🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
☑️ هفتبرکه: حسن تقیزاده در «افسانهی همایوندژ»، از تکههایی از واقعیات تاریخی که در دست است استفاده کرده و با تخیل خودش، آن را به شکل یک «افسانه» یا «داستان تاریخی» پرورده است. این داستان بلند به صورت «پاورقی» در هفتبرکه منتشر خواهد شد. پاورقی فرمی است که در روزنامههای قدیم مرسوم بود و داستانی به صورت هر روزه در یک ستون ثابت برای خوانندگان منتشر میشد.
📖 فصل اول: کاروان غربتیها
🔖 قسمت ۳
عباس گفت: خان، خیلی ببخشید، روم به دیوار، روم به دیوار. میرزا گفت هیچ وقت بار را نمیبرند نزدیک خر. خر را میآورند پهلوی بار.
خان ناگهان قهقههای سر داد و گفت: «ای میرزای پدر سوخته! خدا لعنت کند هر چی میر و میرزاست! پیرمرد از دستوپا شده، ولی از نیش و کنایه زدن نه. میدانی عباس، این میرزا نه تنها مشاورِ امین و معتمدِ مرحومِ پدرم بود، بلکه یک دوست واقعی برای پدرم بود. مرحوم پدرم هم برای میرزا احترام زیادی قایل بود. هر جا که میرفت، چه در موقع سفر و چه در فصول شکار، محال بود که میرزا را با خودش نبرد. برای کوتاه شدن راه، با هم مشاعره میکردند و توی مجالس خصوصی، لُغُز میگفتند و با نیش و طعنه از پس همدیگر بر می-آمدند. خب، من هم پسر همان پدرم. جوابش را توی آستین دارم. خر از بار بردن میافتد، ولی از گوزیدن نه!»
- بارک الله جناب خان! الساعه میروم و جواب خان را میرسانم.
- نه، لازم نیست. میرزا نزدیکِ نود سالش است. بیادبی حساب میشود. فقط یک جمله بگو. بگو خر بعد از نماز عشا به نزد بار خواهد آمد. فقط همین را بگو، نه یک حرف بیشتر و نه کمتر. به سیاهکَلی هم بگو که سه چهار کیلو شکرپنیر و خرمای نم و انجیر و نخود و کشمش تهیه کند. ازش بگیر و ببر برای میرزا.
- الساعه، الساعه. چشم.
بعد از رفتن عباس، خان که انگار از خواب غفلت بیدار شده بود، به مرور کارهای گذشتهی خود و به اشتباهها و کمکاریهایی که طی چند سال زمامتش مرتکب شده بود پرداخت. به این نتیجه رسید که زودتر از اینها به یک مشاور کارکشته و دانا نیاز داشته است.
ولی صدای صفرِ علی صفر رشتهی افکارش را پاره کرد. صفر او را بلند صدا میزد. محمدخان که در کشیدن قلیان افراط کرده بود و یارای رفتن به منظر دیدهبانی را نداشت، صفر را به حضور طلبید. صفر آن چه دیده بود به خان گفت. خلاصهی گزارشش این بود که این کاروان ظاهرا قصد آمدن به گراش را در سر نداشته و وارد حیطه گراش نشده است، بلکه فعلاً قصد رفتن از راهِ پشتِ کلات به لار را دارد. آنها در انتهای گردنه تنگ مسجد که مشرف به گراش است، قصد اردو زدن دارند.
خبر اردو زدن سواران غریبه در دور و نزدیکیِ گراش بر نگرانی خان افزود. محمدخان صفر را مامور کرد که هر چه سریعتر از کلات بالا برود و خود را به جهانگیر، سردستهی تفنگچیهای خان که در قلعه اولی مستقر بود، برساند و به او بگوید که سریع با پنج سوار دیگر، جلوِ درِ خانه خان حاضر شوند. خان به سیاهکَلی هم دستور داد تا به خانهی مادر و خواهران و برادران خان برود و به آنان بگوید که آمادهی رفتن به قلعه باشند.
در کوچههای پر پیچ و خم که با شیبی تند از پاقلعه شروع و به خانهی طالبخانی منتهی میشد، کودکانِ خردسالِ سوار بر گُرد که در دنیای کودکانهی خود، مثل سوارکارانی ماهر با هم مسابقه میدادند، صدای نعل اسبهای تفنگچیهای خان را شنیدند. به محض شنیدن این صدا، کودکان اسبهای چوبی خود را رها کردند و به طرف سوارکارانی که به طرف خانهی طالبخانی میرفتند، دویدند. دختربچهها و بعضی از مادرانشان نیز از لای دروازههای چوبی سَرَک میکشیدند. خان نیز بیصبرانه منتظر رسیدن سواران بود.
هنگام غروب شده بود. خورشید آرامآرام در بلندیهای کوه نو که اسم دیگرش کوه سیاه بود، از نظرها پنهان میشد. هیاهویی در محلهی طالبخانی و کوچههای اطرافش که قوم و خویشان درجه یک محمدخان در آنها سکونت داشتند بر پا شده بود. مادرها و کنیزان در کوچهپسکوچهها به دنبال بچههای قد و نیمقدشان که مشغول بازی بودند، میگشتند. به همدیگر میگفتند که خان دستور داده است که اول افراد مسن و کودکان و نوجوانان را به قلعه ببرند.
#پاورقی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
38.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 شلواهای رضوان خنجی با آوای مراد یوسفی
▫️شروه یا شلوا با فرهنگ ما آمیخته شده است و میتوان آن را آشناترین نوای موسیقی در جنوب ایران دانست. در شلوا غم، غربت و عشق با هم آمیخته میشود.
📻 رادیو اچمستان که در خنج فعالیت دارد در ادامه ثبت آثار فرهنگی و ادبی به سراغ مراد یوسفی از شلواخوانان گراش رفته و ۳ شلوای رضوان خنجی را با صدای گرم او ضبط و منتشر کرده است.
#شلوا #موسیقی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل اول: کاروان غربتیها
🔖 قسمت ۴
مادرها و کنیزان در کوچهپسکوچهها به دنبال بچههای قد و نیمقدشان که مشغول بازی بودند، میگشتند. به همدیگر میگفتند که خان دستور داده است که اول افراد مسن و کودکان و نوجوانان را به قلعه ببرند.
دیری نپایید که این هیاهو گسترش یافت. در هر کوچهای صدای پچپچ، زمزمه، فریاد و دعا شنیده میشد. هر مادری نگران فرزند بازیگوش خود بود. این هیاهو برای اهالی گراش ناآشنا نبود. مردها و زنان گراشی یکی دو بار این حرکتها را دیده بودند. پیرمردها و پیرزنها نیز بارها و بارها داستان حملهی یک خان بر خان دیگر را برای فرزندان خود گفته بودند.
جهانگیر به خانهی خان رسیده بود و خان توصیههای لازم را به جهانگیر گوشزد میکرد. خان به جهانگیر دستور داد تا هر پنج دروازهی گراش را کمی زودتر ببندد و جلو هر دروازه، یک تفنگچی بگمارد و به جز ساکنین گراش، به هیچ غریبهای اجازهی ورود به آبادی ندهد.
مدتی از غروب آفتاب گذشته بود و تاریکی شب بر آبادی سایه افکنده بود. هیاهوی غروب و اضطراب محمدخان فرو نشسته بود. خان که بچهها و سالخوردگانِ اطراف خود را به همایوندژِ تسخیرناپذیر فرستاده بود، احساس آرامش بیشتری میکرد. مردان از سر کار به خانههای خودشان برگشته بودند و اهالی خانهها احساس امنیت میکردند. صدای پای اسب جهانگیر که دائم به دروازههای آبادی سر میزد، بر این احساس آرامش و امنیت میافزود.
چندی بعد، اهالی محلهای که خانهی میرزا مَعدَلی در آن واقع شده بود، صدای حرکت آرامِ سه اسب را شنیدند. خان و دو سوار دیگر به خانهی میرزا معدلی رسیدند. خان به سواران همراهش دستور داد تا جلو در منتظر بمانند و خودش «یا الله»گویان وارد خانه شد.
- سلام علیکم حاجی میرزا.
- سلام پسر جان.
میرزا خندید و به سرفه افتاد. بعد ادامه داد: «بیا جلو ببینمت. چند سال است که ندیدمت. ماشاء الله بزرگ شدی!»
محمدخان نزدیک میرزا معدلی نشست و گفت: «خوشحالم که میخندی.»
- میخندم، چون من بُردم. آخر یادم میآید که خیلی وقتها پیش، با خدابیامرزی شاجان، توی همین پَندَری شرط بسته بودیم. من بهش گفتم: عاقبت یک روز میآید که محمدخان از این در وارد خانهی من میشود. شاجان گفت نه، نمیآید. حیفِ شاجان که به رحمت خدا رفت.
- خدا رحمتش کند. یادم است بچه که بودم، با اسد و علیاکبر همبازی بودیم. خدابیامرزی حاجی شاجان دَرِ کَت را باز میکرد و شکرپنیر و زِهگِرِه به ما بچهها میداد. خدا رحمتش کند.
- چی شده یادِ ما کردی؟ فکر میکنم یک جای کارت اشکال دارد.
- بله حاجی میرزا، مشکلاتی هست. آمدم با شما مشورت کنم.
- توی این نود سال سنی که من از خدا گرفتم، خانِ بیمشکل ندیدم! حالا بگو ببینم خان، مشکلت چی هست؟
- والله، چی بگویم میرزا. خانِ لار که ناسلامتی قوم و خویش ماست، با من سرسنگین شده است. کلانترِ اِوَز و فیشور برای من گربه میرقصانند. مزرعهام را آتش زدند. تفنگچیِ من را از پشت زدند. حالا هم چند سوار غُربتی، اول گراش اردو زدهاند. این یکی قوز بالاقوز شده. نمیدانم قصدشان چیست. از طرفی دیگر، نمیتوانم بیگدار به آب بزنم.
- هر آنکس که غافل چَرَد، غافل خورَد تیر. پسرِ خان، بزرگ شدی اما هنوز عاقل نشدی! دورادور خبرت را میگرفتم. به جای این که چهارچشمی مواظب باشی، پای منقل و سفرهی عرق مینشینی و با شکار و عیشونوش، وقت خودت را تلف میکنی.
- خام بودم. جوانی کردم. جاهلی کردم. و از سر بد شانسی، یکی مثل شما را هم نداشتم که باتجربه و درستکار باشد و کارها را برایم راست و ریست کند. برای همین آمدم اینجا تا با شما مشورت کنم که اولاً چه کسی را به کار بگیرم و دوم اینکه با این غربتیها چکار کنم. نمیدانم بهشان حمله کنم یا اینکه صبر کنم.
- این غربتیها، کی هستند؟ چند نفرند؟
- سرحدیاند. شانزده نفر مسلح، دو تا بچه و دو سه تا پیرزن و پیرمرد.
- بهتر است صبر کنی....
#پاورقی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎯 گردهمایی هیأتهای ورزشی شهرستان گراش
⚽️🏓🏐به مناسبت روز تربیتبدنی🥋🐎🏃🏽
🛎 همراه با اجرای ورزش زورخانهای و پهلوانی
📅چهارشنبه ۲۶ مهرماه ساعت ۲۰
📍گراش | زورخانه مولا علی(ع)
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🚧بهسازی سایت هفتبرکه
📌۱۲ سال پس از شروع به کار سایت گریشنا، قالب این پایگاه خبری تغییر میکند و در طی انجام این تغییرات دسترسی به برخی مطالب و بخشهای سایت ممکن نیست.
🔜 همچنین برخی اخبار و گزارشها که لازم است حتما در سایت هفتبرکه منتشر شود با تاخیر در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
📱 از همراهی شما در طی این سالها سپاسگزاریم. در روزهای آینده همچون این سالها میتوانید خبرهای گراش را در دو نشانی هفتبرکه و گریشنا دنبال کنید
🔴 7berkeh.ir
🔴 Gerishna.com
▫️موسسه فرهنگی هنری هفتبرکه گراش▫️
▪️☀️▪️
🔻در شبکههای اجتماعی هفتبرکه، خبرهای گراش را دنبال کنید:
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ youtube.com/@7berkeh104
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
😋 آمهی، غذای مهوهخورهای حرفهای
#خردنی
✍🏻 مریم مالدار
♨️ با سرد شدن هوا، خوردن مهوه و نان گُرشی همراه با مسکه بین جنوبیها طرفدار بیشتری پیدا خواهد کرد. از این رو برای تکراری نشدن منوی «نو مهوه»، آمهی یا آومهی یکی از گزینههاست.
▫️باید خاطرنشان کرد آمهی به خاطر مواد تشکیلدهندهاش، دوستداران مهوه را به دو بخش تقسیم میکند. آنهایی که آمهی میخورند و آنهایی که ترجیح میدهند همان نان و مهوه معمولی را برای قانع کردن معده در شبهای دراز پاییز و زمستان سرو کنند.
🐟 برای درست کردن آمهی کافیست هنگام صاف کردن مهوه درست قبل از آنکه خندل (خردل) را به آب ماهی اضافه کنند، اندازه یک کدح «قدح مهیاوه» «کمتر یا بیشترش به طرفدارانش بستگی دارد» آب ماهی را درون کده بریزید.
▫️اقلام مورد نیاز برای تکمیل؛ پیاز خام خلالی شده، مقداری آویشن، لیمو عمانی و یا برای طعم بهتر کمی ادویه و فلفل سیاه کافیست این مواد را به آب ماهی اضافه کنید و اجازه دهید یک روز بماند تا به عبارتی دم بیاورد.
😏 خودتان تصور کنید مزهی پیاز با آب ماهی چه معجونی خواهد شد.
▫️این معجون میشود یکی از گزینههای صبحانه یا شام است که با نان خورده میشود.
▫️یک توضیح را هم اینجا اضافه کنم؛ تا وقتی که پیازها را هر بار درون کدح میریزید، آمهی هیچگاه تمام نمیشود و بر خلاف آبگوشت یک معجون پربرکت به شمار میآید.
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139608
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🔥 لولهکشی گاز، نصب تهویه، اجرای بیرونرفت و دیگر خدمات گازکشی
💲نرخنامه دستمزد لولهکشی گاز خانگی و تجاری
▫️این نرخها ابتدا از سوی اصناف فعال به اتحادیه مربوطه پیشنهاد میشود و پس از بررسی و راستیآزمایی در مجمع عمومی اتاق اصناف مصوب میشود. این نرخنامه با تایید نهایی کمیسیون نظارت اصناف به صورت عمومی منتشر میشود.
📌 كليه افراد و واحدهای صنفی ملزم به نصب نرخ نامه خدمات يا درج بر روی كالا و رعايت نرخ های تعيين شده هستند.
▫️همشهریان در صورت مشاهده تخلف میتوانند موارد را به واحد بازرسی اتاق اصناف گراش گزارش کنند.
☎️ 124
☎️ ۰۷۱۵۲۴۵۱۸۸۸
#اصناف #نرخنامه
🔻 در هفتبرکه نرخنامههای منتشر شده را ببینید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/136980
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🌎 لرزیدن گراش همزمان با چهار زلزله ۵ ریشتری در فین هرمزگان
⚠️ به گزارش هفتبرکه بعد از سه زمینلرزه در صبح سهشنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲، امشب نیز یک بار دیگر ساعت ۱۹:۵۶ زمینلرزه هرمزگان در گراش و جنوب فارس احساس شد.
▫️این زمینلرزهها در فاصله ۱۹۵ کیلومتر گراش و در شمال بندرعباس و شهرستان فین، نزدیکی کوه گنو رخ داده است.
▫️مرکز لرزهنگاری دانشگاه تهران زمینلرزه امشب را ۵.۵ ریشتر و مرکز لرزهنگاری آمریکان ۵.۴ ریشتر ثبت کردهاند.
🔻زمینلرزههای ۲۵ مهرماه در فین هرمزگان:
ساعت ۱۹:۵۶ به بزرگی ۵.۵ ریشتر
ساعت ۱۱:۵۲ به بزرگی ۵.۳ ریشتر
ساعت ۰۸:۴۰ به بزرگی ۵.۶ ریشتر
ساعت ۰۸:۲۹ به بزرگی ۵.۴ ریشتر
📌 تاکنون خسارتی از این #زلزله گزارش نشده است:
https://maps.google.com/maps?q=27.61+56.15&ll=27.61+56.15
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
⚫️ اعلام عزای عمومی در سراسر ایران
▪️دولت جمهوری اسلامی در بیانیهای ضمن محکومکردن اقدام جنایتکارانۀ رژیم صهیونیستی در قتل عام بیمارستان المعمدانی غزه، چهارشنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ را در سراسر کشور عزای عمومی اعلام کرد.
✖️رییسجمهور نیز در صفحه اجتماعی ایکس نوشت: شعله آتش بمبهای آمریکایی -اسرائیلی که امشب در بیمارستان المعمدانی غزه بر سر مجروحان مظلوم فلسطینی ریخته شد، بهزودی صهیونیستها را خواهد بلعید.
🟥 سخنگوی وزارت بهداشت تشکیلات خودگردان فلسطین خبر داد که در بمباران بیمارستان المعمدانی بیش از ۵۰۰ نفر به شهادت رسیدند. برخی منابع فلسطینی تعداد شهدا را تا هزار نفر تخمین زدهاند که همه آنها غیر نظامی هستند.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل اول: کاروان غربتیها
🔖 قسمت ۵
- این غربتیها، کی هستند؟ چند نفرند؟
- سرحدیاند. شانزده نفر مسلح، دو تا بچه و دو سه تا پیرزن و پیرمرد.
- بهتر است صبر کنی. شاید فراری باشند یا که میخواهند به دریا برسند. اگر قصد حمله داشتند، در تیررسِ شما اردو نمیزدند. بهتر است که فعلاً مواظبشان باشی و بهانه بهشان ندهی. آدمهایت را بفرست تحقیق کنند تا حساب دستت بیاید که آنها از چه آبادیها و شهرهایی رد شدهاند و چه ماجراهایی داشتهاند. نمیشود که کاروانِ به این بزرگی در جاهای دیگری اردو نزده باشد.
محمدخان پای صحبت میرزا معدلی نشسته بود و با دقت به حرفهای او گوش میداد و با هر پند و اندرزی که میشنید، گوشهای از زوایای تاریک ذهنش روشن میشد. خان دلیلِ دشمنی و سرسنگینیِ خانِ لار و کلانترهای اطراف را از میرزا پرسید.
میرزا خندید و گفت: «قلعه، پسرِ خان. قلعهی کلات گراش. همایوندژ. قلعهی مارپیچِ اژدهاپیکرِ لار در مقابل این قلعه هیچ نیست. نقل است نام همایوندژ در شاهنامه فردوسی آمده است، همراه با قلعهی اژدهاپیکر لار. قلعه لار ارتفاع ندارد و بلندی و کوههای اطراف آن، مُشرف بر قلعه است. ولی قلعه گراش برعکس، در بلندی قرار دارد و بر تمامی مناطق پهندشتِ دورتادورِ گراش دیدِ مستقیم دارد. دشمن از فاصلهی چند فرسخی قابل دید است و مورد هدفِ تیرِ ساکنان این قلعه قرار میگیرد. نقل است که این قلعه ششصد سال قبل از هجرت رسول اکرم(ص) توسط زرتشتیان ساکن اینجا ساخته شده است و بارها و بارها محاصرهی آن بینتیجه بوده است. بارها و بارها این قلعه مورد هجوم دشمنان قرارگرفته و هر بار دشمنان ناموفق بودهاند. در کتاب نوشتهاند که هر پنج نفر در این قلعه با پانصد نفر از دشمن برابری میکند. شاید برای همین است که حاکمان و کلانتران اطراف با تو سر ناسازگاری دارند. این قلعه تسخیرناشدنی است و هر کسی که در آن پناه بگیرد از گزند دشمن در امان خواهد بود. البته که نباید از حصار گراش غافل بود. این آبادی در دامنهی کلات ساخته شده است و در بلندی قرار دارد. البته یک حصار سومی هم هست.»
محمدخان که از شنیدن حصار سوم گیج شده بود، مدتی به فکر فرو رفت و بعد لب به سخن گشود و از میرزا پرسید: «گفتی حصار سوم. ولی من به جز حصار گراش و پنج دروازه در آن و حصار قلعه همایوندژ، حصار دیگری ندیدهام.»
میرزا جواب داد: «چشمانم سویی ندارند ولی من به وضوح دیدهام و میبینم که کجاست.»
خان گیج و منگ رو به میرزا گفت: «اگر این یک شوخی نیست، خودتان بفرمایید این حصار کجاست؟»
میرزا گفت: «این حصار نامریی است. همه نمیتوانند آن را ببینند.»
خان که کاملاً گیج و منگ شده بود گفت: «این چه حصاری است که همه نمیتوانند آن را ببینند! این دیوار و حصار کجاست؟»
میرزا پاسخ داد: «همینجا. همین محلهی بِلَئلِز، محلهی ناساگ، تَبلَه کلات.»
و وقتی سردرگمیِ خان را دید، ادامه داد: «این حصار، اهالیِ گراش هستند، مردمانی که در این محلهها زندگی میکنند. پسرِ خان، اگر با اهالی گراش مهربان نباشی و به آنها ظلم کنی و خراج و مالیات زیاده از حد بگیری، این حصار فرو میپاشد. ولی اگر مهربان باشی و به آنها احترام بگذاری، این حصار را خواهی دید. ذات بشر اینطور است که اگر حاکم، ظالم باشد، مردمش با دشمن همکاری میکنند و اگر حاکمِ خوبی باشد، برای او جانفشانی میکنند. من پدرت را توصیه و مجبور میکردم که حامی مردم باشد. اگر مراسم عروسی یا ختنهسوران بود، از فقیر و غنی و چاروادار، به مراسم آنها میرفتیم. و اگر هم که عزادار بودند، به پُرسَه میرفتیم.»
محمدخان دست بر زانویش گذاشت و بعد از لختی تفکر گفت: «خستهات کردم. الآن رفع مزاحمت میکنم. شما چه کسی را به عنوان یک مشاور کاردان معرفی میکنید؟»
میرزا در جواب گفت: «چرا میر اسد را به خدمت نمیگیری؟ او در سوارکاری و تیراندازی با پنج تفنگچی برابری میکند. عاقل و زیرک هم هست. علاوه بر این، باغیرت و بافتوت است.»
#پاورقی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
👕 شستشو و اتو: لباس تیره ۲۰ هزار تومان، مانتو ۶۰ هزار تومان
💲نرخنامه خشکشویی
🔻نرخ خدمات به هزار تومان
👔 لباس یا شلوار تیره - شستشو با اتو : ۲۰
👖 لباس یا شلوار روشن - شستشو با اتو : ۲۵
🎩 خشکشویی کت و شلوار: ۱۸۰
💦 آبشویی کت و شلوار : ۶۰
🧥 مانتو با اتو : ۴۰
🧕 عبا و شال ساده: ۵۰
💠 عبا و شال طرحدار : ۶۰
⚫️ چادر مشکی : ۵۰
▫️همشهریان در صورت مشاهده تخلف میتوانند موارد را به واحد بازرسی اتاق اصناف گراش گزارش کنند.
☎️ 124
☎️ ۰۷۱۵۲۴۵۱۸۸۸
#اصناف #نرخنامه
🔻 در هفتبرکه نرخنامههای منتشر شده را ببینید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/136980
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
5️⃣ هفته پنجم مسابقات #فوتبال باشگاهی گراش - پایان مرحله اول
🏟 همه بازیها در ورزشگاه شهدا گراش برگزار میشود.
🔻 گروه A - هفته پنجم
📅 چهارشنبه ۱۴۰۲/۷/۲۶
⏰ساعت ۱۹
⚽️ پرسپولیس نوین- شاهین
⏰ساعت ۲۱
⚽️ بهاش زینل آباد - گراش جوان
📅 پنجشنبه -۱۴۰۲/۷/۲۷ - بازی اول
⏰ساعت ۱۸
⚽️ شهدا- ستاره آبی
🔻 گروه B - هفته پنجم
📅 پنجشنبه ۱۴۰۲/۷/۲۷ - بازی دوم
⏰ساعت ۲۰
⚽️استقلال - جوشن
📅 جمعه ۱۴۰۲/۷/۲۸
⏰ساعت ۱۸
⚽️ اتحاد- انقلاب
⏰ساعت ۲۰
⚽️ هلال احمر - نیولند
🔻جدول گروه A
✅ ✅ ✅ ✅ شاهین - ۱۲ امتیاز
✅ ✅ ❌ ⏸ گراش جوان و ستارهآبی - ۷ امتیاز
✅ ✅ ❌ ❌ شهدا - ۶ امتیاز
❌ ❌ ❌ ✅ پرسپولیس نوین - ۳ امتیاز
❌ ❌ ❌❌ بهاش زینلآباد - بدون امتیاز
🔻جدول ردهبندی گروه B
✅ ✅ ✅ ✅ هلالاحمر ۱۲ امتیاز
✅ ✅ ✅ ❌ جوشن - ۹ امتیاز
❌ ✅ ❌ ✅ انقلاب - ۶ امتیاز
❌ ✅ ❌ ⏸ اتحاد ، استقلال - ۴ امتیاز
❌ ❌ ❌ ❌ نیولند - بدون امتیاز
#ورزش #فوتبال
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh