و اما من ؛
گرفتار بد عهدیِ آدمی از جنس شما
در روزنه ی قلبم ، سکوت کرده ام .
- حامیم -
هرکی زنگ دِلتون رو زد ، زود جواب ندین . . .
یه سریا بچه ان ؛
زنگ میزنن فرار میکنن!
- حامیم -
چَشم هایش همان بودن وَ اما نگاهش ؛
اَمان از نگاهش :)
سرد بود ، خشک و فلان
پر از دلتنگی . . .
- حامیم -
به انتهای دوستیام با او نزدیک میشدم. در مدت دوستیمان، زیباییهای کمیابی را باهم شریک شدیم. همچون دو آینه که مدام در حال انعکاس همدیگرند، ما در یکدیگر ابدیت را به تماشا نشستیم
اما بالاخره روزی فرا میرسد که دایره میچرخد و دوران تمام میشود!
هر زمستانی بهاری وُ
هر بهار، پایانی دارد!
در جایی که عشق است،
دیر یا زود، جدایی هم هست:)
- کتاب ملت عشق -