من برای خوب کردن حالش از جان مایه گذاشتم
او برای خراب کردن حالم از جان مایه گذاشت....
بخدا خوب نیستم، داغونم !
کاش درک کنید و انقد فشارم نیارید
بابا قلب و زندگیم باختم کافی نیست؟
سخته بخدا تحمل کردن غم و غصه جدید برام سخته
کاش بفهمید که به یه مو وصلم ،به یه مو
انقدر اذیتم نکنید :)
تو سهم که خواهی شد؟...نمیدانم!
ولی هرکس که شد ,
امیدوارم همانگونه که من تورا دوست داشتم دوست بدارد 🥲
+من قلبم را فدای تو کردم!
#پناه
خدایا دلم میخواد بعلت کنم
بغلت کنم و گریه کنم
توهم موهامو نوازش کنی و سرمو ببوسید
و بگی آروم باش عزیزم . .
گریه کنم و تا خواستم حرف بزنم بگی هیس
میدونم خودم همه چیزو دیدم
صدای شکستن دلت تا عرش اومد . .
صبوریتو دیدم دلت که گرفت من حس کردم
دیدم بهت بدی کردن
درحالی که براشون از جون مایه گذاشتی
دیدم شکوندنت ولی تو دوباره
وصله های تنتو بهم چسبوندی
دیدم زدنت زمین اما محکمتر بلند شدی
من همه رو دیدم بقیشو بسپار به خودم
خدایا دلم میخواد محکم بغلت کنم :)
ی وقتایی ادم از ی کسایی میخوره ک اصلا توقع نداره
ی وقتایی ی چیزایی ی جوری بهم میریزه ک اصن نمیدونی کجایی داری چیکار میکنی و این اتفاقا چی ان
ب خودت میگی چرا من
چرا من درد بکشم
چرا من بشکنم
چرا من ضربه بخورم
هروقت این سوالارو از خودت پرسیدی
اونوخته ک باید سرتو بالا بگیری
بگی خدا
میدونم نظر کرده خودتم
میدونم داری با دقت نگام میکنی ببینی دووم میارم یا ن
بگی اره خدا جونم
من دستمو ب زانوهای خودم میگیرم و بلند میشم
میدونم میدونم ته جاده ای رو ک دارم میرم قشنگه
خوشیه
سلامتیه
ولی هممون میریم
بیا حالا ک قرارع درد بکشیم و بشکنیم
ب خدامون بگیم دستمونو بگیره و چسب زخم بزنه رو تیکه های شکسته قلبمون....
#𝔃𝓪𝓻
خاطرات...
جون آدمو میگیره
ذهن آدمو آروم آروم نابود میکنه
قلب آدمو تیکه تیکه میکنه
اینقد تورو ب خودش مشغول میکنه
ک ب خودت میای میبینی
دیگه هیچی ازت نمونده
چشات دیگه برق نمیزنن
لبات دیگه نمیخندن
صدای ضربان قلبتو نمیشنوی
فقط نفس میکشیو
زندگی پر دردی ک واست انتخاب شده رو سپری میکنی...
خاطرات ی جوریان ک مهم نیس خوب باشن یا بد
گاهی وقتا بهترین خاطرات باعث میشه ب آینه نگاه کنی و ی لبخند بیاد رو لبت و یهو بزنی زیر گریه
ب دستات نگاه کنیو یاد وقتی بیوفتی ک دستاتو محکم توو دستاشگرفته بود..
ذوق میکنیاااا ولی دلت میگیره
قد ی دنیا از همه دلگیر میشی....
در صفحهی اول دفترش نوشت:
بعدترها یاد گرفتم که اگر دلتنگش شدم هم،
دیگر سراغی از او نگیرم.
´•._.• حریم عشق •._.•´
در صفحهی اول دفترش نوشت: بعدترها یاد گرفتم که اگر دلتنگش شدم هم، دیگر سراغی از او نگیرم.
گاهی
یک لباس
یک بو
یا حتی ی اتفاق خیلی جزئی
باعث دلتنگی میشه
اخر همه دلتتگیا سراغ گرفتن از دلیل دلتنگیه
ولی بیا ما فرق کنیم باهمه
بیا نادیده بگیریم
بیا نبینیم
نشنویم
خیلی جاها نریم
بیا حال دل خودمونو خوب کنیم...
و من مدام از خودم میپرسم چرا سرنوشت
تو را به من رساند اما به من فرصتی برای
زندگی با تو نداد
.
چه فایدهای دارد نگرانِ من باشی ولی، از من دفاع نکنی؟
خیلی دوستم داشته باشی، اما من را نفهمی؟
جایِ خالیم را حس کنی، اما سراغم را نگیری؟
چه فایدهای دارد در بینِ وسایلت باشم اما مهمترینشان نباشم!
- پناه
چه زندگی خرابی شده دارم به ۵نفر هم زمان مشاوره میدم 😂😂😂
بعد یاد ندارم باغچه خودم رو بیل بزنم😂😂😂😂
سخت است به اجبار به جمعی بنشینی
وقتی دلت از عالم و آدم زده باشد . . :)