eitaa logo
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
2.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
101 فایل
اگه مقام و صندلی موندنی بود که به تو نمیرسید.😌 خودت رو نگیر دوست من🥇 کپی حلال با ذکر صلوات 💐 شرایط ادمینی ، تبادل و... 👇👇 https://eitaa.com/teb_hajimashty
مشاهده در ایتا
دانلود
شب شهادت آقا موسی بن جعفر
التماس دعا از همگی
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
#قسمت_ششم یه سال دیگه هم همین طور گذشت🔄 کم کم صدای بچه ها در اومد … 🗣 اونها هم می خواستن مثل کین
هر شب که چشم هام رو می بستم با کوچک ترین صدایی از خواب می پریدم😨 چشمم که گرم می شد تصویر جنازه ها و مجروح ها میومد جلوی چشم هام😵 جیغ مردم عادی و اینکه با دیدن ماها فرار می کردن🤕 کم کم خاطرات گذشته و تصویر آدلر و ناتالی هم بهش اضافه می شد💔  فشار عصبی، ترس، استرس و اضطرابم روز به روز شدیدتر می شد😰 دیگه طاقت تحمل اون همه فشار رو نداشتم🚶🏻‍♂ مشروب و مواد هم فقط تا زمان خمار بودن کمکم می کرد! بعدش همه چیز بدتر می شد❌🍷 … اونقدر حساس شده بودم که اگر کسی فقط بهم نگاه می کرد می خواستم لهش کنم …👊 کم کم دست به اسلحه هم شدم🔫 اوایل فقط تمرینی... بعد حمل سلاح هم برام عادی شد 🤷‍♂ هر کس دو بار بهم نگاه می کرد اسلحه ام رو در میاوردم😒 علی الخصوص مواد هم خودش محرک شده بود و شجاعت و اعتماد به نفس کاذب بهم داده بود؛ در حد ترسوندن بود اما انگار سلطان اون جنگل شده بودم … 🚫 درگیری به حدی رسید که پای پلیس اومد وسط 🚨… یه شب ریختن داخل خونه ها و همه رو دستگیر کردن …🚔  دادگاه کلی و گروهی برگزار شد …! با وجود اینکه هنوز هفده سالم کامل نشده بود و زیر سن قانونی بودم 🔞 مثل یه بزرگسال باهام رفتار می کردن😕 وکیلم هم تلاشی برای کمک به من یا تخفیف مجازات نکرد🚶🏻‍♂ به 9 سال حبس محکوم شدم😞 یه نوجوان زیر 17 سال، توی زندان و بند بزرگسال ها … آدم هایی چند برابر خودم … با انواع و اقسام جرم های …⚠️ ادامه دارد...
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
#قسمت_هفتم هر شب که چشم هام رو می بستم با کوچک ترین صدایی از خواب می پریدم😨 چشمم که گرم می شد تصویر
توی زندان اعتیادم به مواد رو ترک کردم🚭 دیگه جزء هیچ باندی نبودم و از همه جدا افتاده بودم؛تنها …👤 وسط آدم هایی که صفت وحشی هم برای بعضی شون کم بود …🔪😒 هر روزم سخت تر از قبل... کتک زدن و له کردن من، تفریح بعضی هاشون شده بود 😤 به بن بست کامل رسیده بودم ⛔️همه جا برام جهنم بود🔥 امیدی جلوم نبود! این 9 سال هم اگر تموم می شد و زنده مونده بودم؛ کجا رو داشتم که برم؟🚶🏻‍♂ چه کاری بلد بودم؟😓 فشار روانی زندان و اون عوضی ها، رفتار وحشیانه پلیس زندان، خاطرات گذشته و تمام اون دردها و زجرها … اولین بار که دست به خودکشی زدم رو خوب یادمه … ⛓ 6 سال از زمان زندانم می گذشت! حدودا 23 سالم شده بود🙎‍♂یکی دو ماهی می شد هم سلولی نداشتم👀 حس خوبی بود... تنهایی و سکوت‌؛ بدون مزاحم😄اگر ساعات هواخوری اجباری نبود ترجیح می دادم همون ساعت ها رو هم توی سلول بمونم …⏲🔗 21 نوامبر، در سلول باز شد و جوان چهل و دو سه ساله ای اومد تو😶 قد بلند … هیکل نسبتا درشت … پوست تیره … جرم: قتل🤐📛 اسمش حنیف بود … ادامه دارد...
گاهی یک نگاه حرام، شهادت را برای کسی که لیاقت شهادت دارد؛سالها عقب می اندازد، چه برسد به کسی که هنوز لایق شهادت بودن را نشان نداده...🙃🕊 حسین خرازی @Ekip_haji739
🕊امام کاظم علیه السلام: علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم: اول اینکه خدای خودت را بشناسی. بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است. بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می‌خواهد؛ و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می‌کند... «بحارالانوار، ج. ۷۸، ص. ۳۲۸» ╔═.🍃🕊.════♥️══╗ @Ekip_haji739 ╚═♥️═════.🍃🕊.═╝
rasoli-6.mp3
4.03M
حاج مهدی رسولی غریبونه تنهای تنها...😭😭 @Ekip_haji739
سلام سلام به رفقای اکیپی
حالتون چطوره؟