eitaa logo
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
86 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
222 فایل
ارتباط با مدیر کانال ya110s@
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🌹🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات۲۷تا۳۰سوره مائده- بخش۱ 🌸 وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَى ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَم ْيُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (۲۷) لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَآ أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ ۖ إِنِّيٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (۲۸) إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنْ تَبُوٓأَ بِإِثْمِی وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ۚ وَذَٰلِكَ جَزَآؤُ الظَّالِمِينَ (۲۹) فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ (۳۰) 🍀 ترجمه: و داستان (خبر مهم) واقعی دو پسر آدم را بر آنها بخوان، زمانی كه هر دو، قربانى پیش آوردند، پس از یكى پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. (برادری که عملش پذیرفته نشد) گفت: تو را خواهم كشت، (برادری که عملش پذیرفته شد) گفت: خداوند، تنها از افراد با تقوا قبول مى‌ كند. (۲۷) قطعاً اگر تو برای كشتن من دستت را به سوی من دراز كنی، من هرگز برای كشتن تو دستم را دراز نمی ‌كنم؛ زیرا من از خداوند، پروردگار جهانیان می ‌ترسم. (۲۸) قطعا من می‌خواهم به گناه من و گناه خودت (به سوی خدا) بازگردی و در نتیجه از اهل جهنم خواهی بود؛ و این کیفر ستمكاران است. (۲۹) پس نفس او، كشتن برادرش را در نظرش آسان جلوه داد، پس او را كشت و از زیانكاران شد. (۳۰) 🌷 : از تلاوت می آید یعنی بخوان 🌷 : بر آنها 🌷 : خبر مهم 🌷 : دو فرزند، دو پسر 🌷 : حضرت آدم علیه السلام 🌷 : به درستی، ماجرایی که واقعیت دارد 🌷 : پیش کش کردن 🌷 : به معنی نزدیک شدن است و هر عملی که به وسیله آن به خدا و غیر خدا نزدیک می شوند قربان می نامند. 🌷 : یکی از آنها 🌷 : گفت 🌷 : تو را خواهم کشت 🌷 : گشودی،دراز کردی 🌷 : دستت 🌷 : گشاینده، دراز کننده 🌷 : دستم 🌷 : به سوی تو 🌷 : می ترسم 🌷 : پروردگار جهانیان 🌷 : قطعا من 🌷 : می خواهم 🌷 : باز گردی 🌷 : گناهم 🌷 : گناهت 🌷 : آتش 🌷 : به تدریج برای او آسان کرد 🌷 : برادرش 🌷 : شد 🌷 : زیانکاران ◀️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
های امام رضایی زیارت مختصر امام رضا علیه السلام السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقىٰ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ عَلَيْهِ آباؤُكَ الطَّاهِرُونَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلَىٰ هُدىً، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلىٰ باطِلٍ، وَأَنَّكَ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَأَدَّيْتَ الْأَمانَةَ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ خَيْرَ الْجَزَاءِ، أَتَيْتُكَ بِأَبِي وَأُمِّي زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ، مُوالِياً لِأَوْلِيائِكَ، مُعادِياً لِأَعْدائِكَ، فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْهادِي وَالْوَلِيُّ الْمُرْشِدُ، أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ مِنْ أَعْدائِكَ، وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِوِلايَتِكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ. 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷جاده ی زندگی، هرگز بُن بست نیست! نفسی تازه کن، کفش هایت را بپوش و دوباره دل به راه بسپار💞 آغوش خداوند همیشه انتظارت را می کشد...💚 🌷🍀روز از نو 🌷🍀روزی از نو سلام✋ 🤲 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نهضت جنگل میرزاکوچک‌خان، یک واحد مینیاتوری از جمهوری اسلامی نهضت جنگل، یک نهضت بی‌نظیر در زمانه خود بود. ۱. منشأ دینی؛ ۲. رفتار اعتقادی؛ ۳. حرکتی صددرصد اسلامی ایرانی و ضداجنبی، سه  خصوصیت نهضت جنگل است. میرزا کوچک خان با نهضت جنگل، یک واحد مینیاتوری از جمهوری اسلامی را در رشت و در  محدود خاص گیلان بوجود آورده بود. 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
🔰 | ویژه برنامه خادم الشهدای ۱۴ شهید گمنام کوه خضر نبی «علیه السلام » 💠 ختم صلوات همراه با قرائت زیارت عاشورا هدیه به پیشگاه مطهر چهارده معصوم علیهم السلام، خصوصا محضر نورانی حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا «سلام الله علیها» به نیت تعجیل در امر ظهور امام زمان «عج»، دفع فتنه های آخرالزمانی ، پیروزی جبهه مقاومت ، سلامتی رهبر عزیزمان، شفای عاجل بیماران به نیابت از روح ملکوتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی «ره»، سردار دلها و همه شهدا علی الخصوص ۱۴ شهید گمنام کوه خضر نبی «ع»، و اموات و برآورده شدن حاجات. 🔻چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ 🕰 ساعت ۳:۳۰ عصر 🎙با نوای گرم: کربلایی مهدیان ‼️‼️ در صورت نامساعد بودن هوا این برنامه در حسینیه ی شهدای گمنام برگزار میگردد . 🌹خواهران خادم الشهدای قرارگاه ۱۴ شهید گمنام کوه خضر نبی «علیه السلام»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی 020.mp3
8.34M
۲۰ 🎤 کو؟ کجاست؟ خدایی رو که نمی‌بینید، چگونه باور می‌کنید؟ 💥 کسی که عقل دارد، و عقلش سالم است، قطعاً براحتی خدایی را که نمی‌بینید، باور نمی‌کند! 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
🔰 مراسم استقبال از مسافران کربلایی راه قدس (پیکر پاک و مطهر ۸ شهید گمنام گلگون کفن دفاع مقدس) زمان: پنج شنبه ۱۶ آذر ساعت ۱۳:۳۰ مکان: از‌بهشت‌معصومه‌به‌صورت 🚐 مسیر استقبال: میدان شهید زین الدین، میدان امام، خیابان امام، حرم مطهر، میدان جانبازان، بلوار امین، خیابان ۴۵ متری شهید صدوقی، باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس. 🔻کمیته تجلیل شهدای گمنام استان قم با ما همراه باشید👇 قرارگاه فرهنگی شهدای گمنام کوه خضر(ع)
🇮🇷🇮🇷 مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت صد و چهاردهم فصل دهم؛ نبرد فاو ۵ چند روزی همراه بچه‌های واحد در همدان بودیم هفته بعد به جنوب رفتیم اردوگاه شهید محرمی کنار کارون همه چیز عوض شده بود حتی ارکان لشکر حاج حسین همدانی به فرماندهی لشکر قدس گیلان منصوب شده بود به جای او حاج مهدی کیانی از فرماندهان قدیمی جنگ به سمت فرماندهی لشکر معرفی شده بود حاج مهدی هم چند نفری را از بچه‌های زبده و قدیمی جنگ با خود آورده بود همه برای عملیاتی بزرگ آماده می‌شدند در واحد ما، در عین آمادگی برای رزم، محیط ترکیبی از اوج معنویت و گریه و شوخ طبعی و خنده بود یک روز جلوی چادر واحد نشسته بودیم که علی‌آقا گفت: "حالا که لثه‌ات خوب شده، بلند شو با یکی از این تازه واردها کشتی بگیر! ببینم هنوز هم قلچماقی یا نه!؟" طرف آدم تنومندی بود. با تن و هیبت کشتی‌گیری چند دقیقه باهاش قاطی کردم یک آن زدمش زمین خودم هم باورم نمی‌شد علی‌آقا در گوشی گفت: "خیلی به خودت نناز! این کشتی یک امتحان از تو بود و صد تا از او! که نشان بدهد چقدر مرام پهلوانی دارد! اگر اراده می‌کرد ظرف چند ثانیه ضربه می‌شدی اما نخواست! من هم همین را می‌خواهم. اگر منم منم داشت کار او در این واحد سخت بود!" علی‌آقا صبح‌ها به جلسه فرماندهی می‌رفت و عصرها قبل از نماز، رزمایش می‌گذاشت. چند نفر از جمله من ور دستش بودیم با گرینوف، کلاش و حتی آرپی‌جی به نیروهای فرضی شلیک می‌کردیم علی‌آقا وقتی به سمت نیروهای مثلاً در میدان مین گیرکرده، تیراندازی می‌کرد، تیرها به فاصله کمی از بالای سرشان رد می‌شد این قابلیت فقط در او بود انصافاً ما به جای نیروها می‌ترسیدیم گاهی می‌گفتیم: "علی آقا! نخورد به بچه‌ها!" می‌خندید و می‌گفت: چیزی نمی‌شود! بچه‌ها باید حس واقعی پیدا کنند و ترسشان بریزد." البته بودند کسانی که از همین جا مسیرشان را از اطلاعات عملیات جدا می‌کردند. هوای سرد جنوب و آغاز زمستان بود از همدان کدو آورده بودند چسبیده بودم به چراغ والور که قابلمه پر از کدو روی آن می‌جوشید یکباره مصیب مجیدی داخل چادر آمد با نگرانی گفت: "علی‌آقا! فرمانده لشکر گفت؛ نیروها را بردارید و بیایید جلو! ظاهراً اتفاقی مثل اتفاق عملیات بدر افتاده بود!" علی‌آقا که انگار منتظر این حرف بود، گفت: "یالا بچه‌ها بجنبید! همه سلاح بردارید و سوار شوید!" حس پنهانی به من می‌گفت؛ "عکس العمل علی‌آقا مقابل حرف مصیب مجیدی عادی بود!" حتماً این موضوع سرِکاری است! همه آماده شدند مثل همان شب عاشورایی بعضی گوشه‌ای نشستند و وصیت‌نامه نوشتند علی آقا جلوی جمع ایستاد و صحبت‌های آخر را با بچه‌ها کرد سخنانی خطاب‌گونه و احساسی! من دوباره برق شیطنت را در چشمان علی دیدم همه راه افتادند علی دید من به بخاری چسبیده‌ام، گفت: "خوش‌لفظ! راه بیفت!" گفتم: "من نمی‌آیم! آمادگی شهادت ندارم! خیلی ترسیده‌ام! جا زده‌ام!" علی‌آقا مرا بهتر از خودم می‌شناخت، گفت: "بلند شو! برای بچه‌ها سوال درست نکن! یالا پاشو!" گفتم: "من شهادت زورکی نمی‌خواهم! چطوری بگویم که ترسیده‌ام!" علی مطمئن شد که من دستش را خوانده‌ام آمد جلو و گفت: "لامصب! وقتش رسید، نشانت می‌دهم!" مشتی به گرده‌ام کوبید و رفت جلوی چادر خنده‌ام گرفت گفتم: "رفتید! ما را هم شفاعت کنید!" شب از نیمه گذشته بود و خبری از بچه ها نبود من بودم و کدوهایی که پخته و آماده خوردن بودند پتو را روی شانه‌ام انداختم و رفتم سراغ کدوها ساعت ۳ شب بچه‌ها برگشتند از سر و صورت و لباس‌هایشان آب می‌چکید تا مرا دیدند گفتند: "بدجنس! از کجا فهمیدی سرکاریست و نیامدی!؟" تعریف کردند که علی‌آقا با مصیب و چند نفر، همه آنها را داخل آب انداخته‌اند و مجبورشان کرده‌اند که با شنا برگردند عده ای هم که شنا بلد نبودند، مانده‌اند تا یاد بگیرند دم صبح بقیه هم آمدند مثل بید می‌لرزیدند شوق خوردن کدوی داغ داشتند اما کدام کدو!!! افتادند دنبال من من هم فرار 🔗 ادامه دارد ... 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-1978982656_949504957.mp3
4.79M
🎙 از کتاب 📚 🔊 «قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🕒 مدت: ۹ دقیقه ۵۸ ثانیه 💾 حجم: ۴ مگابایت اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم: روح الله ولی ابرقوئی ناشر: انتشارات شهید کاظمی 🔟 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ پنج‌شنبه‌ ☀️ ۱۶ آذر ۱۴۰۲ ☪ ۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۵ ✝ ۷ دسامبر ۲۰۲۳ متعلق به امام مظلوم در حصر صلوات‌الله‌علیه ذکر امروز؛ یکصد مرتبه لَا اِلَهَ اِلَّا اللهُ الملِکُ الحَقُّ المُبِینُ 📆 روزشمار: 🏴 ۱۰ روز تا سالگرد شهادت مظلومانه حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام - روایت ۹۵ روز 💐 ۱۸ روز تا میلاد چهارمین پیامبر اولوالعزم حضرت روح‌الله، عیسی‌بن‌مریم علیهماالسلام 🏴 ۲۰ روز تا رحلت حضرت ام‌البنین علیهاالسلام - روز تکریم مادران و همسران شهدا 🔹 ۲۶ روز تا آغاز سال نو میلادی ۲۰۲۴ 💐 ۲۷ روز تا میلاد ام‌الائمه صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام 💐 ۳۷ روز تا میلاد امام محمد باقر علیه‌السلام ۵۷ق •┈┈••✾•🌸مناسبت‌های امروز🌸•✾••┈┈• 📆 مناسبت‌های شمسی 📆 مناسبت‌های قمری 📆 مناسبت‌های میلادی