📝توصیف امام علی علیه السلام از فتنه بنی امیه
🔹امیر المومنین علیه السلام بعد از بیان سختی فتنه بنی امیه و ظلم آنها میفرمایند:
«آنها پیوسته چنین هستند و هیچ یک از شماها را رها نخواهند کرد مگر آن دسته از شماها که برای آنها نفع دارند و تابعشان هستند یا حداقل برای آنها ضرری ندارند. تا جایی که انتقام شما از آنها مانند انتقام عبد از مولایش خواهد شد که وقتی او را میبیند اطاعتش میکند و وقتی نزد مولایش نیست، به او فحش میدهد!»
🔸لا يزالون بكم حتّى لا يتركوا في مصركم الّا تابعا لهم أو غير ضارّ، و لا يزال بلاؤهم بكم حتّى لا يكون انتصار أحدكم منهم الّا مثل انتصار العبد من ربّه، إذا رآه أطاعه و إذا توارى عنه شتمه.
🔗الغارات، ج۱، ص۱۰ و نک: نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۹۲
@Hadith1398
📝من در خیر و شر تو شریکم!
👈🏻از نامه امام علی به عبدالله بن عباس کارگزار ایشان در بصره
🔻نقل شده که پس از آنکه خبرهایی از برخوردهای ناپسند ابن عباس با بنی تمیم در بصره به امیرالمومنین علیه السلام گزارش شد، ایشان برای وی نوشت: «در آنچه بر زبان و دستت از خير و شرّ جارى شود مدارا كن، كه هر دو در اين زمينه با هم شريكيم! سعی کن حُسن ظنّم به تو ادامه پیدا کند، و كارى نکن كه نظرم درباره تو عوض شود.»
🔗نهج البلاغة (صبحی صالح)، نامه۱۸
@Hadith1398
کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝من در خیر و شر تو شریکم! 👈🏻از نامه امام علی به عبدالله بن عباس کارگزار ایشان در بصره 🔻نقل شده که پ
و من كتاب له (علیه السلام) إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة:
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ، فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ. وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ، وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ، وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً، نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا. فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى [يَدِكَ وَ لِسَانِكَ] لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ، فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ؛ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ، وَ لَا يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ، وَ السَّلَامُ.
📝روایاتی از امام باقر علیه السلام
🔻تاثیر یاد مرگ در زهد
نقل شده که شخصی به نام ابوعبیده گفته: به حضرت باقر علیه السلام عرض کردم که سخنی به من بیاموزید که همواره از آن استفاده کنم. حضرت باقر فرمود: ای ابا عبیده زیاد یاد مرگ کن. چرا که هیچ انسانی زیاد یاد مرگ نمیکند مگر آنکه در دنیا زاهد میشود. (الزهد (للحسین بن السعید الاهوازی) ص۷۸)
🔻نشانهای از غصب خداوند
از محمد بن فرج نقل شده که گفت: حضرت باقر علیه السلام برای من نوشت که زمانی که خداوند بر خلقش غضب کند، ما را از ایشان دور میکند. (کافی، ج۱، ص۳۴۳)
🔻علت عذاب شدن نیکان قوم شعیب
از حضرت باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: خداوند به شعیب نبی وحی کرد که من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد؛ چهل هزار نفر از اشرار آنها و شصت هزار نفر از نیکان آنها. حضرت شعیب به خداوند عرض کرد که آنها اشرار هستند (و وجه عذابشان معلوم است) چرا نیکان عذاب میشوند؟ خداوند به او فرمود: آنها با اهل معاصی مدارا و نرمی کردند و به خاطر خشم من، بر آنها خشمگین نشدند... (كافی، ج۵، ص۵۶)
🔻وظایف متقابل حاکم و مردم
از ابوحمزه ثمالی نقل شده که از حضرت باقر علیه السلام پرسیدم حق امام بر مردم چیست؟ فرمود: حق او بر مردم این است که مردم به سخنش گوش دهند و وی را اطاعت کنند. پرسیدم: حق مردم بر امام چیست؟ فرمود: به مساوات اموال را میان آنها تقسیم کند و بین آنها به عدالت حکم کند. (کافی، ج۱، ص۴۰۵)
🔻فراگیر شدن فقر و برخوردهای بد با فقراء قبل از ظهور
از حضرت باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند: هرگاه دیدید که فقر و نیازمندی زیاد شده و گروهی از مردم دیگری را انکار می کنند، در آن زمان منتظر امر خداوند (ظهور امام زمان) باشید. فضیل بن یسار می گوید: پرسیدم که فقر و نیازمندی را فهمیدم، اما آن انکار چیست؟ حضرت فرمود: یکی از شما نزد برادرش می رود و از او درخواست میکند، اما نگاه آن شخص به این شخص نیازمند تغییر میکند و طرز صحبتش با او عوض میشود. (کافی، ج۸، ص۲۲۱)
🔻پرهیز از تکلف در عبادت
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که در هنگام نوجوانی مشغول طواف بودم و خودم را در عبادت به سختی انداخته بودم. پدرم (امام باقر علیه السلام) من را دید در حالی که داشتم عرق میریختم و به من فرمود: ای جعفر! ای پسرم! خداوند وقتی که بندهای را (به دلیل حُسن اخلاق و تقوایش) دوست داشته باشد، به عمل کم او نیز راضی میشود. (کافی، ج۲، ص۸۷)
🔻پوشیدن لباس دلخواه همسر
از مالک بن اعین نقل شده که خدمت حضرت باقر علیه السلام رفتم، دیدم لباسی قرمز رنگ پوشیدهاند. با این صحنه که مواجه شدم، لبخند زدم. حضرت باقر فرمود: میدانم برای این لباسی که پوشیدم لبخند زدی. همسر ثقفیام اجبارم کرد که بر خلاف میلم این را بپوشم و چون من او را دوست دارم، توانست من را مجبور به پوشیدن این لباس کند. (کافی، ج۶، ص۴۴۷)
@Hadith1398
کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝روایاتی از امام باقر علیه السلام 🔻تاثیر یاد مرگ در زهد نقل شده که شخصی به نام ابوعبیده گفته: به ح
متن عربی روایات
قلت لأبي جعفر ع جعلت فداك حدثني بما أنتفع به فقال يا أبا عبيدة أكثر ذكر الموت فما أكثر ذكر الموت إنسان إلا زهد في الدنيا
عن محمد بن الفرج قال: كتب إلي أبو جعفر ع إذا غضب الله تبارك و تعالى على خلقه نحانا عن جوارهم.
عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد بن خالد عن بعض أصحابنا عن بشر بن عبد الله عن أبي عصمة قاضي مرو عن جابر عن أبي جعفر ع قال: ...و أوحى الله عز و جل إلى شعيب النبي ص أني معذب من قومك مائة ألف أربعين ألفا من شرارهم و ستين ألفا من خيارهم فقال ع يا رب هؤلاء الأشرار فما بال الأخيار فأوحى الله عز و جل إليه داهنوا أهل المعاصي و لم يغضبوا لغضبي.
محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا قُلْتُ فَمَا حَقُّهُمْ عَلَيْهِمْ قَالَ يَقْسِمَ بَيْنَهُمْ بِالسَّوِيَّةِ وَ يَعْدِلَ فِي الرَّعِيَّةِ
عنْهُ [حسین بن محمد اشعری] عَنْ مُعَلًّى عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ الْكَرِيمِ بْنِ عَمْرٍو عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا رَأَيْتَ الْفَاقَةَ وَ الْحَاجَةَ قَدْ كَثُرَتْ وَ أَنْكَرَ النَّاسُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَعِنْدَ ذَلِكَ فَانْتَظِرْ أَمْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذِهِ الْفَاقَةُ وَ الْحَاجَةُ قَدْ عَرَفْتُهُمَا فَمَا إِنْكَارُ النَّاسِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً قَالَ يَأْتِي الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَخَاهُ فَيَسْأَلُهُ الْحَاجَةَ فَيَنْظُرُ إِلَيْهِ بِغَيْرِ الْوَجْهِ الَّذِي كَانَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يُكَلِّمُهُ بِغَيْرِ اللِّسَانِ الَّذِي كَانَ يُكَلِّمُهُ بِهِ.
عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَرَّ بِي أَبِي وَ أَنَا بِالطَّوَافِ وَ أَنَا حَدَثٌ وَ قَدِ اجْتَهَدْتُ فِي الْعِبَادَةِ فَرَآنِي وَ أَنَا أَتَصَابُّ عَرَقاً فَقَالَ لِي يَا جَعْفَرُ يَا بُنَيَّ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ وَ رَضِيَ عَنْهُ بِالْيَسِيرِ.
أبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ بُرَيْدٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ عَلَيْهِ مِلْحَفَةٌ حَمْرَاءُ جَدِيدَةٌ شَدِيدَةُ الْحُمْرَةِ فَتَبَسَّمْتُ حِينَ دَخَلْتُ فَقَالَ كَأَنِّي أَعْلَمُ لِمَ ضَحِكْتَ ضَحِكْتَ مِنْ هَذَا الثَّوْبِ الَّذِي هُوَ عَلَيَّ إِنَّ الثَّقَفِيَّةَ أَكْرَهَتْنِي عَلَيْهِ وَ أَنَا أُحِبُّهَا فَأَكْرَهَتْنِي عَلَى لُبْسِهَا...
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝فاسق دانا و متعبد نادان، بزرگترین آفتهای دین
🔻 از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند: دو گروه کمر من را شکستند؛ مردی که در زبان و گفتارش داناست، اما فاسق است و مردی که قلبش از علم خالی است و نادان است، اما متعبد است؛ اوّلی با گفتارش باعث پنهان شدن فسق و گناهش میشود و دومی با عبادتش، گمراهی و نادانیاش را مخفی میکند.
🔻پس از عالم فاسق و متعبد جاهل بترسید! این دو باعث فتنه هر مصیبت زدهای هستند! من از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: ای علی! نابودی امت من به دست هر منافقی است که در زبان و گفتارش داناست!
🔗خصال، ج1، ص69
@Hadith1398
کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝فاسق دانا و متعبد نادان، بزرگترین آفتهای دین 🔻 از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند: دو گرو
متن عربی حدیث:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ هَارُونَ الْفَامِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ بُطَّةَ الْمَعْرُوفُ بِمِيلٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ عَنْ أَبِيهِ بِإِسْنَادِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ: قَطَعَ ظَهْرِي رَجُلَانِ مِنَ الدُّنْيَا رَجُلٌ عَلِيمُ اللِّسَانِ فَاسِقٌ وَ رَجُلٌ جَاهِلُ الْقَلْبِ نَاسِكٌ هَذَا يَصُدُّ بِلِسَانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذَا بِنُسُكِهِ عَنْ جَهْلِهِ فَاتَّقُوا الْفَاسِقَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْجَاهِلَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِينَ أُولَئِكَ فِتْنَةُ كُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ يَا عَلِيُّ هَلَاكُ أُمَّتِي عَلَى يَدَيْ كُلِّ مُنَافِقٍ عَلِيمِ اللِّسَانِ.
📝امام علی، مدیری مسئولیتپذیر
🔻من در خیر و شر تو شریکم!
نقل شده که پس از آنکه خبرهایی از برخوردهای ناپسند ابن عباس با بنی تمیم در بصره به امیرالمومنین علیه السلام گزارش شد، ایشان برای وی نوشت: «در آنچه بر زبان و دستت از خير و شرّ جارى شود مدارا كن، كه هر دو در اين زمينه با هم شريكيم! سعی کن حُسن ظنّم به تو ادامه پیدا کند، و كارى نکن كه نظرم درباره تو عوض شود.» (نهج البلاغة (صبحی صالح)، نامه۱۸)
🔻شریک بودن حاکم در ظلم کارگزارنش
ابن ابی الحدید از واقدی نقل کرده که ابن عباس گفته من شاهد سرزنش شدن امام علی توسط عثمان بودم. در بخشی از این نقل آمده: عثمان به او گفت: به خدا قسمت می دهم که برای تفرقه میان مردم بابی را باز نکنی! امام علی ضمن دفع این اتهام از خود، به او میگویند: «به خدا قسم اگر هر یک از منصوبان و کارگزاران تو و لو در غرب عالَم، ظلمی بکنند، تو هم در گناه او شریک هستی!» (یعنی اگر در نصب او حجتی نداشتی، گناه کردی، و اگر حجت داشتی، نسبت به ظلم آن شخص ضامنی و در صورت عدم جبران، گناهکاری) عثمان گفت: «حق با توست! هرآنکس را که تو و مسلمانان قبول ندارند، عزل میکنم.» بعد از آنکه امام علی رفت، مروان به عثمان گفت: اگر این کار را بکنی مردم نسبت به تو جرات پیدا میکنند! هیچ کس را عزل نکن! (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج9، ص15)
🔻برخورد شدید امام علی با کارگزار فاسد
نقل شده که اميرالمؤمنين عليه السلام بر خيانت ابن هرمه واقف شد. ابن هرمه مسئول بازار اهواز بود. حضرت به رفاعه مرقوم فرمود: «چون نامهام را خواندى، ابن هرمه را از مسئوليتش بركنار كن و او را در برابر مردم سرپا نگاه دار و زندانىاش كن و بر سر او جار بزن و به همۀ مردمى كه كارگزار آنان هستى، بنويس و نظر من را دربارۀ ابن هرمه به آنان ابلاغ كن و دربارۀ ابن هرمه غفلتى و تفريطى تو را نگيرد؛ كه نزد خدا هلاك خواهى شد و من تو را به بدترين شكل از كار بر كنار مىسازم و تو را از اين كار در پناه خداوند قرار مىدهم.
چون روز جمعه شود، او را از زندان بيرون آر و سى و پنج تازيانه بر او بزن و او را در بازارها بگردان و هر كس كه عليه وى شاهدى آورد، او را با شاهدش سوگند ده و از درآمد ابن هرمه آنچه عليه او شهادت داده است، پرداخت كن و دستور ده كه با خوارى و زشتى و سرزنش او را به زندانش بيندازند...(دعائم الاسلام ج۲، ص۵۳۲)
🔻عزل مومنانی که مدیران خوبی نبودند
طبق نامه ۶۱ نهج البلاغه امام علی به کمیل بن زیاد که صاحب سر ایشان توصیف شده، فرمودهاند: «پس از ياد خدا و درود، سستى انسان در انجام كارهايى كه بر عهده اوست، و پافشارى در كارى كه از مسؤوليّت او خارج است، نشانه ناتوانى آشكار، و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم «قرقيسا» در مقابل رها كردن پاسدارى از مرزهايى كه تو را بر آن گمارده بوديم و كسى در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد، انديشه اى باطل است. تو در آنجا پلى شده اى كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتى دارى كه با تو نبرد كنند، و نه هيبتى دارى كه از تو بترسند و بگريزند، نه مرزى را مى توانى حفظ كنى، و نه شوكت دشمن را مى توانى در هم بشكنى، نه نيازهاى مردم ديارت را كفايت مى كنى، و نه امام خود را راضى نگه مى دارى.»
@Hadith1398
📝سیاست هارون الرشید در قبال امام کاظم علیه السلام
🔹نقل شده که امام کاظم علیه السلام به هارون الرشید گفت: «ای امیر مومنان! خداوند بر حاکمان واجب کرده است که سطح زندگی فقراء را بالا بیاورند و بدهیهای بدهکاران را پرداخت کنند و این بار سنگین را از دوش آنها بردارند. برهنگان را بپوشانند و به نیازمندان احسان کنند.» هارون الرشید گفت: «این کار را خواهم کرد.»
🔸سپس حضرت بلند شدند تا از نزد هارون بروند، هارون الرشید بلند شد و صورت و پیشانی حضرت را بوسید و پسرانش را برای بدرقه حضرت فرستاد. مامون از هارون پرسید: «این شخص چه کسی بود که انقدر به او احترام گذاشتید؟!» هارون گفت: «این شخص امام واقعی مردم است! او حجت خدا بر خلق و خلیفه خداست!» گفتم: «مگر همه این صفات و ویژگیها برای شما نیست؟!» هارون گفت: «من در ظاهر امام هستم و با زور غالب شدم! اما موسی بن جعفر امام حق است و به خدا قسم ای پسرم که او از من و همه مردم به مقام رسول خدا سزاوارتر است! اما اگر حتی تو هم درباره تاج و تخت با من نزاع کنی، چشمانت را در میآورم! چون پادشاهی عقیم است!» (یعنی اگر منافع اقتضاء کند که کسی حذف شود، نسبت خویشاوندی در آن سودی ندارد)
🔹در زمانی هارون الرشید برای حضرت کاظم دویست دینار هدیه فرستاد و گفت: «به ایشان بگویید که فعلاً در مضیقه هستم و بعداً جبران میکنم.» مامون به او گفت: «شما به سایر بنی هاشم و مهاجرین و انصار و حتی کسانی که نَسَب آنها را نمیدانید، پنج هزار دینار می دهید، اما چرا به موسی بن جعفر فقط 200 دینار هدیه دادید؟!» هارون به او گفت: «ساکت شو بی مادر! اگر به او اندازه بقیه افراد هدیه بدهم، ممکن است با صدهزار شمشیر از شیعیانش مواجه شوم! فقر موسی بن جعفر و خانوادهاش برای من و شماها از اینکه آنها بر ما مسلط شوند، بهتر است!»
🔗با تلخیص از عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۹۰ تا ۹۲
@Hadith1398
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝اگر عدالت برقرار بشود، مردم فقیر نمیشوند
🔹نقل شده امام کاظم علیه السلام فرمودند: خداوند متعال هیچ مالی را به جا نگذاشته مگر آنکه آن را بین مردم تقسیم کرده و حق هر کسی را به او داده است؛ خواه از خواص جامعه باشد یا از عوام جامعه، فقیر باشد یا مسکین، به طور کلی حق هر قشری از اقشار مختلف مردم، از سوی خداوند اعطاء شده است. اگر در میان مردم به عدالت، حکمرانی شود، آنها بی نیاز میشوند.
🔸عدالت از عسل شیرینتر است و عدالت برقرار نمیشود مگر به واسطه شخص عادلی که نیازهای مردم را بشناسد. پیامبر خدا زکات بیابان نشینان را بین مستحقان خود آنها و زکات شهرنشینان را بین مستحقان خودشان تقسیم میکرد. پیامبر بین آنها به صورت مساوی تقسیم نمی کرد به نحوی که به هشت گروهی که در قرآن ذکر شده، یک هشتم به صورت مساوی بدهد، بلکه به همه مستحقان، به اندازه ای که خرج سالشان را داشته باشند، عطا می کرد و وقت اداء آن و مقدارش ثابت نبود و اگر چیزی اضافه میماند، آن را به دیگران میدادند.
🔗كافي، ج1، ص542
@Hadith1398
هدایت شده از کلامُکم نور (گفتگوهای روایی)
📝ظهور امام زمان بعد از شدت اختلاف شیعیان
🔹از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمودند: «امری که منتظر آن هستید (قیام مهدی) محقق نمیشود تا اینکه برخی از شما از دیگری ابراز برائت کند، برخی از شما به صورت دیگری آب دهان بیندازد، برخی از شما دیگری را تکفیر کند و برخی از شما نیز دیگری را لعن کند!» گفتم: در آن زمان هیچ خیری نیست! امام حسین در جواب فرمودند: «تمام خیر در آن زمان است! چون در آن زمان قائم ما قیام میکند و این اختلافات را برطرف میکند.»
🔸أخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَيْسُ بْنُ هِشَامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مِسْكِينٍ الرِّحَّالِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي الْمُغِيرَةِ عَنْ عَمِيرَةَ بِنْتِ نُفَيْلٍ قَالَتْ سَمِعْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ ع يَقُولُ لَا يَكُونُ الْأَمْرُ الَّذِي تَنْتَظِرُونَهُ حَتَّى يَبْرَأَ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ يَتْفُلُ بَعْضُكُمْ فِي وُجُوهِ بَعْضٍ وَ يَشْهَدَ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ بِالْكُفْرِ وَ يَلْعَنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَقُلْتُ لَهُ مَا فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ مِنْ خَيْرٍ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ يَقُومُ قَائِمُنَا وَ يَدْفَعُ ذَلِكَ كُلَّهُ.
🔗 الغيبة للنعماني، ص206؛ مشابه این نقل، در همین آدرس، به نقل از امام علی و حضرت صادق علیهما السلام ذکر شده است.
@Hadith1398
📝فضیلتهایی از حضرت سجاد علیه السلام
🔻نقل شده که روزي حضرت سجاد یکی از غلامهای خود را براي کاري صدا کردند و او پاسخ نداد و بار دوم و سوم نیز صدایش کردند و او جواب نداد. سرانجام از او پرسید: «پسرم صدای مرا نشنیدي؟» غلام گفت چرا! حضرت فرمود: «پس چرا جواب ندادي؟» غلام گفت: «چون از تو نمیترسم!» حضرت فرمود: «خدا را شکر که غلام من از من نمیترسد.» (الإرشاد، ج۲، ص۱۴۷)
🔻همچنین نقل شده که از حضرت سجاد پرسیدند چرا ناشناس با مردم سفر میکنید؟ فرمود: دوست ندارم به خاطر نسبتی که با رسول خدا دارم، چیزي بگیرم که نتوانم مانند آن را بدهم. (دلائل الامامة، ص۱۹۶)
🔻روزي امام سجاد بر گروهی از جذامیان عبور میکرد که آنها به او گفتند: بنشین و با ما غذا بخور. حضرت فرمود: اگر روزه نبودم با شما می آمدم. سپس وقتی حضرت به خانه رفتند، غذایی براي آنها سفارش داد و وقتی آماده شد، براي آنها فرستادند و خودشان نیز نزدشان رفت و همراه آنها غذا خورد. (کافی، ج۲، ص۱۲۳)
🔻گفتهاند: وقتی حضرت سجاد میخواستند به فقیری صدقه بدهند، اول او را میبوسیدند، سپس آنچه همراه داشتند به او میدادند. (حلیة الاولیاء، ج۳، ص۱۳۷)
@Hadith1398