#شهدای_شهرمون_را_بهتر_بشناسیم
#جانباز_شهید_حاج_منصور_اسفندیاری
شهید محمد(منصور) اسفندیاری درتاریخ 1320/6/24 در شمیران (محله امام زاده قاسم ) تهران دیده به جهان گشود. تحصیلات خودرا تا مقطع دبیرستان ادامه داد.
سپس با توجه به جو آن زمان مشغول به کسب و کار شد . شرایط اخلاقی و روحی ایشان در همان دوران مورد قبول همه ی اهالی محل بود. و توانسته بود دل همه اقشار محله رو بدست بیاره . بخاطر علاقه وافر محله او را حاج منصور می نامیدند و الآن هم به همین اسم مشهور می باشد .
سال 1343 با دختر آیت الله رسولی که امام جماعت محله بود و از طرف آیت الله بروجردی انتخاب شده بودند وصلت می کند . با پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه به عضویت سپاه در می آید وبه خدمت مشغول می شود تا اینکه جنگ تحمیلی شروع شد.حس وطن دوستی واطاعت ازرهبری اورابه جبهه کشاند وسرانجام درتاریخ 1361/3/6 در عملیات بیت المقدس پس از آزادسازی خرمشهر درشلمچه به درجه رفیع شهادت نائل وپس از ده سال انتظارپیکر مطهر وی به وطن باز میگردد ودربهشت زهرا به خاک سپرده می شود .از ایشان 3فرزند دختر و یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
درمراسم ختم شهید درسال 1371 مرحوم سید احمد خمینی (ره)ومرحوم امامی جمارانی نیزحضورداشتندکه تصاویر آنها موجود است و دلیل بر شناخت خاندان امام (ره) از این شهید بزرگوار بود .
شهید در دوران جوانی بسیار ورزشهای سنگین انجام میداد تا از نظر جسمی تنومند باشد .
ایشان با ابزارآلات ماشین و دست دوم ، وسایل ورزشی تهیه و می ساخت تا جسمش را تنومند کند . اهل کوهنوردی بود و یکی از برنامه های ثابت ایشان رفتن به کوه با بچه هایش بود . سعی میکرد که مسابقات ورزشی در محله داشته باشد تا اینگونه جوانان را به سمت ورزش سوق دهد . بویژه سعی میکرد که نوجوانان و جوانان را به بهانه کوه رفتن به خواندن دعای کمیل تشویق کند.
✍ خاطراتی از زبان فرزند یکی از دوستان شهید ؛
حدود ۱۲ سال داشتم که با پدرم جهت عیادت از حاج منصور (محمد) به بیمارستان رفتیم ، تیری به دست حاج منصور اصابت و جراحت بسیار بدی ایجاد کرده بود. آن روز امکانات بیمارستان کم بود و دکترها به این نتیجه رسیده بودند که بایستی دست قطع شود اما یکی از پزشکان قبول می کند که بدون بیهوشی، می تواند دست را ترمیم کند که شهید می پذیرد.
آن روز که ما هم رفته بودیم پرستار آمده بود تا پانسمان دستش را عوض کند که در حین تعویض پانسمان دست ، شهید، رو به من کرد و گفت شما به چهره من نگاه کن ، ببین من ابروهایم تکان میخورد یا نه . تمام وقت به چهره حاج منصور نگاه کردم ، خم به ابرو نمی آورد اما بخاطر شدت درد پیشانیش پر عرق شده بود!! بعدها نکته تربیتی این مسئله رو فهمیدم که ایشان به این وسیله خواسته بود حواس من را پرت کند که نگاهم به زخم ایشان نخورد و هم متوجه شوم که ورزش، ورزیدگی می آورد و خواندن دعا استقامت و تحمل انسان را بالا میبرد .
✅خصوصیات اخلاقی شهید؛
اهل ورزش بود.به دعای کمیل علاقه خاصی داشت.درکوههای دربند تهران حضور یافته ودعای کمیل راقرائت میکرد.بذله گو بود . بارها درجبهه مجروح شد وباعلاقه مجددحضور می یافت. از نظر جسمی بسیار ورزیده و تنومند بود .
به زندانیان سیاسی ومبارزین تبعیدی انقلاب کمک وبه خانواده هایشان سرکشی می کرد. بسیار با حیا بود و هیچگاه در برابر زنان نامحرم سرش را بالا نمی برد !
.
#روحش شاد
#یادش گرامی باد با ذکر#صلوات
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : ۱۲۴
پرسیدم: اگه خوبه ما میریم چکار؟!
مگه نگفتی حرم مدافع میخواد نه
زائر
سری به علامت تائید تکان داد
و
گفت: «حالا هم میگم که مدافع
میخواد اما وضع خوبه.
- مثلاً چطور؟
سه سال پیش که شما اومدید ۷۰
درصد کشور به دست مسلحین و
تکفیری ها افتاده بود اما الآن كاملاً
برعکسه، یعنی فقط ۳۰ درصد خاک
سوریه دست اوناست. از این جهت میگم خوبه الآن فقط ما و حزب الله لبنان از حرم دفاع نمیکنیم جوانان ،افغانی پاکستانی و حتی عراقی می،آن با اینکه خود عراقیها با همین تکفیری ها توی عراق درگیرن
از دهنم پرید و ناخواسته :گفتم اینا رو گوشه و کنار شنیده ام خدا رو شکر که زحماتت نتیجه داد. میدونم که خیلی خسته شدی و وقت بازنشستگی رسیده فکر میکنم این سفر آخر تو به سوریه باشه بر میگردی و بازنشسته میشی
اینطور نیست؟
نخواست شیرینی امیدم را تلخ کند: یادته که گفتم از خدا خواسته ام که
چهل
سال خدمت
کنم؟»
گفتم: خب آره حساب کردم از
روزهای مبارزه با حکومت طاغوت از سال ۵۶ تا جنگ تو کردستان بعد از
پیروزی انقلاب و بعد ۸ سال دفاع
مقدس و تا حالا چند ماه بیشتر
نمونده که بشه چهل سال دید که
خیلی دو دوتا چار تا میکنم شگردش را در تغییر موضوع بحث به کار برد راستی پروانه خاطراتت رو
نوشتی؟»
- آره از کودکی تا سال ۹۰ رو نوشتم تا همون روزی که با زهرا و سارا از
دمشق به تهران برگشتیم
نمیخوای با این سفر تکمیلش کنی؟
باشگرد ،خودش پاسخ را پیچاندم
«شاید توی این سفر رفتیم و قسمتمون شهادت شد و کار به
نوشتن نرسید.
با خونسردی گفت: «ان شاءالله.»
👇👇
زمان خیلی زود گذشت و میهماندار از طریق بلندگو اعلام کرد که آماده نشستن در فرودگاه دمشق هستیم. شب بود حتی چراغهای روی بال هواپیما که چشمک میزد خاموش شدند هرچه از پنجره هواپیما به زمین نگاه کردم چراغی ندیدم هواپیما به زمین نزدیک شد و یک آن
ردیف چراغ های باند فرودگاه خاموش و روشن شد تا خلبان باند را
ببیند.
دقایقی بعد هواپیما به زمین
نشست با تعجب از حسین پرسیدم: «شما که گفتی وضعیت بهتر شده؟!
گفت :خلبان هواپیما رو چراغ
خاموش نشوند چون میدونه خانم
پروانه چراغ نوروزی تو هواپیماست
تکفیریا هم میدونند خانم چراغ
نوروزی اومده که
بشه شهادت قسمتش بشه و هردو خندیدیم..
مجهز شدن به ضد هوایی دستم آمد که تکفیری ها اگرچه در جنگ زمینی کم آورده اند ولی امکانات پیشرفته ای
دستشان رسیده است
وارد سالن ترانزیت شدیم و باز چهره نجیب ،ابو حاتم آن جوان پرانرژی و همراه همیشگی حسین را دیدم که منتظرمان بود زائرین و مسافرین که کم نبودند، در کمال ،آرامش سوار اتوبوسها و سواریها شدند و بدون اینکه خطری تهدیدشان کند به طرف دمشق حرکت کردند. از سروصدای تیر و تیربار وشلیک تانک وتوپ _ برخلاف دفعه قبل _ خبری نبود. جاده فرودگاه از تیررس تکفیریها در امان بود و ما خوشحال از این ،وضعیت به اطراف جاده و خانه هایی که چراغ هایشان در دور دستها روشن بود نگاه میکردیم تا به دمشق رسیدیم و به خانه ای که ابو حاتم از پیش برایمان تهیه کرده بود .رسیدیم تیرهای
شکسته
و افتاده برق سرپا شده بودند و شهر از یک وضعیت جنگی به
یک محیط آرام برای زندگی تغییر چهره داده بود. هنوز داخل خانه
مستقر نشده بودیم که
حسین
با
ابوحاتم رفتند دنبال کارشان
با کمک امین و سارا و زهرا وسایل را چیدیم.
زهرا و سارا یاد گذشته کردند که «سه سال پیش وقتی اومدیم. توی خونه زندانی بودیم اما حالا شب
هم میشه رفت بیرون
آن شب راحت و بی دغدغه تیر و انفجار خوابیدیم و بعد از نماز ابوحاتم طبق قرار آمد سراغمان و به زینبیه .رفتیم زهرا و سارا دیگر سر سمت چپ نشستن دعوا نمی کردند هر دو طرف جاده منتهی به زینبیه آمن بود نزدیک حرم تابلوی بزرگی
که نشانگر حریم
حرم
بود،
چشم نوازی میکرد ابوحاتم و امین
هم گرم تعریف بودند و میشنیدم که ابوحاتم میگفت بسیاری از مردم ،آواره به خانه هایشان برگشته اند. جنگ به اطراف شهر حلب و جاده ها وشهرک های منتهی به مرز ترکیه رفته است ابوحاتم این تغییر شرایطو پیروزی جبهه مقاومت را بیشتر مرهون تلاش و برنامه ریزی و هدایت
به
قول خودش «ابووهب»
میدانست.
وارد محوطه بیرونی حرم شدیم.
دیوار محقر و سوراخ سوراخ بیرونی
حرم بازسازی شده بود و نزدیک صحن مسیر زنها و مردها جدا میشد و مأموران تفتیش که قبلاً بدون روسری و با موی باز بازدید بدنی میکردند حالا روسری و چادر پوشیده بودند همانها که حسین به شوخی اسمشان را گذاشته بود؛ واحد
بسیج خواهران حرم به محوطه داخلی آستانه نزدیک شدیم مردم میان شبکه های ضریح دست توسل انداخته بودند و مرقد حضرت زینب مثل نگین میان حلقه
انبوه جمعیت پنهان بود. احساس غرور و شعف با هم در جانم نشست. آیا این همان حرم بی زائر غریبی بود که سه سال پیش دیده بودیم؟
مدتی با خواندن دعا و زیارت نامه و نماز مستحبی مشغول شدیم تا ظهر شد روز جمعه بود و صف نماز جمعه خیلی زود مرتب شد. نماز جمعه ده پانزده نفری،قبل به حدی شلوغ شده بود که مردم تمام محوطه بیرونی صحن را پر کرده بودند منتظر ،بودم مفتی اهل تسنن که سه سال پیش نماز جمعه میخواند بیاید.
همان روحانی سنی که بالای منبر از مناقب حضرت زهرا (س) سخن گفت و همه شیعیان شیفتهاش .بودند اما به جای او روحانی سنی دیگری آمد. پرسیدم: «امام جمعهٔ قبلی کجاست؟» گفتند: تکفیریها به جرم ارادت به اهل بیت شهیدش
کردند.»
بعد از زیارت و نماز جمعه، سری به بازار زدیم. کرکره های پایین و راسته بازارهای تعطیل باز و پر رونق بودند.برای من شیرین تر از بازگشت زندگی
و کار میان مردم ،تغییر نگاه آنها به ما ایرانیها بود. عده ای از مردم کوچه و بازار قبلاً حضور مستشاران ایرانی را از نوع دخالت یک کشور بیگانه به امور داخلی کشورشان میدانستند نگاهشان عصبی و بغض آلود بود.
ولی حالا پس از سه سال عکس حضرت آقا و سید حسن نصرالله در هر مغازه ای حاکی از ارادت عمیق و شناخت دقیق همه مردم به نقش تعیین کننده ایران در بازگشت آرامش
و امنیت به سوریه بود.
⬅️ادامه دارد ....
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
رسول خدا «ص» می فرمایند :
🌸هیچ مؤمنی نیست که برای مردان و زنان مؤمن دعا کند، جز اینکه
خدای عزّوجل به او بازگرداند
مانند آنچه رابرای ایشان دعا
کرده است.
#سحرگاه
#التماس_دعا
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
http://sahba.ir/download/tarhekoli/02%20-%20%D8%B7%D8%B1%D8%AD%20%DA%A9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%80%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20-%20%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%202.mp3
🔰جلسه دوم
ایمان دو
29 شهریور 1353
3 رمضان 1394
🔷طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
استاد :
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان های عبرت آموز (تلنگر آمیز)
حکایت موشِ دزد از زبان مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
#افطار_در_طبیعت
پویش بزرگ مردمی افطار در طبیعت همراه با اجرای ویژه برنامه های جذاب و با نشاط
۱۲ و ۱۳ فروردین از ساعت ۱۶ در بوستان های :
علوی ، شهید هاشمی ، شهید بنیادی ، اطلس ، نجمه خاتون ، شهروند ، 🌷طراوت پردیسان 🌷، لاله ، نبوت ، مهدی ، غدیر ، شهریار ، کوه خضر نبی ، شهید زین الدین ، بنفشه ، معلم و بوستان های محلی
•┈┈•••🌿🌺🇮🇷🌿•••┈┈•
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
🌸زیارت روز جمعه🌸
🌸 زیارت امام زمان علیه السلام درروز جمعه 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَا مَوْلاَكَ عَارِفٌ بِأُولاَكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَ النَّاصِرِينَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ هَذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَى يَدَيْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِينَ بِسَيْفِكَ وَ أَنَا يَا مَوْلاَيَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ يَا مَوْلاَيَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلاَدِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِي وَ أَجِرْنِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
به سربازان "سیدعلی" بگو:
ما خط رو با دادن جانمان حفظ کردیم
حالا سپردیمش به شما ...
ســــلام✋
#صبحتان_شهــ🌹ـــدایی
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱اباعبدالله حسین(ع) با افتخار میفرمود: من فرزند خدیجه ام(س)
👈🏻 روایتی از عظمت شخصیت همسر پیامبر(س)
◾️رحلت جانسوز حضرت خدیجه(س) تسلیت باد.
🚩#حسینیه_مجازی
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠