eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.6هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
دیکته زندگیمان پر از غلط است ولی نگران نباش... خودش گفته قبل از نمره دادن اگر پشیمان شوی غلطهایت را پاک میکنم! ‍‌@Harf_Akhaar
✨﷽✨ 🔴برای هرکاری با خدا معامله کن ✍من مریض بودم، فلانی عیادتم نیومد! من زنگ زدم احوالش رو پرسیدم، اما اون نه! ارزش کادوشون خیلی کمتر از کادویی بود که من براشون گرفته بودم! پدرم به رحمت خدا رفت، یه زنگ نزدن، لااقل یه تسلیت خشک و خالی بگن! و... همه‌ اینا یعنی شما در حالِ معامله‌ مهربانی هستید و طرف معامله‌ شما هم، انسان‌های دیگرند! به همین دلیل توقع جبران دارید و اگر این توقع برآورده نشه، معامله‌تون رو قطع می‌کنید! بهتره بدونید؛ مهربانی با توقع جبران، نه تنها به شخصیت شما اعتبار نمی‌ده بلکه مانعِ بزرگی در خودسازی شما و حرکتتون به‌سمت کمالات انسانی می‌شه. بزرگان می‌گویند: از هیچ‌کس توقع نداشته باش. ‌ @Harf_Akhaar
شخصی در بیابانی می رفت.ناگهان در چاهی افتاد.چوبی در وسط چاه بود,آن را گرفت تا به ته چاه سقوط نکند.دید در قعر چاه اژدهایی دهان باز کرده است.یک طرف موش سفید و یک طرف دیگرش موش سیاه از دو طرف چوب را می جوند و آن را باریک می کند.راستی که چه ترسی دارد.در همین هنگام چشمش به گوشه چاه افتاد و دید مقداری عسل در خاک ها ریخته شده,زنبورها هم رفت و آمد می کنند.اژدها و موشها را فراموش کرده با نیش زنبورها و خاک آلود بودن عسل می سازد و مشغول خوردن می شود.خیلی هم خوشوقت است که اقبالش یاری کرده است به چنین نعمتی رسیده است. چاه عالم طبیعت,دنیاست.اژدها همان مرگ است و چوبی که وسط چاه به دست گرفته,عمر است و شب و روز همان دو موش سیاه و سفید هستند که عمر را کم می کند تا بیافتد در دهان مرگ.عسل همان شهوات دنیاست که هر نوشش با هزار نیش و ناراحتی همراه است. @Harf_Akhaar
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زرتشت بزرگ فرمود: اگر کسی را دوستش داری، خردش نکن! اگر کلید قلبی را نداری، قفلش نکن! اگر دستی را گرفتی، رهایش نکن! و اگر چیزی را بخشیدی، حسابش نکن! @Harf_Akhaar
زندگی اتفاقی نیست بلکه پاسخی در برابر بخشش‌ها و داده‌های شماست. زندگی صدا و آهنگ خودتان است. هر بُعدی از زندگیِ‌تان بازتاب نیت و افکار شماست. شما خالق زندگی‌تان هستید. 📗 قدرت ✍🏻 @Harf_Akhaar
همه می کوشند صاحب چیزی بشوند که به آن می گویند شخصیت. کار سختی نیست. شخصیت داشتن، یعنی وقتی کسی حواسش به ما نیست، باز هم کار درست را انجام دهیم . @Harf_Akhaar
⛔️ انسانیت چهار چوب دارد صمیمیت نباید که به وقاحت تبدیل شود. شجاعت نباید که با جسارت اشتباه گرفته شود. صراحت نباید که به فضاحت کشیده شود. آداب باید که رعایت شود. حرمت ها باید که نگه داشته شود. مرزها باید که شناخته شود. چهار چوب ها باید که دانسته شود. قاعده ها که فراموش شود، اصول که گم شود، حریم ها که شکسته شود، نه شهر باقی می ماند و نه شهروند و نه شهریار... وقتی کسی را نداریم که به ما درس اخلاق بیاموزاند، هر کدام باید که کتابِ خودآموز اخلاق را از طاقچه انسانیت بر داریم و بخوانیم و تکرار کنیم که انسان کیست ؟ و اگر خواست انسان بماند چه ها باید بکند! @Harf_Akhaar
‌ انسان نمی تواند به پرواز درآید، مگر آنکه ابتدا به لبه ی پرتگاه برسد.🕊️ ✍ @sokhan_iw
✍در زمان گذشته قیمت دقیق طلا مشخص نبود، در نتیجه هر زرگری قیمتی را بر روی جنس خود می گذاشت. معمولا دو یا چند زرگر با یکدیگر توافق ناجوانمردانه ای می کردند، تا مشتری های بیچاره را تا حد ممکن سر کیسه کنند، به این رفتار "جنگ زرگری "گفته می شد. 🔸وقتی مشتری از همه جا بی خبر، به دکان زرگری می رسید، زرگر قیمت متاع خود را چند برابر مقدار واقعی می گفت و از طرفی در حین گفتگو به زرگری دیگر که با او از قبل توافق کرده بود، پیغام می رساند، زرگر دوم به بهانه ای خودش را به دکان زرگر اول می رساند و با صدای بلند و قیافه حق به جانب داد می زد : 🔹"ای نابکار، مگر تو مسلمان نیستی! دین و ایمان نداری! این چه قیمتی است که می گویی؟ "زرگر اولی هم در جواب با پرخاش می گفت : "ای دغل باز، من تو را خوب می شناسم، می خواهی جنس کم عیارت را آب کنی. "زرگر دوم با عصبانیت بیشتر می گفت : "جنس من کم عیار است!؟! 🔸بیا سنگ محک بزنیم ببینم چقدر عیارش بالاست".... باری مشتری بیچاره در انتها خام زرگر دوم می شد و به دکان او می رفت و جنسی را چند برابر قیمت واقعی می خرید و در ضمن گمان می کرد، سود کرده است. در انتها دو زرگر سود بدست آمده را با یکدیگر تقسیم می کردند. 🔹اصطلاح" جنگ زرگری "کنایه از جنگی غیر واقعی است، که دو طرف دعوا فقط برای فریفتن دیگران وانمود می کنند، با هم دشمن هستند، ولی در واقع با هم رفیق و همراه هستند. @Harf_Akhaar
آرام و روان و نرم و سنجیده رَوَد ما ناله کنان و یار نشنیده رود! یک عمر گذشت و عاقبت فهمیدیم از دل نرود هر آنکه از دیده رود! @Harf_Akhaar
آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت و گویی به شرح زیر صورت گرفت: بچه شتر: «مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می‌تونم ازت بپرسم؟» شتر مادر: «حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟» بچه شتر: «چرا ما کوهان داریم؟» شتر مادر: «خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی‌شود بتوانیم دوام بیاوریم.» بچه شتر: «چرا پاهای ما دراز و کف پای ما گرد است؟» شتر مادر: «پسرم، برای راه رفتن در صحرا داشتن این نوع دست و پا ضروری است.» بچه شتر: «چرا مژه‌های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت‌ها مژه‌ها جلوی دید من را می‌گیرد.» شتر مادر: «پسرم، این مژه‌های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم‌ها ما را در مقابل باد و شن‌های بیابان محافظت می‌کنند.» بچه شتر: «فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه‌هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن‌های بیابان است.» بچه شتر: «فقط یک سوال دیگر دارم.» شتر مادر: «بپرس عزیزم.» بچه شتر: «پس ما در این باغ وحش چه غلطی می‌کنیم؟» نتیجه: مهارت‌ها، علوم، توانایی‌ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید. پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟ @Harf_Akhaar
💕سختی‌ها را جدی نگیر...! اصلا بگذار از این همه خونسردی‌ات تعجب کند. بگذار بداند تو بیدی نیستی که با این بادها بلرزی! اصلا تا بوده این چنین بوده، سختی‌ها همین را می‌خواهند؛ می‌خواهند جدی بگیریشان، آن‌وقت دست بگذارند بیخ گلویت و نگذارند آب خوش از گلویت پایین برود! اما تو مثل همیشه آرام باش، مثل همیشه بخند، سخت باش، اما سخت نگیر. بگذار سختی با تمام وجودش احساس کند، که هنوز هم کسی در این گوشه از دنیا، سخت تر از خودش پیدا می شود. تو قوی باش... فقط همين!! @Harf_Akhaar