eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.1هزار دنبال‌کننده
470 عکس
73 ویدیو
62 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
در بارۀ «تبلیغ تهاجمی» 1.تبلیغ تهاجمی، صرفا پاسخ‌های دفاعی و متکلمانه نیست، بلکه ایجاد تردیدهای محققانه در گفتمان نواستعماری غرب (و غرب‌زدگی در ایران) و تشکیک در موج ایمان‌زدایی از انسان امروز است. 2.تبلیغی تهاجمی در طرح عمل تهاجمی متکی بر قرآن (خواندن‌های مکرر و معطوف به مسئله‌های انضمامی) و روایات است. در این تبلیغ، نواندیشی و ابتکارعمل، نه از رسانه‌ها بلکه از شبکه مضامین و معارف دینی و وحیانی استخراج می شود. (ببینید پشتوانه‌های قرآنی مواضع سیاسی و فرهنگی رهبر معظم انقلاب را). 3.زبان تبلیغ تهاجمی، زبان «غیر» است. در تهاجم به گفتمان‌های ضد، باید با زبان و منطقی سخن گفت که دیگری‌های ما آن را فهم کنند، بتوانند آن را تعقل کنند، و آنگاه شاید آن را بپذیرند. از این رو در تبلیغ تهاجمی باید دیگری‌ها را شناخت، منابع فکری‌شان را دانست، روش فکری‌شان را فهم کرد، و سپس به فکر تهاجم بود. 4.تبلیغ تهاجمی، صرفا به مسئله‌های اکنون و امروز ایران و دنیای اسلام نمی‌پردازد، بلکه در این میان، به مسئله‌هایی می‌پردازد که سرنوشت ما را در آینده متأثر خواهند کرد. بدین جهت تبلیغ تهاجمی، تبیینی از وضعیت امروز خود، نه فقط از رهگذر نگاه به گذشته، بلکه از مسیر توجه به آینده است. 5.تبلیغ تهاجمی، نه فقط گفتن گفته‌های دیگران، بلکه تأسیس افکار نو، خلق معانی تازه، ارائۀ تبیین‌های جدید، و احیانا طرح نظریات نوین (و لو احیانا خطا) است. از این رو، تبلیغ تهاجمی بیش از آنکه به کمّیت در نوشتن و گفتنِ گفته‌ها بیاندیشد به کشف تازه‌ها و به کیفیّت در بیان و نیز به تفاوت در «کلمه‌» فکر می کند. 6.تبلیغ تهاجمی تبلیغی سریع و بهنگام است. تعویق در تبلیغ و تأخیر در بیان، عملا فرایند بلاغ مبین را به اختلال می‌کشاند که نمونه های آن را می‌توان در واکنش های دیرهنگام نهادهای مسئول در حوزه‌های علمیه و نهادهای تبلیغی در موضوع کرونا و نیز در حوادث بعد از مهسا امینی آشکارا دید. یکی از اقتضائات تبلیغ تهاجمی، مهارت اختصارنویسی و تحلیل‌های توئیتی می تواند باشد که باید صنف روحانیت آن را بداند و از اطناب ممل و حشو و تطویل به شدت بپرهیزد. 7. تبلیغ تهاجمی صرفا گفتن تهاجمی نیست، بلکه شنیدن تهاجمی و فعال، اصرار بر شنیدن، «حسن الاستماع» و «استماعی صادقانه و متواضعانه» هم هست. خوب شنیدن و گوش خوب داشتن در زمینه‌سازی برای بیان درست، پاسخی منطقی، و تغییر مسیرهای خطا در گفتگو بسیار تعیین‌کننده است. 8. و نکتۀ اخر اینکه، آفت تبلیغ تهاجمی، بدخلقی و بددهنی، داوری‌های نابجا، و شتابزدگی در دسته‌بندی‌هاست که برخی از رفقای مبلغ و عجول بدان مبتلا هستند و برای آن قصد قربت می کنند. @Habibollah_Babai
♦️ پنجمین پیش‌نشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع: 👈 «راهبردها و تجارب ارائۀ مراقبت معنوی» ◀️ارائه: حجت‌الاسلام احسان ایزدی‌پور مدیر واحد مراقبت معنوی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ◀️دبیر نشست: دکتر سیدروح‌الله موسوی‌زاده ☑️روز: پنج‌شنبه 1402/4/29 🕧ساعت: ۱۰ الی ۱۲ لینک حضور در جلسه: 🌐 dte.bz/ethicsconf ⬅️پژوهشگاه را در فضای مجازی دنبال کنید 🌐 https://takl.ink/Isca.ac.ir/ @Habibollah_Babai
📣ایجاد سرویس *محرم* ویژه مخاطبان حوزه بین الملل در سامانه *دماوند* 🎞️عرضه بیش از 100 محتوای چندرسانه‌ای به زبان‌های مختلف در آدرس زیر👇 🌐https://www.damaavand.net/list/clip/1819/n/d/undefined/w/a/undefined 📶زبان عربی👇 🌐https://www.damaavand.net/list/clip/1819/a/ar/undefined/w/a/undefined 📶زبان اردو👇 🌐https://www.damaavand.net/list/clip/1819/f/ur/undefined/w/a/undefined 📶زبان انگلیسی👇 🌐https://www.damaavand.net/list/clip/1060/n/en/undefined/w/a/undefined 📶زبان روسی👇 🌐https://www.damaavand.net/list/clip/1819/n/ru/undefined/w/a/undefined 🛎️محتواها به روزرسانی می شود و سایر زبان ها نیز اضافه می شود. @Habibollah_Babai
اهانت به قرآن و تاریکی‌های «قرن انوار» مایکل آلن گیلسپی در کتاب بسیار خواندنیِ «ریشه‌های الهیاتی مدرنیته» در فصل نهایی کتاب با بیان تناقض‌های روشنگری به اعدام لوئی چهاردهم در فرایند انقلاب فرانسه اشاره می‌کند و ظهور «نور طبیعی» یا «نور سکولار» در بیان فرانسیس بیکن (در نامه تقدیمیِ احیای بزرگ»، رنه دکارت (در سخن از نور بزرگ خِرَد ما) و توماس هابز (در تلقی کلمات روشن به مثابه نور اذهان بشری) و بالاخره در نوشتۀ «روشنگری چیست؟» کانت را نوعی از آزادی (یا همان رهایی) انسان مدرن تلقی کرده و می‌گوید: «رویاهایی امیدوارانۀ «قرن انوار» (century of lights) نقش بر آب شد و ارتجاع از همه سو سر برآورد. به رغم پیروزی مدرنیته، هیچ‌کس قادر نبود فراموش کند که مدرنیته تیغی دو لبه دارد، تیغی حیات‌بخش و مرگ‌آور.» گیلسپی در ادامه همین فصل می‌نویسد: «مجموعه فجایعی که در قرن بیستم دامن بشریت را گرفت، موجب تشکیک در برداشت مترقی یا رو به پیشرفت تاریخ شد. از این منظر، دست پنهان بیشتر به دست شیطان شبیه بود تا دست خداوند و مکر عقل به تیز فهمیِ شرارت‌آمیزِ شیطانی فریبکار شباهت داشت تا ارادۀ خداوند نیکخواه، و سرانجام ضرورت دیالکتیکی به زنجیرهای آهنین استبداد می‌مانست تا راه آزادی». گفته‌های گیلسپی در دست‌پنهان شیطان در عصر انوار را باید در تحلیل سلسله‌ اهانت‌های شیطانی به مقدسات به یاد داشت. @Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دقیقه روضه آذری (مرحوم محمد باقر منصوری) سلام اولا آقامین سنگ‌سار اولان باشینا @Habibollah_Babai
دوگانۀ «قربانی» و «قهرمانی» در تفکر مسیحی نوعا نگرش قربانی¬گرا در برابر نگرش قهرمانی¬گرا بوده، و همین نیز موجب گشته که کسانی مانند اونامونو در صدد برآیند درکانون اندیشۀ دینی¬شان بر نگرش قهرمانی¬گرا به جای نگرش قربانی¬گرا تأکید نمایند و برآن اساس، ایمانی نه صرفا به معنای «پذیرفتن»، بلکه به معنای «در افتادن» درست نمایند. ولی از آنچه در تفکیک میان «خود مجازی» (من سِفلی) و «خود حقیقی» (من عِلوی)، و نسبت میان «خود قربانی» و «عزت نفس»، و «عزت نفس» و «حرمت دیگران» در اندیشه اسلامی هست (رجوع کنید به کتاب رنج عرفانی و شور اجتماعی) ، معلوم می¬شود که در این تفکر «قربانی» تعارضی با «قهرمانی» ندارد. در واقع، قربانی دو قسم است: قربانیِ برآمده از تسلیم و عدم قهرمانی، و قربانی¬ای که برآمده از قهرمانی است. گاه فردی یا جامعه¬ای به خاطر آنکه قهرمانی نمی¬کند قربانی می¬شود، و گاه چون آن فرد و یا جامعه، قهرمانی از خود نشان می¬دهد قربانی می¬گردد و اگر نبود قهرمانی، قربانی¬ای هم پیش نمی¬آمد. پرواضح است که بین این دو تفاوتی بنیادین وجود دارد. آنچه از قربانی در این یادداشت اشاره می‌شود، قربانی¬ای از سر تلاش و ایستادگی است نه از سر تسلیم و تمکین در برابر تحقیرها و پستی¬ها. چنین قربانی، برآمده از قهرمانی است و اگر نبود چنین قهرمانیِ سرسختانه، چنان قربانی¬ای رخ نمی¬داد. نمونۀ این قربانیِ برآمده از قهرمانی در حماسۀ عاشورا مشهود و برجسته است (والبته نمونه قربانی برآمده از ذلت و تسلیم را نیز می‌توان در جریان تسلیم و کشته شدن هفت هزار نفر از اصحاب مختار به دست مصعب بن زبیر مشاهده کرد). این قربانی در عاشورا حاصل قهرمانی¬ها، ایستادگی¬ها، و عزت نفسی بود که امام حسین علیه¬السلام از خود نشان داد و چون ایستادگی کرد و چون سر تسلیم فرود نیاورد، به قربانگاه رفت، و اگر نبود ایستادگی و قهرمانی¬های او، هرگز این قربانی خونین و جاودانه در تاریخ شکل نمی¬گرفت. نکته بسیار مهم اینکه خودقربانیِ بزرگ، قهرمانی و عزّت بزرگی را در پی دارد، همان¬طور که قهرمانی بزرگ نیز، به قربانی بزرگ ختم می¬شود. هر میزان که قربانی بزرگتر، مهم¬تر و جامع¬تر باشد، عزت به دست آمده از آن نیز مهم¬تر و بزرگتر خواهد بود. آدمی هرچه بیشتر از خود و از هر آنچه که متعلق به خود است بگذرد تا به کرامت و عزت انسانی¬اش نایل شود، به همان میزان، عزت بیشتری به دست می¬¬آورد. همین¬طور فرد، هر مقدار قهرمانی بیشتری از خود نشان بدهد، قربانی حاصل از آن نیز شدیدتر خواهد بود. مثلا در قربانی روز کربلا، امام حسین علیه السلام نه تنها بدن خود را بلکه هر آنچه که متعلق به او بود را نیز در کربلا قربانی کرد، تا از خود حقیقی و فراگیرش محافظت نماید. به ازای این قربانیِ بی همتا، عزت انحصاری و یگانه¬ای برای او به دست آمد. از سوی دیگر قهرمانی¬ و جرأتی که وی در آن هنگامۀ سخت از خود نشان داد و در وضعیت سخت دوران یزید، بی هیچ پروایی مقاومت کرده و لحظه¬ای از مرام و منطق عزیزانه¬اش کوتاه نیامد، موجب گشت که قربانی وی نیز در جنبه¬های مصیبت، معرفت، و معنویت بی بدیل در تاریخ انسان باشد. شایان ذکر است که جمع میان نگرش «قربانی¬گرا» و نگرش «قهرمانی¬گرا» کارکردِ بسیار مهمی در دنیای مدرن دارد. جمعِ میان قربانی و قهرمانی، همزمان، هم «نیهیلیسم غربی» را چاره می¬کند، و هم با «نیهیلیسم شرقی» در می¬افتد. در نیهیلیسم غربی، مخصوصا نیهیلیسم نیچه¬ای، که از یک سو در آن جهان از معنا تهی گشته، و از سوی دیگر، تلاش برای نشاندن جهان بینی علمی به جای جهان¬بینی مذهبی با شکست مواجه شده است، باید برای غلبه به این پوچی، آن را قبول کرد. اندیشۀ قربانی در عین پذیرش این جهان (با انجام قهرمانی¬ها)، و در عین پذیرش حقایق متعالی، جرأت «نه» گفتن به این جهان را پیدا می¬کند و گذشتِ از آن و گذشت از خود دنیوی را برای نیل به اهداف متعالی در ناحیۀ خود حقیقی آسان می¬بیند. از سوی دیگر، نگاه قهرمانی و توجه به ابعاد وجودی، با نیهیلیسم شرقی در تضاد قرار گرفته و آن را نیز چاره می¬کند. در نیهیلیسم شرقی، جهان ما جهان غیر واقعی است، و وابستگی ما به این جهان وابستگی به یک توهم است. چون که زندگی در این جهان خالی از هدف و معناست، هر کسی که خواهان رستگاری است باید آن را در خلاصی و رهاییِ از این زندگی جستجو کند. در اندیشۀ قربانی که حاصل از ایستادگی و قهرمانی باشد، هرگز کسی که خود را قربانی می¬کند به نفی زندگی فکر نمی¬کند و در برابر مرگ هم تسلیم نمی¬شود. @Habibollah_Babai
گفتگوهای مردم و روحانیون در میدان شهرداری رشت همزمان با دهه اول محرمِ امسال، جمعی از طلاب گیلانی حوزه علمیه قم، در پیاده راه فرهنگی شهرداری رشت حضور یافتند و در گروه های دو نفره و به همراه پرسشنامه های علمی مشخص درباره سبک زندگی و آسیب‌های موجود در خانواده، گفتگوهای موثری را به انجام رساندند. @Habibollah_Babai https://eitaa.com/joinchat/2202861587C0d81a23bad
🔹 سلسله نشست های عاشورایی 1402 ⬅️با حضور اساتید حوزه و دانشگاه 🔸نشست دهم |بهره های این زمانی از عاشورا 🎙سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی 📅زمان :دوشنبه 9 مرداد ماه 1402 🗒مجری: پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) با همکاری مرکز آموزش‌های کاربردی دفتر تبلیغات اسلامی 🔰 لینک مشاهده جلسه https://www.balagh.ir/content/20900 @Habibollah_Babai
مسئله «طاقچه» (یادداشتی از دکتر سیدمحمد کاظمی) طاقچه به عنوان یک مسئله امروز در فضای فکری و رسانه ای کشور خودنمایی می کند؟ اول باید پرسید مسئله چیست؟ دوم؛ آیا با ابزارهایی همچون قانون و محدودیتهای موجود می توان با این پدیده برخورد کرد؟ 🔘 مسئله چیست؟ ➖مسئله این است که امروز با پدیده شرکتهایی مواجه هستیم که در حال بزرگتر شدن از دولت ها و حاکمیت ها هستند و این تازه اول مسیر است. شرکتهایی که هرمی هستند و بدون آنکه تولید واقعی داشته باشند، صرفا با دلالی و ویترین سازی به سرمایه های بالایی می رسند. از این رو آنها صرفا خدماتی هستند و در اقتصاد خدماتی و دلالی هم رشد آنها تصاعدی خواهد بود. ➖افراد در این شرکتها بدون آنکه نیاز به تخصص خاصی در حوزه حرفه ای و کارمندی داشته باشند، صرفا با یادگیری برنامه نویسی می توانند وارد چرخه فعالیت شوند، از این رو افراد از چرخه آموزش و پرورش و آموزش عالی خارج می شوند (البته بدین معنا نیست که افراد فاقد تحصیلات هستند بلکه منظور این است که تحصیلات دانشگاهی در فرع مسیر قرار می گیرد و دیگر اصالت ندارد)، از این رو نه تربیت به شکل سنتی صورت می گیرد و نه حرفه ای تربیت می شوند. این افراد که گاها از گروه‌های سنی خاصی وارد این نوع فضاها میشوند تا گروههای جوانی که شما همه در تصاویر می بینیند، خود را محدود به هیچ قیدی نمی دانند و با سرمایه های بادآورده، خود را وارد چرخه ای از سرمایه می دانند که می توانند با نظام بالاتر خود یعنی دولت ها رقابت کنند و یا وارد تعارض شوند. 🔘نحوه مواجهه کدام است؟ در اینجا برخورد به شکل سنتی دیگر جوابگوی تقابل با چنین شرکتهایی نیست. بلکه باید اهرمهای قویتری از سوی دولتها اعمال شود تا این شرکتها در راستای اهداف ملی و نظام سیاسی آن کشورها عمل کنند. اول آنکه نظام استخدامی این شرکتها باید نظام مند شود و افراد از لحاظ حرفه ای برای حضور در این شرکتها مقدماتی را بیش از شرایط کنونی بگذرانند. دوم آنکه چرخه مالی این شرکتها باید به تولید ختم شود و شرکتهایی که صرفا خدماتی هستند باید محدود شوند تا این نوع شرکتها نتوانند اصالت پیدا کنند. سوم آنکه این شرکتها نباید سهام دار خصوصی داشته باشند بلکه باید سهام آنها به شکل بورسی در اختیار عموم قرار گیرد، چرا که مالکیت این شرکتها بدلیل آنکه واقعا مولد نیستند و بیشتر استفاده کننده از بسترهای موجود هستند نباید در اختیار افراد خاص قرار گیرند. تنها شرکتهایی که مولد هستند و به تولید متفاوتی رسیده اند و یا توانسته اند به صنعتی برسند که قابل عرصه در بازار جهانی است می توانند سهام دار خصوصی داشته باشند و یا آنکه مورد حمایت دولت قرار گیرند. در یک کلام نباید شرکتهای خدماتی در این نوع بازار اصل قرار گیرند چرا که پولهای بادآورده و نبود رویه های اصیل در راستای تعهد به جامعه، نظام و کشور عامل نوعی تلقی استقلال کاذب و سرپیچی از تمام نظام های هنجاری و قانونی و سیاسی کشور می شود. @Habibollah_Babai