گفتم خانه و رسیدم به میخِ دیوار آن خانه
به آن میخ نکبت...😭💔
حال اهل دلهارو میفهمم ک چطور با دلشون بازی شده
تو اهلش هستی که مادر انتخابت بکنه؟
بگم چی اینو ثابت میکنه؟
اگه امشب بعد از هییت
حالت تغییر کرد و حالت مثل قبل از هیئت نبود
اگه امشب پای این هییت خلوتی واسه خودت بهم زدی
اگه امشب از دنیایی که پر از گناه شده فاصله گرفتی
حتی اگ امشب تلاش کردی
چشمت تار بشه اشکات بیاد
اگ تلاش کردی حزین باشی و این غم رو تا خورد وجودت به دلت راه بدی
یعنی کارِ انتخاب کار خود دستای مادره
دست مادر رو دلت قرار گرفت و سوات کرد
میخواستم اول هیئت بگم برو وضو بگیر و بیا
میخواستم بگم نیتی کن و بزار اسمت رو ثبتِ هیئت امشب بکنن و تو لیست گریه کنای حضرت مادر بنویسن
میخواستم بگم دعوت، دعوت خصوصیه ها
مادر، مادری میکنه ها؟ مادر، مادرِ تموم عالمه ها؟
میخوایید یه مداحی بزارم پلی کنید
حضور قلبِ بیشتری پیدا کنید تو این خلوت و هیئتِ امشب؟
حضور قلب بحث عجیبیه ها
اینکه هرکی ک گذرا هم میخونه و رد میشه
نمیتونه بگه به مشکلاتش فکر نمیکنه
هممون مشکلات داریم، بماند که کسی که دنیارو پست تر میبینه و روحش بزرگتره
و دنیا براش خیلی کوچیک شده
یجور خاصی از سیر عبودیش لذت میبره ک اصلا دیدگاه های دیگه ای داره و
بیان مشکل رو هم بنای ناشکری میدونه
اما بی قصد از ناشکری
میخوام بگم خانوم جان
آدم معمولی نمیخوای؟
یه نوکرِ معمولی ای که دم در هیئت رو جارو بزنه
یه نوکر معمولی تری که خودش اشک نداشته باشه اما دستمالِ اشک تعارف کنه
درده نه؟ دستمالو تعارف کنه بگه اشکاتو پاک کن
ولی برای اشکای منم دعا کن
بزرگای دین یه دستمال داشتن برای اشکایی ک تو روضه میریختن
هنوزم از این بزرگا پیدا میشه
میگن این دستمال رو بعدا با من دفن کنید
خانوم جان
ما آدم معمولی های پر از مشکل
پر از نوسانات روحی و اخلاقی
پر از نواقص و خلاء های درونی
که نفسانیت هامون بیچارمون کرده
که انتخاب ها و احوالات هامون
پر از حالات نفسانیِ دنیایی شدع
که سخت هم میفهمیم تهذیبش چه شکلی میشه
تهذیب اون نفس چه شکلی میشه
ما آدمهای بیچاره
اگر نوکری مارو نپذیرید
اگر یه دستمال تعارف کردن مارو برای نوکریت نپذیری که بیچاره تر میشیم که
تو امشب به ما بگو کی به ما تشری بزنه به خودمون بیاییم؟ کی به ما بگه چی داری با خودت ببری اونور؟
روح دنیا و این جامعه ی پرگناه داره جوری میشه که حتی ندونیم تهذیب نفس کردن چطوریه، اگه چیکار کنیم و چطور رفتارهایی داشته باشیم میشه تهذیب نفس
اگ چبکار کنیم میشه آدم کردنِ این نفسِ خودخواه و سرتقمون؟
اینو بزارید...
یه حالی سبک کنید باهاش
حضور قلبتون امشب فقط وقف و نذر خود خانوم باشه
برای غم مادر باشه..
بگو امشب میخوام فقط برای مادرم غصه بخورم
بگو امشب میخوام فقط برای مادرم گریه کنم
بعد ببین چطور مادر کفیلِ غصه های دنیاییت میشه و براشون مادری میکنه
و رفعشون میکنه..
غصه ی آخرت رو چقدر میخوری؟
رفقا دلتون رو رها کنید
عاشق نبود اگر در به در نبود
در به دری مال یه عاشقه..
تا عاشق نشی در به در نمیشی
پروانه بود اگر پرش مهم نبود
بزارید امشب تو این غم و خلوت سوخته و ساخته بشید
پروانه عاشقه که به فکر پر هاش نیست و تو آتیش میسوزه
اگ هنوزم عاشق نیستید
ادای عاشقارو در بیارید
رسم عاشقارو بجا بیارید
ادب عاشقارو تمرین کنید
تا خُلق عاشق بگیرید و عاشق بشید
پروانه نماد یه عاشقه
ک بفکر خودش و مشکلاتش نیست
شما هم امشب بفکر خودتون و مشکلات خودتون نباشید
عهدتون این باشه که فقط غمتون مختص به مادر باشه
نه فقط امشب
این عهدتون رو تو این ایام نگه دارید
تو محرم میبینی همه و هرکسی تو خیمه ی اباعبدالله هستن
اما محرم تر اونایی ان که تو ایام فاطمیه توی خیمه ی عزای مادرن
به عزای مادر هرکسی نمیاد ها
هرکسی اومده سوا شده ک اومده
من راستش نمیتونم روضه ی مادر رو اونطور که حقشه ادا کنم و روضه بگم
روضه های مادر واسم خیلی سنگینه و نفس ناحق من درخور روضه خونی مصیبتِ مادر نیست
این ۸ دقیقه رو به گوش بدید و باهاش بسوزید
اونقدر این شمع وجودی دلتون بسوزه ک اشکتون ان شاالله جاری بشه
ما خیلی در معرض فتنه های آخرالزمانی هستیم
هرکسی نسبت به فاطمیه بصیرت پیدا کنه
راهش رو میتونه در این تلاطم ها و پیچ و خم ها، پیدا کنه...
این راه خیلی هم مثل پل صراط بی نماز ها باریکتر از هرچیزیه..
به آنی میبینی قافیه رو بد باختی
فاطمیه تماما درسِ ولایت مداری و ولایت پذیریه..
هرکسی در این عصر آخرالزمان
به این دو خوب نپردازه
قافیه رو میبازه ...
حواستون به ولایت باشه و این فهم رو
قراره اشکای توی روضه ی مادر
بهت بدن