کاری به بحث ها و درگیری های این چند ماه ندارم.
دارم به عنوان یه دختر حرف میزنم.
به عنوان یه دختری که بارها پیش اومده ترسیده ، ترس از کوچه ی خلوت، ترس از شب ، ترس از تاکسی خالی ،ترس از نگاه ها، حرف ها، رفتار ها و متلک های پسر های خیابونی...
راستش خیلی جاها حالم از خودم و دختر بودنم بهم خورد...
همیشه حسرت بیرون بودنِ بدونِ ترس و داشتم و دارم ...
وسط این همه ترس و تنفر دلم میخواست یکی باشه که هرز نگاه نکنه، یکی باشه که وقتی یکی داره متلک میگه ، بگه ساکت باش. وقتی یکی مزاحم شده ، جلوش بایسته...
ولی خوب نبود... :)
به عنوان یه دختر میخوام ازت تشکر کنم، به عنوانِ یه دختر که ترسیده...
#راشین_نویس
- دلتنگمعَجیب -.mp3
10.42M
مااگهشمارونداشتیم؛چیکاربایدمیکردیم؛
'آقایامامحسین:)
-'حَبیبَم !
ای پسرِ غرورآفرینِ امالبنین :) #حضرت_قمر:)
-ولیآخرشمیرسیمبههمیننوحه؛💔