#شب_دوم_ورود_به_کربلا
#زمینه
بند
بهار نوکری اومد از راه
یه ساله که منتظرش بودم
رنگ و بوی شهرو عوض کرده
عطر عزا و سرخیه پرچم
برپا شد
بزم نوکرای ارباب
خیمه ی عزای ارباب
اومده بازم محرم
زهرا باز
برای همه دعا کرد
گریه کنارو صداکرد
غوغا شده توی عالم
عرش خدا رو سیاهی زدن
انبیا هم از بهشت اومدن
ذکر ملائک حسین بی کفن
السلام علیک یا ابا عبدالله
بند2⃣
قافله ی حضرت ثاراالله
دیگه رسید به منزل آخر
ابراهیم کرب و بلا داره
میاره اسماعیلشو مشعر
صحرارو
میبینه و میکشه آه
رولبشه انا لله
داره میشنوه صداشو
زینب هم
میخونه با چشمای تر
الهی بمیره خواهر
نبینه غم داداشو
قافله سالار جلو خیمه ها
روضه میخونه با سوز ونوا
اعوذ باالله من الکربلا
السلام علیک یا اباعبدالله
بند3⃣
آهسته داره زیر لب میگه
وعده گاه من و خدا اینجاست
نزدیکه اون روزی که مببینم
دورو بر زینب من غوغاس
من هر روز
صدقه کنار میزارم
برای روزی که دارم
زینب و اسیر میببینم
ای وای از
روزی که به غم میشینه
سرم و روی نی میبینه
دلنگرون همینم
میمونم اون روز زیر دست و پا
میمونم اون روز توی کربلا
میره اسارت با نامحرما
السلام علیک یا اباعبداالله
#حسین_نوری
@hajabasvaezii
#نوحه
#شب_دوم_محرم
بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
✍ رضا_نصابی
@hajabasvaezii
#واحد_امام_حسین
یه شب و یه مهتاب یه ستاره
دو حرم دو گنبد دو مناره
دو ضریح یه زائر بیقراره
کاشکی هممون باهم
با این بیرق و پرچم
اونجا بمیریم کم کم
یادش بخیر زیر بارون و
سینه زنی تو شبستون و
گریه تو صحن و تو ایوون و
مرثیه خون فصل ماتمه
روضه بخون بی مقدمه
هلال ماه محرمه
(مولا ابی عبدالله)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلامون زائر کربلا شد
بیرق محرم باز به پا شد
فاطمه راهی نینوا شد
اشک خدا میجوشه
کعبه مثل شش گوشه
داره مشکی میپوشه
محرمه نوکرا همه
با رخصت از بیبی فاطمه
پر بگیرین سمت علقمه
دستمال اشکای ما کجاست
شب جنون شب عاشقاست
محرمِ عزیز خداست
(مولا ابی عبدالله)
@hajabasvaezii
#پیشواز_محرم
#زمینه یا #شور پیشواز محرم
بند اول:
توو دلم شوری به پا
میشم از همه جدا
خودمو جا میکنم
توو صف سینه زنا
دوباره محرمو
اهتزاز پرچمو
عوضش نمیکنم
با یه دنیا این غمو
بی منت میشه
وقف این عزای تو همیشه جونم
ای نعم الامیر
کاش تا آخرین نفس پیشت بمونم
ای جانم حسین
بند دوم:
باز کتیبه و علم
شعر ناب محتشم
تا شنیدم اسمتو
آقا با سر اومدم
تو که کارِت کرمه
سایتم رو سرمه
بنویس برای من
تهِ دنیام حرمه
دلتنگم ببین
دوری از حرم شده دلیل اشکام
کاری کن برام
دنیا رو بدون کربلا نمی خوام
ای جانم حسین
#علی_علی_بیگی
@hajabasvaezii
روز #مباهله
این پنج نور، علت زیبای خلقتند
اسرار پنج حرفِ حروف «کرامت»ند
این خانواده اشرف اولاد آدمند
اینها طبیب درد طبیبان عالمند
این پنج تن خلاصهی احساس خالقند
اندازهی دل همهی خلق، عاشقند
خاکی شدند تا ره افلاک وا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
زیباترین سپاه به میدان رسیده بود
پای ابوتراب به نجران رسیده بود
آنان که لاف، پیش شه لافتی زدند
تا چشمشان به هیبتش افتاد، جا زدند
یک اخم مرتضی علی و ختم غائله
اینگونه شد خلاصهی روز مباهله
✍ #قاسم_صرافان
@hajabasvaezii
#شعرتوسل_به_امام_حسین_ع
گریه دار است عجب نام اباعبدالله
جان فدای عطش کام اباعبدالله
هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم
چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله
هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست
چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله
خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر
با شهادت به سرانجام اباعبدالله
غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم
ما که جلدیم سر بام اباعبدالله
کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من
می شود حوله ی احرام اباعبدالله
نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد
زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله
مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد
غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله
@hajabasvaezii
#روضه_حضرت_رقیه_س
مرا دشمن به قصد کُشت میزد
به جسم کوچک من مُشت میزد
هرآن گه پایم از ره خسته میشد
مرا با نیزهای از پُشت میزد
*
توئی ماه من و من چون ستاره
غمم گشته پدرجان بیشماره
اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر بر گوش پاره
*
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دو چشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
شاعر:سید هاشم وفایی
@hajabasvaezii
#شعر_روضه_حضرت_رقیه_س
بر نیزهها از دور میدیدم سرت را
بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟
چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق
در خون رها وقتی که دیدم پیکرت را
ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه
یک بار میشد من ببوسم حنجرت را
بابا تو که گفتی به ما از گوشواره
همراه خود بردی چرا انگشترت را
با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه
دیدم کبودیهای چشم مادرت را
یک روز بودم یاس باغ آرزویت
حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را
شاعر:یوسف رحیمی
@hajabasvaezii
#روضه_حضرت_رقیه_س
بی بی جان شما کجا و غربته
کوفه و کرببلاو شهر شام
واقعا سخته برام تصورش
چرا بردنت تو رو تو ازدحام
شنیدم بعد وقوع قتلگاه
دیگه تو رنگ خوشی رو ندیدی
شنیدم وقتی که خیمه ها میسوخت
پا برهنه رو خارا می دُویدی
شنیدم خیلی اذیت شدی و
شنیدم خیلی تو رو دادن عذاب
زبونم لال شنیدم بردنتون
تو و عمه زینب و بزم شراب
شنیدم تو هم شبیه مادرت
صورتت کبوده ،بی بی ،نیلیه
شنیدم این یادگاریا همه
اثرات ضربه های سیلیه
شنیدم تو هم شبیه مادرت
یه روزه سفید شده کل موهات
دست به دیوار میگیری و راه میری
رمقی نمونده بود توی پاهات
@hajabasvaezii
#زمینه_حضرت_رقیه_س
یه روز یه باغبون بود که خیلی مهربون بود
یه باغی داشت که عشق زمین و آسمون بود
یه روز یه عده گلچین گلخونشو سوزوندن
به داغ اون همه گل یه چند تا غنچه موندن
تو غنچه های لاله یه لاله بود سه ساله
همیشه غرق شبنم همیشه غرق ناله
یه عده میرسیدند دنبالش میدویدند
من بمیرم اون گلو رو خارا میکشیدند
من چی بگم چی کردند که قلبشو سوزوندن
با غنچههای دیگه تو خرابه نشوندن
یه شب توی خرابه خواب بود و خواب گل دید
عطر گلاب اشکش به آسمونا رسید
یه وقت تو گریهها دید در خرابه وا شد
سر گل و آوردن خرابه کربلا شد
سر رو گذاشت رو زانوش زبون به شکوه وا کرد
عزیز من گل من کی سر تو جدا کرد
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه_س
ای پدر جان و سرم قربان تو
غنچه باغت بلاگردان تو
ای پدر ای نور عین
ای ضیاء عالمین
ای غریب من حسین۲
زندگی بی تو مرا جان کندن است
بی تو دنیا جمله ،زندان من است
سوخته ،از هجر تو جان و تن است
ای پدر ای نور عین
ای ضیاء عالمین
ای غریب من حسین
ای پدر تو دین و دنیای منی
تو بهشت آرزوهای منی
ای گل خونین مسیحای منی
ای پدر ای نور عین
ای ضیاء عالمین
ای غریب من حسین
ای پدر تو کعبه و من زائرم
زمزم این کعبه شد چشم ترم
چون کبوترها به دورت میپرم
ای پدر ای نور عین
ای ضیاء عالمین
ای غریب من حسین
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه_س
عمه امشب سحر دمیده
مسافرم از سفر رسیده
کی مثل من بهشتو تو خرابه دیده
یا ابتا حسین یا ابتا حسین
دل اسیرم ز غم رها شد
خرابه ی من چه با صفا شد
شکر خدا که درد من دیگه دوا شد
یا ابتا حسین یا ابتا حسین
ای نگارم منم خزان رسیده و تویی بهارم
تو آمدی و فقط خدا میدونه که چه حالی دارم
کو بدن تو تا سرمو به روی دامنت بزارم
عیبی نداره تو سر رو دامنم بذار بمون کنارم
ببین اسیرم
ز دنیا سیرم
دیگه نرو دیگه نرو که من میمیرم
یا ابتا حسین یا ابتا حسین
بابا نبودی ز خیمهها آتش غم زبانه میزد شب شده بود و دشمن تو نعره وحشیانه میزد
رو خار و خاشاک از کف پام آبلهها جوانه میزد
بابا ببخشید یه بیحیا به عمه تازیانه میزد
مثل یه جوجه
فسرده بود
عمه اگه نبود همونجا مرده بودم
یا ابتا حسین یا ابتا حسین
حاج احمد واعظی
@hajabasvaezii
#شب_سوم
#روضه_زمزمه ای
#حضرت_رقیه_س
از مقابلم پر میزنی روی بال نیزه
پیش من نمیآی و میگم خوش به حال نیزه
میون درد و غم
منم و سن کم
ولی با قد خم بابا
اسیر سلسله
پای پر آبله
به تو نمیرسم بابا
ارتفاع ناقه برای دخترت بلنده
هر زمان میافتم رو زمین دشمنت میخنده
لاله پرپرم
روزای آخرم
دیگه بیمعجرم بابا
میدونه خواهرت
که مثل مادرت
چی اومده سرم بابا
@hajabasvaezii
#واحد_تند
بنما عنایت
جان فدایت
مهر من مهتاب من
در این زمانه
تویی یگانه
مهربان ارباب من
یا حسین یا حسین یا مولا
اای عشق من عشق پاک تو
در لابلای صدر من است
در آسمانهای عاشقی
روی تو ماه بدر من است
مهر تو صبح امید من
موی تو شام قدر من است
من هرچه باشد
در ره تو
بر دلم میپذیرم
باور کن ای گل
مثل بلبل
بیغم تو میمیرم
یا حسین یا حسین یا مولا
ای نور چشمان فاطمه
من زندهام با ولای تو
باور کن آقا از کودکی
باشد به گوشم صدای تو
گیرد بهانه دلم شده
دلتنگ کرببلای تو
منم گدایت
بینوایت
در به روی من وا کن
بیا و امشب
جان زینب
کربلایم امضا کن
یا حسین یا حسین یا مولا
@hajabasvaezii
#شور
#شب_سوم_محرم
ای دختر ممتاز حسین
ای همدم و همراز حسین
گل حسین ،گل حسین،
گل گل گل ناز حسین
تو رقیه عشق اهل بیت تو گل ناز پیمبری
تو صفای خانه ی حسین نوه زیبای حیدری
تو سراپا مثل فاطمه گهر دریای کوثری
من گدای خانه توام
به خدا دیوانه توام
گل حسین ،گل حسین،
گل گل گل ناز حسین
تو عزیز قلب ما سوا به حسینیون نور دلی
گه روی دامان اکبری گه به دوش بوالفضائلی
تو کریمه دختر کریم آرزوی جان سائلی
تو کریمه من گدای تو
همه عالم فدای تو
گل حسین ،گل حسین،
گل گل گل ناز حسین
@hajabasvaezii