استاد حمید وحیدی
🔶 آنچه در پی میآید، برشی از #خاطرات حجتالاسلام والمسلمین استاد #حمید_وحیدی در باب تبلیغ دین و عال
#خاطرات_طلبگی_5
عضو تیم ملی
- پنج-پنج به نفع داورِ حكيم!
به قيافهاش ميخورد وضعش خوب باشد كه البته بعدها فهميدم وضعش خيلي خوب است.
عضو تيم ملّي واليبال بود و از بهترينهايشان بهترينِ آسيا هم شده بود.
سرويس كلامش را اينگونه زد كه به خاطر خستگي روحي از خانه زده بود بيرون و به قول خودش با اينكه ميتوانست خيلي جاهاي ديگر برود امّا آمده امامزاده تا دلش باز شود و اتّفاقي نمايشگاه را ديده و آمده مشورت كند.
خاكي بود و برخلاف خيلي از مشهورين و مشهورات باد غرور در دماغ نداشت. وضعش طبق حدس خوب بود و دستي هم بر آتش تجارت داشت.
يك ساعتي با هم نشستيم و گفتيم و شنيديم كه البته بايد اعتراف كنم اين دو فعل را تقريبا به يك اندازه صرف كرديم؛
چراكه برايم پر واضح شده است كه بسياري از مراجعين غير از راهكار خواستن و دنبال حل مشكل بودن دنبال گوش شنوايي هستند براي دردهاي دلشان
و به نظر ميرسد خوب گوش دادن نيمي، بلكه نيمي و اندي از كار ماست.
متديّن بود و خودش ميگفت قبلاً نماز شب خوان هم بوده و بخشي از قرآن را هم از حفظ داشته؛ از پدر و مادرش هم خيلي تعريف ميكرد و صحّه ميگذاشت بر اينكه شاكله اصلي تربيت يك فرزند در خانه و توسّط پدر و مادر شكل ميگيرد.
از وضعيت خوب حاكم بر تيم ملّي واليبال هم در دوره هاي قبل گفت كه خيلي برايم جالب بود. ميگفت:
در دورههاي گذشته مسؤولين خيلي به معنويات بچّهها توجّه داشتند و برنامههاي خوبي برگزار ميكردند مثال هم ميزد به زيارت بردن تيم و حاج منصور آوردن براي تيم!
در يك آبشار زيبا گفت:
موفّقيت هاي چشمگير تيم در گذشته هم بيشتر به خاطر همين تقويت روحيه معنوي و اهميت دادن به ارزش هاي اخلاقي بود.
سؤال شرعي هم داشت در مورد اينكه ميتواند به خاطر فشار تمرين روزه نگيرد؟
كه با دفاع روي تور مواجه شد و برايش گفتم حتّي اگر شده براي فرار از روزه يك سفر تا مسافت شرعي بروي بايد اين كار را بكني و بعداً روزه ها را قضا كني و صرفِ تمرين و سختيِ آن مجوّز روزه خواري نميشود كه نميشود.
سه ست گذشته بود و همچنان توپ كلام بينمان ردّ و بدل ميشد كه كمي هم از گرفتاري هايش گفت و نگراني هايش و از اينكه دير عصباني ميشود ولي وقتي ميشود چه ميشود!
ناراحتيها و افسردگي هايش كه كمي يادش رفت، وقت استراحتي هم گرفتيم و صحبتهاي معمولي و گهگاهي شوخي هاي پاستوريزهاي هم مهمانش كرديم تا رو به پايينيِ دو طرف لب هايش را كمي رو به بالا كنيم كه به لطف خدا اين اتّفاق هم افتاد.
يا من هو اضحك و ابكي!
اگر نبود سوت پايان نمايشگاه دو سِت ديگر هم حرف ميزديم؛ كه نشد و كركره نمايشگاه را كشيدند پايين و ما هم به رسم بازيهاي جوانمردانه دست داديم و خوشحال از نتيجه پنج بر پنجي كه به نفع داور حكيم به دست آورده بوديم يكديگر را به خدا سپرديم و رفتيم براي اردوي آماده سازي خويش در شبهاي قدر!
برشی از #خاطرات حجت الاسلام و المسلمین استاد #حمید_وحیدی در #کتاب #از_لسآنجلس_تا_پنجره_فولاد
#طلبگی_افتخار_سربازی_امام_زمان_عج
#رسالت_طلبگی
#مشاوره
#تبلیغ
🌀 @HamidVahidi_ir
🌐 http://hamidvahidi.ir