📝سه خصلتی که پیامبران هم از آن ایمن نبودهاند
🔹از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: سه چيز است كه پيامبر و كمتر از پيامبر از آن مصون نیستند؛ تفكر كردن در وسوسههاى راجع به خلقت و آفرينش* (كه به انسان دست ميدهد) فال بد زدن و حسادت کردن جز اینکه مومن حسادت خود را به كار نمیگیرد (در اثر حسادت به فكر سلب نعمت از کسی نميافتد و كارى انجام نمیدهد.)
🔸علي عن أبيه عن ابن أبي عمير عن أبي مالك الحضرمي عن حمزة بن حمران عن أبي عبد الله ع قال: ثلاثة لم ينج منها نبي فمن دونه التفكر في الوسوسة في الخلق و الطيرة و الحسد إلا أن المؤمن لا يستعمل حسده.
🔗کافی جلد8 صفحه108
*این فقره از روایت طور دیگری هم تفسیر شده و آن اینکه منظور از خلق، خلقت نباشد و مراد وسوسه شیطان در انسان درباره مردم باشد به این صورت که گمان بد به آنها پیدا کند. (رک به مرآة العقول ج11 صفحه 393)
@Hadith1398
دست خدا و «نفْس» پیمبر فقط علی است
شمشیر و شیر خالق اکبر فقط علی است
بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال
ما را امام و هادی و رهبر فقط علی است
دست خدا که با سر انگشت خویشتن
خورشید را نمود مسخر فقط علی است
بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند
اعلان کنید فاتح خیبر فقط علی است
این نام را مباد به دیگر کسان دهند
این حق حیدر است که حیدر فقط علی است
مردی که جان به دست، شب لیلة المبیت
جای رسول خفت به بستر فقط علی است
ای تشنگان حشر به حق خدا قسم
باور کنید ساقی کوثر فقط علی است
مردی که در مهاجر و انصار از نخست
گردید با رسول برادر فقط علی است
دیوار کعبه سینه گشود از برای او
مولود بیت حضرت داور فقط علی است
نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت
مهمان بیت همره مادر فقط علی است
آن شیر کبریا که در ایام کودکی
از هم درید پیکر اژدر فقط علی است
روز احد به رغم تمام فراریان
یاری که گشت دور پیمبر فقط علی است
از منبر رسول خدا آید این ندا
بعد از رسول صاحب منبر فقط علی است
کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه
آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علی است
ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب
گفتیم و گفتهاند مکرر فقط علی است
در روز حشر پیشروِ ختم انبیا
صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علی است
شاهی که رخت کهنه به تن کرد و رخت نو
با دست خویش داد به قنبر فقط علی است
دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد
بگرفت سر ز عمر دلاور فقط علی است
در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد
بالله قسم امیر مظفّر فقط علی است
آن بتشکن که در حرم خاص کبریا
بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علی است
«الا علی» ندای خدا بود در احد
ممدوح این ندای منور فقط علی است
فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس
این شهر علم را که منم، در فقط علی است
آن کو به کودکی به رسول خدا مدام
بودی انیس و مونس و یاور فقط علی است
گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علی است
آن را که حق نموده مقرر فقط علی است
«میثم» امیر خلق و رفیق فقیر شهر
در عالم وجود سراسر فقط علی است
شب هیجدهم: شب عید غدیر و شب بسیار با شرافتى است، سیّد ابن طاووس در کتاب» اقبال «دوازده رکعت نماز با یک سلام به کیفیتى مخصوص براى این شب همراه با دعاهایى روایت کرده است.
روز هیجدهم: روز عید غدیر، و «عید اللّه اکبر» ، و عید آل محمّد علیهم السّلام و عظیم ترین عید است، و حق تعالى هیچ پیامبرى را مبعوث نفرموده جز آنکه این روز را عید کرده و حرمت آن را دانسته.
نام این روز در آسمان روز «عهد معهود» و در زمین روز «میثاق مأخوذ» و «جمع مشهود» است.
روایت شده که از امام صادق علیه السّلام پرسیدند، آیا مسلمانان را غیر از جمعه و قربان و فطر عیدی هست؟ فرمود: آرى عیدى است که حرمتش از همه اعیاد بیشتر است، راوى گفت: کدام عید است؟ حضرت فرمود: روزى است که حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله امیر المؤمنین علیه السّلام را به جانشینى خود نصب فرمود، و اعلام کرد: هرکه من مولا و آقاى اویم، پس على مولا و آقا و پیشواى اوست، و آن روز هیجدهم، ذو الحجّه است، راوى گفت: در آن روز چه کارى باید انجام داد؟ فرمود باید روزه بدارید، و عبادت کنید، و محمّد و آل محمّد علیهم السّلام را یاد آرید، و بر ایشان صلوات فرستید، رسول خدا صلى اللّه علیه و آله امیر المؤمنین علیه السّلام را وصیت کرد، که این روز را عید گرداند، و هر پیامبرى به جانشینى خویش وصیت میکرد، که این روز را عید کند.
در حدیث ابن ابى نصر بزنطی از حضرت رضا علیه السّلام آمده: اى پسر ابى نصر هر کجا باشى، بکوش روز عید غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام حاضر شوى، به درستیکه در این روز، خدا میآمرزد، از هر مرد و زن مؤمن گناه شصت سال ایشان را، و از آتش دوزخ آزاد میکند، دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد کرده، و پرداخت یک درهم در این روز به برادران مؤمن، برابر هزار درهم در اوقات دیگر است، و در این روز به برادران مؤمن احسان کن، و هر مرد و زن مومن را شاد گردان، به خدا سوگند، اگر مردم فضیلت این روز را چنان که باید بدانند، هرآینه هر روز فرشتگان با ایشان ده مرتبه مصافحه کنند.
در هر صورت بزرگداشت این روز شریف لازم است، و اعمال آن چندچیز است: اوّل: روزه که کفّاره شصت سال گناه است، و در حدیثى است روزه این روز برابر روزه تمامى عمر دنیا و معادل با صد حج و صد عمره است.
دوّم: غسل.
سوّم: زیارت امیر مؤمنان علیه السّلام و شایسته است انسان هر کجا باشد، بکوشد که خود را به قبر مطّهر آن حضرت برساند، و براى آن جناب در این روز سه زیارت مخصوص روایت شده که یکى از آنها زیارت معروف به «امین اللّه» است، که هم از نزدیک و هم از راه دور خوانده میشود، و آن از زیارات جامعه مطلقه است، و در باب زیارات ان شاء الله تعالى خواهد آمد.
چهارم: تعویذى [ذکر مربوط به پناه جستن به خدا از ناملایمات و شرور] را که سیّد ابن طاووس در کتاب «اقبال» از رسول خدا صلى اللّه علیه وآله روایت کرده بخواند.
آگاه باش در این روز شریف، براى هریک از امور زیر فضیلت بسیارى است: پوشیدن جامه هاى نیکو، زینت کردن، استعمال بوى خوش، شادى کردن، و شاد نمودن شیعیان امیر المؤمنین علیه السّلام، گذشت از تقصیرات شیعیان، برآوردن حاجات آنان، صله ارحام، توسعه دادن بر اهل و عیال، اطعام اهل ایمان، افطار دادن به روزه داران، مصافحه با مومنان رفتن به زیارت آنان، تبسّم نمودن بر چهره ایشان، و فرستادن هدایا براى اهل ایمان، و بجا آوردن شکر و سپاس بخاطر نعمت بزرگ ولایت، بسیار صلوات فرستادن، انجام عبادات و طاعات بسیار.
کسیکه در این روز یک درهم به برادر مؤمن خود بدهد، برابر با صد هزار درهم در غیر این روز است.
طعام دادن در این روز به یک مؤمن مانند طعام دادن به همه پیامبران و صدّیقان است.
در خطبه حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام در روز غدیر چنین آمده است: هرکه مؤمن و روزه دار را به وقت افطارش افطار دهد، مانند آن است که ده «فِئام» را افطار داده باشد، شخصى از جاى برخاست و عرضه داشت: یا امیر المؤمنین «فئام» چیست؟ ایشان فرمود صد هزار پیغمبر و صدیق وشهید، پس چگونه خواهد بود، کثرت فضیلت حال کسیکه جمعى از مردان و زنان مؤمن را کفایت کند، من امان او را از کفر و فقر بر خداى تعالى ضامن هستم...
ششم: غسل کند، و به نیم ساعت پیش از زوال دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت سوره «حمد» یک بار، و سوره «توحید» ده بار، و «آیة الکرسى» ده بار، و ده بار «انّا انزلنا» خوانده شود، که برابر صد هزار حج و صد هزار عمره است و باعث برآورده شدن حوایج دنیا و آخرت او، به آسانى و عافیت، از جانب خداى کریم است، و پوشیده نمایند، که در کتاب «اقبال» در بیان این نماز سوره «انّا انزلناه» مقدّم بر «ایة الکرسى» ذکر شده، و علاّمه مجلسى در «زاد المعاد» از کتاب «اقبال» پیروى کرده و سوره «قدر» را مقدّم داشته، چنان که این حقیر هم در کتب دیگر به این صورت ذکر کرده ام، ولى برابر با پیجویى زیادى که کردم، بیشتر «آیة الکرسى» را مقدّم بر «قدر» دیدم.
احتمال اینکه از قلم مبارک سیّد در کتاب «اقبال» سهوى شده، یا ناسخان در این نماز، هم در عدد «حمد» و هم در مقدّم داشتن «قدر» بر «آیة الکرسى» اشتباهى کرده اند، یا این که این عمل مستقلّى غیر از آن نماز است بسیار بعید به نظر میرسد، و اللّه تعالى عالم.
و بهتر این است که پس از این نماز تمام این دعا را بخواند: «ربّنا انّنا سمعنا منادیا... » هفتم: دعاى ندبه را بخواند.
📝اگر امامت اهل بیت پذیرفته میشد، هیچ اختلافی درباره حکم خدا به وجود نمیآمد
🔹از محمود بن لبید نقل شده که گفته: بعد از آنکه پیامبر از دنیا رفتند، حضرت فاطمه همواره به قبور شهداء جنگ احد سر میزد و نزد قبر حمزه میرفت و در آنجا گریه میکرد. یک روز به سمت قبر حمزه رفتم و دیدم حضرت فاطمه آنجا گریه میکند، منتظر ماندم تا گریه ایشان تمام شود سپس نزد ایشان رفته و سلام کردم و گفتم: ای سیده زنان! به خدا قسم رگهای قلبم از گریه شما قطع شد، حضرت فاطمه فرمود: ابا عمر حق من است که گریه کنم چرا که به مصیبت فقدان بهترینِ پدران رسول خدا مبتلا شدهام، چقدر به او شوق دارم سپس شعری خواندند: زمانی که کسی از دنیا برود، یاد از او کم میشود اما یاد پدر من از وقتی از دنیا رفته، بیشتر شده است.
گفتم ای سیده زنان از شما سوالی دارم که در دلم نسبت به آن تردید دارم، حضرت فاطمه فرمود: بپرس، پرسیدم آیا رسول خدا قبل از وفاتش تصریح به امامت علی کرد؟ حضرت فاطمه فرمود: عجیب است! آیا روز غدیر را فراموش کردهاید؟ گفتم بله آن واقعه این چنین بود اما میخواهم بدانم شما از پیامبر چه شنیدید؟ حضرت فاطمه فرمود: خدا را شاهد میگیرم که از پیامبر شنیدم که فرمود علی برترین کسی است که من وی در میان شما به جانشینی تعیین میکنم و او امام و خلیفه بعد از من است و دو نوه من و 9 نفر از نسل حسین، امامان نیکو هستند اگر از آنها تبعیت کنید، آنها را هدایت کننده و هدایت شده خواهید یافت و اگر با آنها مخالفت کنید، تا روز قیامت بین شما اختلاف وجود خواهد داشت. گفتم ای بانوی من، پس چرا علی نشسته و کاری نمیکند و حقش را نمیگیرد؟ حضرت فاطمه فرمود ابا عمر پیامبر فرمود مثل امام مثل کعبه است که نزد او باید بروند و او نزد ایشان نمیآید، سپس فرمود: آگاه باش که به خدا قسم اگر حق را ترک نمیکردند و از عترت پیامبر تبعیت میکردند، دو نفر درباره خداوند متعال با یکدیگر اختلاف نمیکردند و نسل به نسل امامت منتقل میشد و جانشینان میآمدند تا آنکه قائم ما به حکومت برسد.
🔸حدثنا علي بن الحسين قال حدثنا محمد بن الحسين الكوفي قال حدثنا محمد بن علي بن زكريا عن عبد الله بن الضحاك عن هشام بن محمد عن عبد الرحمن عن عاصم بن عمر عن محمود بن لبيد قال: لما قبض رسول الله ص كانت فاطمة تأتي قبور الشهداء و تأتي قبر حمزة و تبكي هناك فلما كان في بعض الأيام أتيت قبر حمزة رضي الله عنه فوجدتها ص تبكي هناك فأمهلتها حتى سكتت فأتيتها و سلمت عليها و قلت يا سيدة النسوان قد و الله قطعت أنياط قلبي من بكائك فقالت يا ابا عمر يحق لي البكاء و لقد أصبت بخير الآباء رسول الله ص وا شوقاه إلى رسول الله ثم أنشأت ع تقول: إذا مات يوما ميت قل ذكره | و ذكر أبي [مذ] مات و الله أكثر
قلت يا سيدتي إني سائلك عن مسألة تلجلج في صدري قالت سل قلت هل نص رسول الله ص قبل وفاته على علي بالإمامة قالت وا عجباه أ نسيتم يوم غدير خم قلت قد كان ذلك و لكن أخبريني بما أسر إليك قالت أشهد الله تعالى لقد سمعته يقول علي خير من أخلفه فيكم و هو الإمام و الخليفة بعدي و سبطاي و تسعة من صلب الحسين أئمة أبرار لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديين و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم إلى يوم القيامة قلت يا سيدتي فما باله قعد عن حقه قالت يا با عمر لقد قال رسول الله ص مثل الإمام مثل الكعبة إذ تؤتى و لا تأتي أو قالت مثل علي ثم قالت أما و الله لو تركوا الحق على أهله و اتبعوا عترة نبيه لما اختلف في الله تعالى اثنان و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف حتى يقوم قائمنا التاسع من ولد الحسين
🔗 كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر صفحه 198
@Hadith1398
📝آیا شهادت به ولایت امام علی در اذان و اقامه مستند روایی دارد؟
🖌گفتاری از مجلسی اول (قدس سره)
🔹مفوضه كه طايفهاند از غاليان كه اعتقاد ايشان اين است كه حق سبحانه و تعالى محمد و على و ائمه را صلوات اللّٰه عليهم آفريد و به ايشان گذاشت خلق عالم را و ايشانند خالق عالم و مشرع شرايع. لعنهم اللّٰه وضع نمودهاند از پيش خود خبرى چند را و زياد كردهاند در اذان كه محمد و آل محمد بهترين خلايقند در مرتبه مثل ساير فصول اذان.
🔸و در بعضى از روايات ايشان واقع است بعد از شهادت به رسالت دو مرتبه شهادت مىدهم كه على ولى خداست يعنى حق سبحانه و تعالى او را امام كرده است در آيه إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ و بعضى از ايشان روايت كردهاند بدل از آن عبارت اين عبارت را كه شهادت مىدهم كه على امير و پادشاه امام مؤمنان است البته دو بار مثل ساير فصول اذان و اقامت.
🔹و شكى نيست در آن كه على امام است از گفته الهى و شكى نيست كه على امير مؤمنان است و البته شكى نيست كه محمد و آل او صلوات اللّٰه عليهم بهترين خلايقند و ليكن در اصل اذان نيست و اذان كلماتى است متلقى از شارع اگر كسى لا اله الا اللّٰه را كه بهترين و راسترين كلمات است زياده كند در اذان تشريع كرده است.
🔸و از اين جهت اين روايات موضوعه را ذكر كردهام كه تا به اين زيادتى ظاهر شوند جمعى كه متّهمند به تفويض و تدليس مىكنند و خود را از شيعيان مىدانند و چنين ظاهر مىسازند كه شيعهاند پس همين كه اين روايات را در كتب خود ذكر كنند يا به اينها عمل نمايند ظاهر خواهد شد كه كاذبند در تشيع بلكه از جمله غلاة مفوضهاند.
🔹و از اين كلمات (*) ظاهر مىشود كه در زمان صدوق جمعى از غلاة بودهاند و ايشان در كتب خود اين اخبار را ذكر كردهاند و بس و ما نديدهايم در كتب حديثى كه به ما رسيده است حديثى به اين عبارات كه صدوق ذكر كرده است و از كلام محقق در معتبر و علامه و شهيد ظاهر مىشود كه ايشان ديدهاند چون ذكر كردهاند كه اخبار شاذه بر اين زيادتيها وارد شده است و مصطلح ارباب حديث آن است كه خبر صحيح مخالف مشهور را شاذ مىگويند و در زمان محقق و علامه كتب ما بسيار بوده است پس بنا بر اين مشكل است جزم كردن به آن كه اين اخبار موضوعه است مگر آن كه يكى از معصومين صلوات اللّٰه عليهم فرموده باشند.
🔸و اگر كسى اين كلمات را به اين عنوان گويد كه مطلوب شارع باشد حتى به عنوان تيمن و تبرّك فبها و الّا لغوى باشد بد نيست و اگر نگويند بهتر است مگر از روى تقيه چون در اكثر بلاد شايع است و بسيار شنيدهايم كه جمعى ترك كردهاند و متهم به تسنّن شدهاند.تا آن كه در وقتى كه خدمت استاد مولانا عبد اللّٰه طاب ثراه درس قواعد مىخوانديم در مبحث اذان سخنان صدوق را ذكر فرمودند بنده عرض نمودم كه شما چرا در اذان و اقامه اشهد انّ عليّا ولىّ اللّٰه را دو مرتبه مىگوييد فرمودند كه تيمّنا و تبرّكا مىگوييم و بحثها شد تا آن كه فرمودند كه ديگر نگوييم چند روز ترك كردند خود از جمعى شنيدم كه فلانى سنّى است باز عرض نمودم كه ظاهر شد كه واجبست گفتن آن تقية، فرمودند كه در اول نيز همين منظور من بود نخواستم كه به لفظ تقيه بگويم.
🔗لوامع صاحبقرانى، جلد3 صفحه 565
(*) عبارت شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه جلد1 صفحه 290 چنین است: وَ قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْكِتَابِ رَحِمَهُ اللَّهُ هَذَا هُوَ الْأَذَانُ الصَّحِيحُ لَا يُزَادُ فِيهِ وَ لَا يُنْقَصُ مِنْهُ وَ الْمُفَوِّضَةُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ قَدْ وَضَعُوا أَخْبَاراً وَ زَادُوا فِي الْأَذَانِ- مُحَمَّدٌ وَ آلُ مُحَمَّدٍ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ مَرَّتَيْنِ وَ فِي بَعْضِ رِوَايَاتِهِمْ بَعْدَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ مَرَّتَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ رَوَى بَدَلَ ذَلِكَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً مَرَّتَيْنِ وَ لَا شَكَّ فِي أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ وَ أَنَّهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً وَ أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ وَ لَكِنْ لَيْسَ ذَلِكَ فِي أَصْلِ الْأَذَانِ وَ إِنَّمَا ذَكَرْتُ ذَلِكَ لِيُعْرَفَ بِهَذِهِ الزِّيَادَةِ الْمُتَّهَمُونَ بِالتَّفْوِيضِ الْمُدَلِّسُونَ أَنْفُسَهُمْ فِي جُمْلَتِنَا
@Hadith1398
📝شدت ابتلاء مومن
🔹از سعد بن طریف نقل شده که در محضر مبارك ابو جعفر (امام باقر) عليه السلام بودم كه جميل ازرق بر حضرت وارد شد و گفت: (عدهاى) بلاها و مصايب شيعيان را ياد آور شده و طعنه مىزنند. حضرت فرمود: کسانی نزد امام سجاد عليه السلام و عبد الله بن عباس آمدند و همان مطالبى را كه شما متذكر شديد مطرح كردند. سپس ايشان نزد امام حسين عليه السلام آمدند و همان مطالب را كه گفتى، ياد آور شدند، حضرت فرمود: به خدا سوگند! بلا، تهيدستى و قتل، براى دوستان ما (اهل بيت) از سرعت قاطر و از حركت سيل به سمت صمره سريعتر مىباشد. گفتم: صمره چيست؟ فرمود: نهايت مقصد است، اگر اين گونه نمىبوديد از ما محسوب نمىشديد.
🔸عن سعد بن طريف قال: كنت عند أبي جعفر ع فجاء جميل الأزرق فدخل عليه قال فذكروا بلايا الشيعة و ما يصيبهم فقال أبو جعفر ع إن أناسا أتوا علي بن الحسين ع و عبد الله بن عباس فذكروا لهما نحوا مما ذكرتم قال فأتيا الحسين بن علي ع فذكرا له ذلك فقال الحسين ع و الله البلاء و الفقر و القتل أسرع إلى من أحبنا من ركض البراذين و من السيل إلى صمره قلت و ما الصمرة قال منتهاه و لو لا أن تكونوا كذلك لرأينا أنكم لستم منا.
🔗 المؤمن، صفحه 16
@Hadith1398
📝علت عذاب شدن نیکان قوم شعیب
🔹از حضرت باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: خداوند به شعیب نبی وحی کرد که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد؛ چهل هزار نفر از اشرار آنها و شصت هزار نفر از نیکان آنها. حضرت شعیب به خداوند عرض کرد که آنها اشرار هستند (و وجه عذابشان معلوم است) چرا نیکان عذاب میشوند؟ خداوند به او فرمود: آنها با اهل معاصی مدارا و نرمی کردند و به خاطر خشم من، بر آنها خشمگین نشدند...
🔸عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن بعض أصحابنا عن بشر بن عبد الله عن أبي عصمة قاضي مرو عن جابر عن أبي جعفر ع قال: ...و أوحى الله عز و جل إلى شعيب النبي ص أني معذب من قومك مائة ألف أربعين ألفا من شرارهم و ستين ألفا من خيارهم فقال ع يا رب هؤلاء الأشرار فما بال الأخيار فأوحى الله عز و جل إليه داهنوا أهل المعاصي و لم يغضبوا لغضبي.
🔗 الكافي (ط - الإسلامية)، ج5، ص: 56
@Hadith1398
📝بخشی از سخنان امام حسین در مسیر کربلا
🔹نقل شده که امام حسين عليه السلام هنگامى كه رهسپار كربلا بودند فرمودند: به راستى، دنيا تغيير چهره داده و ناشناخته گشته و نيكى آن در حال نابودى است و از آن جز رطوبتى كه در ته ظرفى مانده و جز زندگى وبال آور، همچون چرا گاهى كه جز گياه بيمارىزا و بیمصرف چيزى در آن نمیرويد، باقى نمانده است. آيا نمىبينيد كه به حق عمل نمىشود و از باطل دست برنمىدارند؟! به طورى كه مؤمن حق دارد كه به مرگ و ديدار خدا مشتاق باشد. به راستى، من چنين مرگى را جز سعادت ندانم و زندگى در كنار ظالمان را جز هلاكت نخوانم! همانا مردم دنياپرستند و دين از سر زبان آنها فراتر نرود و دين را تا آنجا كه زندگىشان را رو به راه سازد بچرخانند و چون در بوته آزمايش گرفتار شوند دينداران اندك گردند.
🔸و قال ع في مسيره إلى كربلاء إن هذه الدنيا قد تغيرت و تنكرت و أدبر معروفها فلم يبق منها إلا صبابة كصبابة الإناء و خسيس عيش كالمرعى الوبيل أ لا ترون أن الحق لا يعمل به و أن الباطل لا يتناهى عنه ليرغب المؤمن في لقاء الله محقا فإني لا أرى الموت إلا سعادة و لا الحياة مع الظالمين إلا برما إن الناس عبيد الدنيا و الدين لعق على ألسنتهم يحوطونه ما درت معايشهم فإذا محصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون.
🔗تحف العقول صفحه245
@Hadith1398
📝آثار امر به معروف و نهی از منکر
🔹از امام حسین علیه السلام نقل شده که امام علی علیه السلام فرمودند: اى مردم! از آنچه خدا دوستداران خود را بدان پند داده پند گيريد مانند بدگويى او از دانشمندان يهود، آنجا كه فرمايد: «چرا علماى ربانى و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه آلود باز نمىدارند؟» [سوره مائده آيه 63] و میفرمايد: «از ميان فرزندان اسرائيل، آنان كه كفر ورزيدند، مورد لعنت قرار گرفتند... چه بد بود آنچه مىكردند» [سوره مائده آيه 78- 79].
🔹همانا، خداوند آنان را مورد نكوهش قرار داده به خاطر اينكه در ميان ستمكاران بودند و اعمال زشت و فاسد آنان را مشاهده مىكردند ولى به طمع آنچه كه داشتند و از بيم اينكه در محذور واقع شوند آنان را از آن اعمال نهى نمىكردند، با اينكه خدا مىفرمايد: «و از مردم نترسيد و از من بترسيد» [سوره مائده آيه 44]. و خدا مىفرمايد: «مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده امر میکنند و از كارهاى ناپسند نهی میکنند» [سوره توبه آيه 71].
🔹و خدا به امر به معروف و نهى از منكر به عنوان يك فريضه از جانب خود آغاز سخن كرده چرا كه مىدانست اگر اين فريضه به اجرا درآيد و برپا گردد، واجبات ديگر از هموار و دشوار برپا گردند؛ اين به خاطر آن است كه امر به معروف و نهى از منكر دعوت به اسلام است همراه با رد مظالم و مخالفت با ظالم و تقسيم بيت المال و غنائم جنگى و گرفتن صدقات [زكات] از محل خود و صرف آن در مورد خود.
🔸اعتبروا أيها الناس بما وعظ الله به أولياءه من سوء ثنائه على الأحبار إذ يقول لو لا ينهاهم الربانيون و الأحبار عن قولهم الإثم و قال لعن الذين كفروا من بني إسرائيل إلى قوله لبئس ما كانوا يفعلون و إنما عاب الله ذلك عليهم لأنهم كانوا يرون من الظلمة الذين بين أظهرهم المنكر و الفساد فلا ينهونهم عن ذلك رغبة فيما كانوا ينالون منهم و رهبة مما يحذرون و الله يقول- فلا تخشوا الناس و اخشون و قال المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر فبدأ الله بالأمر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضة منه لعلمه بأنها إذا أديت و أقيمت استقامت الفرائض كلها هينها و صعبها و ذلك أن الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر دعاء إلى الإسلام مع رد المظالم و مخالفة الظالم و قسمة الفيء و الغنائم و أخذ الصدقات من مواضعها و وضعها في حقها...
🔗تحف العقول صفحه237
@Hadith1398
📝آیا امام حسین علیه السلام را شیعیان به شهادت رساندند؟
🔹برخی از عالمان اهل سنت با دفاع از یزید و سلب مسئولیت از وی، حادثه عاشورا را متوجه شیعیان کردهاند. آنچه در این یادداشت به آن پرداخته میشود، ارزیابی اجمالی و کوتاه از صحت و سقم این ادعاست.
🔸اصطلاح شیعه در اوایل لزوما به معنای امروزی شیعه نبوده؛ گاهی در کتب تاریخی درباره شخصی مینویسند "فلان یتشیع" در حالی که آن شخص از مسلمات هست که از مریدان ابوبکر و عمر بوده است. برخی از علماء رجال این تذکر را دادهاند که واژه شیعه در اوایل به معنای مرید علی و مخالف افرادی نظیر عثمان و معاویه و... بوده است. یعنی ممکن است شخصی حق خلافت را از آن ابوبکر و عمر بداند، اما باز هم در تاریخ نامش به عنوان شیعه ثبت شده باشد.
🔹مرحوم شیخ محمد تقی شوشتری در کتاب قاموس الرجال فصلی را در شرح این مدعا منعقد کرده و توضیح داده که واژه مرادف با شیعه امامی به معنای امروزی، "رافضی" یا "شیعه غالی" است که در کتب اهل سنت با این واژگان از امامیه تعبیر میشده. (رک به قاموس الرجال ج1 ص22) این نکته برای فهم دقیق نقلهای تاریخی درباره شیعیان، بسیار حائز اهمیت است و اگر در یک متن کهن تاریخی این واژه دیده شد، باید به سیر تطور معنای این واژه توجه لازم را داشت.
🔸بنابراین درباره این مساله که آیا شیعیان قاتلان اهل بیت بودهاند یا خیر؟ باید به این نکته مهم توجه کرد که آیا در آن زمان پیروی از اهل بیت، لزوما معلول پذیرفتن امامت خاصه آنها از سوی خداوند بود؟ یا بسیاری از اشراف عرب و مردم بر اساس تامین منافع خود به سمت اهل بیت گرایش پیدا میکردند؟ به عنوان نمونه در کتب تاریخی مانند ارشاد شیخ مفید این نکته ذکر شده است که نامه دعوت از امام حسین برای آمدن به کوفه، امضاء چند چهره سرشناس را داشت که دو نفر از آنها شبث بن ربعی و عمرو بن حجاج زبیدی بودهاند. (الارشاد ج2 ص38) اما هر دو در عاشورا حضور فعال داشتند.
🔹اما آیا شبث بن ربعی از امامیه بود؟ ابن حجر گفته شبث از مخضرمین بوده یعنی کسانی که هم جاهلیت و هم اسلام را درک کردهاند. (تقریب التهذیب ص263)اما بعد از پیامبر نیز گزارشی از حمایت وی از امام علی ثبت نشده و میدانیم که افراد معدودی که نامشان ثبت شده، پای بیعت خود در غدیر خم ماندند.
🔸شبث بن ربعی در همان زمان حکومت امام علی با ایشان زاویه جدی پیدا کرد و حتی شیخ طوسی (رجال شیخ طوسی ص68) و ذهبی در سیر اعلام النبلاء از پیوستن وی به خوارج گفتهاند که البته بنابر گفته ذهبی و ظاهر امر این است که شبث از این کار خود بعدا به ظاهر توبه کرده است. به هر حال شدت اختلاف شبث با امام علی، تا حدی بوده که گفته شده امام علی از خواندن نماز در چند مسجد نهی کردند که یکی از آن مساجد مسجد شبث بن ربعی بود. از برخی از نقلها فهمیده میشود که دلیل این نهی این بود که آنها بر خلاف بیعتشان با امام علی عمل کرده بودند و امام علی نیز حضور در مساجد آنها را بیعت با ایشان عنوان کرده. (ببینید روضة الواعظین ط قدیمه ج2 ص336)
🔹شبث بن ربعی و جمعی دیگر علی رغم دعوت امام حسین علیه السلام به کوفه، هم پشت حضرت مسلم را خالی کردند و وی را تنها گذاشتند و مردم را از دور او متفرق کردند (الارشاد ج2 ص53) و هم حضور فعال در صحنه نبرد عاشورا داشتند تا حدی که در برخی از نقلها فرماندهی هزار سواره نظام برای شبث ذکر شده (امالی شیخ صدوق ص155) و در برخی از گزارشها اساسا وی را فرمانده سواره نظام لشکر عمر بن سعد ثبت کردهاند. (الارشاد ج2 ص95) و نقل شده که بعد از عاشوراء، مسجد شبث بن ربعی را برای شادی از قتل امام حسین علیه السلام آباد کردند.(کافی ج3 ص490)
🔸بنابراین هر چند که اهل کوفه سپاهیان ابن زیاد را تشکیل دادند و امام حسین علیه السلام را به شهادت رساندند و کسانی مانند سلیمان بن صرد خزاعی که به امامت اهل بیت معتقد بودند، امام حسین علیه السلام را یاری نکردند و بعدها قیام توابین را تشکیل دادند، اما اینکه عدهای از نویسندگان اهل سنت (العواصم من القواصم ص232) تلاش کردهاند تا با توجیهات ضعیفی از یزید سلب مسئولیت کنند و شهادت امام حسین علیه السلام را متوجه ابن زیاد و شیعیان کنند، مخدوش است، چرا که ابن زیاد منصوب یزید بن معاویه بوده و دستور یزید از همان ابتداء چنانچه در نامه اش به والی مدینه آمده، بر این بوده که اگر امام حسین بیعت نکردند، به قتل برسند. و به همین دلیل امام حسین از مدینه خارج شدند. جالب است که مولف العواصم من القواصم که سعی در سلب مسئولیت یزید از شهادت امام حسین کرده، نامه یزید به حاکم مدینه را در همان کتاب صفحه 235 نقل کرده است. هرچند این مطالب هرگز نافی مسئولیت شیعیان در قبال امام حسین علیه السلام و یاری نکردن وی نمیشود.
@Hadith1398