حوض خون: روایت زنان اندیمشک از رخت شویی در دفاع مقدس(به همراه تقریظ مقام معظم رهبری)
🔸#حوض_خون
🔸# فاطمه سادات میرعالی
🔹#نشر_راه_یار
▪️504صفحه | رقعی 80000 تومان | با #تخفیف 72000تومان
🍀درباره کتاب :
این کتاب که حاصل همکاری دفتر تاریخ شفاهی اندیمشک و واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است، خاطرات و روایت های 64 نفر از بانوان اندیمشکی درباره فعالیت شان در بخش رخت شویی البسه رزمندگان دفاع مقدس را شامل می شود که فاطمه سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی تحقیق و گردآوری آنها را بر عهده داشته اند.
#امام_زمان
#رمان
🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید.
🌸 @store_manager
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
حوض خون: روایت زنان اندیمشک از رخت شویی در دفاع مقدس(به همراه تقریظ مقام معظم رهبری) 🔸#حوض_خون 🔸# فا
گزیده ای از کتاب:
«زیر نور لامپ حوض های پر از خون را دیدم. هر روز آن صحنه ها را می دیدم. ولی آن بار، توی تاریکی و سکوت شب، خیلی عجیب و دردناک بود. سرخی خون زیر نور لامپ برق میزد. نمی خواستم باورش کنم. چند بار چشم هایم را باز و بسته کردم. به جای آب تلألؤ خون را می دیدم. جگرم سوخت. دیدم ننه غلام و زهرا هم مثل من روی حوض خون ماتشان برده.»
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
جهاد تبیین در اندیشه آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)
🔸#جهاد_تبیین
🔸#سعید صلح میرزایی
🔹#انقلاب_اسلامی
▪️383صفحه | رقعی 75000 تومان | با #تخفیف 67500تومان
🍀درباره کتاب :
این اثر با بهرهگیری از بیانات حضرت آیتالله خامنهای به ابعاد مختلف جهاد تبیین پرداخته است.
در فصل اوّل به کلّیّات بحث از جمله تعریف جهاد و جهاد تبیین و همچنین فواید و آثار تبیین و مطالبی از این دست، پرداخته شده است.
در فصل دوّم، بحث الزامات جهاد تبیین مطرح است که به سیاستها و بایدها و نبایدهای این فریضه اختصاص دارد.
فصل سوّم کتاب، مربوط به برخی از روشهایی است که در بیانات رهبر انقلاب، به آن اشاره شده است. در بیانات ایشان، موضوعاتی مورد مطالبه قرار گرفته است که مجاهدان این عرصه لازم است تبیین این موضوعات را در اولویّت قرار دهند که در فصل چهارم کتاب به بیش از سی مورد از این موارد، پرداخته شده است.
فصل پنجم این اثر نیز به وظایف اقشار و نهادهای مختلف در این زمینه اختصاص یافته است.
#امام_زمان
#رمان
🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید.
🌸 @store_manager
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
کتاب های انتشارات حماسه یاران را به صورت آنلاین خرید فرمایید
hamasehyaran.ir
#مسابقه_کتابخوانی
کهکشان نیستی؛ داستانی بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبایی
🔸#کهکشان_نیستی
🔸# محمدهادی اصفهانی
🔹#فیض_فرزان
▪️560صفحه | رقعی 110000تومان | با #تخفیف 99000تومان
🍀درباره کتاب :
کهکشان نیستی نام رمانی است که بر اساس حیات 81 سالهی آیت الحق سید علی قاضی طباطبایی توسط محمد هادی اصفهانی در شهر نجف اشرف به رشته ی تحریر آمده است، نویسنده در آن سعی نموده که زندگی آیت الله سیدعلی قاضی را ازبدو ورود به نجف و آشنایی ایشان با اساتیدشان و همچنین نحوه تربیت و سیر و سلوک و تربیت شاگردان ایشان را به طور مستند داستانی به رشته تحریر درآورده و به تصویر کشد.
#امام_زمان
#رمان
#ماه_رمضان
🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید.
🌸 @store_manager
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
سنگی که سهم من شد
🔸#سنگی_که_سهم_من_شد
🔸# سید محسن امامیان
🔹#نشرکاظمی
▪️212صفحه | رقعی 42000تومان | با #تخفیف 37800تومان
🍀درباره کتاب :
ماجرای زندگی نوزادی است به نام "هبه" که بر اثر یک سری اتفاقات از پدر و مادر مسلمان خود جدا و سرپرستیاش را یکی از بزرگان قوم یهود به نام شطیانا و همسرش ماریه بر عهده میگیرند. آنها نام "دیه" را برای او انتخاب میکنند. دل و ذهن دیه، تحت تعلیمات شطیانا پُر از کینه نسبت به اسلام میشود. او تلاش میکند با ترفندهای مختلف، ضرباتی کاری را به قلب اسلام وارد کند.
این رمان در واقع آینهای است از تلاش قوم یهود، جهت سنگاندازی و تخریب شریعت اسلام. از تلاش آنها جهت کشتن پیامبر در نوزادی گرفته تا چنددستگی مسلمانان بعد از فوت پیامبر. مخاطب به نوعی در جایجای کتاب، نفوذ و شگردهای نفوذ یهودیان را در تمام قلمرو حکومت اسلامی مشاهده میکند.
#امام_زمان
#رمان
#ماه_رمضان
🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید.
🌸 @store_manager
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
سنگی که سهم من شد 🔸#سنگی_که_سهم_من_شد 🔸# سید محسن امامیان 🔹#نشرکاظمی ▪️212صفحه | رقعی 42000توما
گزیدۀ متن:
شورای کبار از او خواسته بود به نکاح تازه مسلمانی عرب در آید. با خودش میگفت آخر من کجا و ازدواج کجا؟ من هنوز خودم را طفل میدانم و اگر رؤیایی در سر میپروراندم، همه کودکانه بود. آنهم با پسری همقد خویش نه با نره خری که روزها روی شترش مینشیند و شبها به پهلوی همان حیوان تکیهزده میخوابد و یحتمل بوی تاپاله میدهد.
دیه به خودش جرأت داد و رو به شطیانا گفت: "آخر همسری من با یک عرب تازهمسلمان چه دردی از من که هیچ، از قوم و قبیله من دوا میکند؟ اگر قصد انتقام دارید، تیغی دهید تا در گلوی آن مرد فرو برم و الا مرا واگذار...
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
🔸#آخرین_بار_که_دیدمت
🔸# زهرا طباطبایی
🔹#انتشارات_حماسه_یاران
▪️135صفحه | رقعی 35000تومان | با #تخفیف 31500تومان
🍀بخشی کتاب :
کلید، درون قفل می چرخد و فکرهایی از جنس نکند شناسنامه اش نباشد؟! نکند دیگر دوستت نداشته باشد؟! نکند حرف های مهناز درست باشد؟! نکند...؟! در سرت می چرخند و حالت را آشوب می کنند.
درون صندوقچه، زیر تخت، بین قفسه ی کتاب ها، داخل کشو و کمدش را زیرورو می کنی. اتاق را به جمعه بازاری از وسایل مجتبی تبدیل می کنی؛ ولی هیچ اثری از شناسنامه پیدا نمی کنی. تنت یخ می کند و عرق روی پیشانی ات می نشیند.
#امام_زمان
#رمان
#ماه_رمضان
🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید.
🌸 @store_manager
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
🔸#لیلی1003
🔸# زینب امامی نیا
🔹#انتشارات_حماسه_یاران
▪️264 صفحه | رقعی 63000تومان | با #تخفیف 56700تومان
🍀معرفی کتاب :
این اثر تلاش دارد تاریخ انقلاب اسلامی را از زبان شاهدان عینی روایت کند؛ شاهدانی که در دل ماجراهای گوناگون بودهاند و قرار گرفتن آنها در این مسیر تلخی و شیرینی بسیاری را به همراه داشته است.
کتاب «لیلی 1003» به کوشش زینب امامینیا کتابی روایی است از روزگار زنی که رژیم پهلوی زخمهای التیام نایافتنی بر تن زندگیاش نشانده؛ روایتی از روزهای تلخ و دردناک فروردین و خرداد سال 1342.
در این داستان از زنانی روایت شده است که دست در دست هم جان دهها نفر از مردان و زنانی را که قرار است در دام ساواک گرفتار شوند، نجات میدهند و به آغوش خانواده برمیگردانند.
#امام_زمان
#رمان
#ماه_رمضان
🌸لطفا حهت تهیه کتاب به ادمین مراجعه نمایید.
🌸 @store_manager
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book
فروشگاه کتاب حماسه
🔸#لیلی1003 🔸# زینب امامی نیا 🔹#انتشارات_حماسه_یاران ▪️264 صفحه | رقعی 63000تومان | با #تخفیف 5670
بخشی از کتاب:
همه دور خاتون را گرفته بودند و به حرفها و نفسنفس زدنهایش گوش میدادند. زینب که پشت سر بقیه ایستاده بود و پاهایش یاری نمیکرد که جلوتر برود، چشمهایش را بست و نفس عمیقی کشید. بدنش سرد شده بود و دنبال جایی برای نشستن میگشت. درست مثل وقتی که وسط کوچه، جلال راه او را بسته بود و بدون هیچ مقدمهای از لیلی خواسته بود که با او ازدواج کند. هنوز لیلی دهانش باز نشده بود تا حرف بزند که جلال، حلقهای طلایی کف دستش گذاشته بود و گفته بود که عبدالرضا را گرفتند و بردند. لیلی ناخودآگاه حلقه را زمین انداخته بود… .
☘️ فروشگاه کتاب حماسه
✅ @Store_hamaseh_book