🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۸۰
افسر خارجی شروع به خواندن آن ورقه کرد: «از آنجایی که افراز در ماموریت قبلی خود موفق عمل کرده است و راه بنادر را که از حاجیآباد به شیراز است نسبتاً هموار ساخته است، ماموریت دیگری در همین راستا واگذار میشود: هموار ساختن و امن کردن راه بندرلنگه – لار – جهرم – شیراز به عهده او واگذار میشود. اهمیتی که این جاده دارد به دلیل کوتاهتر بودن و اتصال بندر مهم و پررونق لنگه به شیراز است. بنابراین باید با دقت و سرعت عمل کرد و خوانین و ضابطان و کلانتران را از میان برداشت و یک خان را که در راستای هدف ما قدم برمیدارد، جایگزین ساخت.»
یاشار آماده شد که آنچه را که شنیده، ترجمه کند. اما ناگهان صدای قهقههای شنیده شد. همه سرها به طرف جهانگیر معطوف شد. چهره قوام برافروخته شد. میخواست به جهانگیر چیزی بگوید که جهانگیر با همان زبان بیگانه رو به مرد مسن خارجی گفت: «شما موفق نخواهید شد. از لنگه تا جناح و بستک و لار و گراش و اوز تا فیشور و خنج و چندین و چند ولایت دیگر، اچمیزبانند. این جادهای که شما قصد کنترل آن را دارید، از مرکز اچمستان میگذرد. اچمیها مردمان آزادهای هستند که زیر بار ظلم و سلطه نخواهند رفت. و در مرکز این سرزمین پهناور، قلعه همایوندژ قرار دارد که تسخیرناشدنی است. افراز بهترین دوست من است. اگر او دشمن شود و با هزار سرباز و تفنگچی به گراش بیاید، بر همایوندژ چیره نخواهد شد. حداقل نه تا زمانی که من نگهبان آن دژ هستم و نه تا زمانی که محمدخان مشاوری باتدبیر چون اسد میر دارد و مردمانِ از جان گذشتهای چون اهالی گراش.»
همهی حاضرین دهانهایشان از تعجب بازمانده بود و بدون پلک زدن به جهانگیر خیره بودند. حتی مترجم ترکتبار. مدتی سکوت برقرار شد. حالت لبهای مرد مسن از تعجب به لبخند گرایید. از جای خود بلند شد و پشت سر هم میگفت: «آفرین. آفرین. براوو. براوو.» مرد خارجی چپقش را پر از توتونی که در جیب داشت به جهانگیر تعارف کرد و کبریت زد و توتون را آتش کرد. این باعث تعجب قوام شد. تا آنجایی که قوام این مرد پیر را میشناخت، برای کسی تره هم خرد نمیکرد و با شاه فالوده نمیخورد!
مرد پیر از اینکه جهانگیر میتواند مسلط با زبان آنها صحبت کند، اظهار خوشحالی کرد و از او تقاضا کرد که وقت بیشتری را با او بگذراند و سوالهایی را که در ذهن داشت جوابگو باشد. بعد گفت: «نگهبان بزرگ همایوندژ، ما قصد حمله یا تسخیر قلعهی شما را نداریم. ما دشمن شما نیستیم. هدف ما فقط تجارت است و دریا نزدیکترین راه ارتباطی کشور ما با اینجاست.» او به جهانگیر اطمینان میداد که قصد آنها تبادل کالا و تجارت است که منوط به امنیت راههای بنادر جنوب به مرکز و شمال مملکت است. ولی جهانگیر بدون هیچ کلام دیگری نیشخند زد. نیشخندی که حاکی از تجربهاش از دوران بردگی و اسارتش بود؛ تجربهی او و همبندیهایش از چپاول و غارت ممالک توسط همین خارجیها.
بعد از ضیافت باغ قوام، جهانگیر و افراز سوار بر مرکبهای خود به طرف شیراز میرفتند. افراز متکلم وحده بود و مدام سوالاتی را مطرح میکرد؛ ولی جهانگیر دمغ و بیحوصله بود. یا جواب نمیداد و یا به جوابهای کوتاه یککلمهای اکتفا میکرد. افراز که کلافه شده بود، نگاهی خیره به جهانگیر انداخت و گفت: «الاغ! چه مرگت است؟ چرا حرف نمیزنی؟»
جهانگیر گفت: «کره خر! تا آن مدال زشت و پلشت را به سینه داری، من با تو حرفی ندارم.»
افراز گفت: «آهان!»
او مدال را از سینه خود کند و گفت: «این را میگویی؟ حیف، حیف که فلز است و گرنه همراه با یک حبه قند به خورد اسبم میدادم!»
جهانگیر گفت: «نه، این کار را نکن. اگر این را به خورد اسبت بدهی، اسب تبدیل میشود به یک الاغ، درست مثل خودت!»
افراز گفت: «ای نامرد، حالا چی روی آن نوشته شده؟»
جهانگیر نگاهی به مدال انداخت و گفت: «نوشته: سگ باوفای من؛ افراز!»
افراز به یاد شور و شوق جوانی و شوخیهای خود با جهانگیر افتاده بود و از خنده روده بر شده بود. او مدال را پرت کرد و روی جاده افتاد. بعد پرسید: «ببینم، تو گفتی تو را اسیر کردند و به بردگی گرفتند. تو چطوری زبان خارجه را بلد شدی؟ آن مترجم ترک هم توی ترجمه تپق میزد، ولی تو اینقدر روان صحبت میکردی که انگار همسایهی دیوار به دیوار پیرمرد ارباب بودی! قضیه چی بود؟»
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
📷 در سالروز درگذشت شیخ احمد انصاری دو عکس کمتر دیده شد از خیر بزرگ گراش
▫️روز عرفه امسال هشتمین سالگرد درگذشت مردی است که چهرهی تازهای از گراش ساخت. شیخ احمد انصاری بامداد ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، در ۷۸ سالگی همزمان با روز عرفه، در شیراز درگذشت و با وجود اصرار گراشیها برای تدفین در گراش، چند روز بعد در قطر به خاک سپرده شد.
▫️بیمارستان امیرالمومنین علی (ع)، دانشکده علوم پزشکی و حسینیه اعظم در کنار چندین و چند بنا و اقدام نیکاندیشانه دیگر، نام شیخ احمد را در قلب و ذهن گراشیها زنده داشته است.
▫️به جز فعالیتهای در شهر گراش او در بیش از ۵۳ شهر و روستا کارهای خیریه و عامالمنفعه انجام داده است. مسجد فاطمه زهرا (س) در خیابان زند شیراز، حوزه علمیه جنب مسجد جمکران در قم و حسینیه اعظم برازجان از شاخصترین این اقدامات او است.
▫️شیخ احمد در طول حیات اصرار فراوانی داشت که نامی از او برده نشود به همین علت ابعاد فعالیت بیشمار او پنهان مانده است.
▫️شیخ احمد در سالهای پایانی بیشتر با لباس عربی دیده میشد. این دو عکس متفاوت از سالهای جوانی و میانسالی شیخ احمد بخشی از آلبوم خانواده درخشنده (برادرزادگان شیخ احمد انصاری) است.
🔻عکس دیگر را هفتبرکه ببینید:
https://7berkeh.ir/archives/148009
▫️◼️▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎁 تخفیف عیدانه بیبیلند🎁
👶🏻 تخفیف ۱۰ تا ۲۰ درصد تخفیف روی تمام اجناس 👶🏻
🛍 سیسمونی ستاره اولين و باسابقهترین سیمسمونی گراش با ارائه تخفیف ۱۰ تا ۲۰ درصدی به استقبال عیدهای قربان و غدیر خم میرود.
⏳ از عید قربان تا عید غدیر
⏰ فروشگاه روزهای تعطیل نیز از ساعت ۱۷ تا ۲۱ باز است.
👼 مجموعه تخصصی
▫️سیسمونی نوزاد
▪️لوازم مادر و کودک
▫️بهداشتی
▪️پوشاک
▫️اسباببازی
💝 تنوع محصولات با قیمتهای مناسب 🎁
📍 نشانی : گراش - خیابان تمیز
🔻تلفن:
☎️ 07152443160
🪀 09171834522
🔻برای اطلاع از تخفیفهای ویژه، اینستاگرام بیبیلند را دنبال کنید:
👁🗨 instagram.com/babyland_setareh
#تبلیغات #فراگیر
🤲🏻 اقامه نماز عید قربان
📿 نماز عید: حجتالاسلام بخشایشپور
🎤 دعای ندبه: حسن باقرپور
📅 دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳
🕰ساعت ۶:۳۰ صبح
🕌 حسینیه اعظم گراش
#عید_قربان #اطلاعیه
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎉 تخفیف عیدانه برای استخر آبشار اندیشه
🌹 ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن دهه امامت و ولایت به اطلاع شما همراهان گرامی میرسانیم به همین مناسبت از تاریخ ٢٧ خردادماه تا ۵ تیرماه ١۴٠٣ بلیتهای مجموعه استخر و سونای آبشار اندیشه گراش با تخفیف ویژه به شرح ذیل می باشد.
بزرگسالان: ۶٠ هزارتومان
کودکان زیر دوازده سال: ۴٠ هزارتومان
⏱ زمانبندی ساعت کار استخر و سونای آبشار اندیشه گراش
در نیمه اول سال ۱۴۰۳
👴🏻 سانس آبدرمانی آقایان : یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه ساعت ۲۰
👱🏻♂️سانس آزاد آقایان : شنبه تا پنجشنبه ساعت ٢١:٣٠
✅ سانس ویژه جمعه آقایان: از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۴۰
🧕🏻آبدرمانی بانوان: یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه ساعت ۱۵
🧕🏻آزاد بانوان: یکشنبه و پنجشنبه ساعت ۱۶:۳۰
🧕🏻ايروفیتنس در آب بانوان: یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح
✅ برای اطلاع از تغییرات احتمالی آبشار اندیشه را در فضای مجازی دنبال کنید
◼️اینستاگرام:
instagram.com/abshar.andishe
▫️ اطلاعرسانی واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/CX7Z2iMf6p9B0MQdzsTuF8
☎️تلفن تماس: 63-07152448960
📲 ارتباط در فضای مجازی: 09904140060
#تبلیغات #فراگیر
🕋 توصیه دامپزشکی به ذبح دام عید قربان در کشتارگاه
🐑 با فرا رسیدن عید قربان، ادارهی دامپزشکی شهرستان گراش برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای بین انسان و دام، نسبت به ذبح دام و نذورات در معابر عمومی و منازل هشدار داد.
🔪مردم برای کشتار و بازرسی بهداشتی و شرعی دامهای قربانی از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۱۴ روز عید قربان فرصت دارند به کشتارگاه دام شهرستان گراش مراجعه کنند.
🐐با توجه به مهیا بودن شرایط بهداشتی جهت ذبح دام و معاینه قبل، حین و پس از ذبح توسط دامپزشکان و کارشناسان اداره دامپزشکی در کشتارگاه دام گراش، از ذبح دامها در معابر عمومی و خیابان و کوچه و منازل جدا پرهیز نمایید.
✅ توصیههای اداره دامپزشکی گراش به شهروندان در عید قربان:
➖گوشت تازه دام نذری قبل از مصرف ۲۴ ساعت و جگر و سایر امعا و احشای دام ۴۸ ساعت در دمای یخچال (صفر تا چهار درجه) نگهداری کنید و در هنگام تکه کردن گوشت یا شستو شوی آن، حتما از دستکش استفاده شود.
➖اجتناب از خرید دام جهت قربانی از افراد دوره گرد
➖اجتناب از خرید دام به منظور قربانی که انگل خارجی دارند. (کنه معمولاً روی گوش زیر دم و دمبه، پلک، پوست دام و بیشتر در جاهای فاقد مو مشاهده میگردد.)
➖کشتار دام قربانی توسط سلاخ در محیطهای مجاز ( کشتارگاه دام ) با رعایت بهداشت فردی و استفاده از دستکش و ...،
➖ از مصرف گوشت ، جگر،دل و قلوه و ... به صورت خام و نیم پز اکیداً خوداری شود.
➖فرآوردههای خام دامی خود را از مراکز مجاز تهیه کنید و به منظور حفظ سلامت و شادابی خانواده و جامعه موارد فوق را در تمامی طول سال جدی بگیرید و به راحتی با رعایت نکات ایمنی ساده از بروز بیماری مشترک بین انسان و دام پیشگیری کنید.
📞برای ارتباط با روابط عمومی اداره دامپزشکی شهرستان گراش و هماهنگی با اکیپ ثابت مستقر در کشتارگاه و اکیپ سیار در سطح شهر گراش میتوانید با شماره 52451068-071 تماس بگیرید.
🔻 خبر کامل در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/148019
#اطلاعیه
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
▪️درگذشت درّةالصدف حسنی
▫️فرزند مرحوم حاج باباحسن حسنی و همسر حسن حاجیزاده
#پرسه
▪️مراسم تشییع و خاکسپاری:
📅 دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷:۳۰ عصر
📍از روبهروی اداره آموزش و پرورش به سمت گلزار شهدای گراش
▫️مراسم ختم مردانه:
🕌 مسجد امام زینالعابدین(ع) در خیابان دانشگاه
🕰 دوشنبه شب و سهشنبه از ساعت ۲۱ تا ۲۳
◽️مجلس مردانه: منزل حاج مصطفی رادمرد، واقع در ابتدای بلوار سینا
◾️ مجلس زنانه: منزل حاج محمد حسن حسنی، خیابان دانشگاه، کوچه دوم سمت چپ
🤲قرائت فاتحه و نماز لیلةالدفن جهت شادی روح مرحوم مزید امتنان است.
⚫️ درگذشت مادرِ خانم فاطمه حاجیزاده از همکاران پیشین هفتبرکه را به ایشان و خانوادههای حاجیزاده، حسنی و رادمرد تسلیت میگوییم.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🤲🏻 روز نیایش در حسینیه اعظم گراش
🕋 یک روز پس از حاجیان در سرزمین وحی، مردم گراش نیز برای دعای عرفه و روز نیایش راهی حسینیه اعظم شدند.
▫️به گزارش هفتبرکه دعای عرفه عصر یکشنبه ۲۷ خردادماه ۱۴۰۳ با نوای حاج حسن مالکینژاد از قم در حسینیه اعظم گراش برگزار شد. همراه با نیایش و مناجات یاد حاج شیخ احمد انصاری در هشتمین سالگرد درگذشت او گرامی داشته شد.
▫️پذیرایی با حلیم نذری پخش پایانی برپایی آیین دعای عرفه در گراش بود.
📸 عکسهای مجید افشار و هادی افشار را در هفتبرکه ببینید:
https://7berkeh.ir/archives/148036
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 سعید رایگان
#حج #مکه
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۸۱
اینجا بود که جهانگیر داستان اسارت خود را برای افراز شرح داد. او و همراهانش را برای بیگاری به معدن سنگ بردند و عین بردگان، بدون هیچ مزد و مواجبی، با زور شلاق به حفاری و استخراج سنگ از معدن گماشتند. او از ظلم و جور و چپاول همزبانان و هموطنان مرد مسن خارجی حکایتها داشت.
وقتی افراز از او پرسید که آیا زبان خارجی را در معدن سنگ و هنگام بیگاری یاد گرفته است یا نه، جهانگیر ادامه داد: «ما بردهها از کشورهای مختلف بودیم و هر کدام زبان خودمان را داشتیم. از هندی و عرب و ترک و آفریقایی با هم کار میکردیم و با هم غذا میخوردیم. من جسته و گریخته با زبانهای مختلف آشنا شدم و تکلم میکردم. وقتی آنها استعداد من را در یادگیری زبان متوجه شدند، برایم معلم گذاشتند. بسیار شبانهروز را با معلم سپری کردم. او خواندن و نوشتن زبان خارجه را به من آموخت.»
افراز با تعجب پرسید: «چرا باید برای یک برده معلم بگذارند؟»
جهانگیر پاسخ داد: «میدانی افراز، با وجود این که از آنها متنفرم، ولی بعضی از کارها و روشهای آنها را تحسین میکنم. آنها بسیار تیزبین و ریزبین هستند. برای هر کاری برنامهریزی میکنند. دانش و علم آنها زیاد است. آنها برای اهداف خودشان زبان خارجی را به من آموختند. معدنهای سنگ از شهر بسیار دور بود. دیلماجی که آنها تعیین کرده بودند، بیشتر از اعیان و اشراف بودند و حاضر نبودند به این مکانها بیایند. آنها میخواستند یکی از جنس بردهها این زبان را یاد بگیرد تا از مشکلات معدنها و بردهها باخبر باشند. بعد از اینکه زبان را یاد گرفتم، مرا به چند معدن دیگر بردند تا برای آنها گزارش تهیه کنم. برایم حقوقی معین کردند و آزادانه به هر معدن سر میزدم و حتی بردهها را جابهجا میکردم. اعتماد خارجیها را به خود جلب کرده بودم. تا اینکه با دوستانی که با هم اسیر شده بودیم، موفق به فرار شدیم. استعداد یادگیری زبان، باعث آزادی من شد.»
سپس رو به افراز کرد و پرسید: «حالا تو بگو. تو را که اسیر نگرفتند. توی وطن خودت بودی. چگونه اسیر این نامردها شدی؟»
افراز آهی کشید و گفت: «امان از این دنیای لاکردار. وقتی گلبست مرا آزاد کرد و شمع عشق من جلو دیدگانم خاموش شد، به سرعت به طرف سرحد فرار کردم. پدر گلبست و برادرش خیلی کینهای بودند و با مرگ گلبست هر جا که میرفتم پیدایم میکردند. من میدانستم که در سرحدات زوری ندارند. به شیراز رسیدم. بیکس و بیپناه و گشنه و آواره. یا در مسجد میخوابیدم و یا در کاروانسرا. یک روز صبح در کاروانسرا داد میزدند: کسی کار میخواهد؟ اینجا کسی دنبال کار میگردد؟ حقوق خوبی میدهم. اینطور بود که سر از باروتسازی قوام درآوردم. البته آن زمان باروتسازی این شکلی که تو دیدی نبود. یک سال طول کشید که رییس شدم. چند وقت بعد با دارودستهی قوام آشنا شدم. کار کردم و لیاقت نشان دادم. با گروه پنج شرکاء آشنا شدم از همه آنها تیزتر و کاربلدتر بودم. شدم رییس آن پنج نفر. ماه به ماه و سال به سال ترقی میکردم و کارهای قوام را به نحو احسن انجام میدادم.»
جهانگیر گفت: «ولی تو گفتی که آنها به تو پر و بال دادند و باعث ترقی تو شدند.»
افراز گفت: «کاملا درست است. ولی سیاهدستان...»
جهانگیر به میان حرفش پرید: «سیاهدستان؟»
افراز گفت: «بله، سیاهدستان نامی است که من و پنج شرکاء روی آنها گذاشتیم. دستهای بالای دست؛ مثل دست آن پیرمرد که چپق تو را آتش زد. دستهای سفیدی که نتیجهی کارشان برای ما تباهی و سیاهی است. آنها هر کسی را استخدام نمیکنند. آنها همیشه بهترینها را میخواهند. اگر قاتل میخواهند یا حمال یا چاپار، باید در نوع خود بینظیر باشد. سپس او را بلند میکنند، و به او قدرت و مکنت میدهند. جهانگیر، من الان احساس یک عقاب را دارم که قوی و پرقدرت است ولی متاسفانه هیچوقت نمیتوانم برای دل خودم پرواز کنم. آنها به من دستور میدهند که به کجا پرواز کنم و چقدر سرعت بگیرم. بعد از چند سال فهمیدم که سیاهدستان پر و بال حقیقی من را چیده و شکستهاند....
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🕋 سفری از درون
⚪️ حج از دریچه عکسهای سعید رایگان
▫️سفید پوشیدهاند و از همه جای این کره خاکی به گرد خانه خدا میچرخند. هر چند خدا را بارها و بارها در دورترین نقاط، در سختیها و آسانیها و در روزمرگیها در دلشان احساس کردند، و او هیچگاه از آنها دور نبوده است.
▫️اما چرخش زمین به آنها این فرصت را داده تا با طواف کعبه، چند روزی را فارغ از هیاهوی دنیا، خدا را در خانه خودش سجده کنند و حاجی شوند. حاجیانی که چند روز دیگر به خانه باز میگردند تا زیارت و بندگی را در خانه قلبشان ادامه دهند.
▫️به لطف ارتباطات جدید و شبکههای مجازی، گراشیها هر سال از طریق چند نفر از همشهریان خود با کاروان حج همراه میشوند. سال ۱۴۰۱ با حاج عبدالرضا افشار و سال ۱۴۰۲ با حاج حسین عالمی همراه بودیم.
▫️امسال سعید رایگان که حال او را باید حاج سعید نامید، ما را مهمان لحظههایی از سفر خود کرده است.
🔻در هفتبرکه ببینید:
https://7berkeh.ir/archives/148061
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🔴 فرمانداری و بهداشت گراش دو برگزیده استانی جایزه جوانی جمعیت
👼🏻 در دومین رویداد استانی جایزه جوانی جمعیت با شعار سهم من از جوانی ایران، استاندار فارس از دستگاههای برتر در اجرای طرح جوانی جمعیت تقدیر کرد.
▫️به گزارش روابط عمومی فرمانداری گراش چهارشنبه ۲۳ خردادماه ۱۴۰۳، دومین رویداد اهدای جایزه ملی جوانی جمعیت به همت ستاد ملی جمعیت در بخشهای خانواده، رسانه، سازمانهای مردم نهاد، دستگاههای اجرایی، شرکتها و موسسات خصوصی، مدیران و نخبگان با حضور هادی ایمانیه استاندار فارس در سالن اجتماعات شهید امامی استانداری فارس برگزار شد.
🎖محمود طاهرزاده فرماندار گراش یکی از مدیران برگزیده این جایزه بود بود و عنوان «شایسته تقدیر در بخش مدیران » را به دست آورد و از سوی استاندار فارس تقدیر شد.
🎖دیگر برگزیده شهرستان گراش در این جایزه، معاونت بهداشت دانشکده علوم پزشکیگراش بود که دکتر آرمان تلاشان، لوح تقدیر خود را از استاندار فارس دریافت کرد.
https://7berkeh.ir/archives/148085
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفت برکه گراش - گریشنا
🤲🏻 اقامه نماز عید قربان 📿 نماز عید: حجتالاسلام بخشایشپور 🎤 دعای ندبه: حسن باقرپور 📅 دوشنبه ۲۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏻 یک قنوت در نماز بندگی
📿 نماز عید قربان در گراش برخلاف نماز عید فطر در یک مکان برگزار میشود و امروز ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ امام جمعه گراش، حجتالاسلام و المسلمین سید محمد باقر بخشایشپور، نماز عید را در حسینیه اعظم برپا داشت.
📹 بخشهای از نماز عید قربان گراش را از نگاه خبرنگاران صدا و سیما ببینید.
#تلویزیون #عید_قربان #نماز_عید #امام_جمعه
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✅ حنا در پرسه!
✍🏼 #یادداشت علی مدرسی
▫️حاج ابول حسینی را خیلیها در گراش به نام خال ابول میشناسند، انسانی وارسته که نمیتوان با چند سطر وصفش کرد. فقط همین قدر بگویم که اول شب میخوابید و ساعت یک نیمه شب بیدار و تا طلوع آفتاب به راز و نیاز مشغول میشد.
📑 امین مردم بود و وصیتنامهها، سندها و قبالههای ازدواج زیادی با خط زیباش در بین مردم به یادگار مانده است و خواندن نماز میت، تلقین، پادرمیانی برای حل اختلاف زوجین کار همیشگیاش بود.
☎️ هر وقت تلفن منزلش زنگ میخورد کسی پشت خط بود، سر یک دو راهی زندگی استخاره میخواست و او تاکید میکرد استخاره بهتر است بین دو نماز انجام شود.
▫️کسی که خود را به خدا میسپارد دوست دارد تمام افعالش مورد رضای خدا باشد. کتاب اربعین در فرهنگ شیعه که به تعریف واژه اربعین در فرهنگ اسلام میپردازد با دلایل علمی اثبات میکند که چهلم گرفتن در وفات مختص امام حسین علیه السلام بوده و حتی برای سایر معصومین چنین رسمی وجود نداشته است در صفحه ۸۴ به روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برمی خوریم «لا یَحِلُّ لِامرَاةٍ تؤمِنُ بِاللَهِ و الیومِ الآخِرِ أن تَحِدَّ علی مَیّتٍ فوقَ ثَلاثِ لَیالٍ إلّا علَی زوجِ أربَعَةَ أشهُرٍ و عَشرًا» (به نقل از الرّوضة البهیّه فی شرح اللمعة الدمشقیّة ج۶، ص۶۳ (کتاب لمعه شهید)
💬 که معنای آن میشود: «جایز نیست بر زنی که به خدا و روز بازپسین ایمان و اعتقاد داشته باشد این که برای مردهای ترک زینت کند بیش از سه شب، مگر برای شوهر خویش که باید چهار ماه و ده روز ادامه دهد»
❌ با نگاه به همین حدیث بود که حاج ابول، مرد خدا، وصیت کرده است هفتم و چهلم برگزار نشود و هزینههای آن به موسسه خیریه امام علی علیه السلام پرداخت گردد.
▫️جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ مصادف با شهادت امام محمد باقر علیه السلام خال ابول به رحمت خدا رفت و در آرامستان جعفرآباد گراش به خاک سپرده شد. خانوادهاش در روز سوم عزاداری که همزمان با عید قربان بود، برای عمل به این وصیت نیکو به نشانه پایان عزاداری به میهمانان حنا دادند.
▫️چه زیباست تبدیل رسوم غلط و زنجیر کننده به رسم پیامبر آزاد و آزاد کننده
https://7berkeh.ir/archives/148088
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🗳 جلسات انتخاباتی در حسینیه چهارده معصوم(ع)
💬 سلسه جلسات جهاد تبیین با موضوع انتخابات
این جلسه با حضور دکتر امیر حمزه مهرابی
🗓زمان : سهشنبه ۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۳ | ساعت: ۲۰:۳۰
🕌 حسینیه چهارده معصوم علیهم السلام (مدرسه علمیه)
#انتخابات۱۴۰۳
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
◾️درگذشت رباب حسینشیری
▫️فرزند مرحوم ابوالحسن حسینشیری و همسر مرحوم حاج علی (درویش) زغالی
#پرسه
◾️مراسم تشییع و خاکسپاری:
🗓 سهشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۶:۳۰
⚪️ از روبهروی اداره آموزش و پرورش به سمت گلزار شهدای گراش
◾️مراسم ختم مردانه:
🕌 مسجد النبی (ص) در خیابان درمانگاه
🕰 سهشنبه شب و چهارشنبه شب از ساعت ۲۱ تا ۲۳
🏠 مجلس مردانه: منزل درویش شفیعی، واقع در کوچه پشت برکه کل
🏠 مجلس زنانه: منزل مرحوم حاج علی(درویش) زغالی ، خیابان درمانگاه، روبهروی درمانگاه محمد رسولالله(ص)
🤲 قرائت فاتحه و نماز لیلةالدفن جهت شادی روح مرحوم مزید امتنان است.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 راحله بهادر
#تنور #نان #تونیر
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۸۲
افراز ادامه داد: «وقتی که وارد جرگهی آنها میشوی، زیر پایت فرشهای رنگارنگ پهن میکنند، ولی یکهو متوجه میشوی که وسط این فرشها باتلاقی است که تا در گردن در آن فرو رفتهای و راه بازگشتی نیست. تا وقتی که برای آنها پرواز میکنی از تو حمایت میکنند و وقتی پیر شدی و نای پریدن نداری، تو را میکشند و از صحنه روزگار محوت میکنند. چون تو زیاد میدانی. محرم اسرار سیاهدستان شدهای و درز کردن این اسرار برای آنها خطرناک است.»
پس از مکثی کوتاه، افراز ادامه داد: «جهانگیر، من میدانم چقدر از سیاهدستان نفرت داری. ولی خواهش میکنم کار را خراب نکن. با اضافه شدن تو به شرکا، ما جفت میشویم. آنها هر کدام اعجوبهای هستند که توسط سیاهدستان کشف شدهاند و به استخدام درآمدهاند. همه آنها از کار خود پشیمان هستند. آنها تصمیم داشتند قوام و تکتک مهرههای سیاهدستان را بزنند ولی من مانع شدم...»
جهانگیر به میان حرفش پرید: «چرا؟ چرا مانع شدی؟»
افراز جواب داد: «زدن آنها فقط یک وقفه است. قوام را نابود کنی، یک قوام قویتر و با قوامتری میآورند سر کار. آن پیرمرد موذی را بزنی، یک رییس موذیتر میآید سر کار. من از آنها خواستم که با طرز تفکر سیاهدستان جلو برویم. فکر میکنی آن کارگاه باروتسازی شخصی ما برای چیست؟»
جهانگیر گفت: «فکر میکنم برای منافع مادی است.»
افراز گفت: «آن هم یک بخش از قضیه است. نقشه سیاهدستان نامردی است. آنها برای رسیدن به اهداف خود یک خان را تا دندان مسلح میکردند و خان دیگر را از باروت محروم میکردند. این با روحیه ما شرکاء سازگاری نداشت. مثل این است که به یک نفر شمشیر بدهی و به مبارز دیگر یک چوبدستی! ما داریم نقشهی آنها را خراب میکنیم و به هر وسیله که شده، باروت را به آن جایی که تحریم شده است میرسانیم.»
جهانگیر پرسید: «تو گفتی کار را خراب نکنم. منظورت چی بود؟»
افراز جواب داد: «امروز وقتی من و ارباب و مترجم از میز فاصله گرفتیم، ارباب به من گفت باید هرچه زودتر به هر قیمتی تو را استخدام کنم. او پیشنهاد داد اگر مایل باشی، مترجم خاص او باشی و به استانهای این مملکت سفر کنی و گزارش بدهی. آنها پیشنهادِ کردند که تو را خان گراش کنند. هرچه که بخواهی آنها حاضرند. تو را به قدرت و مکنت میرسانند.»
جهانگیر پرسید: «تو چه گفتی؟»
افراز جواب داد: «گفتم فرصت بدهید. ما تازه بعد از بیست و شش سال همدیگر را پیدا کردهایم. من تو را میشناسم. تو زیر بار خدا هم نمیروی! ولی نشان بده که مایل هستی.»
جهانگیر در حالی که میخندید گفت: «باشد، باشد. ولی به یک شرط: اجازه بده من فردا به گراش بروم.»
افراز گفت: «اجازه من هم دست شماست. ولی اگر تنهایی برگردم، جواب لیلی و پودنه را چه بدهم؟ آنها انتظارت را میکشند. یک عمر از هم جدا بودید.»
جهانگیر گفت: «بهشان بگو زود برمیگردم. من هم مسوولیتی دارم. بیخبر زدم بیرون. فکر گارگاه باروتسازی در گراش هم بد جوری ذهنم را مشغول کرده است.»
آن دو به سرعت تاختند تا به باغ افراز در حومه شیراز رسیدند. بعد از مدتی استراحت، جهانگیر که قصد داشت سحرگاه عازم گراش شود خوابید. ولی افراز علی بابا باغبان را صدا زد تا صندوقچهای را که گوشهی باغ مدفون شده بود، از زیر خاک بیرون بیاورد. او چند کاغذ لولهشده را از صندوقچه بیرون آورد.
سحرگاه قبل از حرکت جهانگیر، افراز چند ورق کاغذ را به جهانگیر داد و گفت: «جهانگیر، این کاغذ یک وکالتنامه است. اگر اتفاقی برای من افتاد، تو وکیل و وصی من خواهی بود. تمام املاک من شامل خانهام در شیراز و این باغ و زمینهای کشاورزی و باغ بزرگ در نزدیکی سپیدان و دیگر داراییهای من که در اینجا قید شده، بفروش و خواهران و خواهرزادههایمان را به گراش منتقل کن. در این چند ورق کاغذ هم دستور تهیه باروت و چگونگی ساختن آون بزرگ، کوبه و اهرمهایی که لازم است نوشته شده است. دو ماده از سه ماده تشکیلدهندهی باروت در منطقه خودمان فراوان یافت میشود: زغال و گل شور. فقط میماند گوگرد که من برایت ارسال میکنم.»
جهانگیر کاغذها را برداشت و راه جنوب را در پیش گرفت.
📘 پایان فصل ششم
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎞 فیلم سرقت و دستگیری باند سارقین خودرو جنوب فارس
▫️با متلاشی شدن یک باند سرقت خودرو در جنوب فارس توسط پلیس، دو پژو پارس مسروقه از فداغ و اوز از سارقین کشف شد.
▫️به گزارش هفتبرکه انتشار ویدیو سرقت خودرو از یکی از محلات اوز بازتاب زیادی در فضای مجازی داد.
🔻 حسین محمدی، فرمانده انتظامی شهرستان اوز ۲۱ خردادماه خبر داد:
💬 در تاریخ ۱۶ خردادماه سال جاری به دنبال سرقت یک دستگاه سواری پژو ۴۰۵ در یکی از محلههای اوز و انتشار فیلم آن در فضای مجازی، بررسی موضوع جهت شناسایی و دستگیری سارق یا سارقان در دستور کار پلیس قرار گرفت.
💬 ماموران در بررسیهای اولیه مطلع شدند که سارقان از غفلت راننده خانم به دلیل روشن و بدون سرنشین گذاشتن خودرو پژو ۴۰۵ جلو در منزلش سوءاستفاده کردند و خودرو را به سرقت برده و متواری میشوند.
💬 ماموران پلیس بلافاصله تحقیقات خود را آغاز و مطلع شدند که سارقان ۳ نفر و اعضای یک باند هستند که پس از سرقت به شهرستان لامرد از توابع استان فارس متواری شدهاند.
💬 ماموران پس از اخذ نیابت قضایی به شهرستان لامرد اعزام و ضمن شناسایی مخفیگاه سارقان، موفق شدند سارق ۲۵ ساله و یک سواری پژو پارس اوراق شده دارای سابقه سرقت از شهرستان گراش [دهستان فداغ] را دستگیر و کشف کنند.
🚗 در ادامه پیگیریهای ماموران پلیس، همدستان سارق عرصه را بر خود تنگ دیده و سواری مسروقه را در شهرستان بستک از توابع هرمزگان رها و متواری میشوند.
⏰ در فداغ این باند، خودرویی را در ساعتهای بامداد از داخل منزل خارج و به سرقت برده بودند.
🔻سرهنگ کرامت کریمی، فرمانده انتظامی گراش در گفتوگو با هفت برکه
💬حدود پانزده روز پیش سرقت خودروی پژو پارس در فداغ به ما اعلام شد و حدود یک هفته پیش خودروی دیگری در شهرستان اوز به سرقت رفت که با تحقیقات همکاران ما در شهرستان اوز یکی از سارقین شناسایی و در مخفیگاه خود در لامرد دستگیر شد.
❌سرقتی دیگری که در فضای مجازی گراش بازتاب داشت سرقت لاستیکهای خودروی سمند یکی از همشهریان ساکن در مسکن مهر بود. بیستم خرداد ماه، خودرو او جلوی منزلش پارک بود، صبح روز بعد زمانی که او به سوی خودرو خود میرود با این صحنه روبه رو میشود که دو رینگ و لاستیک خودرویش که به سمت دیوار قرار داشت، توسط سارقین به سرقت رفته است.
⚠️ فرمانده انتظامی گراش در توصیهای به شهروندان گفت:
▫️مردم هوشیار باشند و احتیاط کنند، ماشین روشن را حتی برای لحظهای رها نکنند و سوییچ خودرو را در خودرو جا نگذارند. از قفل فرمان استفاده کنند، از قفل بودن خودرو اطمینان حاصل کنند و از تجهیزات ایمنی مانند دزدگیر استفاده کنند.
☎️ در صورت این که سرقتی اتفاق افتاد به محض مطلع شدن بدون این که به وسایل دست بزنند به پلیس اطلاع دهند تا کار انگشتنگاری و بررسی جزییات سرقت به خوبی انجام شود.
🔻 #فیلم این سرقت و دستگیری سارقین را در هفتبرکه ببینید:
https://7berkeh.ir/archives/147640
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh