eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
شباهت تا جایی که وقتی وارد میدان میشه قدیمی‌ترای سپاه کوفه شک می کنن که محمد (ص) جوان شده و وارد میدان .
ترسیدن. به کارشون شک کردن.
قبل از میدان و علی اکبر بر گردیم روز ورود به کربلا.
اونجایی که ابا عبدلله سواره کمی چرت میزنن
همونجایی که هاتف غیب ندا میده این کاروان در حرکته و مرگ در پی اون روان
همون وقتی که امام حسین(ع) می فرماید "إنّا لِلله و إنّا الیه راجعون.
همونجاست که علی اکبر می پرسن بابا مگر ما بر حق نیستیم؟؟
جواب امام معلومه. ما بر حقیمـ
اینکه جناب علی اکبر می پرسن یه دلیل داره .
میخوان اونجا به مولاشون ، امام بر حقشون یه چیزی بگن
اینکه ما وقتی در مسیر حق هستیم پس دیگه فرقی نداره که ما بُکشیم یا کشته بشیم.
این اوج ولایت مداری و فرمانبرداری از رهبر و مولاست.
این جواب علی اکبر(ع) دل امام رو شاد می کنه.
حالا فکر کنید الان روز عاشوراست.
دیگه از یاران و اصحاب امام کسی نمونده . همه شهید شدن.
حالا این جوانی که شبیه،ترین به پیامبر هست. و امام هر وقت دلش برای پیامبر تنگ میشد به چهره علی اکبر نگاه می کرد، اجازه میدان رفتن میخواد
حالا امام باید چطوری رضایت به رفتن این جوان بده؟؟
پدرا هیچ وقتی راضی نمیشن که خار به دست بچه هاشون بره.
اما وقتی راه حق باشه فدا کردن فرزند در راه خدا قابل تحمل میشه.
علی اکبر میره میدان و رجز میخونه.
نبرد می‌کنه. ضربه میزنهه
وقتی تشنگی به ایشون غلبه می کنه نزد پدر میاد.
و درخواست کمی آب می کنه. شاید جانی دوباره برای مبارزه پیدا کنهـ
این برگشت و درخواست آب فقط بهانه است تا یکبار دیگه روی ولی امرش رو ببینه. چون می‌دونه که در خیمه ها آب نیست
امام هم جواب گوی این درخواست با یه دعاست.