eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.1هزار دنبال‌کننده
470 عکس
73 ویدیو
62 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دقیقه روضه آذری (مرحوم محمد باقر منصوری) سلام اولا آقامین سنگ‌سار اولان باشینا @Habibollah_Babai
دوگانۀ «قربانی» و «قهرمانی» در تفکر مسیحی نوعا نگرش قربانی¬گرا در برابر نگرش قهرمانی¬گرا بوده، و همین نیز موجب گشته که کسانی مانند اونامونو در صدد برآیند درکانون اندیشۀ دینی¬شان بر نگرش قهرمانی¬گرا به جای نگرش قربانی¬گرا تأکید نمایند و برآن اساس، ایمانی نه صرفا به معنای «پذیرفتن»، بلکه به معنای «در افتادن» درست نمایند. ولی از آنچه در تفکیک میان «خود مجازی» (من سِفلی) و «خود حقیقی» (من عِلوی)، و نسبت میان «خود قربانی» و «عزت نفس»، و «عزت نفس» و «حرمت دیگران» در اندیشه اسلامی هست (رجوع کنید به کتاب رنج عرفانی و شور اجتماعی) ، معلوم می¬شود که در این تفکر «قربانی» تعارضی با «قهرمانی» ندارد. در واقع، قربانی دو قسم است: قربانیِ برآمده از تسلیم و عدم قهرمانی، و قربانی¬ای که برآمده از قهرمانی است. گاه فردی یا جامعه¬ای به خاطر آنکه قهرمانی نمی¬کند قربانی می¬شود، و گاه چون آن فرد و یا جامعه، قهرمانی از خود نشان می¬دهد قربانی می¬گردد و اگر نبود قهرمانی، قربانی¬ای هم پیش نمی¬آمد. پرواضح است که بین این دو تفاوتی بنیادین وجود دارد. آنچه از قربانی در این یادداشت اشاره می‌شود، قربانی¬ای از سر تلاش و ایستادگی است نه از سر تسلیم و تمکین در برابر تحقیرها و پستی¬ها. چنین قربانی، برآمده از قهرمانی است و اگر نبود چنین قهرمانیِ سرسختانه، چنان قربانی¬ای رخ نمی¬داد. نمونۀ این قربانیِ برآمده از قهرمانی در حماسۀ عاشورا مشهود و برجسته است (والبته نمونه قربانی برآمده از ذلت و تسلیم را نیز می‌توان در جریان تسلیم و کشته شدن هفت هزار نفر از اصحاب مختار به دست مصعب بن زبیر مشاهده کرد). این قربانی در عاشورا حاصل قهرمانی¬ها، ایستادگی¬ها، و عزت نفسی بود که امام حسین علیه¬السلام از خود نشان داد و چون ایستادگی کرد و چون سر تسلیم فرود نیاورد، به قربانگاه رفت، و اگر نبود ایستادگی و قهرمانی¬های او، هرگز این قربانی خونین و جاودانه در تاریخ شکل نمی¬گرفت. نکته بسیار مهم اینکه خودقربانیِ بزرگ، قهرمانی و عزّت بزرگی را در پی دارد، همان¬طور که قهرمانی بزرگ نیز، به قربانی بزرگ ختم می¬شود. هر میزان که قربانی بزرگتر، مهم¬تر و جامع¬تر باشد، عزت به دست آمده از آن نیز مهم¬تر و بزرگتر خواهد بود. آدمی هرچه بیشتر از خود و از هر آنچه که متعلق به خود است بگذرد تا به کرامت و عزت انسانی¬اش نایل شود، به همان میزان، عزت بیشتری به دست می¬¬آورد. همین¬طور فرد، هر مقدار قهرمانی بیشتری از خود نشان بدهد، قربانی حاصل از آن نیز شدیدتر خواهد بود. مثلا در قربانی روز کربلا، امام حسین علیه السلام نه تنها بدن خود را بلکه هر آنچه که متعلق به او بود را نیز در کربلا قربانی کرد، تا از خود حقیقی و فراگیرش محافظت نماید. به ازای این قربانیِ بی همتا، عزت انحصاری و یگانه¬ای برای او به دست آمد. از سوی دیگر قهرمانی¬ و جرأتی که وی در آن هنگامۀ سخت از خود نشان داد و در وضعیت سخت دوران یزید، بی هیچ پروایی مقاومت کرده و لحظه¬ای از مرام و منطق عزیزانه¬اش کوتاه نیامد، موجب گشت که قربانی وی نیز در جنبه¬های مصیبت، معرفت، و معنویت بی بدیل در تاریخ انسان باشد. شایان ذکر است که جمع میان نگرش «قربانی¬گرا» و نگرش «قهرمانی¬گرا» کارکردِ بسیار مهمی در دنیای مدرن دارد. جمعِ میان قربانی و قهرمانی، همزمان، هم «نیهیلیسم غربی» را چاره می¬کند، و هم با «نیهیلیسم شرقی» در می¬افتد. در نیهیلیسم غربی، مخصوصا نیهیلیسم نیچه¬ای، که از یک سو در آن جهان از معنا تهی گشته، و از سوی دیگر، تلاش برای نشاندن جهان بینی علمی به جای جهان¬بینی مذهبی با شکست مواجه شده است، باید برای غلبه به این پوچی، آن را قبول کرد. اندیشۀ قربانی در عین پذیرش این جهان (با انجام قهرمانی¬ها)، و در عین پذیرش حقایق متعالی، جرأت «نه» گفتن به این جهان را پیدا می¬کند و گذشتِ از آن و گذشت از خود دنیوی را برای نیل به اهداف متعالی در ناحیۀ خود حقیقی آسان می¬بیند. از سوی دیگر، نگاه قهرمانی و توجه به ابعاد وجودی، با نیهیلیسم شرقی در تضاد قرار گرفته و آن را نیز چاره می¬کند. در نیهیلیسم شرقی، جهان ما جهان غیر واقعی است، و وابستگی ما به این جهان وابستگی به یک توهم است. چون که زندگی در این جهان خالی از هدف و معناست، هر کسی که خواهان رستگاری است باید آن را در خلاصی و رهاییِ از این زندگی جستجو کند. در اندیشۀ قربانی که حاصل از ایستادگی و قهرمانی باشد، هرگز کسی که خود را قربانی می¬کند به نفی زندگی فکر نمی¬کند و در برابر مرگ هم تسلیم نمی¬شود. @Habibollah_Babai
گفتگوهای مردم و روحانیون در میدان شهرداری رشت همزمان با دهه اول محرمِ امسال، جمعی از طلاب گیلانی حوزه علمیه قم، در پیاده راه فرهنگی شهرداری رشت حضور یافتند و در گروه های دو نفره و به همراه پرسشنامه های علمی مشخص درباره سبک زندگی و آسیب‌های موجود در خانواده، گفتگوهای موثری را به انجام رساندند. @Habibollah_Babai https://eitaa.com/joinchat/2202861587C0d81a23bad
🔹 سلسله نشست های عاشورایی 1402 ⬅️با حضور اساتید حوزه و دانشگاه 🔸نشست دهم |بهره های این زمانی از عاشورا 🎙سخنران: حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی 📅زمان :دوشنبه 9 مرداد ماه 1402 🗒مجری: پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) با همکاری مرکز آموزش‌های کاربردی دفتر تبلیغات اسلامی 🔰 لینک مشاهده جلسه https://www.balagh.ir/content/20900 @Habibollah_Babai
مسئله «طاقچه» (یادداشتی از دکتر سیدمحمد کاظمی) طاقچه به عنوان یک مسئله امروز در فضای فکری و رسانه ای کشور خودنمایی می کند؟ اول باید پرسید مسئله چیست؟ دوم؛ آیا با ابزارهایی همچون قانون و محدودیتهای موجود می توان با این پدیده برخورد کرد؟ 🔘 مسئله چیست؟ ➖مسئله این است که امروز با پدیده شرکتهایی مواجه هستیم که در حال بزرگتر شدن از دولت ها و حاکمیت ها هستند و این تازه اول مسیر است. شرکتهایی که هرمی هستند و بدون آنکه تولید واقعی داشته باشند، صرفا با دلالی و ویترین سازی به سرمایه های بالایی می رسند. از این رو آنها صرفا خدماتی هستند و در اقتصاد خدماتی و دلالی هم رشد آنها تصاعدی خواهد بود. ➖افراد در این شرکتها بدون آنکه نیاز به تخصص خاصی در حوزه حرفه ای و کارمندی داشته باشند، صرفا با یادگیری برنامه نویسی می توانند وارد چرخه فعالیت شوند، از این رو افراد از چرخه آموزش و پرورش و آموزش عالی خارج می شوند (البته بدین معنا نیست که افراد فاقد تحصیلات هستند بلکه منظور این است که تحصیلات دانشگاهی در فرع مسیر قرار می گیرد و دیگر اصالت ندارد)، از این رو نه تربیت به شکل سنتی صورت می گیرد و نه حرفه ای تربیت می شوند. این افراد که گاها از گروه‌های سنی خاصی وارد این نوع فضاها میشوند تا گروههای جوانی که شما همه در تصاویر می بینیند، خود را محدود به هیچ قیدی نمی دانند و با سرمایه های بادآورده، خود را وارد چرخه ای از سرمایه می دانند که می توانند با نظام بالاتر خود یعنی دولت ها رقابت کنند و یا وارد تعارض شوند. 🔘نحوه مواجهه کدام است؟ در اینجا برخورد به شکل سنتی دیگر جوابگوی تقابل با چنین شرکتهایی نیست. بلکه باید اهرمهای قویتری از سوی دولتها اعمال شود تا این شرکتها در راستای اهداف ملی و نظام سیاسی آن کشورها عمل کنند. اول آنکه نظام استخدامی این شرکتها باید نظام مند شود و افراد از لحاظ حرفه ای برای حضور در این شرکتها مقدماتی را بیش از شرایط کنونی بگذرانند. دوم آنکه چرخه مالی این شرکتها باید به تولید ختم شود و شرکتهایی که صرفا خدماتی هستند باید محدود شوند تا این نوع شرکتها نتوانند اصالت پیدا کنند. سوم آنکه این شرکتها نباید سهام دار خصوصی داشته باشند بلکه باید سهام آنها به شکل بورسی در اختیار عموم قرار گیرد، چرا که مالکیت این شرکتها بدلیل آنکه واقعا مولد نیستند و بیشتر استفاده کننده از بسترهای موجود هستند نباید در اختیار افراد خاص قرار گیرند. تنها شرکتهایی که مولد هستند و به تولید متفاوتی رسیده اند و یا توانسته اند به صنعتی برسند که قابل عرصه در بازار جهانی است می توانند سهام دار خصوصی داشته باشند و یا آنکه مورد حمایت دولت قرار گیرند. در یک کلام نباید شرکتهای خدماتی در این نوع بازار اصل قرار گیرند چرا که پولهای بادآورده و نبود رویه های اصیل در راستای تعهد به جامعه، نظام و کشور عامل نوعی تلقی استقلال کاذب و سرپیچی از تمام نظام های هنجاری و قانونی و سیاسی کشور می شود. @Habibollah_Babai
ملاحظات دکتر آرش وکیلیان (مدیر کل فرهنگی اجتماعی مرکز فضای مجازی) به یادداشت دکتر کاظمی: 👇👇 این متن اشتباهات فاحش بدی دارد: ۱- شرکت هرمی معمولا به شرکت هایی که با بازی پانزی مثل پنتاگونو مردم را سرکیسه و اغفال میکنند گفته میشود و ربطی به اقتصاد دیجیتال ندارد. ۲- در عصر اطلاعات ماهیت تولید از شکل کشاورزی و صنعتی سابق تغییر میکند و نمی توان گفت «بدون آنکه تولید داشته باشند» چون اینها خلق ارزش متفاوتی دارند. ۳- برنامه نویسی هم یک‌تخصص بسیار گران قیمت در عرصه حرفه ای محسوب میشود ضمن آنکه تخصص این حوزه محدود به آن نیست. ۴- خروج از چرخه آموزش پرورش و آموزش عالی چیست؟! الان آموزش پرورش داره از ابتدایی برنامه نویسی یاد می دهد. ۵- اینکه افراد خود را محدود به هیچ قیدی نمی دانند با منطق زندگی اجتماعی در تقابل است. احتمالا مقصود این بوده که تابع سبک زندگی غربی هستند. ۶- چرا باید با چنین شرکت هایی تقابل شود، مگر کار مجرمانه انجام می دهند؟!!! ۷- مقصود از حرفه ای شدن نظام استخدامی چیست؟ یعنی شرکت برای استخدام برنامه نویس باید چه چیزهایی را مدنظر قرار دهد! ۸- چرخه مالی این شرکت ها باید به تولید ختم شود؟! آیا منظور این بوده که بخش خدمات ارزش اقتصادی ندارد یا اینکه تولید ارزش در این شرکت ها رخ نمی دهد؟!!! بعد چطور محدود شوند؟ مثلا به اسنپ و تپسی بگویند حق رشد ندارید!!! ۹- این شرکت ها نباید سهام دار خصوصی داشته باشد و باید وارد بورس شود؟!! اتفاقا این شرکت ها بسیار مایلند وارد بورس شوند و حکومت به دلایل امنیتی مخالفت می‌کند. هر شرکتی وقتی قدری بزرگ میشود برای جذب سرمایه نیاز به راهکارهایی دارد که بهترینش بورس است. ۱۰- پول باد آورده کسب میکنند!!! یعنی الان سرمایه های باد آورده در حوزه اقتصاد دیجیتال در گردش است که ناشی از فعالیت مولد اقتصادی نیست و از طریق سرکیسه کردن مردم در قالب شرکت هرمی حاصل شده !!!
توضیحات و پاسخ دکتر کاظمی به دکتر وکیلیان 👇👇 🔘چرایی نگارش مختصر یادداشت فوق: دیروز داشتم در خیابان قدم می زدم، فروشنده سیار کتاب رسید، برای فروش پیشنهادهایی داشت. پیشنهادهایی از جنس رمانهای اول جهانی، کتابهای مدیریت زمان و نیز بحثهایی مرتبط به شخصیت شناسی و روانشناسی. با خودم فکر کردم که چرا باید یک فروشنده سیار کتاب، منو و لیست انتخابی خود را چنین چینش کند. کمی فکر کردم دیدم هنگامی که وارد کتابفروشی ها هم می شوید آن منوی اصلی که به شکل دایره ای در وسط کتابفروشی وجود دارد همینگونه است. هنگامی که به "طاقچه" وارد می شوید هم این جریان اولویت بخشی و ذائقه سازی اتفاق می افتد. هنگامی که دغدغه ام را در مورد طاقچه نوشتم و از سوی دوستانی بیان شد که انتشار یابد، به این فکر می کردم که چه اتفاقی افتاده است. به یک نتیجه کلی رسیدم و آن وارونگی بازار است که در ادبیات علمی امروز هم بدان می پردازند. تلاش کردم دغدغه های فرهنگی و نه اقتصادی خودم را بنویسم و حاصلش شد مختصر نویسی دیروز. تلاشم این بود بیشتر به دغدغه های فرهنگی توجه کنم تا به اصطلاحات اقتصادی و مهندسی آن و خود را محدود به مسائلی از این دست نکنم. چرا که این بازار و فن و تکنولوژی است که ما را به محدودیت هایی در تحلیل می رساند. 🔘محل نزاع؛ وارونگی بازار (تولیدِ مصرف) اما دغدغه اصلی چیست؟ در دنیای پلتفرمی آنچه مشاهده می کنیم، آن است که ما بایک وارونگی و یک از خودبیگانگی مفرط مواجه شده ایم. فن سالاران امروز، با ورود به بازارهای امروز از آمازون گرفته تا علی بابا و سایر موارد امروز با برندسازی ها در حوزه مصرف دارند حوزه تولید را هم به سوی اهداف بازاری خود می کشانند. آن ها با ارزش بخشی اقتصادی و نه فرهنگی به محصولات، تولید کنندگان را دچار یک از خودبیگانگی مضاعف کرده اند به این شکل تولید کننده که دیروز در خط و مسیر سرمایه گذار عمل می کرد امروز باید در مسیر قواعد بازار الگوریتمی شده خود را تنظیم نماید و برندهای پلتفرمی و اپلیکیشنی خدماتی که تا دیروز در انتهای مسیر بودند و صرفا با درصدی از سود کسب شده از خدمات دهی درآمد حاصل می کردند امروز صحنه ای را ساخته اند که تولید کنندگان برای رسیدن به مشتری باید از آنها تبعیت کنند. آنها تولید ارزش جدید برای محصولات درون بازار می کنند و چینش ها را مشخص و فیلتر می کنند. طاقچه و مانند آنها نیز در این مسیر گام بر می دارند، یعنی از قواعد بازار برساخته شده بزرگتر جهانی پیروی می کنند و مضاف بر آن امروز آنها به دلیل حضور در حوزه دانشی، دغدغه های فکری و اندیشه ای جامعه را اولویت بندی می کنند. طاقچه یک اپلیکیشن ساده فروش کتاب نیست که بخواهد در انتهای مسیر صرفا مشتری را به کتاب برساند بلکه امروز دارد برندی می شود که نویسندگان و مترجمان کتاب نیز باید از ذائقه های برساخته شده آنها به شکل عمومی تبعیت کنند. این می شود دغدغه ای که باید اول بدان پرداخت. امروز دیگر حوزه کارشناسی طاقچه و کارمندی آن نیاز ندارد که به نیازها توجه کند بلکه تلاش می کند صرفا ذائقه ها را احصا کند و با جابجایی آنها و جهت دهی و پیشنهادسازی کسب سود نماید. از این روست که گفته می شود کارمندان تخصصی نیستند. یعنی امروز دیگر ما در فضای اپلیکیشن ها به این شکل به کتابداران تخصصی و علمی و نیز جریان شناسان فکری و فرهنگی نیاز نداریم بلکه با تبدیل کتاب ها به ارزشهای اقتصادی می توانیم جایگاه آنها را در بازار که به شکل اعداد در آمده است مشخص کنیم و به آنها جهت دهی کنیم. اینکه گفته شد برنامه نویسی، یعنی همین که امروز دیگر خوانش انسانی را کنار گذاشته ایم و بیان ماشینی را محمل تصمیمات و ذائقه سازی مخاطب قرار داده ایم. 🔘چرا مولد نیستنند؟ چرا می گوییم مولد نیستند، به این علت است که این نوع پلتفرمها و اپلیکیشن ها هیچ گاه به نیازهای واقعی نمی رسند بلکه جایگاه نیازها و ذائقه ها را عوض می کنند و از این رو سفارشات را بر این اساس تنظیم می کنند. شما هیچگاه از طاقچه این انتظار را نباید داشته باشید که با تعریف یک پروژه الهیاتی بزرگ در راستای شناخت نیازهای واقعی جامعه، از سرمایه های کسب شده تعریف کند و در این راستا اقدام کند. بلکه تلاش بر این است که صرفا ذائقه مخاطب را کنترل و مدیریت نماید و از آن سود کسب و ارزشها را بر این اساس تعریف نماید. این درحالی است که طاقچه در مقیاس بزرگ جهانی که امروز خواننده نیز از آن متاثر است باید از مدلها و الگوریتمهای شرکتهای بزرگتری همچون آمازون هم تبعیت کند که در راستای آمریکاییزه کردن و غربیزه کردن دنیای علم و دانش قدم بر می دارد. @Habibollah_Babai ادامه دارد 👇👇
🔘چرا می گوییم ثروت بادآورده؟ چرا می گویم ثروت بادآورده. این نوع اپلیکیشن ها معمولا بدون آنکه ارزش واقعی محصول را پیگیری کنند، بدون آنکه در حوزه تولید ارزش معنوی کارها را محاسبه کنند، بیشتر در حوزه مصرف ارزشها را تعریف می کنند. این موضوع باعث می شود که ارزش معنوی تولید در مصرف هیچگاه مورد توجه قرار نگیرد. به این معنا که وقتی نویسنده ای کتابی را می نویسد، مالکیت معنوی آن صرفا با پول پرداخت می شود، اما این اپلیکیشن ها در انتهای مسیر اولا در حیطه تولید جدید که باید جریان ساز باشند ورود پیدا نمی کنند، خود را در دردسرهای اصلی قرار نمی دهند و صرفا با خرید مالکیت معنوی محصولات از پیش تعیین شده با نازل ترین قیمت ، در بازار مالیات را با ثبت شرکتی در قشم و جاهای دیگر نمی دهند، از امکانات رایگان استفاده می کنند، از حمایتهای دولتی بهره مند می شوند و محصولات را در یک بازار دیگر با چینش جدید با ارزشهای جدید و سودهای متنوعی همراه می کنند. این سودها آیا حقی برای تولید کننده ایجاد می کند. آیا بازاری که ساخته می شود و شبکه سازی آن توسط طاقچه انجام می شود و ویترینی که ساخته می شود سود آن فقط دیده می شود و یا آنکه طاقچه و امثال آن باید همیشه به تولیدکننده و مالکیت معنوی آن و تسهیل کننده(دولت و سهامداران در محصول) و بسترساز تا انتهای مسیر پایبند باشد. 🔘قیمت‌های غیرواقعی اینگونه می شود که سودهای بادآورده در یک چرخه قیمت گذاری معیوب همینطور افزایش پیدا می کند و این شرکتها بدون دردسری به سودهای بالای مالی و غیرمالی می رسند. شاید گفته شود طاقچه سود ده نیست(همانطور که آذری جهرمی هم گفت)، باید دید که طاقچه از قِبَل در مسیر فروش قرار گرفتن سرمایه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دیگر را که از این طریق به دست آورده چگونه می خواهد با تولیدکنندگان و دیگر سهامداران عیان و پنهان محاسبه کند. مالکیت سرمایه های غیر مولدی که از طریق تولید دیگران به دست می آید، و بر اساس ارتباط شکل گرفته اند، آنها را همیشه سودمند و برندساز می کند. پیچیدگی سرمایه ها و سودها و ارزشهای این نوع شرکت ها ما را باید به یک مدل قیمت گذاری جدید و عادلانه سوق دهد و گرنه این شرکتها سریع رشد می کنند و سهامدار اصلی بازار خواهند شد. 🔘چرا خدماتی ها نباید جریان اصلی شوند؟ پیشنهادی که داده شد آن بود که این شرکتها تا مولد نشدن نباید چرخه اصلی را در اختیار بگیرند. به دلایلی که گفته شد و اینکه این شرکتها ارزش افزوده اشان باید در تولید قرار گیرد نه صرفا در چینش و استفاده از زمینه های دیگر. امروز اگر بنزین سه هزارتومان نباشد اسنپ نمی تواند رانندگان را به استخدام خود در بیاورد. پس سودی که از این قبل دارد در می آورد را باید در تجهیز مثلا ماشین ها به شکل برقی و یا سایر موارد سرمایه گذاری کند که یا در مصرف بهینه سازی کند و یا آنکه در تولید ماشین های جدید و صنعت جدید ورود پیدا کند. و گرنه به شکل امروزی در اقتصاد دلالی ایران این شرکتها بیشتر سود و بزرگتر می شوند. باید مقید کرد آنها را به تولید و گرنه استفاده از تسهیلات عمومی در قالبهای متنوع باید آنها را به شکل سهامی عام در بیاورد که صرفا هیئت مدیرانی داشته باشند. ما به دنبال تخریب نیستیم، می خواهیم جایگاه آنها را به جایگاه اصلی برگردانیم. امروز کشور ما همینطور غیر صنعتی و غیرمولد هست، با رشد چنین سکوهایی بیشتر در این مقیاس غرق می شود. هرمی هم که اینجا گفته می شود منظور مدل فعالیت است نه قواعد حاکم بر سود آن بازار. 🔘چرا می گوییم هرمی؟ حتما یک پروژه «تحلیل شبکه» کار کنید . می بینید که چقدر این فضا طبقاتی و هرمی است. ادبیاتی همچون مرکزیت، بینامرکزیت را مشاهده می کنید. هرمی به شکل سنتی که در عرضه کالای تولیدی هست به این شکل که بیاییم یک چیزی را در اختیار گروهی قرار دهم تا با تشکیل شبکه ای آن را بفروشند و در سود یکدیگر شریک باشیم نیست. بلکه هرمی در مصرف بدین معناست که ما با لایک ها و مصرف یک محصول، دیگرانی که در شبکه و دسته خودمان داریم را به مصرف کالایی خاص تشویق می کنیم، منوی آنها را تعریف می کنیم و ناخودآگاه در ارزش دهی کالا و مصرف خاص تاثیرگذار هستیم. شما با دیدن و لایک کردن و ... به صورت هرمی اولویت ها را در خرید تعریف و بازتعریف می کنیدو نتیجه آن همان فروش بیشتر می شود. @Habibollah_Babai
سلسله نشست‌های" الهیات تاریخ و مهدویت" 🔸نشست دوم: «جریان عاشورا و الهیات تاریخ» 🔹اساتید: ۱) حجت‌الاسلام دکتر حبیب الله بابایی ۲) حجت‌الاسلام دکتر احمد رهدار زمان: سه‌شنبه ۱۴۰۲/۰۵/۱۷ ساعت ۱۷:۳۰ مکان: دورشهر، کوچه ۲۸، پلاک ۶ @Habibollah_Babai 🆔 @etm313
تبلیغ متفاوت تجمع بزرگ گفتگو در رشت👆👆 https://eitaa.com/joinchat/2202861587C0d81a23bad @Habibollah_Babai