پاشو اینجوری منو نده عذاب ‌ . . کلیمنی ! :) زهرا جانم جان علی بلند شو . . زهرا جان علی بعد ازتو میمره بلند شو خانومم؟ چراغ خونم ؟ . بلند نمیشی زهرا جان . نگاه کن حسن و از سر شب حرف نمیزنه ‌فقط یه جمله رو همش تکرار میکنه " قدم کوتاه بود نشد " ! زهرا جان اگه تو بری کی بالا سر حسین آب بزاره ؟ کی برای زینب و کلثوم مو شونه کنه .. بلند شو چراغ خونه ی علی بلند شو (: بلند شو که چراغ خونم خاموش میشه ‌-💔-

بلند شو زهرا . . کی این بچه ها رو آروم کنه ؟ (:

فاطمه ؛ خانمم ؟ مگه قرار نبود محسنمون بزرگ کنیم (:

بسم ࢪب الشهدا . .

_

یک ڪوچہ بود که موۍ حسن را سپید کرد (: . یڪ اتفاق بود کہ اورا شهید کرد !

هرشب حسن در خواب میگوید مغیره . . دست از سرش بردار کشتی مادرم را (:

تو مدینہ یه آقایی به بچهاش میگفت ‌آروم گریه کنید . (: 🚶🏻‍♂

نصفه شب نشسته‌ بود گوشه حجره ؛ آروم بود ساکت بود تاریک بود .. آروم وارد حجره شد صدا زد ؛ پسرم چرا با من حرف نمیزنی ؟ تو که میدونی چرا حالم بده .. حسنم تو که میدونی چی شد به کسی نگو .. هی حرف زد دید جواب نمیاد گفت؛ مادر بمیره حسنم چرا جواب نمیدی ؟ تا اینو گفت یهو صدای گریه بلند شد ؛ گفت مادر من حسن نیستم ، حسینم💔! (:

بیاید امشب برات ڪربلامون رو از مادرمون بگیریم . . مادر ؟ سال بعد فاطمیہ بین الحرمین (: !

زهرا جان (: ! قرار نبود تتهام بزاریا . . 🚶🏻‍♂ زهرا جان ؛ من موندم و یه چاه ؟ زهرا جان بعد از تو دیگه به من علی یه سلامم نمیدن ! نرو زهرا جان (: . . علیتو تنها نزار !

زهرا منم علی !💔