eitaa logo
حرف آخر • حکایت و پند •
76.8هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
0 فایل
تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 -سخنان پر مفهوم بزرگان ایران و جهان -حکایت های جالب و آموزنده تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1314784094C8c098d28af
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگترین مشکل ارتباطاتمون ؛ اینه که گوش نمی کنیم تا بفهمیم ؛ گوش می کنیم تا جواب پس بدیم...! @Harf_Akhaar
💎 از حكيمي پرسيدند وقت طعام خوردن كِى است؟ حکیم گفت غنی را وقتی كه گرسنه شود و فقير را وقتی كه بيابد !! @Harf_Akhaar
📚 میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته و با اینکه دارای زیبای و جمال بوده و پدرش هم از تجار سرشناس شهر بوده اما به خاطر این خلق و خو هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است. پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند.پس به خواستگاری دختر می رود. بر خلاف نظر همه ، او می گوید که می تواند دخترک را رام کند.و با او ازدواج کند. خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و ….چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .پس نقشه اش را از قبل برنامه ریزی کرده بود اجرا می کند،گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد. چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور. چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور. گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان خنجرش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند.پس از این که این کار را انجام می دهد دوباره به حجله برمی گردد و این بار رو به دختر میکند و می گوید برو آب بیار….‬ خب نتیجه معلومه دختر از ترس سریع میره آب میاره تا سر نوشت اون مثل گربه بیچاره نشه! واین گونه بود که ضرب المثل و حکایت گربه را دم حجله باید کشت رایج شد. @Harf_Akhaar
این مردم ظاهربین به سر آستین آدم نگاه می کنند سر آستین آدم کهنه باشد کلامت اگر حتی گوهر باشد آن گوهر را را ور نمی‌چینند ... @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی غم باد چیه؟ یه حس طاقت فرسا و زجر آورِ احساس میکنی یه چیزی گوله شده بیخ گلوت هرچقدر هم که پزشک معاینه کنه چیزی معلوم نمیشه فقط و فقط خودت حسش میکنی دکترا میگن منقبض شدن ماهیچه‌ای و هزار تا دلیل به قول خودشون علمیِ دیگه اما من گمان میکنم از بس بغض‌هاش رو قورت میده و گریه نمیکنه ، غم باد میگیره @Harf_Akhaar
يك نفر در زمستان وارد دهی شد و توی برف دنبال منزلی می گشت ولی غريب بود مردم هم غريبه توی خانه‌هاشان راه نمیدادند همين‌جور كه توی كوچه‌‌های روستا می گشت ديد مردم به يك خانه زياد رفت و آمد می كنند از کسی پرسيد، اينجا چه خبره؟ گفت زنی درد زايمان دارد و سه روزه پيچ و تاب ميخوره و تقلا ميكنه ولی نمیزاد، ما دنبال دعا نويس می گرديم از بخت بد دعانويس هم گير نمياريم مرد تا اين حرف را شنيد گفت: بابا دعانويس را خدا براتون رسونده، من بلدم، هزار جور دعا ميدونم! فورا مرد مسافر را با عزت فراوان وارد كردند و خرش را به طويله بردند، خودش را هم زير كرسی نشاندند، بعد قلم و كاغذ آوردند تا دعا بنويسد، مرد روی کاغد چیزهایی نوشت و به آنها گفت: اين كاغذ را در آب بشوريد و آب آنرا بدهید زائو بخورد. از قضا تا آب دعا را به زائو دادند زائيد و بچه صحيح و سالم به دنيا آمد. از طرفی کلی پول و غذا به او دادند وبعد از چند روز که هوا خوب شد راهیش کردند. بعد از رفتنش یکی از دهاتی ها کاغذ دعا را که کناری گذاشته بودند برداشت وخواند دید نوشته: خودم بجا، خرم بجا، ميخوای بزا، ميخوای نزا 🖋 عبید زاکانی @Harf_Akhaar
🔹 سپاسگزار خداوند باشیم برای داشته هامون و برای نداشته هامون هم شکرگزار باشیم چراکه شاید اون نداشته ها به نفع ماست که نداریم🌱 @Harf_Akhaar
✍لقمان حکیم گفت: من سیصد سال با داروهای مختلف،  مردم را مداوا کردم؛ و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛ که هیچ دارویی بهتر از “محبت” نیست ! ▪️کسی از او پرسید:  و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟ لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛ ▫️“مقدار دارو را افزایش بده !! ” امروز سعی کنیم یه اتفاق خوب توی زندگی دیگران باشیم مثل یه چتر توی روزای بارونی مهربون باشیم صمیمی بدون شک هزاران مهربونی به ما برمیگرده... ‌@Harf_Akhaar
این اندازه ما نیس که ما را از دیگران متمایز می‌کند. این هوش و سطح فکری شماست که باعث تمایز شما نسبت به دیگران می‌شود... ‌@Harf_Akhaar
در باغی چشمه‌ای‌بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنه‌ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و زیبا به گوشش آمد. آب در نظرش شراب بود. مرد آنقدر از صدای آب لذت می‌برد که تند تند خشت‌ها را می‌کند و در آب می‌افکند. آب فریاد زد: های، چرا خشت می‌زنی؟ از این خشت زدن بر من چه فایده‌ای می‌بری؟... تشنه گفت: ای آب شیرین! در این کار دو فایده است. اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی رُباب است. نوای آن حیات بخش است، مرده را زنده می‌کند. مثل صدای رعد و برق بهاری برای باغ سبزه و سنبل می‌آورد. صدای آب مثل هدیه برای فقیر است. پیام آزادی برای زندانی است، بوی یوسف لطیف و زیباست که از پیراهنِ یوسف به پدرش یعقوب می‌رسید . فایدة دوم اینکه: من هر خشتی که برکنم به آب شیرین نزدیکتر می‌شوم، دیوار کوتاهتر می‌شود. خم شدن و سجده در برابر خدا، مثل کندن خشت است. هر بار که خشتی از غرور خود بکنی، دیوار غرور تو کوتاهتر می‌شود و به آب حیات و حقیقت نزدیکتر می‌شوی. هر که تشنه‌تر باشد تندتر خشت‌ها را می‌کند. هر که آواز آب را عاشق‌تر باشد. خشت‌های بزرگتری برمی‌دارد @Harf_Akhaar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین لذت در زندگی انجام دادن کاری است که دیگران می‌گویند: تو نمی‌توانی آن را انجام دهی. - والتر بجت @Harf_Akhaar
بعضی آدمها مثل ابر میمانند وقتی ناپدید میشوند روزمان درخشان تر میشود. "از آدمهای منفی دوری کنید.." @Harf_Akhaar