سبزنوشته┆𝑮𝒓𝒆𝒆𝒏 𝑻𝒆𝒙𝒕
چیز غیرمنطقی برای من اینه که:
چرا باید شیشه رو بخار بده؟ خب اوکی تو بخار دادی ولی احیانا نباید دمای داخل خونه بیشتر باشه و بخار پشت پنجره از داخل خونه هم تشکیل شده باشه وقتیکه داره میگه هوا خیلی سرد بوده و برف هی میباریده؟ چطور اینقد واضح با این وضع دیده که حتی فنجونه هم اومده تو نظرش؟
نظر بنده:....
🍫 #Yuro_chan | @Mah_Text
کاش
درست در وسط همهه مغزم
درست در اوج دعوای خودم با خودم!
دقیقا در همان لحظاتی که با ناتوانی و عجز تمام اعلام میکنم که:
تاب تحمل خودم را هم ندارم،
اعتراف میکنم که:
بزرگ ترین دشمن خودم را خود درونی ام میدانم...
کاش دقیقا در میانه همان لحظات سخت کشمکش با خودم؛
کسی بود
که دستم را میگرفت
و میگفت:
من هستم، ادامه راه را تنها نرو..:)
_دلنوشت🪴
🍀 #Iham | @MAH_Text
سبزنوشته┆𝑮𝒓𝒆𝒆𝒏 𝑻𝒆𝒙𝒕
سبزنوشته┆𝑮𝒓𝒆𝒆𝒏 𝑻𝒆𝒙𝒕
قاتل سوتی های فراوانی داده همونطور که دوستان عرض کردن مثلا شیشه ی بخار گرفته.یا موتور سواری در برف سنگین آن هم در مسیر جنگل که یک مسیر جاده ای نیست. مشخصه قاتل فردی بی تجربه بوده اما انگیزه ی قوی ای داشته. برای قتل برنامه های دقیقی نداشته و یه ماجرای ساختگی حفظ کرده و البته غیر حرفه ای. علاوه بر بی تجربگی و نا آگاهی درباره مسائل علمی ساده مثل شیشه ی بخار گرفته برای شاخ و برگ دادن به ماجرا گفته فنجون دارای چای بوده (فارغ از اینکه اصلا از کجا تشخیص داده چی بوده) این یه مسئله ی روانشناسی در افراد دروغگو هستش این افراد سعی دارند با شاخ و برگ الکی دادن و جهت اینکه ماجرا طبیعیه طبیعی جلوه کند جزئیات بی اهمیت را ذکر میکنند .قاتل سعی میکرد با ذکر جزئیات بی اهمیت صداقت و همکاری خودش را با با پلیس نشان دهد همچنین به ساکت بودن جنگل و خاموش بودن شومینه هم اشاره کرده که باز هم مرتبط به این مسئله ی شاخ و برگ دادن هستش .
🎭 #Rahil | @MAH_Text
تو هزار بارم که از دیگران خسته بشی
می ارزه به یه بار خسته شدن از خودت.
🍫 #Yuro_chan | @Mah_Text
هدایت شده از 𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅
و اما جواب تست پرونده ی جنایی ! ( اونقدر ساده و بیسیکه که حتی باور نمیکنی ! )
جواب سوال اول : قاتل کیه ؟ بیاین مشخص کنیم . معمولا که نه قطعا وقتی از یه پرونده ی جنایی مطالب قابل بحث نشر میکنیم و تست میذاریم پس حتما قاتلی هم وجود داره و مرگ یه فرد خود*کشی و یا مرگ طبیعی نبوده !
جدا واضح و فاحش به نظر میرسه که قاتل خود پستچی یا همون جان هوپه که عین زرافه ی گردن دراز دروغ به هم میبافه و خیلی هم تمیز ، زیبا و با ساخت جزئیات ریز این کارو انجام میده و تو کارش موفقه اما ...اما ...
هممون میدونم که دروغگو نه تنها حافظه ی خوبی نداره بلکه همیشه جنایات و خرابکاری هاش رو میشه ! (حالا به هر نحوی ! )
یادته تو پرونده گفته شد که جان دقیق ساعت 8:30 دقیقه رو مد نظرش داشته ، هوا سرد و برفی ، و در حال بارش بوده و شیشه ها اونقدری سرد و یخ زده بودن که جان مجبور میشه بعد از اینکه با نفسش شیشه ی پنجره رو گرم میکنه با بافت پلیورش اون رو تمیز کنه تا بتونه داخل کلبه رو ببینه درسته ؟
اولین شک و ظنی که به وجود میاد اینه که چطور یه نفر تا این اندازه دقیق میتونه تایملاین ورود و خروجشو از یه محوطه اینقدر رند و خوب یادش باشه !
و دوم اینکه ...
پاک کردن شیشه ی یخ زده اونم از خارج تقریبا کار غیر ممکنیه !
اگه از داخل سعی کنی با استفاده از نفس گرم و یه پارچه شیشه رو تمیز کنی تا بتونی منظره ی بیرونو ببینی کار به شدت اسونیه ولی از خارج تقریبا شکست میخوری ! چون چیز واضح و کاملی قرار نیست ببینی !
دومین موضوع مشکوک داخل پرونده : اینکه جان از کجا فهمید که جرمی مرده ؟
شاید فقط غش کرده بوده ، دچار پانیک اتک یا سکته ی قلبی شده بوده و یا غیره ...
جان به طور حتم اگر قاتل نبود نمیتونست اعلام کنه که جرمی رو در چنین شرایطی داخل کلپه ی در بسته پیدا کرده !
سوم : جان از کجا میتونسته بدونه که داخل استکان سرریز شده ی جرمی چه مایعی وجود داشته ؟ میتونسته دمنوش ، قهوه و یا چیز های دیگه ای شبیه به اون باشه !
قتل به طور حتم شب قبل یا چندین روز قبل تر انجام شده بود ... برای اثباث این موضوع چنتا مدرک داریم !
1. بارش برف چندین سانتی متری : باعث بانی پاک شدن رد پاها
2. خاموش بودن شومینه و خارج نشدن دود از داخل دودکش ( این کار تایم میبره و نشون میده که چندین ساعت از قتل گذشته که هیزم داخل شومنیه طوری سوخته که رو به اتمام رفته ...)
صرفا جهت شفاف سازی و یاداوری : جان از موتور پیک استفاده کرده بود و این چیز ممکنیه ! طوفان و کولاکی در کار نبوده ... فقط برف میباریده همین ! و این نشون دهنده ی این نیست که جان تو این قسمت هم در حال دروغ گفتن بوده ...
ویرجینای غربی تقریبا یه منطقه ی جنگلیه گرمسیره و اونقدرا هم مسیر رو با وجود برف سخت نمیکنه چون بارش برف سبک و کمه !
در اخر باید بگم هدف و مقصود قتل در این پرونده اصلا ملاک نبود و تنها چیزی که میخواستیم بدونیم تنها دو سوالی بود که پرسیده شد !
یک : قاتل کیه ؟ دو : چرا و به چه علت شخص مظنون اصلی پروندست ؟
چنتا نکته ی کلیدی که لازم میدونم تا مطرحشون کنم : اینکه تمام افراد ذهنیات مختلف و قوه های تخیل ضعیف و قوی دارن ولی برای حل پرونده های جنایی همیشه نیاز نیست تا جزئیات زیادی داشته باشیم تا با کنار هم قرار دادن اونها مثل پازل پرونده رو حل کنیم !
تو این پروسه شما نقش یه کارگاه رو دارین که با در نظر گرفتن حتی کمترین جزئیات و مدارک موجود میبایستی اونقدری تئوری بسازه تا بتونه پرونده رو حل کنه !
خودش رو جای قاتل بذاره و یه جور شبیه سازی انجام بده تا بتونه ذهنیاتش رو بخونه !
همیشه ی خدا حقایق جلوی چشمامون نیستن و نیازه که ما یکم دقیق تر خیره بشیم یا حتی زاویه ی دیدمون رو عوض کنیم !
اینطوره که میتونیم از یه تئوری یه فکت ثابت شده بسازیم !
حرف اخر : ممنون به خاطر حمایت های بی وقفتون !
مرسی از اینکه شرکت کردین !
تک تک تکست هاتون رو خوندم و جدا لذت بردم و امیدوارم بتونیم بیشتر به این مسائل بپردازیم !
روزتون خوش و وقتتون بخیر !
#Invitation
#Criminal_murder_case
-𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا