eitaa logo
هفت برکه گراش - گریشنا
1.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
461 ویدیو
29 فایل
پایگاه خبری هفت برکه گراش پایگاه خبری برتر شهرستان‌های استان فارس در طرح رتبه‌بندی
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 👨🏻‍⚕️👩🏻‍⚕️ برنامه هفتگی پزشکان در کلینیک بیمارستان 🏨 کلینیک تخصصی و فوق‌تخصصی مولی‌الموحدین در بلوار شیخ احمد انصاری (خروجی گراش به سمت اوز) ابتدای بلوار امام حسین(ع) قرار دارد. 🗓هفته دوم خرداد ۱۴۰۳ 🏨 سایت نوبت‌دهی اینترنتی: nobat.gerums.ac.ir 💻 نوبت‌دهی به صورت هفتگی است و متقاضیان از زمان باز شدن «سامانه نوبت‌دهی» می‌توانند تا پایان هفته نوبت رزرو کنند. 🔬سامانه جواب آزمایشگاه بیمارستان گراش elab.gerums.ac.ir ☢️ سامانه‌ی دریافت پرونده تصویری پزشکی بیمارستان گراش pacs.gerums.ac.ir ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و‌ نیکی 📸 یاسمین فقیهی ‌ ▪️☀️▪️ 🔻همراه با هفت‌برکه در شبکه‌های اجتماعی 🔴 7Berkeh.ir ✔️ T.me/HaftBerkeh ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger ✔️ youtube.com/@7berkeh104 ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ twitter.com/7berkeh ✔️ Sapp.ir/7berkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh ✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل پنجم: علی صل علی 🔖 قسمت ۶۰ نایب گفت: «شما که ماشاءالله بهترین تفنگ‌چی‌ها را در اختیار دارید. حتماَ دلیلی دارد که از ما تقاضای تفنگ‌چی می‌کنید.» دهباشی گفت: «بله، کاملاً درست می‌فرمایید. من به ازای هر تفنگ‌چی گراشی، دو تفنگ‌چی خودم را به خدمت خان می‌فرستم که غیبت تفنگ‌چی‌های گراشی احساس نشود. دلیل آن این است که شما به زبان و لهجه‌ای صحبت می‌کنید که در منطقه ما ایجاد شک و شبهه نمی‌کند. یکی از طرف ما با لباس مبدل و در نقش فراشبانی تفنگ‌چی‌ها خواهد بود.» نایب گفت: «فقط یک نفر باید آدم قابلی باشد که برای ماموریت مهمی می‌رود. چون من مطمئنم یکی از شما سه نفر نیستید، چون چهره شما سه نفر شناخته شده است.» دهباشی جواب داد: «بله، کاملاً درست است. ما را خیلی زود شناسایی می‌کنند ولی احمدعلی از ولایت ما نیست. ولایت احمدعلی چندین فرسخ از ما فاصله دارد. ولی پدرانمان با هم دوست بودند و به کمک همدیگر می‌شتافتند.» نایب خان با تعجب گفت: «احمدعلی؟ همان که کم حرف می‌زند؟» دهباشی جواب داد: «بله، او خیلی کم‌حرف است ولی مرد پخته و باتجربه‌ای است و بسیار مورد اعتماد. هر کاری به او رجوع شود اگر قادر به انجام آن نباشد هرگز نمی‌پذیرد. ولی اگر بله بگوید، با دقت و هوشمندی آن را به انجام می‌رساند.» دهباشی درخواست دیگری نیز از خان داشت. او گفت: «و باز خواهشی از جناب خان دارم. اگر اجازه بدهند یکی از ماموریت‌های احمدعلی استخدام چند تفنگ‌چی باشد که بیشتر آنها از خویشان و دوستان و هم‌ولایتی‌های او هستند. البته همه آنها و تفنگ‌چی‌های حاضر، همگی در خدمت و فرمان‌بردار خان گراش خواهند بود. این تفنگ‌چی‌ها موقع جنگ و نزاع، جنگ‌آورند؛ ولی در موقع صلح و آرامش، کارگران و کشاورزان زحمت‌کشی هستند. من اطمینان می‌دهم که احمدعلی هیچ وقت آدم‌های شرور را استخدام نخواهد کرد و در این مورد هیچ نگرانی نیست.» نایب خان جواب داد: «در این مورد اجازه بدهید که من با خان مشورت کنم و بعداً به شما اطلاع خواهم داد.» دهباشی هم پذیرفت و گفت: «بله، نظر نظرِ خان است و هرچه ایشان بفرمایند ما اطاعت می‌کنیم.» گفتگوها آنقدر ادامه یافت تا این که بحث تنباکو به نتیجه رسید و قرار بر این شد که میرهاشم، برادر نایب خان، به عنوان فرمانده، به همراهی پنج‌علی و آهن‌بهرام و دو تن دیگر از تفنگ‌چیان زبده‌ی خان، به راهنمایی و راه‌بلدیِ احمدعلی ابتدا به ولایت او بروند و او همراه چند تن از نزدیکان خود را که با خانواده‌ها و اقوام دهباشی آشنا بودند، به عتبات عالیات بروند تا از آنها خبری بیاورد. بعد هم کارگرانی را که در کشت و برداشت تنباکو سر رشته دارند، استخدام کند. و در نهایت، مقداری از طلا و نقره‌ای که دهباشی پنهان نموده، به گراش بیاورد. قرار شد دو روز مانده به حرکت این گروه شش‌نفره، تکلیف استخدام تفنگ‌چی‌های جدید و تعداد آنها از طرف خان مشخص و به گروه ابلاغ شود. با اتمام بحث تنباکو، جلسه به پایان رسیده بود. اما قبل از برخاستن حضار، دهباشی گفت: «قبل از رفتن، عرض مختصری خدمت نایب خان دارم.» نایب خان گفت: «سراپا گوشم، جناب دهباشی. فرمایش بفرمایید.» دهباشی ادامه داد: «البته من می‌دانم که کار جناب نایب خان بدون حکمت نیست و حتماً دلایل منطقی دارد. گویا بعد از بازگشت از سفر ارد، به فرموده جناب نایب، رضا عالی اکبر و سه تن از دوستانش نمی‌توانند اسب‌ها و تفنگ‌هایی را که به آنها تحویل داده شده، دوباره به پیشکارانِ خان تحویل بدهند. حقیقت این است که این چهار نفر نزد من آمده‌اند و مرا واسطه کردند که از شما خواهش کنم اگر تقصیری مرتکب شده‌اند، بخشیده شوند تا آنها بتوانند هرچه زودتر مرکب‌ها و تفنگ‌های خان را تحویل بدهند. الان هم بیرون از خانه منتظر نشسته‌اند. اگر من اینجا احترامی دارم، به حرمت این احترام، به مشکلات آنها رسیدگی شود.» محمدخان رو به نایب کرد و گفت: «اسد، چرا اذیتشان می‌کنی؟ چرا اسب و تفنگ را از این بندگان ‌خدا تحویل نگرفتی؟» نایب خان خندید و گفت: «اتفاقاً اینها بچه‌های نازنینی هستند و من خیلی دوستشان دارم. عمداً اسب‌ها و تفنگ‌ها را تحویل نگرفتم تا مدتی احساس مسئولیت کنند. آنها خوب می‌دانند که اگر در مراقبت از اینها قصور کنند، سخت تنبیه خواهند شد. دیگر اینکه اینها مرتکب خلاف شده‌اند. در ارد پای قمار، پسر حاج علی اردی را سرکیسه کردند. من می‌خواهم از اینها سربازانی شجاع و قابل بسازم.» 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🌙 👨🏻‍⚕️👩🏻‍⚕️برنامه حضور پزشکان در مجتمع پزشکی طالب 🏢 ساختمان طالب در بلوار خلیج فارس، خروجی گراش به سمت لار قرار دارد. 👁 instagram.com/taleb.medical.clinic 🔻طبقه 1️⃣ ▫️محمد فیروزی - پوست و مو 👂🏻سعید عالمی- شنوایی‌سنجی و سمعک ▫️سیما روستایی - متخصص زنان و زایمان ▫️محمود سرخی - پوست - مو - داخلی ▫️محسن اکبری - متخصص و جراح ارتوپدی 🔻طبقه 2️⃣ 👃🏻فاطمه حبیب‌زاده- جراح متخصص گوش و حلق و بینی ▫️فاروق فیروزی- فیزیوتراپی فیروزی 👁 مهربد قاسم‌پور- فوق تخصص چشم و شبکیه ▫️مژده حسن‌زاده- کارشناس مامایی 🦷 لیلا رضایی- جراح دندانپزشک ▫️سحر فیضی- فوق تخصص گوارش و کبد -آندوسکوپی و کولونوسکوپی ▫️فاطمه پورشمسی- متخصص نوزادان و کودکان و نوجوانان 🔻طبقه 3️⃣ 🦷 حوریه رحمانیان- جراح دندانپزشک 🦷 علی مهیایی- جراح دندانپزشک ▫️مجتبی فروحی- متخصص جراحی عمومی 🧠 نسیم میرزایی- متخصص مغز و اعصاب و ستون فقرات ☎️حتما قبل از حضور، تلفنی وقت خود را هماهنگ کنید. ▫️➕▫️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
➖➖۴ کیلومتر خط‌کشی خیابان‌های گراش ▫️ به گزارش روابط عمومی شهرداری و‌ شورای اسلامی شهر گراش؛ «خط‌کشی مکانیزه معابر سطح شهر» به طول ۴ هزار متر و با هزینه ای بالغ بر ۱۰۰ میلیون تومان در روزهای ابتدای خردادماه ۱۴۰۳ انجام شد. 🔘 میدان شهید بهشتی (بیمارستان)، میدان شهید برگزاران (شهرداری) و بلوار‌های شهدا و سپاه که پیش‌تر روکش آسفالت شده بود، در این مرحله به صورت مکانیزه خط‌کشی شد. 🔻مهندس مهدی حلیمی شهردار گراش 💬 این خط‌کشی‌ها با هدف بهبود وضعیت ترافیک، افزایش ایمنی معابر و تسهیل در حرکت وسایل نقلیه و عابران پیاده، انجام شده است. با پایان یافتن این عملیات، امیدواریم شاهد نظم بیشتر در ترددهای شهری و کاهش تصادفات باشیم. 🔴 7berkeh.ir/archives/146808 ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
⚫️ سوگواری شهدای خدمت به سنت گراشی‌ها 📷 مجید افشار ▫️ در پنج روز عزای عمومی شهادت رییس جمهور و همراهان، نقاط مختلف شهر گراش شاهد برپایی مجالس عزاداری، یادبود و موکب بود. 🔘مسجد ولیعصر گراش 🔘 حسینیه‌ی ابوالفضل (ع) گراش (شب پایانی هشتمین آفتاب) 🔘 مسجد امام زین العابدین(ع) 🔘 مجمع القرآن فاطیمیون 🔘 مسجد صاحب الزمان (عج) 🔘حسینیه‌ی و مسجد حضرت زینب (س) 🔘 حسینیه حضرت علی اکبر (حاج شاجان) 🔘 همچنین موکب‌هایی هم در بعضی از نقاط شهر به همت ادارات و مردم برپا شد. ☑️ مراسم اصلی بزرگداشت و ختم شهدای خدمت به میزبانی امام جمعه گراش و آیت‌الله سید جواد معصومی در حسینیه‌ و مدرسه‌ علمیه چهارده معصوم (ع) گراش برگزار شد. ▫️این مراسم همزمان با تشییع در مشهد عصر پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳ برگزار شد و پس از نماز مغرب و عشا به رسم عزاداری گراشی‌ها با پذیرایی شام به پایان رسید. 🔴 7berkeh.ir/archives/146814 ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
❌🚬حفاظت از کودکان در برابر دخانیات، هدف هفته ملی بدون دخانیات 🔻 شعار امسال هفته ملی بدون دخانیات: 👦🏻 حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات، حق و مسوولیت همگانی 📅 شنبه پنجم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ ضامن نسل بدون دخانیات 📅 یکشنبه ششم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ با ترویج اماکن عاری از دخانیات 📅 دوشنبه هفتم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ با قوانین بازدارنده و مؤثر 📅 سه شنبه هشتم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ با جلوگیری از نمایش و تبلیغ مصرف دخانیات 📅 چهارشنبه نهم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ با جلوگیری از تولید و فروش سیگار الکترونیکی و محصولات نوپدید دخانی 📅 پنجشنبه دهم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ با آموزش‌ و توانمندسازی همگانی در برابر دخانیات 📅 جمعه یازدهم خرداد: 🔻حفاظت از کودکان و نوجوانان در برابر دخانیات؛ با آموزه‌های دینی 🔴 7berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📷 لحظه‌هایی از جشن پایان سال تحصیلی کودکستان یاس نبی 🎒 ثبت‌نام سال جدید مهدقرآن و کودکستان غیردولتی یاس نبی آغاز شد: ثبت‌نام نوآموز، نوپا و نوباوه 👶🏻 نوباوگان یک تا ۳ سال 🧒🏻 کودکان ۳ تا ۶ سال 🥅 مجهز به پارک کودک، محیطی شاد برای دلبندتان ☎️ تلفن تماس صبح‌ها : ۵۲۴۵۳۰۳۳ 📲 همراه: ۰۹۳۹۷۸۱۶۲۶۸ | ۰۹۱۷۳۸۱۷۹۵۳ ▫️بهترین فضا برای نگه‌داری از نونهالان شما مادران شاغل 🏢 گراش | خیابان امام خمینی | پشت حسینیه ۱۴ معصوم 🎈اختتامیه مهد قرآن و کودکستان غیردولتی یاس نبی اردیبهشت ۱۴۰۳ با اجرای برنامه‌های مختلف بر پاشد . ✅ اجرای سرود، نمایش، برنامه‌های شاد و متنوع و اهدای جوایز و گواهی پایانی به نوآموزان، همچنین تقدیر از اعضای انجمن از جمله بخش‌های این برنامه بود. ▫️شما هم به خانواده کودکستان یاس نبی بپیوندید. 🔻 عکس‌های بیشتر در هفت‌برکه : ☑️ 7Berkeh.ir/archives/146842 ‌ ‌▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و‌ نیکی 📸 مهدی باقرپور ▪️☀️▪️ 🔻همراه با هفت‌برکه در شبکه‌های اجتماعی 🔴 7Berkeh.ir ✔️ T.me/HaftBerkeh ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ youtube.com/@7berkeh104 ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ twitter.com/7berkeh ✔️ Sapp.ir/7berkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh ✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل پنجم: علی صل علی 🔖 قسمت ۶۱ سپس از این چهار نفر که بیرون از خانه منتظر بودند خواست که بیایند داخل. این چهار نفر وارد شدند و اجازه نشستن به آنها داده شد و مظلومانه روی زانوان خود نشستند. نایب خان رو به آنها گفت: «شانس آورده‌اید که جناب دهباشی واسطه شدند و شفاعت شما را خواستند. وگرنه می‌خواستم تا نوروز تفنگ و اسب را از شما تحویل نگیرم و اگر بلایی سر اسب‌ها و تفنگ‌ها می‌آمد دمار از روزگارتان در می‌آوردم. شما در ارد آبروی ما را برده‌اید. مجلس قمار برپا کرده‌اید. این قمار چیست که شما ول‌کن آن نیستید؟ شماها اگر آدم بودید و عقل در کله‌تان بود، الان در ردیف آهن‌بهرام بودید. مگر آهن هم‌سن و هم‌محله‌ای و هم‌بازی شما نبود؟ چرا مثل شما نیست؟ او برای خودش اسم و رسمی دارد و چند روز دیگر به ماموریت چندماهه به سرحد می‌رود. اگر شماها آدم بودید الان باید همسفر آهن می‌شدید. با مواجب بالا به شیراز و اصفهان و چندین ولایت سرحد می‌رفتید و سیاحت می‌کردید و حقوق و معاش فوق‌العاده‌ای هم دریافت می‌کردید.» سپس رو به گفت: «جناب دهباشی، ما با منت درخواست شما را قبول کردیم. فردا بیایند اسب و تفنگ را تحویل بدهند و دستمزدی را که به آنها برای همراهی سفر به ارد و دهباشی فداغ معین شده بود هم بگیرند. ولی این چهار نفر مرتکب جرم سنگینی شده‌اند و ما رسم داریم که اگر شخصی به کسی تهمت ناروا بزند یا موجب بی‌آبرویی هم‌ولایتی‌اش بشود یا کار شنیع انجام دهد، او را وارونه سوار گاو زرد می‌کنیم و او را در میدان ده می‌گردانیم تا همه ببینند که خاطی مجازات خواهد شد. جناب دهباشی، این چهار نفر رسماً جزو تفنگ‌چی‌های خان بودند و سوار بر اسب خان بودند و تفنگ خان را حمل می‌کردند اما در ارد مجلس قمار برپا کرده‌اند و باعث نارضایتی مردمان ارد شدند و شکایت نزد خان بردند. این چهار نفر آبرو برای گراش و خان گراش نگذاشته‌اند. حال چون شما واسطه شده‌اید، چه جزایی را پیشنهاد می‌کنید؟ این جرم بزرگی است. با آبروی کسی بازی کردن جنایت به حساب می‌آید.» دهباشی که مرد زیرکی بود و تغییر کلام نایب را قبل از ورود این چهار نفر و بعد از ورود به یاد آورد، فهمید که نایب قصد محاکمه آنها را ندارد و قصد گوشمالی آنها را دارد و خود اوست که باید به اصطلاح حکمی صادر کند تا به آنها بفهماند که گناه بزرگی انجام داده‌اند و باید سخت مجازات شوند، ولی چون دهباشی واسطه شده آنها شانس بزرگی آورده‌اند که سخت مجازات نشده‌اند. دهباشی گفت: «والله قبل از هر چیز من از جناب محمدخان و بقیه بزرگان گراش ممنون هستم که مرا لایق دیدند و وساطت مرا پذیرا شده‌اند. ولی من به خودم اجازه نمی‌دهم در مقابل خان و بزرگان و حاضران مجلس حکمی برای گراشی‌ها صادر کنم. بنده کوچکتر از آنم که در مقام قضاوت تجلی پیدا کنم، آن هم در حضور خان گراش و نایب خان. بنده جزا و کیفر و قضاوت را به عهده نایب خان واگذار می‌کنم. جناب خان، جناب نایب، حضار محترم، نظر بنده این است که اینها جوانند و شیطنت کرده‌اند و خطایی مرتکب شدند. آدمی جایزالخطاست. بنده باز هم در مقام وساطت استدعا می‌کنم به جای مجازات و جزا، فرصتی به آنها بدهیم که جبران این بی‌آبرویی را بکنند و سعی کنند که به جای آبروریزی برای خان و ولایتشان، در مقام مردانی بالیاقت برای گراش جبران منافات کنند. لذا بنده پیشنهاد می‌کنم این چهار جوان خاطی را به گروه من تحویل دهید و تا بهار آینده سربازانی لایق و شجاع و باعزت تحویل بگیرید.» نایب خان رو به محمدخان کرد و گفت: «جناب خان، نظر شما چیست؟» محمدخان جواب داد: «والله با آبروی گراش و خان گراش بازی کردن خطای نابخشودنی است. ولی عزت و احترام جناب دهباشی در نزد ما آنقدر زیاد است که من موافقم. اگر آنها بخواهند من حرفی ندارم.» نایب از جا بلند شد و رو به رضا عالی اکبر و دوستانش گفت: «مثل اینکه برای شما دو اسبی آمده است! شانس آورده‌اید که جناب دهباشی وکیل شما شده است. خب، همه حرف‌ها را شنیدید. سه روز وقت دارید که انتخاب کنید: یا اردوی سربازی جناب دهباشی، یا سوار گاو زرد شدن. حالا هم بروید گم شوید. زودتر گورتان را گم کنید تا محمدخان و دهباشی پشیمان نشدند.» 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh