eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 4⃣8⃣ اینڪ #اختـــلاف آشڪارتر مےشود
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 5⃣8⃣ به شتــران بے ســاربان مےمانید ڪه هرگـاه از یڪ طرف جمــع آورے گردید، از سوے دیگر پراڪنده مےشوید. آن ها شما را فریـــب مےدهند، اما شما فریب دادن نمےدانید. دشمــن براے حمــله به شما خـــــــواب ندارد، ولے شما در به سر می برید. ♦️♦️@Heiyat_Majazi♦️♦️ به خدا سوگنــد و خوارے براے ڪسانے است ڪه از یڪدیگر دست مےڪشند. به خدا سوگنــد اگر جنگ سختــے درگیر شود و حرارت و سوزش مرگ شما را در بر گیرد، از اطراف فرزند ابوطالـــب همانند جدا شدن سر از تـــن جدا و پراڪنده مےشوید. اے مــردم ڪوفــــه! مرا بر شما و شما را بر من حقــے واجب شده است. شما بر من، آن است ڪه از خیر خواهے شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما تقسیم ڪنم و شما را آموزش دهم تا بےسواد و نباشید و شما را بیاموزم تا راه و رســــم زندگــے را بدانید. و اما حــق من بر شما، این است ڪه به بیعت با من باشید و در آشڪار و پنهان برایم خیرخواهــے ڪنید. هرگاه شمـــا را خوانــدم، نماییــد و هرگـــاه فرمـــان دادم، ڪنید. آگاه باشید به خدایــے ڪه جانم در دست اوست، ڪه شامیان بر شما پیروز خواهند شد؛ نه از آن روے ڪه شما به حـــق سزاوارتریــــد، بلڪه در راه باطلے ڪه زمامدارشان مےرود، و شما در گرفتن حق مےورزید. هر آینه ملـت هاے جهان صبــح ڪننـد در حالــے ڪه از ستم زمامدارانشان، در ترس و وحشتند و من شب را صبح مےڪنم در حالےڪه از ستمگری پیروان خــود وحشت دارم. من شما را براے جهــاد با دشمــن برانگیختم، اما ڪوچ نڪردیــد. حــق را به گوش شما خوانــدم، ولــے نشنیدید و در آشڪار و نهــان شما را دعوت ڪردم، اما اجابت نڪردید. پند و اندرزتان دادم، قبول نڪردید. اے مـــردم ڪه بدن هاے شما حاضـــر و عقل هاے شما پنهــان و افڪار و آراے شما گوناگون است! رهبـــر شمــا از خــدا اطاعــت مےڪند، شما با او مخالفــت مےڪنید، اما رهبر شامیان خداے را معصیــت مےڪند، مـردم از او فرمانبر دارند. شمـا را چـه مے شــود اے مــردم ڪــوفه؟ 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منـــبع👇 @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
° (ع)☀️📖 [121] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 👳 شما باید همیشه به یادش باشین و کمتر ازش کنین. 👱 کی رو می گین حاج آقا؟ 👳 چطوری اون رو فراموش می کنین درحالی که اون یه لحظه هم شما رو فراموش نکرده. 👳 چطور انتظار دارین به شما مهلت بده در حالی که می دونین مهلتی در کار نیست. 👱 ای بابا! کی منظورتونِ حاج آقا؟ 👳 منظورم مرگِ! ‌مُردن. 👳خب چطوری فراموش نکنیم؟ 👳مرگ گذشتگان برای شما کافیه. 👱 از چه چیزش باید عبرت بگیریم؟ 👳 اینکه اونا رو به سمت بردن بدون اینکه سوار چیزی بوده باشن. آن چنان از یاد رفتن که انگار اصلا تو این نبودن. 👳 در جایی که از اون می ترسیدن ساکن شدن و از جایی که وطن خودشون می دونستن کردن. 👳 حالا نمی تونن به کارهای خوبشون اضافه کنن به جایی گرفته بودن که مغرورشون کرد وبه چیزی کردن که به زمین زدشون. 📚|• . خطبه ۱۸۸ مطابق با ترجمه 🍃⚫️🍃⚫️🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 6⃣6⃣1⃣ کشیش در دستی قاشق و در دستی دیگر چن
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 7⃣6⃣1⃣ فصل آخر رمان، عنوانش "غروب خورشید" بود. تصمیم گرفت مطالعه ی کتاب را از فصل پایانی شروع کند. تقه ای به در خورد و سرگئی وارد شد. وسط اتاق ایستاد . چه شده پدر؟ چرا این قدر به هم ریخته و افسرده اید؟ چیزی هستی من باید بدانم یا کمکتان کنم؟ کشیش از بالای عینک به او نگاه کرد و گفت: کمی خسته ام، کمی هم نگران. سرگئی به میز کار پدر نزدیک شد، کنار آن ایستاد و پرسید: نگران چه هستید؟ کشیش گفت: نگران آینده ام؛ نمی دانم باید چه کار کنم و چه وقت به مسکو برگردم و تا وقتی راه حلی برای این مسأله پیدا نکنم، باید مثل یک فراری، دور از شهر و دیارم باشم. سرگئی لبخندی زد و گفت: خدا را شکر که مشکل شما این است پدر. اگر این مشکل سبب می شود که پیش ما بمانید، باید گفت خدا پدر آن دو جانی را بیامرزد که طمع ورزیشان سبب چنین خیری شده است! بهتر است با هم یک سفر به مسکو برویم و هر چه دارید بفروشیم و برگردیم و قید مسکو را برای همیشه بزنید. کشیش گفت: من به اندازه ی کافی در غربت زیسته ام سرگئی. دلم می خواهد در وطن خودم بمیرم. سرگئی بدون این که بنشیند، باسنش را به لبه ی کاناپه تکیه داد و گفت: حرف از مرگ نزنید پدر که من همیشه از آن وحشت داشته ام. کشیش گفت: تو هنوز هم از یاد مرگ غافلی پسر! انگار صدای علی را می شنوم که می گوید: شما را به یاد آوری مرگ سفارش می کنم. از نکنید. چگونه مرگ را فراموش می کنید در حالی که او شما را نمی کند؟ 🍃 بھ قلم: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است...🍃 منـبع📥 📩 @chaharrah_majazi رمــان فوق العاده😍☝️ هــــــر روز ساعت 14:30 و هر شــب ساعت🕘 از،این ڪانال😎👇 📚 @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
° (ع)☀️📖 [195] ° 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌸🍃 ✨بہ نام خــــــداے علے✨ 👧 مامانی پیامبر کی اومد؟؟ 👩 خداوند رو زمانی فرستاد که پیامبری نبود و مردم در خواب بودن. رشته های و از بین رفته بود. 👩 پیامبر اومد در حالی که یه مُهر تو دستش داشت که با اون کتاب پیامبرای قبل از خودش رو می کرد. و با یه نور. 👧 چه نوری مامانی؟؟ 👩 نوری که ها بود و همه باید از اون اطاعت کنن و اون نورِ . 👧 چی داره توش؟؟ 👩 در قرآن و قصه روزگاران گذشته اومده که دهنده ها و و انسانهاست. 👧 میشه بخونمش؟؟؟ 👩 اوّل باید بگیری. 📚|• . خطبه۱۵۸ مطابق با ترجمه 🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃 👇 ⛔️🙏 🍃 باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
[• 👜•] . . گفتم : من دنبال ✌️ هستم... 😎..... حقوق زن👱🏻‍♀ و مرد👨🏻.... 🎯 خواهشا فقط بحث رو توی پارادایم های امنــیـتـے و اینڪہ دشـمــــن👹 داره با مـــا چـے ڪار مےکنہ، نبرین❗️ گفت : من همچین قــــصـــدے ندارم ولـــــے نباید مون🎤🎥📝📚 رو در انقــــلاب جــنـــسے فراموش ڪنیم☺️👌 و اینڪہ ❎ مـــا باعث شده ڪہ عــرصــہ رو ڪامل واگذار ڪنیم...‼️😓 گفتم : این روند در غـــــرب، در حالت رخ داده😌 گفت : با عرض پوزش، منـــابع مطــالعـاتـے شما ، آمار ڪامــلاََ اشتباهــــے⛔️ رو مطــرح ڪردن. گفتم : 🤐😥 گفت: این روند در غــــرب عجیب و غریب پیش رفته... انقلاب جنــــســے یا 👱🏻‍♀💘 👩🏻‍🔧👩🏻‍⚕👩🏻‍🎓👩🏻‍🔬 → 💄💋💅👗👠 تحولاتے هست ڪہ اولـیــݩ بار در 1960,1970 در غـــرب اتفاق افتاد⬅️ تـــحــولات گســــترده در زمیــنــہ امــر جنـــســـے ⬅️ چند جنــبـش با هم رخ داد و باعث شد در زمینہ جـــنـــسے صورت بگیره گفتم : چہ فایـــده اے داره ڪہ این جـــریــاݩ رو بدونیم❓🤔😅 گفت : 😊 باعث میشہ گــــذارا از این جـــریــاݩ عـبـور نکنیم و متوجه باشیم چـــہ و 😑 در این جریـــاݩ مخــفـــے شده . . . . 😏 ⚠️💥عــمــده تریݩ بحث در انــقـــلاب جنـــســے : بواسطہ ☝️انـــقــلاب صــنعــتے ✌️حــضــور خانمـــها در فعالیت اجـــتـماعــے 🎯🎯 در نهـــــایت جـــدا کردن و خارج شدن خـــانمــهــا از 😔💔 . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•👒•] @heiyat_majazi
[• #🌸حرفاے_خودمـونے☺️🦋] تنها کسانی می شوند که شهید باشند... به این سادگی ها نیستـــــ باید قتلگاهی رقم زد باید کُشت!! را را را را را دراز را دنیا را... باید از خود گذشت! باید کشت «نَفس» را... شهادت دارد! دردش کُشتن " لذت " هاست... به یاد کربلا... به یاد قتلگاه و و ... الهی ... باید کشته شویم ، تا شهید شویم!! شهادت اتفاقی نیست 💔💔💔💔 خــدا رو احساس 👇 [•🕊•] @Heiyat_Majazi
داشتم میگفتم . لب و دهنت به چی میجنبه؟! . یه بدم بهتون اینکه اهل بشی اهل نمیشی:)) اینکه که بشی نمیشی؛) اینکه اهل بشی پرده ها واست میره...