#زندگینامه_شهید_مدافع_حرم_حاج_علی_آقا_عبداللهی
🌷 #حاج_علی_آقا_عبداللهی در تاریخ ۶۹/۷/۱۰ در تهران به دنیا آمد و در سال ۷۶ در دبستان رسالت منطقه ۱۱ ثبت نام و کلاس اول رو سپری نمود و سال ۷۷ به دبستان امید امام منتقل و تا کلاس پنجم دبستان را در آنجا گذراند دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابن سینا منطقه ۱۱ سپری نمود کلاس اول دبیرستان را در دبیرستان شهید مفتح گذراند و دوم و سوم دبیرستان را در هنرستان فنی شهدا در منطقه ۱۲ در رشته #برق و #الکترونیک گذراند . کاردانی رشته الکترونیک خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری سپری نمود .
بلافاصله پس از اتمام درس در سال ۱۳۹۰ به استخدام #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن یک دوره یکساله در #دانشگاه_امام_حسین(علیه السلام) در سپاه انصار مشغول خدمت شد . در سال ۹۱ ازدواج نمود و در سال ۹۳ صاحب فرزند پسری به نام امیرحسین شد . در تاریخ ۹۴/۹/۲۲ پس از دو سال پیگیری موفق به اعزام به سوریه گردید و در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۳ درست ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه #خالدیه_خان_طومان به درجه رفیع #شهادت نائل گردید و پیکر مطهر ایشان تاکنون #بازنگشته است و همانطور که به #حضرت_زهرا«سلام الله علیها» ارادت ویژه ای داشت همانند ایشان #بی_نشان ماند .🌷
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
576_42154167163032.mp3
4.55M
خادمان گریه کنون صحنتو جارو میزنن
حاج سیدمهدی میر داماد
#یا_حسین
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌹 سردار «قاسم سلیمانی» مهر ماه سال۹۸ در جواب به نامه «ابوخالد» فرمانده کل گردانهای عزالدین قسام فلسطین: هر کس ندای شما را بشنود و به یاری شما نشتابد مسلمان نیست.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
عشق یعنی استخوان و یک پلاک
سالها تنهای تنها زیر خاک🖤
#شهدای_گمنام
#همراه_شهدا
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
❤️شهید عزیز سید روح الله عجمیان❤️
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
༻﷽༺
مصطفی حواست را بیشتر جمع کن !
این چهارمین بار است که شهید میشوی؛
نترس رفیق من پنج تا جان دارم....
از بچگی مصطفی را میشناختم. همیشه دوست داشت پزشک شود.
اینجا که ما زندگی میکنیم مردم دکتر نمیشوند تا ثروتمند شوند! داستان ما کاملا متفاوت است.
ما اینجا پزشک میشویم تا دست و پاهایی که هر چند وقت یک بار در حمله ی به ما، از بدنها جدا میشد را، دوباره به صاحبینشان هدیه دهیم یا اگر نشد حداقل آنها را از مرگ نجات دهیم یا به هر شکل ممکن به مجروحین برسیم....
اینجا پزشکی دلیل دیگری ندارد.
مردم ما معمولا برای پیشگیری به دکتر مراجعه نمیکنند. نمیدانم شاید این جمله هم درست نباشد که بگویم اینجا فقط برای درمان به پزشک مراجعه میکنند.
اگر مرگ هم یک بیماری یا بلا باشد شاید بتوانم بگویم: اینجا هم مردم مثل همه ی دنیا برای پیشگیری به پزشک مراجعه میکنند.
البته پیشگیری از مرگ....
بگذریم؛
مصطفی هم به همین چیزها فکر میکرد که پزشک شد. تا جان آدم ها را نجات دهد.
۱۲۰ روز از شروع این جنگ میگذرد.
یک بار به او گفتم: مصطفی باید بیشتر حواست را جمع کنی، این چهارمین بار است که شهید میشوی!
این را گفتم تا شاید بخندد و کمی حال و هوایش عوض شود و روحیه اش را بدست آورد.
ولی مگر در این شرایط میشد خندید؟
به ویژه این که در همین چهارمین باری که مصطفی از مرگ نجات پیدا کرده بود همه خانواده اش جلوی چشمش شهید شده بودند.
خودش اینگونه تعریف میکرد: باد شدیدی وزید و به اطراف پرت شدیم و سنگ ها و گرد و غبار به سوی ما آمدند.
گوشم که سوت کشید فهمیدم یک انفجار رخ داده است.
نمیدانستم زنده ام یا شهید شدهام.
خانواده ام. پسر برادرم و مادرم به شدت مجروح بودند. وقتی جمعیت آمد و با من حرف زدند کم کم فهمیدم زنده هستم و این بار چهارمی بود که زنده می ماندم.
مردم کمک کردند تا مادر و بقیه اعضای خانواده را به بیمارستان منتقل کنیم خودم هم ماندم تا به بقیه ی کسانی که نمی توانند به بیمارستان بروند کمک کنم....
روزهای سختی است. اینجا در غزه هم باید پزشک باشی، هم پدر، هم مدافع شهر و هم بتوانی زمانی که فرزندی بدون مادر می آورند دایه ای مهربان تر از مادر شوی....
در غزه اگر میخواهی انسان موفقی باشی به این معنا که زنده بمانی باید در بدو تولد همه ی اینها را به همراه خیلی چیزهای دیگر یاد بگیری ...
مصطفی را دست کم نگیرید. او همه ی اینها را یاد گرفته بود که توانست چهار بار در غزه زنده بماند و این کارِ هرکسی نیست.
هربار که او را میدیدم و هر بار که میفهمیدم خبر شهادت یکی دیگر از عزیزانش را گرفته حس میکردم روحیه اش قوی تر شده و به دنبال این است که کارهای بیشتری برای مردم انجام دهد.
یک روز دیدم سیم کارتی خریده، دلیلش را پرسیدم گفت: میخواهم با مردم دنیا صحبت کنم و از آنها بخواهم به من پول دهند تا به مردم غزه کمک کنم.
خیلی عجیب بود. تا همینجا باید دنیا از ما به عنوان پزشکان وظیفه شناس تشکر میکرد. اما مصطفی انگار جور دیگری فکر میکرد و گویا از نظرش هنوز هیچ کاری نکرده و به مردم بدهکار بود.
تا قبل از آخرین دیدارمان، او توانسته بود برای ۳۰ خانواده کمک جمع کند.
۵ روز از اهداء این کمک ها گذشته بود و آخرین باری بود که ملاقاتش میکردم.
گفتم مصطفی چهار بار شهید شدی و ماندی، نمیشود بار پنجم هم بمانی؟ نمیشود تا آخر کنارمان باشی؟
گویی خواستهی زیادی بود!!!
مصطفی برای بار پنجم هم با مرگ ملاقات کرد اما این بار آن را در آغوش گرفته بود.
اینجا غزه است و تو اگر مصطفی نجار هم باشی، پنج جان هم که داشته باشی بالاخره شهید میشوی.....
روایتی که امشب برایتان نوشتم برگرفته از حقیقت است.
زندگی شهید پزشک، مصطفی نجار که در غزه 5 بار تا پای مرگ رفت و بعد از کمک هایی بی حد به مردمش شهید شد. برای شادی روح همهی شهدا به ویژه پزشکان شهید فاتحه ای قرائت کند.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید ابراهیم هادی ...
امام_زمان
لبیک_یا_خامنه_ای
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ. #همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada