هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
اون لحظهای که داری اشکِ شوق میریزی،
بعد از اشکِ غم، اشکِ استرس، اشکِ شبداری،
اشکِ تنهایی سپری کردن مسیر طولانی، اشکِ اَبرای جمع شده تو گَلوت، و کلی اشکِ دیگه با رنگ خاکستری و مـه گرفته،
آروم زیر لب این بیت حافظ رو زمزمه کن که میگه:
"چون سر آمد دولتِ شبهایِ وصل،
بگذرد ایامِ هِجران نیز هم..."
تا یادت بمونه هیچ چیز موندنی نیست. تا ببینی چجوری دَووم آوردی و بالاخره شد. تا مزهیِ شیرین نتیجه دادن بمونه زیر دندونت. تا بلند بخندی که پیچکهایِ خونه با صدات قـد بکشن...
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
هروقت غم به اوجِ خودش میرسه،
دست که به چیندن کلمات بزنی، معجزه میشه. مناسبترین چینش برای واژهها رقم میخوره و یه نوشتهیِ موندگار ازت میمونه.
زیباترین استعارهها و گیراترین تشبیهها تو متنـت میدرخشن. نهاد و مسند و فعل سرجایِ خودشون قرار میگیرن. آوای حرفها رعایت میشه و علائم نگارشی ثابت میشن.
اما در نهایت هیچکس نمیدونه که
"بهترین نوشتهها، در اوجِ غم رقم میخورن."
حُره
هروقت غم به اوجِ خودش میرسه، دست که به چیندن کلمات بزنی، معجزه میشه. مناسبترین چینش برای واژهها ر
بچهها غم خیلی محترمه
انسان غمگین قرب بیشتری به خدا پیدا میکنه نسبت به قبل. حدیث قدسی داریم که أَنَا عنْدَقُلُوب الْمُنْكَسِرَةِ
غم آدمیزاد رو مچاله میکنه، و بعد اتو میده به چروکی دل، غم انسان رو نونوار میکنه
دیشب داشتم فکر میکردم وصال لحظهای چهطوریاست؟
بچهها من مطمئنم اگه بلافاصله بعد از مواجه شدن با غم به خدا پناه ببرید دقیقاً وصالی که توی عرفان مقام پیدا کرده رو لمس میکنید.
بدون هیچ قاعده یا چهارچوبی
حُره
بچهها غم خیلی محترمه انسان غمگین قرب بیشتری به خدا پیدا میکنه نسبت به قبل. حدیث قدسی داریم که أَ
" غمهای سنگین جبران میشن "
هیس، شبت به خیر عزیزم.
ما آدمیزادهای " شبت به خیرای " زود هنگامیم.
پس شبت به خیر دلبندم.
* لبخند.
یه ویس پنجاه و شیش ثانیهای رو تو سیو مسیج پیدا کردم.
تو ثانیه سیزدهم با گریه گفتم، دارم تموم میشم.
امّا عزیزم اصلاً همین الان یادم نمیاد بابت کدوم اتفاق این ویس رو گرفتم.
میبینی؟ فراموش میشن، پس لبخند بزن. لبخند پت و پهن
حُره
یه ویس پنجاه و شیش ثانیهای رو تو سیو مسیج پیدا کردم. تو ثانیه سیزدهم با گریه گفتم، دارم تموم میشم.
" تمام خطوط روی پیشانیات را بوسه باران میکنم تا اندکی کمتر درد به سراغت بیاید "