فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترس دشمن از حجاب زینب
حفظ "چادر" انقلاب زینب است!
استوری🌸
#زن_عفت_افتخار
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
-خـون بـھاے شھیدان
حـجـاب است..! 🌿
#شھیدانہ
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
چادر سر میکنم
برای مولا و رضایتش
برای مادرم وراهش
برای سیدعلی رهبرم
برای خدایی شدنم
چادر سر نمیکنم
تا ازشماارج وقرب بگیرم
چادر را برای حسینی شدنم
سر می کنم چادر سر میکنم
تادور باشم از لذت های فانی شما
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_حجاب
خواهران عزيز، مانند زينب زندگي كنيد، حجاب شما از خون سرخ من مهمتر است، شمشيري است و به چشم منافقان ميخورد.
#شهيدسيدجعفراحمدپناه🌹
#زن_عفت_افتخار
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
احسنت 👏👏👏
🌷 نباید گذاشت ویروس خطرناک بی حجابی در کشور منتشر شود و همه ما در هر جا و هر شغلی که هستیم وظیفه داریم در مقابل این پدیده شوم ایستادگی کنیم ولو با نوشتن یک متن بر روی شیشه، تا فضا را برای کسانی که کشف حجاب می کنند ناامن شود و به راحتی هیچ زنی به خودش جرأت ندهد کشف حجاب کند.
🌷 خود مردم هم باید در کنار مسئولین برای حفظ حیا و عفاف و پاکی و سلامت نهاد خانواده وارد میدان شوند و تلاش بکنند.
🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹
🌺🌷🌹
🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺
🇮🇷
🌷 ️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
هدایت شده از یا زهرا( سلام الله علیها)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دیدار_بسیج
وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین
*سورهی آلعمران، آیهی ۱۳۹؛ «و اگر مؤمنید، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید.»
#قرآن
#لبیک_یا_خامنه_ای
هدایت شده از یا زهرا( سلام الله علیها)
✅ #حدیث | انفاق ...
🔹 خوشا به حال كسى كه زيادى مال خويش را انفاق كند و جلوى زياده گويى خود را بگيرد
🔸 طُوبى لِمَن أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و أمسَكَ الفَضلَ مِن كلامِهِ
📚 امیرالمؤمنین عليه السلام | ميزان الحكمه جلد12 صفحه371
F:
✨﷽✨
🌿 نور شدن عرق زنان چادری در سه جا:
✍️ آیت الله بهاءالدینی می فرمودند:
اگر زنان چادری می خواستند نشانشان می دادم عرقی که در فصل گرما به خاطر حفظ حجاب می ریزند، دانه دانه اش خورشید است. شما خورشید خدا هستید.
🔸و ایشان این روایت را از ثواب الاعمال نقل می کردند عرقی که زن زیر چادر می ریزد سه جا برای او نور می شود:
- در درون قبر
- در برزخ
- در قیامت
🔹و اگر زنان بی حجاب از من می خواستند همین الان نشانشان می دادم که این موی سر که به نامحرم نشان می دهند آتش است. آنها در آرایش زیبایی نیستند، بلکه در آرایش آتش هستند.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺@hejab_o_efaf
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
F:
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#حجاب
🌺چـاڋر یعنۍ:
↫°نہ فقط یڪ پارچہ مشکے...
چـاڋر یعنۍ:
↫°تمرین صبورے... 🙃
↫°تمرین وقــار ...☺️
↫°تمرین حجـاب...
🌸 #حجاب نه فقط سر،
بلڪه گوش موقع شنیدن،
چـشم موقع دیدن و....🤞🏻
🌺چـاڋر یعنۍ:
↫°تمرین،دقت
↫°دقت به حرفها و کارهایت،
چون نمایندۀ یک اعتقادے
🌺چاڋر یعنۍ:
↫°تمرین ڪریم بودن.
وقتے ڪسۍنگاهۍتوهین برانگیز
به خودت و چاڋرت میڪند وقتۍمیرنجے و درڪنارش میبخشۍ
پس سرت را بالا بگیر و با یقین بگو:
سرمایه ۍ #محبت زهـراست
حـجابم
من حـجـاب خویش ربہ دنیا
نمےدهم.🌻🌲🌻
االلهم عجل لولیک الفرج .
🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺@hejab_o_efaf
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
F:
🔴#چادرانه
یادت نره بانـو...
هربارکهازخانه پابهبیرونمیگزاری!
گوشهچـادرترادستبگیر؛
وآرامزیرلببگـو:
هـذهامانتڪیافاطمةالزهراء
اینامانـتزهراست.
#زن_عفت_افتخار
🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺@hejab_o_efaf
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
🌿
درپوششِمشکۍِحریرت؛
صدرنگـِدلانگیزنھاناست🎨
درحجبوحجابِفاطمۍات؛
زیبایۍِصدنقشِجھاناست🌿
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
حدیث کساء 🍃🌸
به نیت سلامتی و فرج آقامون صاحب الزمان ،ریشه کن شدن این فتنه ها وبلاها ،سلامتی تمامی بیماران ،عاقبت بخیری و حاجت روا بخیر شدن تمامی مردم کشورمان بخصوص شما همراهان بزرگوار کانال
به امید ظهور هر چه زودتر و نزدیکتر آقامون صاحب الزمان ❤️🤲
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق
حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻
hadith_kasa.mp3
7M
🔴 صوت
استاد محسن فرهمند آزاد
حدیث شریف کساء
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دروغ نگو حتی به شوخی
دروغگو عذاب قبر داره.....
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا دشمن از اسم حاج قاسم سلیمانی عصبانی میشود؟
#زن_عفت_افتخار
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
#چادرانه
تنها تو به خودت عطر نمیزنی!🌿
چادُر ماهم معطر است😍
معطر به بوی حیا،عفت✨
معطر است به رایِحه ای بهشتی🌱
به بوی چادر مادرم زهرا(س)🌹
چادرم بوی آرامش وامنیت میدهد
#زن_عفت_افتخار
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلایه دختر ایرانی در
جلوی چشمان رهبر انقلاب
واکنش جالب رهبر رو حتما ببینید...
#زن_عفت_افتخار
️🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺ @hejab_o_efaf
.┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
🇮🇷🌴فنــــــــدرســک🌴🇮🇷:
#قسمت_بیست_و_چهارم
#رنج_مقدس
جواب گرفت:
– «چه خوب که آمده بودید و چه بد که ندیدمتان. تنهاییها گاه شکسته میشود و به گمانم این صدای شکستنش بود.»
در کشمکشی میان خواستن و پرهیز افتاده بود. مدام در ذهنش حرفها و فکرها میرفت و میآمد.
– چرا باید با دختری که هیچ ربطی به من ندارد کلکل کنم؟
– خب بیچاره تنهاست. لابد از دست من کاری برمیآید که ممکن است از دست دیگری برنیاید…
– دخترها و پسرها رابطهشان با هم در هر مرحلهای که باشد یک دزدی است. سراغ جسم و روحی میروی که برای تو نیست. آیندهای را خراب میکنی با دزدیدن امروزش، چون میخواهی لذتی نقد را ببری. لذتی که زاویههای دیگر مثل اعتماد و صداقت و اعتقاد را خراب میکند.
به خودش که آمد، صدای اذان در خیابان پیچیده بود.
ترم جدید که شروع شد. واحدهای بیشتری گرفته بود. خیز برداشته بود برای اینکه هفتترمه از درسها و دانشگاه خلاص شود. صحرا کفیلی دستبردار نبود و گاه و بیگاه پیام میداد. وسوسه میشد که او هم در این گاهوبیگاه، گاهی جوابش را بدهد، اما سکوت میکرد. حالا گرفتاریاش به صحرا بیشتر هم شده بود. هر وقت ایمیلش را باز میکرد، نامهای از صحرا داشت.
آخرین امتحان پایان ترم را که داد، فکر همه چیز را میکرد به جز دیدن صحرا که درست مقابل در ورودی ساختمان نشسته بود. سرش را انداخت پایین و راهش را کج کرد. تلفنش زنگ خورد. تردید کرد که جواب بدهد یا نه. در کشمکش میان خواستن و پرهیز، تماس را وصل کرد.
صحرا اصرار داشت که همدیگر را ببینند. میگفت توی یک کافیشاپ قرار بگذاریم. انگار کار مهمی و فوری داشته باشد، خواهش کرد که من منتظرم. هرچه تلاش کرده بود که او را قانع کند اگر کاری دارد، تلفنی بگوید، نپذیرفته بود و گفته بود که توی کافیشاپ منتظرم و قطع کرده بود.
دلیلی قانعکنندهتر از اینکه ممکن است بچهها ببینند دارد با صحرا صحبت میکند، نداشت. اما همین یک دلیل برای نرفتنش کافی بود.
شب باز هم ایمیلی از صحرا دریافت کرده بود. شاکی بود از نیامدنش و از برادرش گفته بود و نگرانیای که فقط او میتوانست برطرفش کند.
به عقل او که هیچ، به عقل جن هم نمیرسید که صحرا فعالیتهای فرهنگیاش در مسجد را هم رصد کرده باشد. این را وقتی فهمید که پسری دوازده سیزده ساله خودش را معرفی کرده و گفته بود که برادر صحرا کفیلی است و میخواست در کلاسهای تقویتی مسجد شرکت کند.
شب دوباره ایمیل تشکر صحرا رسید. نتوانسته بود جواب ندهد. پرسیده بود:
– «چرا خود شما با برادرتان ریاضی کار نمیکنید؟»
پاسخ آمد:
– «همیشه یک غریبه، یک راه حلی بلد است که آشنا بلد نیست. امیدوارم کمک شما برای برادرم مؤثر باشد.»
برادر صحرا میآمد و میرفت. با بچههای مسجد گرم گرفته بود و گاه کیکهایی که میآورد، بچهها را خوشحال میکرد.
آخر فصل برای بچهها اردوی سهروزه گذاشته بودند. ماشین راه افتاد و رفت که کفیلی و برادرش رسیدند. خواهش کرد و گفت که نتوانسته برادرش را زودتر آماده کند. این درخواست را نمیتوانست رد کند. ماشین را روشن کرد و صحرا و برادرش را سوار کرد تا به اتوبوس برساند. دلشوره به جانش افتاده بود. وقتی به اتوبوس رسیدند و برادر صحرا سوار شد و با او توی ماشین تنها شدند، تازه فهمید که چرا دلش جوشیدن گرفته است. لرزشی ته وجودش حس کرد. فرمان را محکم گرفته بود. شیشهها را پایین داد و دستش را به لبه پنجره تکیه داد تا بلکه صدای باد، او را از سکوتی که بر ماشین حاکم شده بود، رهایی بخشد.
– هرشب که مینویسم آروم میشم.
لحظاتی به سکوت گذشت.
– از اینکه اجازه میدید خلوتهامو با شما تقسیم کنم، واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم. از اینکه به برادرم محبت میکنید واقعا ممنونم.
طوری فرمان را دست گرفته بود و خیابانها را میکاوید که انگار دنبال منجی میگردد. اینطور وقتها گویی زمان هیچ که به نفع نیست، خودش را به بیخیالی هم میزند و آنقدر کشدار جلو میرود که تو زمین و زمان را به فحش میکشی.
– کجا برسونمتون؟
این سؤال، پاسخ حرفهای صحرا نبود، اما حرفی بود که وسوسههایش را بیاثر میکرد.
– کار دارم و نزدیک مسجد پیاده میشم.
آن اردو بهانه شد تا در سه روز، سه بار تماس بگیرد برای تشکر، خبر گرفتن و تمجید از اردوی خوب؛ حالا دیگر مجبور شده بود این شماره آشنا را که هنوز ذخیرهاش نکرده بود جواب بدهد.
ادامه دارد . . . ✍
🧕🏻حجـــــاب و عفــــاف🧕🏻 .
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈
「⃢🦋➺@hejab_o_efaf
┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈