🍃 ﷽
این حسین کیست که از هر مِحنش،
عالم سوخت
قلب هر چه رُسُل از آدم و تا خاتم، سوخت
✍محمد_مهدی_عبداللهی
#حاج_عباس_واعظی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🔰@hajabasvaezii
مداحی_آنلاین_نشاط_پس_از_روضه_حجت_الاسلام_علی_پناه.mp3
2.54M
🏴ویژه ماه #محرم
💫 نشاط پس از روضه!
🎙حجت الاسلام #علی_پناه
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🔰@hajabasvaezii
37.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 ﷽ 🍃
🎬#مستند_با_کاروان_عشق
#قسمت_سوم_آخر
🎙 همراه با مقتل خوانی مداح اهل بیت حاج عباس واعظی
🎥 کاری از سیمای خراسان رضوی
#حاج_عباس_واعظی
#صَلَّى_اللَّهُ_عَلَى_الْبَاكِينَ_عَلَى_الْحُسَيْنِ
🔰@hajabasvaezi
4_5809842419243421773.mp3
26.39M
#روضه
شناخت هر که تو را جز خدا بجوید نه
به غیر راه تو راه دگر بپوید نه
#حاج_احمد_واعظی
#روز_ششم_محرم_محب_الزهرا_س
🔰@hajabasvaezi
4_5809842419243421779.mp3
35.96M
#روضه_حضرت_قاسم
در ترشرویی و تلخ رویی این دیر کهن
شور شیرین حسین ابن علی ما را بس
#حاج_احمد_واعظی
#روز_ششم_محرم_محب_الزهرا_س
🔰@hajabasvaezi
4_5809842419243421780.mp3
9.96M
#روضه_حضرت_قاسم
برخیز تا نرفته ز پیکر توان من
#حاج_احمد_واعظی
#روز_ششم_محرم_محب_الزهرا_س
🔰@hajabasvaezi
4_5809842419243421781.mp3
7.77M
#روضه_علی_اصغر
با تیر کینه گر چه گلویش دریده است
دیدم به چشم خویش بخونش کشیده اند
#حاج_احمد_واعظی
#روز_ششم_محرم_محب_الزهرا_س
🔰@hajabasvaezi
4_5809842419243421786.mp3
22.78M
#زمینه
می بینی از حرم کنارت اومده عمو
درست شبیه تو حال منم بده عمو
#حاج_احمد_واعظی
#روز_ششم_محرم_محب_الزهرا_س
🔰@hajabasvaezi
4_5809842419243421788.mp3
14.22M
#شور
چقدر نام تو زیباست حسین
حرمت کعبه دلهاست حسین
#حاج_احمد_واعظی
#روز_ششم_محرم_محب_الزهرا_س
🔰@hajabasvaezi
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ، لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَیهِ یَزیدَ بنَ الرُّقادِ الحیتى وحَکیمَ بنَ الطُّفیلِ الطّائِىَّ
#ناحیه_مقدسه
الاقبال سید بن طاووس، ج۳ ص ۷۳ و المزار الکبیر مشهدی، ص ۴۸۶
@hajabasvaezii
#شعر_روضه
#شب_تاسوعا
می رفت مـردی از نور
آهســته ســوی دریا
با گامـــهای مـحـکم
با خویش داشت نجوا
ساقــی درون خـیمه
در تــنگ گــاهـواره
ماهـی کوچکی داشت
شش مـاهه شیرخواره
ذهنـش پر از هیــاهو
در فــکر چــاره راهی
تا آب با خودش بیـارد
آبــی بــرای مــاهی
بـــاید نمــود کــاری
لب از عــطش ببندد
مــثل همیشه مــاهی
بــر ســاقیش بـخندد
مشکی بدوش برداشت
راهــی به سـوی دریـا
در زیر لب مدد خواست
یا مرتضی یا زهرا (علیهماالسلام)
آمــــد کــنار دریــــا
انــگار خــواب می دید
در روبــروی چــشمش
گــویی سـراب می دید
خــود تــشنه بــود اما
در فــکر تــشنه ها بود
در فــکر تــنگ و ماهی
در یــاد تــشنه ها بـود
ظــرفش ز آب پـر کـرد
راهـی به سـوی سـاحـل
چـسبانـده بـود مـحـکم
مشـکش به سـینه و دل
امــــــا مــــیـانه ی راه
صیـــادی از ســـیاهـی
می خـواست تا بــمیرد
در تـــنگ آب مــاهـی
بـا یــک عمــود آهــن
راهــش ز کـینه بـستند
پیــشانـی اش ز کــینه
بـا ســنگها شکســتند
چـــون مشک را بدست
ســـقای آب دیــدنــد
صـــیادهــای نــامــرد
دســتش ز تــن بـریدند
خــفاش هـای خـونخوار
کــمر به کــینه بـستند
بــر چــشم های نـازش
تــیر سـه شـعبه بستند
چـشمش دگـر نمی دید
رویـش به خـیمه ها بود
حــتما دوبـاره ســـاقی
در فــکر تــشنه ها بود
ســـاقی کــنار دریــــا
خــونین به خـواب رفته
یـــک بــانوی خــمیده
دســت بر کــمر گـرفته
بــغض و سـکوت و گریه
در خــیمه مــوج می زد
دیــگـر کــسی ز ســـقا
حــرفی به لــب نمی زد
مـــاهـی تـــشنه اش را
ســـیراب کــرده بــودند
بــــر خــنجر قــشنگش
قـــــلاب کــرده بــودند
شاعر: سید امیر حسین میرحسینی
@hajabasvaezii
#روضه
#شب_تاسوعا
ای برادر رشیدم. ای ستاره امیدم
مثل چشمات دلم خونه مثل ابروهات خمیدم
ا ی داداش پهلوونم زدهای آتش به جونم
خیز از جا کمکم کن خیمه رو بده نشونم
کس نمیدونه برادر که با من چه کرده دشمن
چه جوری برم به خیمه به رقیه چی بگم من
طفلکی دختر نازم تشنه لب با اشک جاری
کاسهای گرفته دستش که تو آب براش بیاری
جون من رسیده بر لب بی تو روز من شده شب
بمیرم که بی تو ،بی من، به اسیری میره زینب
بی تو میبینم که آتش زده از خیمه زبانه
دخترم افتاده رو خاک زیر ضرب تازیانه
برادر بیا نگاه کن که چقدر قشنگ و زیباست
سر غرق خونم اکنون به روی زانوی زهراست
حالا که مادرت اینجاست دوست دارم پیشم بشینی
ولی نه دلت میسوزه یه کاری کن که نبینی
بمیرم برای رویش که بود هنوز نیلی
پیش چشمام شد مجسم لحظهای که خورده سیلی
@hajabasvaezii
#زمینه
#شب_تاسوعا
من كه پابست تو ام ،مست تو ام ، بيا به امدادم
از شوق دادن جان ، روح و روان به سجده افتادم
مادر من ام بنين ،
روز اول گفته چنين
ببر تو نام حسين ، تويي غلام حسين
سقا افتاده ز پا ، جان اخا بيا به بالينم
روکن از سوی حرم،منتظرم با چشم خونینم
در كنار علقمه ام ،
مست بوي فاطمه ام
نشسته در بر من
، به جاي مادر من
ديدم وجودش را ، روي كبودش
از آه سینه شرر بر همه هستم مزن
با لب تشنه دگر بوسه به دستم نزن
نشستهکوهغم به دلم
ز روی طفلانت خجلم
@hajabasvaezii
#نوحه_شب_نهم_محرم
#نوحه_حضرت_عباس(ع)
#عباس_واعظی
سقا و امیر کاروانم
عباس برادر جوانم۲
ساقی حرم به خون نشستی
تو پشت مرا زغم شکستی
ای لاله سرخ بوستانم
عباس برادر جوانم۲
تا فرق تو از ستم دو تا شد
دستان تو از بدن جدا شد
طاقت زکفم دگر رها شد
بعد تو دگر چسان بمانم
عباس برادر جوانم۲
بعد تو دگر رمق ندارم
رفتی و خزان شده بهارم
در پیش تو کاش جان سپارم
هستی من ای قرار جانم
عباس برادر جوانم۲
تا پیکر پاره تو دیدم
از داغ غم تو من خمیدم
افتاده ای از چه ای امیدم
بعد تو دگر چسان بمانم
عباس برادر جوانم۲
@hajabasvaezii
#نوحه_شب_نهم_محرم
#نوحه_حضرت_عباس(ع)
#عباس_واعظی
سالار لشکر
یارم برادر
برخیز از جا ای مددکارم برادر۲
برخیز از جا ای علمدار سپاهم
بی کس چنین در ورطه ی دشمن نخواهم
لختی نظر بنما بر احوال تباهم
بگذشته از اوج فلک افغان و آهم
میر سپاهم
پشت و پناهم
خفتی به خون از دست شد کارم برادر
برخیز و از جا ای مددکارم برادر
برخیز از جا ای امیر لشکر من
ای یادگار باب نیکو منظر من
ای قوت بازو و یار و یاور من
ای غمگسار عترت غم پرور من
میر و علمدار
سقا و سالار
برخیز و بنگر با علم یارم برادر
برخیز از جا ای علمدارم برادر۲
برخیز از جا بین حسین یاور ندارد
مانده تن تنها دگر لشگر ندارد
عون و حبیب و قاسم و اکبر ندارد
از نوجوانان یک نفر دیگر ندارد
در این بیابان
از کید عدوان
اکنون غریب و بی کس و یارم برادر
برخیز و از جا ای علمدارم برادر۲
برخیز از جا یاری اهل حرم کن
یاری به اولاد رسول ذوالکرم کن
غمخواری از این بی کسان محترم کن
از زینب بی اقربا رفع الم کن
قامت برافراز
بنما سرافراز
در این بیابان بی کس و یارم برادر
برخیز و از جا ای علمدارم برادر۲
@hajabasvaezii
#نوحه
#حضرت_ابوالفضل_ع
#تاسوعا
از علقمه سردار وفادار نیامد
علمدار نیامد وفادار نیامد
رفت او ز پی آب و دگر بار نیامد
علمدار نیامد. وفادار نیامد
سردار سپاه حرم آل پیمبر
خورشید، لقای علی آن ساقی کوثر
الگو شدهاو بر همه احرار دلاور
دریای سخا سید و سالار نیامد
طفلان همگی منتظر آب روانند
لب تشنه ،همه در پی عباس جوانند
دل بسته به امید خداوند جهانند
سقای حرم با دل خون بار نیامد
یارب چه شده حضرت عباس دلاور
گویا که جدا گشته دو دست از تن و پیکر
صد پاره و در خون شده چون لاله احمر
یک بار دگر از پی دیدار نیامد
اصغر دگر از سوز عطش تاب ندارد
آهش به سما میرود و خواب ندارد
مادر زبرش قطرهای از آب ندارد
آب آور این عترت اطهار نیامد
✍ حاج کاظم واعظی
@hajabasvaezii
#نوحه
#حضرت_ابوالفضل_ع
#تاسوعا
ای قرار جانم برادر من
نور دیدگانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
میروی خرامان به سوی میدان
تا برای قرآن فدا کنی جان
با دلی پر از خون و کام عطشان
ای گل جوانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
از فراق روی تو نور دیده
خون دل ز دیده بسی چکیده
این زمان به گوش فلک رسیده
ناله و فغانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
تو فتادی و من رمق ندارم
کاش در کنارت که جان سپارم
بعد تو شد ای جان خزان بهارم
سیر از این جهانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
تا که فرقت از تیغ کین دوتا شد
دستت ای برادر ز تن جدا شد
طاقت و توانم ز کف رها شد
بی تو چون بمانم برادر من
دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس
#حاج_احمد_واعظی
@hajabasvaezii
#واحد_تند
#تاسوعا
#حضرت_ابوالفضل_ع
چشم دل و چشم سر شام و سحر سوی توست
قبله و محراب من طاق دو ابروی توست
حرف دلم این بود ای گل ام البنین
مسجد من، دیر من، کعبه من، کوی توست
تیر غمت کن رها بهر خدا از کمان
سینه ی من دشت غم قلب من آهوی توست
نخل پر از حاصلم باغ بهشت دلم
قد رسای تو و چهره نیکوی توست
دست یداللهی حیدر خیبر شکن
در صف کرب و بلا دست تو بازوی توست
مردی و مردانگی غیرت و آزادگی
در گرو همت و هیبت و نیروی توست
چشمه ی آب بقا تشنه لب جرعهای
از دم عیسایی و باده مینوی توست
چشم ملائک همه مات به مهر رخت
قلب خلایق همه در خم گیسوی توست
زان تو باشد شهاب «واعظی» بینوا
زان که ز دور ازل خادم اردوی توست
#حاج_کاظم_واعظی
@hajabasvaezii