😁ببخشید کم فعالیتیم😉😢
😁ببخشید فوروارد زیاد شده😉😢
😁ببخشید تولیدات کانال پایین اومده😉😢
😁ببخشید فقط عصر ها فعالیت داریم😉😢
😌🖤ایشالا فعالیت ها تا ۳۱ شهریور افزایش میابد😁😎
چون از ۱ مهر 🤨مدرسه ها شروع میشه😭😂
و ممکنه کلا عصر اونم در حد یکی دوتا پست فعال باشیم🙂🖤
ولی ما همچنان همراه شما هستیم😌🖤❤️
هدایت شده از ❤️❤️تبلیغات ارزان ❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"🖤🕊"
•
•
سالروزشهادتمظلومانہ
حضرترقیہ(سلامٌاللهعلیہا)تسلیتباد....💔-!🖤
•
-----------------------------「✿」------------------------
💔⇉| #شهادت
🖤⇉| #حضرترقیه
-----------------------------「✿」-------------------------
𝒋𝒐𝒊𝒏↷
『 🏴↬@Gando2_1400 』
هدایت شده از ❤️❤️تبلیغات ارزان ❤️❤️
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"📡"
•
•
اونهارد📼کادوی من بود برای دستگیریت..!😎🤞
•
-----------------------------「✿」------------------------
💔⇉| #گاندو
♥️⇉| #جوونانقلابی
-----------------------------「✿」-------------------------
𝒋𝒐𝒊𝒏↷
『 🏴↬@Gando2_1400 』
هدایت شده از ❤️❤️تبلیغات ارزان ❤️❤️
23.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"💔🎙"
•
•
صدا بزن منو..
کہ بار آخرھ..🎙
•
-----------------------------「✿」------------------------
💔⇉| #گاندو
♥️⇉| #عاشقانه
-----------------------------「✿」-------------------------
𝒋𝒐𝒊𝒏↷
『 🏴↬@Gando2_1400 』
『حـَلـٓیڣؖ❥』
"💔🎙" • • صدا بزن منو.. کہ بار آخرھ..🎙 • -----------------------------「✿」--------------
😢چه قشنگه..
حامد زمانی عالی میخونه😍
gan.novel.do یک او!
پارت هشتم
(پنج ماه قبل)
* داوود *
آقا محمد کلافه با علی حرف میزد💔
هر جقدر که میگذشت عمق فاجعه رو درک میکردم🙂
اخمای گره خورده آقا محمد🙃
چشمای لرزونش💔
صدایی که به زور داشت لرزشو کنترل میکرد🙂
حتما داره راجب موضوعی غیر رسول میگه💔
حتما یه چی دیگه شده💔
مگه ن؟🙂
رسول به من قول داده😭
قول داد هر چی که شد سالم برگرده🙂
مگه میشه بزنه زیر قولش؟💔
اگه بزنه چی🙂
نه نمیزنه💔
داداشم خوش قوله🙂
مهربونه🙂
دلش نمیاد 💔
نمیشنیدم حرفای آقا محمدو💔
نمیشنیدم که میگفت مگه دو سالشه که گم بشه؟🙂
نمیشنیدم که میگفت علی خوبه گشتی همه جارو؟🙂
نمیشنیدم که میگفت چراا زودتر بهم نگفتین🙂💔
نشنیدم که آقا محمد گفت یاحسین💔
نشنیدم که صداش لرزید چنبار🥀🍂
نمیخواستم بشنوم که بی رسول شدم💔
دست رو ساعتش کشیدم🥀
بوسیدمش😭
رسول نزنی زیر قولتا💔🙂
من دق میکنم رسول🙂
دق🥀
*************
(سه روز بعد)
کابوس شد حقیقت💔
حقیقت هم که همیشه تلخ💔
چقدر پایان رفاقتمون تلخ بود:)
نتونستم دل سیر بغلش کنم:)
بوش کنم🥀
تنگه دلم...
بگم رسول...
بگه جان رسول؟😭
بیخبری سخته💔
تلخه💔
فلج میکنه🥲
ذره ذره وجودتو آب میکنه🥀
وقتی نمیدونی همه ی زندگیت🙃
رفیقت🙂
برادرت🙂
کسی که از مادرت بیشتر بهش وابسته ای💔
هنوز نفس میکشه؟🥺
هنوز تپشای قلب مهربونش میزنه؟💔
هنوز تو تاریکی های شب 🙂
به داوود فکر میکنه؟💔
اگه ...
اگه...
اگه زنده نیست😭
ج..جنازش کو؟💔
قبرش کو💔
بمیرم برای مفقود الاثر شدنت رسول🙂
کاش میمردم رسول💔
کااااش
میمردم و نمیشنیدم💔
نمیشنیدم
که آقا محمد امیدشو از دست داده🙂
نمیشنیدم ک آروم به فرشید گفت برای رسول مراسم بگیریم💔
نمیدیدم جلو اسمت نوشتن مفقودالاثر...
صدای داد محمد اومد🙂
ترمز ماشین💔
خونی که از کنار چشمم سر خورد🙃
کاش بیام پیشت داداش🙂💔
پ.ن: 💔🙂
#خادم_الزهرا
gan.novel.do یک او!
پارت نهم
(پنج ماه پیش)
*داوود *
صدای داد آقا محمد آخرین چیزی بود که شنیدم...💔
وقتی بهوش اومدم🙂
هیچی یادم نبود🙂
یه نفر کنار تخت من سرش و گذاشته بود رو تختو خوابش برده بود🙃
چشمام تار میدید🥲
بی اختیار صداش کردم💔
📣:رسول جان؟🙂
سرشو اورد بالا🥲
رسول نبود💔
تازه داشتم خوب میدیدم🙂
سعید بود:)
سعید:داوود بهوش اومدی؟🥺
📣: رسول کو سعید؟🙂
📣رسول چرا اینجاا نییییس💔
📣چند وقته بیهوشم سعیدددد؟
سعید چشماش پرشد🥺
سعید: آروم باش🙂سه روزه بیهوشی💔چرا حواست جمع نبود از خیابون رد شدنی؟🥺چرا مراقب خودت نیستیییی؟
همه چی یادم اومد💔
رسول💔
داداشم💔
📣پیدا نشدددد سعید؟
📣زنگ نزدددد؟؟💔
📣چرا نمیرید دنبالشش🙂
📣چرا ناامیدین همتون آخه💔😭
📣رسول قول داد برمیگرده🙂
📣سعید؟ رسول کی زده زیر قواش آخه؟😭
📣بگو نزده زیر قولش💔💔💔
📣بگو:)
**
(یک هفته بعد)
سعید نبود تو اتاق🚶♂️
دکتر پرستاریم اون طرفا نبود🥲
من باور نمیکنم رفته باشی رسول💔
من رو قولت حساب باز کردم داداش🙃
اینا میگن رفتی بیرون و دیگه برنگشتی🙂
خب دلت نخواسته حتما💔
شاید راهتو گم کردی🙂
اینا میگن تو کار ما غیب شدن یعنی سر به نیستی:)
نه💔
قول دادی رسول🙂
نمیگذرم ازت رسول اگه بزنی زیر قولت😭
نمیگذرم داداش💔🙂
خواستم از اتاق بزنم بیرون🚶♂️
میخواستم بفهمم چرا نمیزارن برم سازمان 🙃یه هفتس اینجام:)
درو که باز کردم
سعید رو به روم دراومد💔
👤کجا انشاالله؟
📣میخوام بیام سازمان🙂
📣دلم بره همه تنگ شده💔
📣دلم بره میز رسول تنگ شده🙃
👤نمیخواد هنوز خوب نشدی!
📣من خوبم برو کنار!
👤نه داوود💔
👤نرو داداش🙃
زدمش کنار و رفتم...
اومد دنبالم🙂
👤حداقل بزا برسونمت هنوز سرگیجه داری داوود💔
📣باشه بیا:)
رسیدیم سازمان💔
چرا راه پله ها سیاهه🖤
چرا صدای صوت قرآن میاد🙂
داخل سالن اصلی شدیم💔
چرا رو عکسش نوار سیاه زدن؟🖤
چرا تو عکسش انقد قشنگ میخنده؟
رسول💔
بیا بهشون بگو من دروغ نمیگم🙂
بیا بگو نزدی زیر قولت💔
چرا همه سیاه پوشیدن...🖤
رسیدم به میزش
چرا شمع روشنه رو میزت داداش؟💔
📣رسوووول من زنده استتتتت جمع کنیددددددد این مسخره بازیاروووووو
📣بسهههه😭😭😭
📣چرا دارین میکشنیش؟
📣مگه چن سالشه؟ زود نیس؟💔
سرم گیج رفت🍂
سعید: داوووود!
سیاهی....🖤🍂
پ.ن: نمیرنه زیر قولش مگه ن؟!💔
#خادم_الزهرا
gan.novel.do یک او!
پارت دهم
(پنج ماه پیش)
با آبی ک پاشید تو صورتم چشامو وا کردم🙂
چرا نمیشه بسته بمونه بره همیشه این چشما؟💔
اخه دنیای بعد رسول چی داره که بخوام ببینم؟🙂
نگاه نگران محمد و سعید و فرشید روم بود💔
حال اینا از من بدتره هااا😭
اندازه من رسولو دوس دارن💔
ولی اون چیزی که برای من سختتر کرده وابستگیه:)
وابستگی خیلی سخته🙂
وقتی اونی ک وابستشی نیس...
انگار ذره ذره جونت در میاد💔
همش حس میکنی هست🙂
ولی میبینی نیست:)))
*****
یه ماهه از غیب شدن رسول گذشته:)
رسما دوماهه بی رسولم💔
مثل همه ی این مدت رسو...هووف... سعید رسوندتم اداره🙂💔
مث همیشه خواستم برم کنار میزش 🍂
با عکسش حرف بزنم🙂
با همدم تموم این مدتم💔
که دیدم ی نفر جای رسول نشسته🍂
توهم برم داشت...
نکنه رسوله؟😅
دوییدم سمت میز🙂
برگشت سمتم💔
این کیه دیگه؟
👤سلام😊آقا داوود؟
مات نگاهش کردم💔
👤من مهردادم😊عضو جدید گروه💔
خون به مغزم نرسید😑
این الان چیگفت؟
عضو جدید؟💔
مگه ما جای خالی داریم که عضو جدید بیاد؟🙃
📣سلام😅
📣چیگفتی الان؟
📣ما جای خالی داریم مگه؟
📣ما پره پره ظرفیتمون!💔
👤اما این میز ک خالیه...!
📣کی گفته خالیهههه؟
📣میز داداشمهههه
📣میز رسولمهههه
👤گفتن ایشون به شهادت رسیدن😔💔
📣کووو جنازششش آخهههه
📣کی اصلا دیدهههه
📣اون قلب میزنههه
📣من مطمئنم!
👤متاسفم داوود جان😔خدا صبر بده بهت💔ولی تا برگردن... من جاشون میمونم:)
اعصابم بهم ریخت رفتم بسمتش و هولش دادم عقب💔
📣برو کنار از میزششش😭😭😭
محمد: آقا داووود!
با دیدن محمد سرمو انداختم پایین😔
📣جانم آقا؟
محمد: عوض خوش آمد گوییه؟
📣شرمندم آقا:)
به سمت مهرداد رفتم...
بغض خفم میکرد...
📣خوش اومدی💔
پ.ن:هققق💔
#خادم_الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری هادی بهشتی😂😂
کلا همه رو گذاشته سر کار😂😂
#خادم_الزهرا