♦️آمریکا چند شرکت ایرانی و چینی را بهدلیل کمک به برنامه موشکی ایران تحریم کرد.
همراه شهدا🇮🇷
♦️سفارت ایران در ریاض فردا بازگشایی میشود ...
♦️العربیه: سفارت ایران در عربستان بازگشایی شد
همراه شهدا🇮🇷
╔═.🌺.═══◌✤═══╗ سه دقيقه در قيامت 🔰 همينطور كه به باغ او خيره بودم، يكباره تمام باغ سوخ
#سه_دقیقه_در_قیامت
✳️ جانبازی در ركاب مولا
سال 1388 توفيق شد كه در ماه رجب و ماه شعبان، زائر مكه و مدينه ُحرم شديم و وارد مسجدالحرام شديم. بعد از اتمام اعمال، به محل قرار آمدم. روحاني كاروان به من گفت: سه تا از خواهران
الان آمدند، شما زحمت بكشيد و اين سه نفر را براي طواف ببريد. خسته بودم، اما قبول كردم. سه تا از خانمهاي جوان كاروان به سمت من آمدند. تا نگاهم به آنها افتاد، سرم را پايين انداختم. يك حوله اضافه داشتم. يك سر حوله را دست خودم گرفتم و سر ديگرش را در اختيار آنها قرار دادم. گفتم: من در طي طواف نبايد برگردم. حرم الهي هم به خاطر ماه رجب شلوغ است. شما سر اين حوله را بگيريد و دنبال من بياييد.
يكي دو ساعت بعد، با خستگي فراوان به محل قرار كاروان برگشتم. در كل اين مدت، اصلا به آنها نگاه نكردم و حرفي نزدم. وظيفه اي براي انجام طواف آنها نداشتم، اما فقط براي رضاي خدا اين كار را انجام دادم. در روزهايي كه در مكه مستقر بوديم، خيليها مرتب به بازار ميرفتند و... اما من به جاي اينگونه كارها، چندين بار براي طواف اقدام كردم. ابتدا به نيت رهبر معظم انقلاب و سپس به نيابت شهدا، مشغول شدم و از فرصتها براي كسب معنويات استفاده كردم. در آن لحظاتي كه اعمال من محاسبه ميشد، جوان پشت ميز
اين موارد اشاره كرد و گفت: به خاطر طواف خالصانه اي كه همراه آن خانمها انجام دادي، ثواب حج واجب در نامه اعمالت ثبت شد! بعد گفت: ثواب طوافهايي كه به نيابت از ديگران انجام دادي، دو برابر در نامه اعمال خودت ثبت ميشود... اوايل ماه شعبان بود كه راهي مدينه شديم. يك روز صبح در حالي
كه مشغول زيارت بقيع بودم، متوجه شدم که مأمور وهابي دوربين يک پسر بچه را که ميخواست از بقيع عکس بگيرد را گرفته، جلو رفتم و به سرعت دوربين را از دست او گرفتم و به پسر بچه تحويل دادم. بعد به انتهاي قبرستان رفتم. من در حال خواندن زيارت عاشورا بودم كه به مقابل قبر عثمان رسيدم. همان مأمور وهابي دنبال من آمد و
چپ چپ به من نگاه ميكرد. يكباره كنار من آمد و دستم را گرفت و به فارسي و با صداي بلند گفت: چي گفتي!؟ لعن ميكني؟ گفتم: نه خير. دستم رو ول كن. اما او همينطور داد ميزد و با سر و صدا، بقيه مأمورين را دور خودش جمع كرد. در همين حال يكدفعه به من نگاه كرد و حرف زشتي را به موال اميرالمؤمنين(ع) زد. من ديگر سكوت را جايز ندانستم. تا اين حرف زشت از دهان او خارج شد و بقيه زائران شنيدند، ديگر سكوت را جايز ندانستم. يكباره كشيده محكمي به صورت او زدم. بلافاصله چهار مأمور به سر من ريختند و شروع به زدن كردند. يكي از مأمورين ضربه ي محکمي
به كتف من زد كه درد آن تا ماهها اذيتم ميكرد. چند نفر از زائرين جلو آمدند و مرا از زير دست آنها خارج كردند و سريع فرار كردم. اما در لحظات بررسي اعمال، ماجراي درگيري در قبرستان بقيع را
به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و فقط به عشق موال علي(ع) با آن مأمور درگير شديد و كتف شما آسيب ديد. براي همين ثواب جانبازي در ركاب موال علي (ع) در نامه عمل شما ثبت شده است!
⏪پایان قسمت 7⃣2⃣
↩️ ادامه دارد
╚═◌✤═════.🌺.═╝
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💠 سه #شهید مدافع حرم در یک قاب
راست: #شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_محمدمهدی_مالامیری
#شهید_سیدمصطفی_حسینی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ؟ #محمد_التمیمی #جبهه_مقاومت #همراه_شهدا
این شهید دو ساله امروز پیکر مطهرش تشییع شد ...
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada