eitaa logo
هفت برکه گراش - گریشنا
1.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
459 ویدیو
29 فایل
پایگاه خبری هفت برکه گراش پایگاه خبری برتر شهرستان‌های استان فارس در طرح رتبه‌بندی
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️درگذشت حاج محمدحسن کارکن ‌ ▪️مراسم تشییع و خاکسپاری 📅یکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲ 🕰ساعت ۱۵ 📍گلزار شهدا گراش ‌ ▫️مراسم ختم مردانه 🕌مسجد امام حسن عسکری(ع) 🕰به مدت ۲ شب از ساعت ۲۰ الی ۲۲ ‌ ▫️مراسم ختم زنانه 🏠منزل شخصی مرحوم واقع در خیابان تمیز، کوچه پاسگاه قدیم ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📜تقدیر از ۶ خیر گراشی در جشنواره ملی مشهد ✅از ۶ خیر نام‌آشنای گراشی در دومین جشنواره ملی تجلیل از خیرین در مشهد مقدس تجلیل شد. ➖به گزارش روابط عمومی مجمع خیرین سلامت گراش، پنجشنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۲ دومین همایش ملی تجلیل از خیرین با حضور محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی و برخی دیگر از مسولان کشوری و استانی به میزبانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در مجتمع شهدای سلامت این دانشگاه به پاس قدردانی و قدرشناسی از همکاری و همراهی صادقانه و خالصانه در جوار بارگاه امام رئوف علی ابن موسی الرضا (ع) در مشهد مقدس برگزار شد، ✔️از حاج اسداله دیانت به همراه همسرشان فاطمه جابری، دکتر سیدجواد محقق نماینده مرحوم شیخ احمد انصاری و حاج قاسمعلی وقارفرد، امجد و یعقوب سعادت، نماینده حسین سعادت در این همایش تقدیر شد. ▫️محمد منفرد، مدیرعامل مجمع خیرین سلامت شهرستان گراش نیز از مهمانان دعوت شده به این همایش بود که دقایقی را در جمع وزیر بهداشت، شهریاری، دبیر کل مجمع خیرین سلامت کشور و دیگر مسئولین کشوری به سخنرانی پرداخت. 💬محمد منفرد، مدیرعامل مجمع خیرین سلامت شهرستان گراش در دومین همایش تجلیل از خیرین سلامت گفت: «امام در سخنان خود فرموده‌اند که همه نیروها و همه قدرت‌ها در هرجا هستند محتاج به توجه حضرت امام رضا (ع) هستند، خدا را شاکریم که این توفیق نصیب ما شد که در جوار بارگاه ملکوتی و نورانی ثامن الحجج گرد هم آمدیم که هم از خیرین بزرگوار تجلیل شود و هم هماهنگی‌های لازم جهت پیشبرد و عملکرد بهتر مجامع خیرین سلامت کشور تبادل نظر صورت گیرد.» ▫️مدیرعامل مجمع خیرین سلامت گراش در ادامه افزود: «عزیزان مستحضر هستید که خیرین و نیک‌اندیشان همیشه با عمل خداپسندانه و خیرخواهانه در عرصه‌های مختلف یار و یاور دولت‌ها بوده‌اند و از هیچ تلاشی دریغ نکرده‌اند. اما من در عجبم که چرا دولت حداقل قدم‌های کوچکی نیز برنمی‌دارند و به یاری این یاران و یاوران دولت نمی‌آید، اگر می‌آمدند بدون تردید اعتماد خیرین را بیشتر جلب می‌کردند. گاها خیرین ما گله‌هایی دارند که انصافا هم به جاست، مثلا مرکز جامع سلامت سعادت در مسکن مهر گراش ۷ سال است که ساخته شده است و یا مرکز جامع سلامت ابوالفضل (ع) در خیابان بسیج دوسال است که ساخته شده است و آماده است، اما متاسفانه وزارت بهداشت در تجهیز و راه‌اندازی آن تاکنون هیچ اقدامی نکرده است. خانه بهداشت که در روستاها توسط خیرین ساخته شده است بلااستفاده است.» ▫️منفرد در پایان افزود:‌ «۳۰ سال است که خیرین داد میزنند موانعی که سرراه قرار دارد مثل عوارض شهرداری، حق انشعاب آب و برق، گاز، مشکلات زمین، عوارض گمرکی، اخذ مالیات و گیرکردن در پیچ و خم اداری، اما متاسفانه دولت قدمی در این راه برنداشته است. لذا از مسئولین محترم، دولتمردان انتظار می‌رود که موانع سرراه خیرین را مرتفع کنند که این موجب افزایش مشارکت در امور خیرخواهانه خواهد شد.» 🔻 گزارش کامل در هفت‌برکه: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139805 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🪔 ۳: راغبو و پرواسه، جان‌پناه‌های سنتی بام‌ها ✍️ فرشته صدیقی 🏠 معماری خانه‌های قدیمی سبک و سیاق جذابی داشته است که البته باگ‌های امنیتی نیز کم نبوده است. پشت بام‌ منازل در گذشته برای ایمنی «پَرواسَه» و «راغبو» داشته‌اند. 📌 پرواسه دیواری حایل به سمت کوچه بوده به بلندای ۱۵۰ سانتی‌متر. اما راغبو که احتمالا تغییریافته‌ی ترکیب «رُخ‌بام» باشد، دیواری کوتاه با ارتفاعی حدود ۷۰ تا ۷۵ سانتی‌متر به سمت حیاط است که هم کاربرد حفاظت و هم زیبایی دادن به نمای خانه را داشته است. ▫️ راغبو را امروزه جان‌پناه یا هندریل می‌خوانند و ارتفاع استانداردش حدود ۱۲۰ سانتی‌متر است. می‌گویند که راغبو برای اولین بار در معماری یونان باستان مورد استفاده قرار گرفت و اندک‌اندک در سایر نقاط دنیا نیز رایج شد. راغبو در گذشته از جنس خود دیوار بود اما اکنون از مواد مختلفی در اجرای آن استفاده می‌شود، از جمله: شیشه، نرده‌های سنگی، چوبی، استیل و تلفیقی. اکنون دیگر پشت بام نقش پررنگی در منازل ما ندارد، اما در طی زمان، نقایص امنیتی آن برطرف شده و جنبه‌ی زیبایی و تاثیرش بر نمای ساختمان نیز مورد توجه ویژه‌ای قرار دارد. ▫️ راغبوهای قدیم از استاندارد‌های ایمنی دور بوده، تا جایی که بارها اشخاص و علی‌الخصوص کودکان را دچار حوادثی خطرناک می‌نموده است. قدیم‌ترها، فصلی که هوا رو به گرمی می‌رفت، محل خوابِ اکثر خانواده‌ها از اتاق‌ به حیاط یا پشت بام تغییر می‌یافت. دمادم غروب آفتاب و یا همان اوایل شب، فرزندانِ خانه رختخواب‌ها را در جاهای مد نظر می‌گستراندند تا برای موقع خواب، خنک شوند. صبح هم آنها را برمی‌چیدند. 🏃‍♀️ حدود ۵۰ سال پیش، یکی از دختربچه‌های فامیل ما در حین انجام همین فعل خطیر، چند رختخواب را تا می‌زند و بر لبه‌ی راغبو می‌گذارد. اما از بدِ حادثه، در پی غلبه‌ی سنگینی آنها بر وزن نحیفش، در همان حالت از پشت بام به میان حیاط سقوط می‌کند، ولی در کمال ناباوری شاهدان حادثه، آناً از جا برمی‌خیزد و به دنبال بازی روزانه‌اش می‌رود! به لطف خدا همان رختخواب‌ها مانند تشک نجات عمل کرده و مانع پوستر شدن دخترک بینوا شده بود! 🔻 یادداشت در هفت‌برکه: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139909 ▪️🪔▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و‌ نیکی 📸 اکبر حاجیان ▪️🫓🥬🌶🍋▪️ 🔻همراه با هفت‌برکه در شبکه‌های اجتماعی ‌ ‌ ‌ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ T.me/HaftBerkeh ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ youtube.com/@7berkeh104 ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ twitter.com/7berkeh ✔️ Sapp.ir/7berkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh ✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل دوم: رویای ناخدا 🔖 قسمت ۱۷ دقایقی چند بین میزبان و مهمان، کلام مرسوم و تعارفات اولیه رد و بدل شد. هر دو طرف، نگاه‌های عمیقشان به چهره و اندام یکدیگر بود و طرف مقابل خود را مَحک می‌زد و شناسایی می‌کرد. محمدخان خونسردی خودش را حفظ کرده بود، چون قبلاً اسد اطلاعاتی را که در مورد دهباشی از محرفیع گلاری کسب کرده بود در اختیارش گذاشته بود. خود نایب اسد هم چشمانش را بین مهمان‌ها می‌چرخاند، از الله‌قلی که مردی فربه بود، به خسرو که مردی میانسال بود با سبیل‌های آویخته. ولی دزدکانه به دَهباشی علیرضا خیره مانده بود که مردی جوان، بلند قد، ورزیده، با پیشانی فراخ و دهانی گشاد با دندان‌هایی ردیف و سفید بود. نایب خان دریافت که لب‌های دهباشی در هر زمان که شروع به سخن گفتن می‌کند، حالت خندیدن و مهربانی را به بیننده القا می‌کند. نایب اسد به مواردی دیگر هم پی برد، از جمله اینکه، دَهباشی صدای دو رگه‌ای داشت که صحبت‌های او را دلنشین‌تر می‌کرد. از سوی دیگر، مهمانان نیز محمدخان را فردی ساکت و کم‌حرف و نظاره‌گر دیدند و نایب اسد را مردی زیرک و باتجربه و رُک‌گو، با نگاهی نافذ متصور شدند. نایب اسد شروع به صحبت کرد و گفت: «محمدرفیع گلاری، راه‌بلد شما که مرد نازنینی است، به من گفت که شما مردان جنگی و کارآزموده و سرد و گرم روزگار چشیده‌ای هستید. بنابراین لطفاً به ما حق بدهید که با چشمِ بسته به اینجا دعوتتان کردیم. این رسم روزگار است و منظور ما از انجام این کار، خدای ناکرده، توهین به شما نبوده است.» دهباشی بلافاصله جواب داد: «کار شما درست است. اگر شما هم به قلعه‌ی ما می‌آمدید، چون شناخت قبلی از شما نداشتیم، مطمئن باشید که به خاطر رعایت مسایل امنیتی، ما هم همین کار را می‌کردیم. جناب نایب، لطف کنید و آقا پنجعلی را صدا بزنید تا هدیه‌ی ناقابلی را که برای جناب خان و حضرتعالی به پیش‌کشی آورده‌ایم، تقدیمتان داریم.» در میانه‌ی کلام دهباشی، سیاه‌کُلی با سینیِ تُنگ کلی شربت طارونه و مقداری تنقلات و شیرینی وارد شد و آن را جلو مهمانان گذاشت. نایب اسد گفت: «سیاه‌کلی، برو پنجعلی را صدا کن تا امانتیِ آقای دهباشی را بیاورد.» دقایقی بعد، پنجعلی دو هدیه‌ی کوچک را که در دستارِ گلدوزی‌شده پیچیده شده بود، به نزد نایب اسد آورد. نایب اسد چشم‌غرّه‌ای به پنجعلی انداخت که یعنی این را بده به مهمانان گرامی، مال آنهاست. دهباشی ابتدا بسته‌ی کوچک را باز کرد و خنجری با دسته طلای مرصع به یاقوت و عقیق و زمرد را باز کرد. تیغه‌ی خنجر را مقابل بدن خود قرار داد و با همان دستمال، روی دو دست خود گذاشت و به طرف خان رفت و گفت: «جناب محمدخان، پدربزرگ من صَدباشیِ لشکر نادرشاه افشار بوده است و این یک غنیمت جنگی از کشور هند است.» محمدخان خنجر را گرفت و تشکر کرد و غرق تماشای جواهراتی شد که استادانه در دسته‌ی آن تعبیه شده بود. دهباشی دوباره برگشت و دستار بزرگ‌تر را باز کرد و باز هم نوک شمشیر را رو به خود قرار داد و به نزد نایب اسد رفت تا شمشیر کج هندی را به وی تقدیم کند. دهباشی گفت: «این هم یک غنیمت جنگی، ره‌آورد لشکرکشی به هندوستان است.» نایب اسد شمشیر کج هندی را از دهباشی گرفت و با انگشتانش لبه‌ی تیز شمشیر پولادی و خوش‌دست را لمس کرد و متوجه یک سنگ عقیق قرمزرنگ در ته دسته‌ی شمشیر شد. لبخندی که ناخودآگاه بر لب‌های اسد نقش بست، دهباشی و همراهانش را خوشحال نمود. نایب اسد گفت: «عجب شمشیر خوش‌دستی است! این هدیه‌ی گران‌بهایی است.» و چندین بار تشکر کرد. برای مدتی، صحبت‌های عادی بین آنها رد و بدل شد، از آب‌وهوا و بارش تا زراعت در منطقه. سپس نایب اسد رشته‌ی کلام را به دست گرفت و خطاب به دهباشی گفت: «خُب، شما تقاضای دیدار با خان گراش داشتید. خان هم عنایت فرمودند و تقاضای شما را پذیرفتند. آیا به قصد خاصی تشریف آورده‌اید؟ مطلبی هست؟ تقاضایی؟» ... 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📌این هفته باز هم از باران خبری نیست ‌ 📌طبق انتشار پیش‌بینی هواشناسی استان فارس این هفته باز هم گراش سهمی از باران ندارد و برای مناطق شمالی و مرکزی استان فارس هشدار سطح زرد داده است. ‌ ‌🔻هواشناسی گراش در این هفته ‌ 📅دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ☁️قسمتی ابری همراه با افزایش ابر و وزش باد ‌ 📅سه‌شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ☁️قسمتی ابری همراه با افزایش ابر و باد ‌ 📅چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ☁️قسمتی ابری همراه با افزایش باد ‌ 📅پنج‌شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ☁️کمی ابری همراه با وزش باد ‌ ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
☢️ سونوگرافی بارداری در بیمارستان: هر روز ۲ نفر 🏥 به گزارش گراش، دانشگاه علوم پزشکی گراش اعلام کرد: «سونوگرافی معمول دوران بارداری» ، هر روز، به غیر از روزهای تعطیل، برای ماداران باردار ساکن شهرستان گراش (برای ۲ نفر) ، به صورت خارج از نوبت، در بیمارستان گراش انجام می‌شود. ▫️سونوگرافی معمول دوران بارداری در هفته‌های ۱۶ تا ۱۸ و همچنین هفته‌های ۳۱ تا ۳۴ بارداری انجام می‌شود. ▫️مادران باردار گراشی می‌توانند با در دست داشتن معرفی نامه از پایگاه‌های سلامت و درمانگاه‌ها از ساعت ۸:۳۰ تا ساعت ۹:۳۰ صبح به بیمارستان گراش مراجعه نمایند. اولویت با افرادی است که همان روز مراجعه کرده باشند. ‌ ‌❌ سونوگرافی‌های آنومالی، غربالگری ناهنجاری و…. شامل سونوگرافی خارج از نوبت نمی‌شود. ‌ ‌▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp: bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📌هفت‌برکه: گراشی‌ها ۲۲۰ میلیون تومان کمک‌های مردمی به یاری‌رسانی برای مردم غزه اهدا کردند. ‌‌ 👨🏻‍💼‌نادر افشار رییس کمیته امداد امام خمینی (ره) گراش در گزارش به هفت‌برکه گفت: «براساس آمار اولیه، ۲۲۰ میلیون تومان کمک نقدی در گراش جمع‌آوری شده است که مرکز نیکوکاری حضرت ولیعصر (عج) گراش ۱۵۰ میلیون تومان و مابقی از ستاد برگزاری نماز جمعه، مساجد و اصناف بوده است.» ‌ ‌▫️همچنین افشار افزود در راستای جذب و جمع‌آوری کمک‌های مردمی به غزه، این نهاد با همکاری مراکز نیکوکاری اقدام به جمع آوری کمک‌های مردمی می‌کند. ‌ 💰طریقه‌ی مشارکت در کمک‌رسانی : ‌ ⬅️پایگاه‌های کمیته امداد ⬅️مرکز نیکوکاری حضرت ولیعصر (عج) ‌⬅️مساجد در سطح داخل و خارج از حوزه شهرستان‌ ‌⬅️ بانک ‌ 🔹 6037997949001 شماره کارت 🔹 0110769749001 با شناسه واریز 880271648 ‌ ‌ ‌ https://www.gerishna.com/archives/139940 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🍎 نوبرانه‌های داوود 📷 با عکس‌های مجید افشار ▫️داوود حسینی ۷۴ ساله با صدای خاص و مغازه کوچکش، اجناس انگشت‌شماری برای فروش دارد. در این فصل کرکه و طارونه روی سینی مغازه داوود خودنمایی می‌کند اما در فصل‌های دیگر می‌توانید سراغ خرما، کنار، ترشه و نوبرانه‌های هر فصل را از او بگیرید. ▫️داوود که سه دختر و سه پسر دارد، ۳۵ سال در دبی کار کرده است و پس از جراحی کمر از ۲۵ سال پیش در این مغازه روبه‌روی باغ ملی گراش مشغول است. ▪️👨‍🦳▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
انجمن نمایش گراش برگزار می‌کند: 📽 تماشای سی و هشتم 🎞 پخش و نقد و بررسی فیلم‌تئاتر 🎭 «هنر» 🖌 نویسنده: یاسمینا رضا (نویسنده فرانسوی) 📢 کارگردان: داود رشیدی / کارگردان تلویزیونی: مسعود فروتن 👨‍🎤 با بازیگری داود رشیدی، سعید پورصمیمی، فرهاد آییش ⏱ ۱۰۰ دقیقه 💈 ژانر: پست‌مدرن 🌀 با بحثی با عنوان «آیا این هم هنر است؟» 💬 توسط داریوش آرمان‌مهر 🔹 نقاش 🗓 چهارشنبه ۱۰ آبان‌ماه ۱۴۰۲ ⏰ ساعت ۲۰:۳۰ 🏠 موسسه هفت‌برکه گراش 🛒 اسپانسر این برنامه هایپر گلستان، حامی هنر و هنرمندان است. 🎈 حضور برای همگان آزاد و رایگان است. ▪️🎭▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل دوم: رویای ناخدا 🔖 قسمت ۱۸ اسد خطاب به دهباشی گفت: «خُب، شما تقاضای دیدار با خان گراش داشتید. خان هم عنایت فرمودند و تقاضای شما را پذیرفتند. آیا به قصد خاصی تشریف آورده‌اید؟ مطلبی هست؟ تقاضایی؟» دهباشی گفت: «بله، جناب نایب خان. من تشکر می‌کنم که خان وقت گذاشتند و ما را پذیرفتند. بنده و همراهانم که با هم نسبت فامیلی داریم، تقاضای پناهندگی و لقب از خان گراش داریم. اجازه بدهید تا جناب خان بر ما سروری کند و ما افتخار نوکری و خدمت به جناب خان را داشته باشیم. جان ما در خطر است. ما می‌خواهیم در پناه سایه‌ی خان بزرگ باشیم تا خطر و بلا را از سر خود و فرزندان و خانواده‌هایمان دور کنیم.» نایب اسد گفت: «کشور ایران پهناور است. شماها سردسیری و سرحدی هستید. چرا به شمال یا غرب و شرق کشور نرفتید و راه گرم و خشک جنوب را در پیش گرفتید؟» دهباشی گفت: «بله، حرف شما کاملاً منطقی است. ولی الآن شرق و غرب و مرکز و شمال ایران در سیطره‌ی سربازان و جاسوسان فتحعلی‌شاه قاجار است که بر ما غضب کرده است. جناب خان بزرگ، جناب نایب خان، به مردانگی و شرافت خودتان قسم یاد کنید که چه مرا بپذیرید و چه دست رد به سینه‌ی من بزنید، حرف‌هایی را که از دهان من خارج می‌شود، مثل رازی سربه‌مهر و سربسته، نزد خودتان نگه دارید. چون اگر ذره‌ای از این صحبت‌ها به بیرون درز کند و دهان‌به‌دهان بشود، جلادهای قجری به دنبال ما خواهند آمد و هر جا که برویم، در معرض خطر نابودی و مرگ خواهیم بود.» نایب اسد دست بر سینه گذاشت و گفت: «من به اسماء جلاله سوگند می‌خورم که رازتان سر به مهر بماند.» متعاقب آن، محمدخان گراشی هم دستش را بالا برد و چنین گفت: «من هم به مولا علی قسم می‌خورم.» نایب اسد پرسید: «دلیل این غضب و دشمنی چیست که شما را سرگردان و خانه‌به‌دوش کرده است؟» دهباشی گفت: «جناب خان، جناب نایب، هیچکس نمی‌داند که سرنوشت چه به روزگارش می‌آورد. به جز حق تعالی، هیچکس نمی‌داند که آینده‌اش چگونه ورق می‌خورد. ما ایل بزرگی هستیم. ما هم قلعه و بارو و سرباز و رعیت و ثروت و زمین‌های زراعی وسیع داشتیم. پدران ما جنگجویان بزرگ و در خدمت پادشاهان بزرگ بوده‌اند. پدر من در ارتش آغامحمدخان قاجار، صاحب منصب بود. الآن من خودم هم نمی‌دانم که دلیل اصلیِ دشمنیِ فتحعلیشاه قاجار با ایل ما چیست. به جز چند شایعه و نقل قول که از اطراف شنیده‌ام، چیزی نمی‌دانم. ما، یعنی همین عده‌ای که وارد گراش شده‌ایم، در ییلاق بودیم و هنگام برگشت به قلعه‌ی خودمان، خبر ناگواری شنیدیم. شنیدیم که سربازهای قجری به قلعه و ایل ما حمله کرده‌اند، عده‌ای را کشته‌اند و عده‌ای را نیز اسیر کرده‌اند و عده‌ی زیادی نیز موفق به فرار شده‌اند. من خودم نمی‌دانم که کدام‌یک از برادران و خواهرانم زنده یا مرده‌اند. شهباز، پسر خسرو، نمی‌داند که آیا مادرش یا برادرش مرده است یا موفق به فرار شده است. الله‌قلی هم مثل ما از همه چیز بی‌خبر است.» نایب اسد پرسید: «خُب، همین شایعات چه بود؟ شما چی شنیدید؟» دهباشی جواب داد: «من شنیدم که یکی از عموزادگانم به نام پیمان‌خان اقتدار که مورد اعتماد و دوست فتحعلی‌خان قاجار است، مامور می‌شود که گنجی را که در زمان نادرشاه در کوه‌های اطراف بجنورد مدفون شده است، به تهران بیاورد. او با چهل سوار مسلح و خَدَم و حَشَم به این ماموریت می‌رود، ولی هیچگاه بر نمی‌گردد. فتحعلی‌شاه فکر می‌کند که به او خیانت شده است و پیمان‌خان با سربازان تبانی کرده و با این گنج بزرگ به طرف افغانستان گریخته است. بعضی‌ها هم می‌گویند که پیمان‌خان اهل خیانت نبود، بلکه توسط بازماندگان افشاریه مورد حمله قرار گرفته و کشته شده و جسد او و سربازان نابود شده است. گنج را هم همین بازماندگان افشاریه دزدیده‌اند.» دهباشی اشاره کرد: «شایعاتی در مورد فرار قوم‌وخویشانمان به افغانستان یا به عراق نیز شنیده‌ایم و هم‌اکنون این جمع، تنها مانده‌ایم و ایل و قوم‌وخویشان خود را گم کرده‌ایم.» نایب اسد بعد از شنیدن صحبت‌های دهباشی، به زبان اَچُمیِ گراشی که برای دهباشی و همراهانش ناآشنا بود، به محمدخان توصیه کرد که این جماعت را به پناهندگی بپذیرد. محمدخان هم با اعطای حق شهروندی به آنان موافق بود. ... 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh