📝آیا در روایات، متعه مطلقا مطلوب است؟
🔻هرچند مشروعیت متعه (عقد موقت) از مسلمات شیعه است، اما استحباب آن بهطور مطلق (مخصوصا برای فرد متاهل) طرفداران و مخالفانی دارد. باوری در میان مومنین (بلکه شاید معروف فقهای شیعه) وجود دارد که حتی اگر شخصی ازدواج دائم کرده و متاهل است، مطلوب است که عقد موقت انجام دهد. شیخ مفید رسالهای در باب متعه جمعآوری کرده و روایاتی را نقل کرده دلالت روشنی بر استحباب و مطلوبیت متعه دارند. بهعنوان نمونه در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: «مستحب است که مرد ازدواج موقت انجام دهد. دوست ندارم هیچ یک از شما از دنیا بروید در حالی که یکبار این کار را انجام ندادهاید.» (رسالة المتعة، ص۷؛ يُسْتَحَبُّ لِلرَّجُلِ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمُتْعَةَ وَ مَا أُحِبُّ لِلرَّجُلِ مِنْكُمْ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَتَزَوَّجَ الْمُتْعَةَ وَ لَوْ مَرَّةً.) مثل این روایت، روایات دیگری نیز در رساله شیخ مفید ذکر شده است.
🔹با این حال، کلینی در کافی بابی را با عنوان «بَابُ أَنَّهُ يَجِبُ أَنْ يَكُفَّ عَنْهَا مَنْ كَانَ مُسْتَغْنِياً» ذکر کرده و ظاهرا اعتقاد داشته کسی که بهواسطه ازدواج دائم بینیاز از متعه است، واجب است از عقد موقت اجتناب کند. در برخی از روایات این باب آمده است: «علی بن یقطین گفته است که از امام کاظم علیه السلام درباره متعه پرسیدم، امام به من فرمود چه کار با متعه داری وقتی خدا تو را از آن بینیاز کرده است؟» (کافی، ج۵، ص۴۵۲؛ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ فَقَدْ أَغْنَاكَ اللَّهُ عَنْهَا...) یا در نقل دیگری آمده است: «متعه برای کسی که خداوند او را با ازدواج دائم بینیاز نکرده، حلال است.» (همان؛ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ هِيَ حَلاَلٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ يُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِيجِ...)
🔸شیخ انصاری بهمناسبت بحث اعتبار اذن پدر در ازدواج، به دو روایت اشاره کرده و بر اساس آنها گفته نفس متعه باعث کسر شان برخی از افراد میشود. (کتاب النکاح، ص۱۲۲؛ نفس المتعة - مع قطع النظر عن تمتيع الجارية نفسها - فيه غضاضة على بعض أهل المروّة، كما يستفاد من قصّة مؤمن الطاق مع أبي حنيفة ، و قصّة أحد الصادقين عليهما السلام مع بعض أهل العامّة.)
🔹در کافی روایتی از بحث امام باقر (علیه السلام) با شخصی بهنام عبدالله بن عمیر لیثی ذکر کرده که امام باقر به او گفته متعه در قرآن حلال شده بنابراین تا قیامت حلال است و در مقابل، آن شخص به نهی خلیفه دوم استناد میکرده است. در نهایت، عبدالله بن عمیر به ایشان گفته: آیا خوشحال میشوی دخترانت، خواهرانت و... به عقد موقت کسی دربیایند؟ بعد از گفتن این جمله، امام باقر از او رویگرداندهاند. (کافی، ج۵، ص۴۴۹؛ فَأَقْبَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَيْرٍ فَقَالَ يَسُرُّكَ أَنَّ نِسَاءَكَ وَ بَنَاتِكَ وَ أَخَوَاتِكَ وَ بَنَاتِ عَمِّكَ يَفْعَلْنَ قَالَ فَأَعْرَضَ عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حِينَ ذَكَرَ نِسَاءَهُ وَ بَنَاتِ عَمِّهِ.)
🔸همچنین کلینی در کافی ماجرایی از «مومن طاق» از اصحاب امام باقر علیه السلام نقل کرده که ابوحنیفه به او گفته اگر به حلال بودن متعه معتقدی، پس چرا به خواهران و دخترانت چنین توصیهای نمیکنی تا کسب درآمد هم بکنند؟! مومن طاق به او گفته هر کار حلالی را لازم نیست انجام داد. مردم شان و منزلتهای متفاوتی دارند. تو که نبیذ (شرابی که از خرما ساخته میشد) را حلال میدانی چرا به محارمت نمیگویی در بازار برایت نبیذ بفروشند؟ (کافی، ج۵، ص۴۵۰؛ لَيْسَ كُلُّ الصِّنَاعَاتِ يُرْغَبُ فِيهَا وَ إِنْ كَانَتْ حَلاَلاً وَ لِلنَّاسِ أَقْدَارٌ وَ مَرَاتِبُ يَرْفَعُونَ أَقْدَارَهُمْ...)
🔺بنابراین در روایات شیعه، تعداد زیادی از روایاتی دیده میشوند که دلالت بر مطلوبیت متعه بدون هرگونه قیدی دارند و در مقابل، برخی از روایات دلالت بر مطلوب نبودن آن برای فرد متاهلی که به همسر خود دسترسی دارد، میکنند. ممکن است گفته شود که روایاتی که دلالت بر منع آن بر فرد متاهل دارند، از روی تقیه صادر شدهاند، اما با این حال باید به این نکته نیز توجه داشت که فتوای اهل سنت بر نامشروع بودن هرگونه متعهای بوده است.
@Hadith1398
📝آیا عبارت «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» روایت است؟
🔻یکی از عبارتهای مشهوری که در کلمات بسیاری دیده میشود، عبارتِ «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» است که مطابق آن حکومت یک حاکم با کفر وی باقی میماند، اما با ظلم و ستم وی به مردم باقی نمیماند. اما این روایت به این شکل در هیچ یک از منابع شیعه وجود ندارد. با این حال برخی از علماء مانند مرحوم نایینی این عبارت را «نص مُجرّب» توصیف کردهاند. (تنبیه الامة و تنزیه الملة ص۱۶۵) البته روایاتی نظیر «اعدل تدُم لک القدرة» (غررالحکم، ص۱۳۳؛ عدالت پیشه کن تا قدرتت تداوم داشته باشد) اِشعار به این مدعا دارند، اما این عبارت از صراحت و شهرت بیشتری برخوردار است. مرحوم سید محمد حسین طهرانی درباره منبع این نقل، پس از بیان توضیحاتی درباره فحص زیادی که درباره منبع این روایت کردهاند، مینویسند:
🔹«..چون به خود بحار الانوار مجلسىّ (ج۷۲، ص۳۳۱) مراجعه شد، ملاحظه شد كه: اين عبارت (الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم) را در خاتمه بيان خود ضمن شرح روايتى آورده است. روايت اين است: قَالَ:إنَّ اللَهَ عَزّ وَ جَلَّ أَوْحَى إلَى نَبِىٍّ مِنْ أَنْبِيَآئِهِ فِى مَمْلَكَةِ جَبَّارٍ مِنَ الْجَبَّارِينَ: أَنِ ائْتِ هَذَا الْجَبَّارَ فَقُلْ لَهُ: إنِّى لَمْ أَسْتَعْمِلْكَ عَلَى سَفْكِ الدِّمَآء وَ اتِّخَاذِ الامْوَالِ، وَ إنَّمَا اسْتَعْمَلْتُكَ لِتَكُفَّ عَنِّى أَصْوَاتَ الْمَظْلُومِينَ؛ فَإنِّى لَنْ أَدَعَ ظُلَامَتَهُمْ وَ إنْ كَانوُا كُفَّارًا. [ترجمه روایت: «خداوند عزوجل به يكى از پيامبران خود كه در سرزمین یکی از گردنكشان بود، وحى نمود كه نزد آن جبار رفته و به او بگو: تو را حاكم بر مردم نکردم تا خونريزى كرده و اموال مردم را بگيرى. به تو حكومت دادم تا نگذاری صداى مظلومان به من برسد. بدون شك هیچ گاه شکایتشان را رها نمیکنم، حتی اگر كافر به من باشند.» علامه مجلسی در شرح این عبارت گفته: «ظلامة آن شکایتی است که نزد ظالم طلب میکنی و عبارت «لن ادع ظلامتهم» تهدیدی از سوی خداوند برای نابودی مُلک ظالم است چرا که مُلک با کفر باقی میماند اما با ظلم باقی نمیماند.»]
🔸«از اينجا به ذهن خطور مىكرد كه شايد اين عبارت، عبارت خود مجلسى است كه در مقام استدلال و برهان بر گفتار خودش إنشاء نموده است و ليكن با پى گيرى و فحص بيشترى كه توسّط بعضى از دوستان انجام گرفت معلوم شد در كتاب «نصيحۀ الملوك» غزّالىّ، باب أوّل (كه در عدل و سياست و سيرت ملوك و ذكر پادشاهان پيشين و تاريخ هر يكى از آنهاست) ص۸۲ از طبع چهارم كه به تصحيح استاد علّامه جلال الدّين همائى صورت پذيرفته است، وجود دارد. عبارت غزّالى چنين است: و سلطان به حقيقت آنست كه عدل كند در ميان بندگان او، و جور و فساد نكند كه سلطان جائر شوم بُوَد و بقاء نبُودَش؛ زيرا كه پيامبر صلّى الله عليه گفت:الْمُلْكُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ وَ لَا يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ.»
🔹«بعد از اطّلاع يافتن بر وجود روايت در كتاب «نصيحۀ الملوك» با فحص مجدّدى كه به عمل آمد، اين روايت در كتاب «مرصاد العباد» رازى، طبع بنگاه ترجمه و نشر كتاب، سنه ۱۳۵۲، باب چهارم، فصل دوّم، ص۴۳۶ بدست آمد. روايت در تعليقهاى است كه ذيل اين عبارت از متن «خواجه عليه السّلام چنين فرمود كه: الْعَدْلُ وَ الْمُلْكُ تَوْأَمَانِ.» آمده و چنين است: جاى ديگر فرمود:الْمُلْكُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ وَ لَا يَبْقَى مَعَ الظُّلْم. و همچنين در باب پنجم، فصل سيّم، ص۴۶۶ (كه در بيان سلوك وزراء و أصحاب قلم و نوّاب است) مىگويد: و خواجه عليه السّلام از اينجا فرمود:الْمُلْكُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ وَ لَا يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ.»
🔸«از كساني كه تصوّر نمودهاند اين روايت از إنشائات علّامه مجلسى است، شيخ محمّد جواد مغنيه (قدس سره) مىباشد كه در كتاب «الشّيعة فى الميزان» طبع أوّل دار التّعاريف للمطبوعات بيروت، ص ۳۹۹ در تحت عنوان: نَحْنُ أعْدآءُ الظُّلْم، چنين گويد:الْمُلْكُ يَبْقَى مَعَ الْكُفْرِ وَ لَا يَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ. نَطَقَ بِهَذِهِ الْحِكْمَةِ الْعلّامَةُ الْمَجْلِسِىُّ فى كِتابِهِ «بحارُ الانوارِ» وَ هُوَ أحَدُ أَئِمَّةِ الدِّينِ الإسلامىّ. آنگاه براى إثبات اين قانون، يعنى بقاء مُلك و حكومت با كفر و عدم بقاء آن با ظلم، از شواهد تاريخ استفاده نموده است؛ و ملك فاروق را شاهد آورده است كه در عين آنكه مسلمان بود، و پدر و مادرش مسلمان بودند، و از تبار ملوك و امراء بودند، در مساجد براى نماز حضور مىيافت؛ و در ماه مبارك رمضان براى روزه داران سفرههاى إفطاريّه مىگسترد، و آيات قرآن را استماع مىنمود؛ مع ذلك چون حكومتش بر أساس وثوق و إتّكاء به ملّت نبود، از هم پاشيد؛ و اينك أثرى از آن باقى نيست.»
🔗با تلخیص از پاورقی کتاب ولایت فقیه در حکومت اسلام ج۲، ص۲۱۰
@Hadith1398
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
🔻تایید سنتهای اجتماعی ارزشمند
🔹در عهدنامه مالک اشتر آمده که امام علی علیه السلام فرمودند: «سنت صالحی را که بزرگان این امت به آن عمل کردهاند و باعث الفت اجتماعی آن امت شده است و امورشان بر اساس آن نیکو شده، نقض نکن.»
🔸 لَا تَنْقُضْ سُنَّةً صَالِحَةً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ اجْتَمَعَتْ بِهَا الْأُلْفَةُ وَ صَلَحَتْ عَلَيْهَا الرَّعِيَّةُ...
🔗نهج البلاغة، نامه ۵۳
@Hadith1398