#لاله و #نسترن
حسین قدیانی:
دههی ۶۰
داریوش
غمگین میخواند
اما نه برای سقوط خرمشهر
لنگ تریاکش بود!
و ابی قر میداد
ولی نه برای فتح خونینشهر
تریاکش رسیده بود!
و گلرویی
حتی در این دهه نیز
که دههی محسن سربلند است
وجدانش به یغما رفته
و عوض شعر
شر و ور میبافد
دوش وقت سحر
باز هم نسترن را دیدم
که در فکر لاله بود
و همان روزگار جنگ
از خدایش بود
که کوی نسترن
تبدیل به کوچهی شهادت شود
و شد
و حالا آن کوچه
به تمام منطقه راه دارد
و تا #کربلا کشیده شده
و تا #قدس هم میرود
نسترن معتقد است؛
لالهاش برمیگردد
با مهدی فاطمه
نسترن هنوز هم
هر شب
خواب شوی شهیدش را میبیند
که نشسته کنار رسولالله
کنار حسین
کنار پیر خمین
آقامحمد
خودش کربلا نرفت
کربلای ۵ شهید شد
در شهرک دوئیجی
و سرش را داد
همراه آن دیگر بسیجی
ولی از بس معرفت داشت
آنِ وداع
پشت در خانه
در گوش نسترن گفت:
"کربلا رفتی، به آقا برسان سلام مرا هم!"
و گفت:
"این راه، حتما برای شما باز میشود!"
و گفت:
"من کربلا را برای تو و فرزندانم میخواهم نسترن!"
و گفت:
"چقدر با این چادر گلدار، خوشگل شدهای عزیزم!"
و گفت:
"خیلی دوستت دارم نسترن!"
و گفت:
"منتظر نامههایم باش!"
نامهی اول؛
"سلام نسترن!
اینجا جنگ خیلی بالا گرفته...
چند تایی برایت شقایق چیدهام...
و اگر شهید شدم
قایق عاشورا
برایت خواهد آورد شقایقها را
و پلاکم را
کوچه هم به اسم خودت!"
"هیهات آقامحمد!
این کوچه
دیگر "کوچهی شهادت" است
کوی همهی پروانههای عاشق
راستی!
فکر کنم هوایی شدهای...
گمانم خودت باید سلام مرا به ارباب برسانی...
فقط اینکه
دلم خیلی برایت تنگ شده
بچهها
برایت پول جمع کردهاند
در قلکشان
همراه نامه
میفرستم برایت
گشنه شدی
بیسکوئیت بخر
پول ۲۰ تا بیسکوئیت مادر میشود
همان که دوست داشتی
مادرت هم دلش برایت یک ذره شده
قوی باش
قوی میمانم
عاشقت میمانم
منتظرت میمانم
کوچه را هم
به اسم خودت میکنم
نسترن قربان لاله
فدایت نسترن!"
هان!
#عشق یعنی این
داریوش و ابی و یغما
خواننده و شاعر خشخاشاند
و بویی از نسترن نبردهاند
و لاله را نمیفهمند
و توهم زدهاند
بافور هم نام گلی است!
گل آقامحمد؛ نسترن
اما پارسال رفت کربلا
و کوچهی شهید محمد رمضانی را
تا خود بینالحرمین وسعت داد
و روی شبکههای ضریح #سیدالشهدا
با انگشتانش نوشت؛
"سلام بر حسین!
به نیابت از محمد!"
گفت:
بمیرید!
بمیرید!
از این عشق بمیرید...
یکی چون محمد
ایستاده میمیرد
و به همهی گلهای وطنش
حیات جاودان میبخشد
و یکی هم مثل گلرویی
به حالت یغما
شاعر سخیف
شاعر قبرستان
شاعر غربستان
شاعری به نام گهرویی...
#حسین_قدیانی