eitaa logo
احادیث
35 دنبال‌کننده
5 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‏امام صادق علیه السلام‏ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَا يُجَرِّئُكَ عَلَى مَعَاصِيهِ وَ خَفِ اللَّهَ خَوْفاً لَا يُؤْيِسُكَ مِنْ رَحْمَتِهِ به خدا آن گونه امید داشته باش که جرئت معصیت پیدا نکنی، و از خدا چنان بترس که از رحمت او نومید نشوی. بحار الانوار، ج ۶۷، ص: ۳۸۴
‏امام علی علیه السلام‏ سَمِعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَجُلًا يَشْتِمُ قَنْبَراً وَ قَدْ رَامَ قَنْبَرُ أَنْ يَرُدَّ عَلَيْهِ فَنَادَاهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «مَهْلًا يَا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا تُرْضِي الرَّحْمَنَ وَ تُسْخِطُ الشَّيْطَانَ وَ تُعَاقِبُ عَدُوَّكَ فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَرْضَى الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ بِمِثْلِ الْحِلْمِ وَ لَا أَسْخَطَ الشَّيْطَانَ بِمِثْلِ الصَّمْتِ وَ لَا عُوقِبَ الْأَحْمَقُ بِمِثْلِ السُّكُوتِ عَنْهُ» امیر مؤمنان علیه‌السلام شنید که مردی دارد قنبر را ناسزا می‌گوید و قنبر تصمیم گرفت که پاسخش را بدهد. امیر مؤمنان قنبر را صدا زد: «ای قنبر، آهسته باش. این ناسزاگو را به همان حالت پستی رها کن که در این صورت خدا را خشنود و شیطان را خشمناک و دشمنت را ناراحت خواهی کرد سوگند به خدائی که دانه را شکافت و مخلوقات را آفرید هیچ چیزی مانند حلم موجب رضای الهی نیست و هیچ چیزی مانند سکوت شیطان را خشمناک نمی‌کند و هیچ کاری مانند خاموش بودن و بی‌اعتنائی احمق را ناراحت نمی‌کند. بحار الانوار، ج ۶۸، ص: ۴۲۴
این حدیث از نبی مکرم اسلام را زیاد شنیده ایم که إِنَّي بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ‏ الْأَخْلَاقِ‏ ببینیم مصادیق مکارم اخلاق در روایات چیست .... يَا عَلِيُّ ثَلَاثُ خِصَالٍ مِنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ تُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ‏ اى على سه خصلت از مكارم اخلاق بشمار مى‏روند، هر كس تو را محروم كرد به او بخشش كنى و هر كس با تو قطع رابطه كرد با او رفت و آمد نمائى، و هر كس به تو ظلم كرد از وى درگذرى. إِنَّ مِنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ أَنْ يَعْفُوَ الرَّجُلُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِيَ مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلَ مَنْ قَطَعَهُ وَ أَنْ يَعُودَ مَنْ لَا يَعُودُهُ‏ از مكارم اخلاق آن است گذشت کردن از كسى كه ظلم كرده است ، اعطا کردن به هر كس که محروم نموده و از خود طرد کرده است، پیوند زدن و صله رحم با كسى كه قطع رابطه كرده است و رفتن به ديدن كسانى كه از او ديدن نمى‏كنند.
1⃣در شام و کوفه سر مبارک به دار آویخته شد: در کوفه : ابن جوزی بغدادی(۵۹۷ق) می نویسد : «ثُمَّ نُصِبَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) بِالكُوفَةِ بَعدَ أَن طِيفَ بِهِ» ♦️سر مبارک امام حسین(علیه السلام) بعد از گرداندنش در کوفه، به دار آویخته شد.(۱) .................................................. در شام : شیخ صدوق(۳۸۱ق) می نویسد : «ثُمَّ أمَرَ بِرَأسِ فَنُصِبَ عَلَى بَابِ مَسجِدِ دِمَشقَ» ♦️سپس یزید دستور داد سرِ مبارک امام حسين(علیه السلام) را بر دربِ مسجد دمشق، آویزان كنند.(۲) 📚منابع : ۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۲۳۰
در هر دو مجلس، به لب و دندان جسارت شد: در کوفه : عبیدالله بن زیاد در مجلس خود دستور داد، سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را به حضورش بیاورند. شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد : «فَوُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَيْهِ وَ يَتَبَسَّمُ وَ فِي يَدِهِ قَضِيبٌ يَضْرِبُ بِهِ ثَنَايَاهُ» ♦️عبیدالله سر مقدس را پيش روى خود قرار داد و به آن نگاه می‌ كرد و پوزخند می‌زد و در دست او چوبی بود كه با آن به دندانهاى پيشين حضرت(علیه السلام) می‌زد.(۱) .............................................. در شام : در مجلس یزید نیز این جریان اتفاق افتاد و یزید دستور داد که سر مبارک را نزد او حاضر کردند. شیخ صدوق(۳۸۱ق) می نویسد : «فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَ جَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِِ فِی یَدِهِ عَلَی ثَنَایَاهُ» ♦️سر مبارک امام حسین(علیه السلام) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۵ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵
عَنْ أبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أبِی‌عَبْدِاللهِ (علیه السلام) قَالَ: مِنْ أَشَدِّ مَا عَمِلَ الْعِبَادُ إِنْصَافُ الْمَرْءِ مِنْ نَفْسِهِ وَ مُوَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاهُ وَ ذِکْرُ اللَّـهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ قَالَ قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ وَ مَا وَجْهُ ذِکْرِ اللَّـهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ قَالَ یَذْکُرُ اللَّهَ عِنْدَ الْمَعْصِیَةِ یَهُمُّ بِهَا فَیَحُولُ ذِکْرُ اللَّـهِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّـهِ إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ. ابوبصیر گوید: امام صادق فرمود: «از دشوارترین مواردی که بندگان باید عمل کنند: انصاف‌داشتن شخص، و همدردی مرد با برادر [مؤمن] خود، و درهمه‌حال به یاد خدا بودن است». عرض کردم: «خدا تو را خیر بدهد؛ واقعیّت ذکر خدا در هرحال چیست»؟ فرمود: «هنگام ارتکاب معصیت به یاد خدا می‌افتد و اگر نزدیک است به آن آلوده شود، ذکر خدا میان او و معصیت حائل می‌گردد، و این است کلام خداوند متعال: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون».‌ خصال ج۱ ص ۱۳۱
💠چهارده توصیه امام صادق(ع) برای زائران امام حسين(ع) 🔰راوی می‌‌‌‌گويد به امام صادق(ع) عرض كردم: اگر به زيارت پدر شما برويم حج كرده‌‌ايم؟ ▫️فرمود: آرى. ▫️پرسيدم: پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است؟ ▫️فرمود: چه چيز؟ ▫️عرض كردم: چيزهايى كه براى حاجى لازم است. 🔻فرمود: لازم است؛ 🔸 با همسفرت خوش رفتار باشى 🔸 كمتر حرف بزنى، مگر در خير و خوبى 🔸 فراوان به ياد خدا باشي 🔸 لباست تميز باشد 🔸 پيش از رسيدن به حائر [حسينى] غسل كنى 🔸 خاشع باشى 🔸و نماز زياد بخوانى 🔸و بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستى 🔸 از برداشتن آنچه مال تو نيست خوددارى كنى 🔸 چشمت را [از حرام] فرو بندى 🔸اگر ديدى يكى از همسفرانت، توشه‌‌اش تمام شده و از سفر بازمانده، لازم است به او رسيدگى و كمك مالى كنى 🔸 تقيّه را (كه قوام و استحكام دين تو به آن است) رعايت كنى 🔸و از محرمات و آنچه نهی شده‌‌ای پرهيز کنی 🔸و از دلخوری و قسم خوردن زياد و جر و بحث، كه در آن سوگند خورده شود، دورى كنى. 🔰پس، اگر اينها را رعايت كردى حج و عمره تو به طور كامل انجام شده است. و بخاطر هزينه‌‌ها و دور شدن از خانواده‌‌ات و خودداری از آنچه به آن مايل هستى، از کسی(خدايی) كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى، استحقاق پيدا مى ‏كنى كه از سفرت برگردی در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد. 🔹عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ(ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِذَا خَرَجْنَا إِلَى أَبِيكَ أَ فَكُنَّا فِي حَجٍّ قَالَ بَلَى قُلْتُ فَيَلْزَمُنَا مَا يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ مِنْ مَا ذَا قُلْتُ مِنَ‏ الْأَشْيَاءِ الَّتِي يَلْزَمُ الْحَاجَّ قَالَ يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحَابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ وَ يَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلَامِ إِلَّا بِخَيْرٍ وَ يَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذِكْرِ اللهِ وَ يَلْزَمُكَ نَظَافَةُ الثِّيَابِ وَ يَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَ الْحَائِرَ وَ يَلْزَمُكَ الْخُشُوعُ وَ كَثْرَةُ الصَّلَاةِ وَ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَلْزَمُكَ التَّوْقِيرُ لِأَخْذِ مَا لَيْسَ لَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَ يَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ إِلَى أَهْلِ الْحَاجَةِ مِنْ إِخْوَانِكَ إِذَا رَأَيْتَ مُنْقَطِعاً وَ الْمُوَاسَاةُ وَ يَلْزَمُكَ التَّقِيَّةُ الَّتِي قِوَامُ دِينِكَ بِهَا وَ الْوَرَعُ عَمَّا نُهِيتَ عَنْهُ وَ الْخُصُومَةِ وَ كَثْرَةِ الْأَيْمَانِ وَ الْجِدَالِ الَّذِي فِيهِ الْأَيْمَانُ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ تَمَّ حَجُّكَ وَ عُمْرَتُكَ وَ اسْتَوْجَبْتَ مِنَ الَّذِي طَلَبْتَ مَا عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ وَ اغْتِرَابِكَ عَنْ أَهْلِكَ وَ رَغْبَتِكَ فِيمَا رَغِبْتَ أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ». 📗 كامل الزيارات: ۱۳۰.
ابوبصیر از امام صادق صلوات‌الله علیه پرسید: حزن یعقوبِ پیغمبر علیه‌السلام چقدر بود؟! حضرت فرمود: به قدر هفتاد مادرِ طفل رضیع، که سر آن طفل را بر روی سینه مادرش بریده باشند. پس عرض کرد: حزن صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهراء سلام‌الله علیها چقدر بود؟! فرمود: به قدر هفتاد برابر حزن یعقوب پیغمبر... بعد از آن امام صادق علیه‌السلام فرمود: آیا می‌خواهی که خبر دهم تو را به حزن کسی که هفتاد برابر جدّه‌ام فاطمه سلام‌الله علیها باشد؟! عرض کرد: بلی یابن رسول‌الله... حضرت فرمود: جدّم سید السجاد و زین العابدین علیه‌ السلام... 📕 مبکی‌العیون، نسخه خطی 📕 بحر المصائب و کنزالغرائب، نسخه خطی، جلد ۳، صفحه ۳۱۱
🩸تیر باران بدن مطهر کریم اهل‌بیت، حضرت مجتبی علیه‌السلام🩸 🥀 هنگامی كه خواستند بدن مطهر امام حسن عليه‌السّلام را دفن كنند، آن سوار قاطرى شد و از بنى‌اميه و مروان‌حكم و ساير طرفداران ايشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه‌السلام می‌شوراند و می‌گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی‌گذارم علیه‌السلام را در کنار قبر پیامبر صلی‌الله علیه و اله دفن کنید. پس، دستور به تیر باران بدن آن حضرت داد، تا آنکه تیر از بدن و تابوت آن حضرت بیرون کشیدند. 🥀 «و رموا بالنبال جنازته حتی سل منها سبعون نبلا» 🥀 بدن مبارک آن‌ حضرت را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌ٔ تیر بر آن آویخته شد. 📕 مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، جلد ۴، صفحه ۴۴ 📕 منتهی‌الآمال، جلد ۱، صفحه ۴۴۰ 📕 بحارالانوار، جلد ۴۴، صفحه ۱۵۷
✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند. 1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) : در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛ 📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَةَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ》 ♦️هنگامى که حضرت رسول اکرم(ص) بیمار شدند، در ساعات آخر عمر، دخترش فاطمه(سلام الله علیها) را به حضورش فراخواند و لحظاتی باهم به نجوا و صحبت محرمانه پرداختند، من از دور دیدم که فاطمه(سلام الله علیها) نخست گریه کرد و سپس خندید. من از این کار تعجب کرده و از دختر رسول اکرم(ص) پرسیدم: ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟ او ابتدا از فاش کردن این موضوع خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، گفت : 📋《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ》 ♦️پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱) 2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد «اسماء بنت عُمیس» : در روایتی از «اسماء بنت عمیس» نقل شده است که بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خطاب به اسماء فرمود : 📋《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ》 ♦️آیا نمی‌ بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تخته‌ای بگذارید که جنازه‌ ام ظاهر باشد. «گویا تابوتهای آن‌ زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مى‌گذاشتند، و جنازه مشخّص مى‌ شد و پارچه‌ اى روى جنازه‌ ى آنها مى‌انداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هر کس آن ها را می دید تشخیص مى‌ داد که آن مرده، مرد است یا زن!» اسماء گفت : 📋《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ》 ♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می‌ کنم که در حبشه دیده بودم. فاطمه(سلام الله علیها) فرمود : 📋《فَأَرِینِیهِ》 ♦️پس نمونه‌ی آن را به من نشان بده. 📋《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》 ♦️اسماء افرادی رد فرستاد تا از بازار شاخه‌ های تازه‌ی خرما آوردند و آن تابوتی را که در حبشه دیده بود را ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲) در روایتی دیگر آمده که حضرت(سلام الله علیها) وقتی تابوت را مشاهده نمود، به اسماء فرمود : 📋《اُسْتُرِينِي سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》 ♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدنت را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳) 📚منابع : ۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰ ۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳ ۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹
🔻 روضه عطش 🔻 از جمله اثرات زهر، تشنگیِ فراوانی در بدن انسان است؛ در نقل‌هایی تاریخی درباره شهادت حضرت رضا صلوات‌الله علیه چنین آمده است که: هنگامی که جواد الائمه علیه‌السلام بر بالین پدر حاضر شدند، و سر آن حضرت را به دامن گرفتند، امام رضا علیه‌السلام به ایشان فرمودند: بُنیَّ یا مُحمّد! عَلَیَّ بِشَئٍ مِنَ المٰاء پسر جانم ای محمد! اندکی آب برایم بیاور..! وقتی‌ امام جواد علیه‌السلام ظرف آب را به نزدیک لب‌های مبارک پدر آوردند، امام رضا علیه‌السلام به گریه افتادند و خطاب به آب فرمودند: یٰا مٰاء! أنتَ الّذی مُنعَ مِنکَ جَدّیَ الحُسین علیه‌السلام بِکربلاء؟! ای آب! تو همانی که جدّم حسین علیه‌السلام در کربلا از تو محروم شد؟! 📕 العبرة الساکتة، جلد ۲ ، صفحه ۵۱۴
🔻 یاری کردن و نصرت رساندن به اهل‌بیت علیهم‌السلام 🔻 🔹 على بن عاصم از ياران امام عسكرى علیه‌السلام بود، روزى به نزد حضرت آمد و عرض كرد: من كارى از دستم بر نمى‌آيد جز اينكه از دشمنان شما بيزارى جويم و در خلوت آنها را لعن كنم. 🔹 حضرت فرمود: پدرم از جدم از رسول‌خدا صلی‌الله‌ علیه‌ و آله و سلم نقل نمود كه فرمود: 🔹 هر كه از يارى ما اهل‌بيت ناتوان بود، دشمنان ما را لعن كند خداوند صداى او را به گوش فرشتگان خواهد رساند، آنها نيز با او هم صدا گردند و كسانى را كه او لعن كرده را لعن كنند و ملائكه جهت وى طلب مغفرت نمايند و او را بستايند و گويند: 🔹 خداوندا درود خود را به روان اين بنده‌ات كه در راه نصرت اولياى تو آنچه را كه در توان داشته بذل نموده بفرست، كه اگر وى بيش از آن می‌توانست دريغ نميداشت. 🔹 در آن حال از جانب پروردگار ندا رسد كه اى ملائكه، دعاى شما را مستجاب نمودم و درود خود را به روان او و روان پاكان فرستادم و او را از نيكان برگزيده خويش ساختم. 📚 بحارالأنوار، جلد ۵۰، صفحه ۳۱۶