eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Daricheh_Khadem ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
عمریست تشنه کام تو هستیم و آب نیست عمریست بیقرار نشستیم و تاب نیست
سرشار از محبت و از مهربانی ِ است در عالم حضور تو حرف عذاب نیست
خوشبحال اونایی كه اون زمان رو درك می كنند،خوشبحال اونایی كه حضور تو رو درك می كنند،ان شاء الله بحق امشب ما هم زنده باشیم محبت و مهربانی تو رو درك كنیم آقا جان مولاجان یاصاحب الزمان
ایراد از ماست،و اِلا همین كه ما رو صدا زدی یعنی با ما مهربونی،همین كه ما رو به روضه ی جدت دعوت كردی یعنی با ما مهربانی آقاجان
ما گوشمان نمی شنود پاسخ تو را ورنه سلام های کسی بی جواب نیست 😭😭😭
می خوای جوابت رو بده؟یا صاحب الزمان.... می جویمت به خواب و نفهمیده ام هنوز در چشم های منتظران تو خواب نیست 😭😭😭
یه جمله ای داره شهید زین الدین،خیلی زیباست،میگه: در دوران غیبت به كسی میگن منتظر كه منتظر شهادت باشه،این درس نه از كلام شهید زین الدین ، اینها یه درسی از كربلا گرفتن،از عاشورا درس گرفتن،درس از عاشورا شهید زین الدین ها می سازه
می خوای بگم مصداق واقعیش كیه؟كسی كه منتظر یاری امام زمان
همچین كه صدای ."هَلْ مِنْ ناصِر" باباشو از وسط میدان شنید،میگن این بچه تو قنداقه دست و پا زد،حالا مصداقش رو فهمیدی یانه؟یعنی بابا! یه یار هنوز داری،نگو غریبم. این بچه تشنه بود ولی تشنه ی آب نبود،تشنه بود باباشو یاری كنه.😭😭😭
بهتر بمیرد آنكه دلش بین روضه ها ازداغ خشكی لب جدت كباب نیست😭😭😭
حالا که حرف تشنگی آمد، مصبیتی بالاتر از مصیبت طفل رباب نیست😭😭😭😭
تا میگم رباب،همتون میخواید دستاتون رو بیارید بالا،تا میگم:رباب مادرا میخوان ضجه بزنند، صدای گریه های رباب میاد،هی میگه:پسرم.....😭😭😭
گریه نكن رباب بالاخره یكی به خواهشش جواب میده گریه نكن رباب ببین داره اشكای تو مارو عذاب میده گریه نكن رباب آخر یكی پیدا میشه یه قطره آب میده😭😭😭
صدای گریه ی علی بلند شد،حسین اومد دم خیمه ها، "نَاوِلِینِی وَلَدِیَ الصَّغِیرَ😭😭😭
آی پدرایی كه اومدید بچه بغل گرفتید،من خیالم راحت ِ اگه یه ساعتم بچه ات بغلت باشه كسی اذیتش نمیكنه،خیالت راحت باشه كسی اینجا تیر سه شعبه نداره،اما مادرش نگرانه،آخ،امان،امان، دوتا نقل ِ،اون نقل دوم رو برات بگم،از زبان ابی عبدالله،روضه خوان خود ِ حسین ِ.😭😭😭
آمدم خیمه تا وداع کنم دیدم از داغ آب می سوزی بردم آبت دهم ولی دیدم زیر این آفتاب می سوزی😭😭😭
پشت سر را نگاه کن پسرم جلوی خیمه ها رباب نشست به امیدی که خیمه برگردی آمد و زیر آفتاب نشست😭😭😭
من که طاقت ندارم ای گل من که نگاهی کنم به پشت سرم😭😭😭
می ترسم چشمم به چشم مادرت بیوفته لیک حس می کنم که آمده اند جلوی خیمه ها زنان حرم😭😭😭😭
بچه رو آورد وسط میدان گر چه ای کودکم نمی بینم ذره ای رحم در دل اعدا شاید این دفعه وضع ، فرق کند کودک من توکلت به خدا😭😭😭
مگه نمیگن:مثل امام مثل كعبه است،مردم باید بیان دورش بگردن،اما كربلا وضع فرق كرد،اومدن دور امام،اما نه برای اینكه دورش بگردن و دستش رو ببوسن،اومدن دورش حلقه زدن بكشنش😭😭😭
كار حسین و ببین دنیا به كجا رسید،واسه ی اینی كه دستشون رو بگیره،حجت براشون آورد،فكر نكنی همین جوری،علی اصغرش رو برداشت،نه،یه بار با عمامه ی پیغمبر رفت خطبه خوند،یه بار با عبای پیغمبر،یه بار قرآن برد،یه بار صحابه رو شاهد گرفت،هر دفعه برای اینكه یه نفر بفهمه،بابا من پسر پیغمبرتونم،یادتون رفت پیغمبر من رو روی دوشش سوار می كرد،همه ی اینها یادتون رفت😭😭😭
آخرین حجت حسین علی اصغر ِ،شاید یه نفر با این قنداقه مسیرش عوض بشه،بچه رو روی دست گرفت،آخ قربونت برم حسین،قربون اون بابایی برم كه بچه اش رو كربلا رو دستش گرفت😭😭😭
به رخ کودکم نگاه کنید رنگ ، دیگر به روی طفلم نیست کوفیان "إرحمو لهذالطفل" قطره ای هم برای او کافیست😭😭😭
یاحسین😭😭