اسلام و پس از رحلت پیامبر،در محفلی در محل سقیفه ساعدیه،ابوبکر به جای امیرالمومنین علیه السلام که مستقیما توسط خدا در غدیر به امامت و خلافت مسلمین پس از پیامبر نصب شده بود و پیامبر این نصب را به اطلاع مردم رساند، انتخاب شد(در همین انتخاب حرف ها هست) ولی ما فرض را درست می گیریم و از بحث دور نیفتیم عرض میکنم که این دو(مشروعیت و مقبولیت) گاهی با هم جمع می شوند مثل زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از ۲۵ سال محرومیت از تصدی امر ولایت و امامت جامعه اسلامی، با استقبال مردم به خلافت رسید، گاهی هم، از هم جدا می افتند مثل زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام به دلیل خیانت خواص و همراهی بخشی از مردم با آنها از تصدی امر ولایتمداری مردم و جامعه اسلامی محروم شد. و امر به فرد دیگری واگذار شد!!!
حالا آنچه ما باید توجه داشته باشیم این است که از نظر اسلام، عدم تصدی حضرت در آن ۲۵ سال موجب عدم مشروعیتش نمی شود و نشد، و چون محرومیت بر او تحمیل شد، لذا امرش هم در جامعه نافذ نبود،و اجرا هم نمی شد!!!
همان طوری که کسانی که جای او را در حاکمیت گرفتند،(من تعمدا لفظ غصب را به کار نبردم) هر چند به فرض، مقبولیت را به دست آوردند(چون اجبار و الزام عده ای هم در کار بوده) و امرشان هم نافذ بود، ولی از نظر اسلام مشروعیت نداشتند و لذا نه آنها و نه مردم،هیچکدام، در نزد خدا معذور نیستند و هر دو مآخذه خواهند شد.
پس معلوم شد که مبانی اسلام با دموکراسی تفاوت دارند، این کار را دموکراسی مثل اسلام محکوم نمی کند!!! چون در دموکراسی رأی اکثریت نافذ است(البته در اینم که همیشه چنین باشد حرف است و گاهی اکثریت سازی می شود و...) اما در اسلام باید کار، مبتنی بر احکام الهی باشد،
فرضا در حکومت های با فرض مبتنی بر اکثریت شرب خمر، همجنس بازی، فحشاء و منکرات و... هست که قانونی است(حالا نظر اکثریت در پذیرش لحاظ شده یا نه، آن بحث دیگری است)و آزاد است و... اما اسلام از مبنا مخالف این امور است و هرگز مجاز نمی شوند، و لو فرضا اکثریت هم بخواهند، خلاصه خلاف، خلاف است و با رأی اکثریت قانونی و مجاز نمی شود!!!
خلاصه این مباحث محل خاص و افراد اهل تخصص را لازم دارد تا شبهه ایجاد نشود و لذا همان گونه که عرض کردم، جاش در گروه ها نیست.» (پایان نقد)
..ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۱۱):
معنا و مفهوم جمهوریت!
(مقبولیت یا مشروعیت؟)
طی بخشهای قبلی اشاره کردیم که #امام_خمینی بعد از ۳۵ سال بر طبل #حکومت_اسلامی کوفتن، در نیمه دوم سال اوجگیری و پیروزی #انقلاب_اسلامی، مدل حکومتی مد نظر خود را #جمهوری_اسلامی، تعیین فرمود بدون کلمهای کم یا بیش!
فلذا این سؤال، پیش آمد که آیا ایشان از نظریه قبلی خود، #عدول کردند یا اینکه در #اجتهاد خویش، به نظریه جدیدی از حکومت، نائل گشتند که نیازمند تعریف و تبیین است؟
شاید بعضی معتقد باشند که امام اهل عدول بودند چنانکه در باب «ورود روحانیت به نظام»، عدول کرده و خود بر آن تصریح نمودند.
از آنجا که مبحث جاری ما در این سلسله مقالات، #جمهوریت (و نقش #انتخابات در آن) است، لاجرم به مقوله #مشروعیت_جمهوریت هم باید بپردازیم، تصادفاً یکی از اعضای گروه، نماهنگی را به اشتراک گذاشتند که ظاهراً در صدد القاء این ذهنیت است که بین دیدگاههای شهید بهشتی و مرحوم مصباحیزدی، در موضوع جمهوریت، اختلافی وجود داشته است!
فلذا یکی دیگر از اعضای گروه هماندیشی بنده، معترضهای داشتند که عین متن آنرا در شماره قبلی به اشتراک گذاشتم.
فلذا با این مسئله مواجه شدیم که آیا جمهوریت؛ علاوه بر #مقبولیت، مولّد مشروعیت برای حکومت هم است؟!
و از آنجا که این مسئله با مبحث جاری ما، سنخیتی دارد، ایضاً بعنوان طرداً للباب، متعرض آن میشویم تا القاء هر دو عضو گروه را مورد بررسی قرار بدهیم که دنبال #قلب_حقیقت هستند یا قلب حقیقت؟!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۳بهمن۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش۰۱۴):
اصلیترین دلایل حضور روحانیت در حکومت
#پایایی و #پویایی نهضت+نظام جمهوری اسلامی ایران، رهین حضور و زعامت میدانی فقهای جامع شرایط (دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه)، در معارک ارکان و اجزاء #نظام_انقلابی است که بالطبع حضوری خونین و جانبازی است.
عدم ورود و حضور میدانی روحانیت در نهضت+نظام، چیزی بجز تباهسازی پویایی و پایایی نهضت و نظام و روحانیت نیست.
طی بخشهای قبلی مبحث «چالشهای امام در تشکیل نظام»، به مسئله تبدیل #حکومت به #جمهوری در عنوان #نظام_اسلامی مد نظر #امام_خمینی پرداختیم و اینکه؛ در دیدگاه ۳۵ ساله حضرت امام، آیا عدولی صورت گرفت؟ (با عنایت به اینکه ایشان، اهل عدول هم بودند و بعنوان نمونه به مقوله ورود #روحانیت به #مناصب_حکومتی، اشاره شد) یـا اینکه معظمله در #اجتهاد خود، به تعبیر و تعریف جدیدی از «جمهوری» نائل گشتند که متمایز بر جمهوری معروفی است که در دنیا مطرح شده و امام قبلاً آنرا در ردیف حکومتهای جائر میشمردند؟ در نتیجه بمنظور تفکیک آن از سایر جمهوریها سزامند است که آنرا #جمهوری_خمینی بنامیم!
بله اگر بپذیریم که تمایزی در مفهوم جمهوری در نزد ایشان، حاصل نشده و چیزی بنام «جمهوری خمینی»، عاری از حقیقت است، ناچاریم نظریه #عدول را بپذیریم ولو اینکه گفته شود امام حداقل ۳۵ سال از مفهوم جمهوری، برداشت اشتباهی داشتهاند (همچون برداشتی که از ضرورت عدم #حضور_اجرائی #روحانیون در #امور_کشوری داشتند و بعد از عدول فرمودند که اشتباه میکردیم!) ولیکن چنانچه بپذیریم که جمهوری خمینی، مفهوم نوینی است که قاعدتاً باید به تعریف و تبیین تمایزات آن بر جمهوری مرسوم دنیا بپردازیم.
بنده معتقدم که امام راحلمان؛ اولاً بخاطر #غنی_سازی نهضت+نظام، جمهوری را جایگزین حکومت نمودند و ثانیاً «جمهوری تقویتکننده نهضت+نظام» متمایز از سایر جماهیری است که مألوف مردمان است.
با این نظریه، قاعدتاً کار خود را سخت میکنم! زیرا باید به تعریف و تبیین آن بپردازم وگرنه قابل اثبات نخواهد بود!
تعریف و تبیینی که شاید تاکنون، کسی بدان، مبادرت نورزیده و بالتبع مبحث نوآورانهای در قرائت از #جمهوری است و چنانچه در بیان مکنون قلبی خویش، موفق بشوم، بنظرم پارادوکس مطروحه در بیانات اشخاصی از قبیل؛ آیةالله شهیدسیدمحمدحسینی بهشتی و آیةالله مرحوم محمدتقی مصباحزاده یزدی، نیز مرتفع خواهد شد!
یعنی اگر عدولی بودن حکومت به جمهوری را بپذیریم، بالطبع مخالفت آقای مصباح با جمهوریت را، ناچاریم در مغایرت مواضع سیاسی ایشان با نظرات امام و سایر یاران آنحضرت مثل شهید بهشتی، ارزیابی کنیم که کار چندان آسانی نیست.
و اگر به نظریه «قرائت جدیدی از جمهوری» در نظرات امام، قائل شویم، آنگاه در مییابیم که صفآرائی آقای مصباح در برابر جماهیری بوده است که امام هم از اول با آنها مشکل داشت و آنرا در ردیف #سلطنت_منحوس، قلمداد میکرد. ولیکن در اینصورت، این اشکال بر جناب مصباح، قابل ایراد است که چرا جمهوری نامطلوب در نزد امام را پیوسته کوبیدید و یکبار در صدد تبیین جمهوری مطلوب امام برنیامدید؟!
شهیدبهشتی، سعی نمودند که از جمهوری خمینی، تعریفی ارائه بدهند ولیکن آنرا از سایر جماهیر، تفکیک نکردند!
فلذا بنظر میرسد که اختلاف هر دو بزرگوار، بعلت استفاده از #لفظ_مشترک بدون اشارهای به مرزبندی دقیق جمهوری مد نظرشان با سایر جماهیر بوده است!
شاید بشود #شاخصه_اصلی جمهوری خمینی را در دو نکته مهم، مورد توجه قرار داد که؛
۱) در سایر جماهیر، اسم و ادعایی از مبدأ و معادی بنام خدا و آخرت و دینی که دنیای جامعه را با آخرت آن، تنظیم نماید، نیست ولیکن جمهوری خمینی (که خودشان آنرا #جمهوری_اسلامی بدون کلمهای کم یا بیش نامیدند) آکنده از خدا و پیغمبر و قیامت و سعادت ابدی انسانهاست.
۲) حکومت در سایر جمهوریها همانند #سلطنت_موروثی، حکومت افراد بر جامعه است ولیکن در جمهوری اسلامی (مد نظر حضرت امام) حاکمیت بر مردم، واقعاً مردمی است و بلحاظ #آتش_باختیار بودن آحاد مردم در «فریضتین امربمعروف و نهی از منکر» (حتی نسبت به حاکمان و مدیران) آنان قادر به إعمال حاکمیت هستند.
بنابراین، این #اسلامیت است که تعیینکننده مفهوم جمهوریتی میباشد که حضرت امام در طی دهها سال در صدد ظهور و بروز آن بودند و البته در بیستم مهر ۱۳۵۷ آنرا جمهوری اسلامی نامیدند. در واقع این عبارت را از شیاطین سابق و اسبق، پس گرفتند!
بنابراین نباید اجازه بدهیم، کسانی دانسته یا نادانسته قلب حقیقت کرده و #قلب_حقیقت را نشانه بروند!
قلب حقیقت اینست که؛ مردمان مسلمان (و همسو با مسلمانان) صاحب اختیار در امر و نهی مشروع جامعه و حکومت، مجاز به إعمال حاکمیت بوده و «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته» هستند و #انتخابات..
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۴بهمن۱۴۰۲
💠
🆔@chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۴):
‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛
منشوری از تزاحمات بیپایان!
سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم #نهضت و #نظام در بیان و تحلیل جامعهشناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم #جمهوری و #اسلامی در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید.
این دو #روشنفکر_دانشگاهی فارغالتحصیل #غرب، اگر زنده میماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یکدیگر، جبههگیری و حتی لشگرکشی آشتیناپذیری برپا میکردند!
پارادوکس مذکور سایهافکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و #جمهوری_اسلامی ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر #جمهوری_خمینی وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیبشناسی این مسئله پرداخته است!
از آنجا که معضل مذکور یکی از «چالشهای امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسیهای موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای #انتخابات و نیز #روحانیت را هم به میان میکشد و اگر چنین پارادوکسی، حلوفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد میسازد.
چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذیربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی #ملت_ایران را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان #دنیای_آینده، #نظام_موشکی نظام را تخطئه میکند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان #اعتدال به جنگ انقلابیگری برخاسته و چرخش #سانتریفیوژ را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه میکند و یا هواداران #میرنورد شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر میدهند و #حمایت_ایران از #جبهه_مقاومت را تخطئه میکند و بالاخره امروز دکتر #ظریف_آمریکایی، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی میگردد و دم از عدم حمایت ملت از #مقاومت_ضد_صهیونیستی و ترجیح #سفره بر #موشک میزند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راههای برونرفت واقعی قصه.
اگر دعوایی بین آیةالله بهشتی و آیةالله مصباح در موضوع #جمهوریت و #مشروعیت و جایگاه #مقبولیت مطرح بود و اگر آیةالله خامنهای، تئوری #مردم_سالاری_دینی را مطرح و در بیانیه #گام_دوم #انقلاب_اسلامی، مفهوم #نظام_انقلابی را برجسته میکنند، تماماً به همین ریشه برمیگردد.
اگر شاهد صفآرائی #دیپلماسی امثال ظریف در تقابل #میدان #مردان_میدان امثال #حاج_قاسم و #سپاه_قدس هستیم، به همین ریشه برمیگردد.
بنابراین با #ام_المسائل فراگیری مواجه هستیم که بصورت همهجانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت.
بنده در سرآغاز این مبحث، #اسلامیت را قدر مشترک #انقلاب و نظام مطرح کردم و اینکه #اسلام میتواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست!
دکتر شریعتی در تحلیل جامعهشناسانه خود از دو اسلام نام میبرد؛ #اسلام_حرکت و #اسلام_نظام! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم!
از طرفی میبینیم؛ #امام_خمینی هم از دو اسلام نام میبرند؛ #اسلام_آمریکایی و #اسلام_ناب محمدی(ص)
بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقالهای به تصویر کشیدم!
بنابراین ارجاع حل همه پارادوکسهای مانحنفیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آنجا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»!
برگردیم سراغ اصل مطلب!
گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانههای پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه دهها ساله خود #عدول کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه #شفاف_سازی فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم.
اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح میفرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جایگاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟!
چرا قبلاً آنرا در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومتهای سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار میدادند و تخطئه میکردند؟!
بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب #روانشناسی_اجتماعی تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت!
این قضیه برمیگردد به ماجرای #جمهوری_رضاخانی که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام #جمهوری_ایرانی برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳۰بهمن۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش۰۲۸)
ارکان اسلامیت
قرآن؛ حلقه وصل برهان
به عرفان برای قربان✅
#قرآن بدون #برهان، قابل استفاده رحمانی نیست، همچنانکه #عرفان بدون قرآن، هدایت نیست و بلکه برهوت گمراهی و ضلالت در اوهام است.
آیات قرآنی، ریشه در مفاهیم برهانی و فلسفی و منطقی دارند و عرفانی که سرشاخه قرآن است، میتواند #قربان را برای اهل برهان و عرفان قرآنی، به ارمغان آورد.
یکی از #اعیاد_اسلامی، #عید_قربان است که اوج عرفان مبتنی بر قرآن و برهان است ولیکن مقدمهای از عرفان دارد که «روز عرفه» موضوعیت بخشیدن به آن است و مقدمهای ضروری برای ذیالمقدمه فلذا عرفه و قربان، مکمل همدیگر هستند. بعبارتی؛ «عرفان بدون قربان»، إبتار و انحراف است و «قربان بدون عرفان»، انهدار و انحطاط و لذا هر دو باید مبتنی بر قرآن باشند، قرآنی که فهم آن محتاج برهان است، برهان ربّانی و سبحانی.
در اینخصوص، ملاحظه مقالهای در موضوع «تقارن (و تقدم) زمانی عرفان (عرفه) با قربان»، که بسیار معنیدار است، مورد توصیه است.
(👈اینجا👉)
«قربان»؛ تکلیف اصلی «انسان»!
ولی در پرتو برهان+قرآن+عرفان
هدف از هبوط #انسان به دنیا، قربان شدن (تقرّب) اوست که باید ابتنایی از عرفان داشته باشد، عرفانی که تلألؤ آن از قرآن است، قرآنی که وحی آن با برهان، قابل فهم است. بنابراین فرایند اربعه علت خلقت و هبوط انسان در دنیا، عبارتند از؛
💠 برهان =» قرآن =» عرفان =» قربان ✅
#مسلمان (تسلیم ربالعالمین)؛ اهل برهان و استدلال است تا بتواند از قرآن، استفاده نموده و به عرفانی نائل گردد که او را قربان #الله سازد.
#قربةً_الی_الله، غایت #عرفان_قرآنی است ولیکن بنیانی است که بنیاد آن، برهان و #فلسفه، بهترین ابزار برای تحصیل و تصلیح برهان است.
بنابراین تکفیر فلسفه، مسدود ساختن طریق استفاده از #برهان_الهی است، همچنانکه تفسیق عرفان، کشیدن خط بطلان بر فرآورده قرآن است. بالتبع بدون #مثلث_مقدس «برهان+قرآن+عرفان»، هیچ «قربان الیالله» و وصالی میسور نخواهد گشت.
امام خمینیره بعد از #معصومین کرام علیهمالسلام، أبَرمرد چنین مربع ناب و مقدسی بود:
💠 برهان + قرآن + عرفان + قربان ✅
#جمهوری_اسلامی مورد توصیه چنین اعجوبهای، ارزش قربانی دادن و قربانی شدن را دارد و #ملت_رشید_ایران و #امت_فهیم_اسلام، بخوبی آنرا دریافتند، بدون کلمهای کمتر یا بیشتر.
«جمهوری اسلامی امام خمینی» با سایر #جماهیر جهانی صرفاً اشتراک لفظی دارد وگرنه معنی و محتوای آن هیچگونه قرابتی با آنها ندارد چنانکه خود حضرتش بدان تصریح فرمودند: «آنچه را که ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جاى جهان نظیرش را نمىبینیم.» (صحیفه امام/ج۵/ص۴۳۸)
نکته مهم دیگری که در مانحن فیه، رخ میدهد اینست که امام وقتی نظریه دهها ساله «حکومت عدل اسلامی تحت نظر ولایت فقیه» خود را در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷ به ایده «جمهوری اسلامی» تغییر میدهند و آنرا در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ به انتخاب عمومی میگذارند، به مدت یک سال، نه از «حکومت اسلامی» یادی میکنند و نه حتی از «ولایت فقیه»، سخنی میگویند! گویا که جمهوری اسلامی، ادغامی مکفی و آیینه تمامنمایی از هر دو مطلب «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» و عصاره هر دوی آنها است و امام بدان رضایت دارند!
تا اینکه ترس از #ارتجاع_دولتمردان (و عدم حفظ اعتدال نهضت+نظام) و افتادن مملکت به #حلقوم_اجانب، موجب میشود که به دخالت روحانیت در حکومت و استقرار ولایتفقیه در رأس آن، #عدول نمایند وگرنه تمایلی به مداخله در امور حکمرانی منتخبین ملت نداشتند و مسئولیتی بود که تحمیل شد از باب اینکه «حفظ نظام أوجب واجبات» است.
حمله به «جمهوری اسلامی» و تلاش برای انحطاط و اضمحلال آن از همان زمان نامگذاری و طرح عنوان آن آغاز شد که خود امام بدان چنین اشاره کردند:
«از آن اولی که صحبت جمهوری اسلامی شد، اینها شروع کردند به کارشکنی؛
👈 یک دستهای را تراشیدند به اینکه ما هم بگوییم جمهوری، اسلامیاش چیست؟! و عجب این بود که [میگفتند] ملت ما جمهوری میخواهد. جمهوری «اسلامی» یعنی چه؟! تا اینکه نگذارند «اسلام» پایش تو کار بیاید. اگر «جمهوری» باشد، همه کاری میشود با آن کرد. اما اگر جمهوری اسلامی باشد، اسلام نمیگذارد کسی کار[غلط]ی بکند.
👈 یک دسته دیگر تراشیدند، بگویند که «جمهوری دموکراتیک»، باز از اسلامش فرار میکردند،
👈 یک دسته سومی هم که یک خرده میخواستند نزدیکتر بشوند و بازی بدهند ماها را، گفتند «جمهوری اسلامی دموکراتیک»! این هم غلط بود.
ما همه اینها را گفتیم ما قبول نداریم.»
(صحیفه امام/ج۱۱/ص۲۸۰)
👌 جمهوری اگر واقعی باشد، قاعدتاً دموکراسی در ذات آن، وجود دارد و نیازی به برجستهسازی آن نیست و اسلامی هم همان مربع مقدس ارکان اسلامیت است.
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳اسفند۱۴۰۲
🆔@chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🙏