eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
چی میگی بی بی جان، گفت: خوب نگاه کن یکی از دخترهارو نمی بینم، تو تاریخ اسم دقیق ننوشتن، ولی من از شواهد و قرائن، میگم: این کار، کار رقیه است.😭😭😭
شاید رقیه باشه، چون عاطفی تر از همه بود، چون بی خداحافظی باباش رفت، تو خیمه میگن خواب بود، حتی به اسم فاطمه ی صغری، زینب میگه گفت: من پاشم برم دنبال این بچه بگردم، از خیمه خارج شد، همین امشب، الهی بمیرم برات زینب، تک و تنها، دل شب، یه دشت پر از دشمن، این همه بدن های بی سر رو خاک.😭😭😭
یه مرتبه شنید صدای گریه از طرف گوداله، آروم آروم رفت طرف گودال، نگاه کرد، دید دختره نشسته جلو بدن بی سر، لااله الا الله، چه بدنی، یه بدنی که سر نداره، یه بدنی که لباس نداره، چه گذشته، دید داره این دختر با زبان عاطفیش حرف می زنه.😭😭😭
من بعضی جملات رو معنی کردم، عبارت روایت میگه، خون هارو از دست بابا و بدن بابا پاک کرد، به بدنش مالید، صدا زد، بابا داره شب میشه، نمی خوای بیای به ما سر بزنی.😭😭😭😭
بابا کی من رو یتیم کرده، ببرمت در خونه ای که شب آخر حواله ی ما دست این خانومه، می خوای انشاءالله تا آخر عمرت حسینی باشی، الان اسمش رو می برم، صدا زد بابا، یادته، تو کودکی هام برام قصه میگفتی، برام از مادرت زهرا گفتی.😭😭😭😭
بابا شنیدم لحظه ی آخر اومدی صورت کف پای مادرت گذاشتی، حالا من اومدم، سر که نداری، اومدم صورت بذارم کف پات، پاشو جوابم رو بده. صدا زد بابا خودت گفتی: مادرت شب ها بالا سرت آب می ذاشته، خودت گفتی: نصف شب ها تشنه ات می شده، بابا پاشو، من اگه تشنه ام بشه چیکار کنم، به کی بگم، حسین........😭😭😭
یاحسین😭😭😭
عمه جانش اومد بغلش کرد، عمه اینقدر گریه نکن، عمه اینقدر ناله نزن، نوازشش کرد، بچه رو از بدن بابا جدا کرد، جلوتر از من میری یا من بگم، آره همینه، بچه یتیم رو باید نوازش کرد، دختر بچه رو باید با نوازش از بابا جدا کرد.😭😭😭😭😭
ای کاش همه بچه ها رو خود عمه جدا می کرد، این یه دختر بود، این جوری جداش کردن، نمی دونم چند ساعت قبل بود یا نه، اما یه دختر دیگه هم هست، اومد تو گودال، دید عمه اش یه بدن بی سر رو بغل کرده، خودش رو انداخت رو بدن باباش.😭😭😭
اما دیگه نگذاشتن زینب جداش کنه، عبارت مقتل میگه، ان شاءالله دروغ باشه، ان شاء الله امام زمان (عج) بیاد بگه این ها نبوده، اما مقتل ها نوشتن، من نمی دونم معنی کنم یانه، شام غریبانه معنی می کنم.😭😭😭
فجروها عن جسد ابیها، یعنی گرفتن کشیدنش، اما رها نمی کرد، گفت: از من دست بردارید، من بابام رو می خوام، هر کاری کردن، جدا نشد، عمه اش اومد، گفت: این رو جدا نکنید، می دونید چیکار کردن، خود این دختر گفته، یه نگاه کرد گفت: بابا بلند شو ببین، عمه ام رو دارن کتک می زنن. حسین.........😭😭😭
یاحسین😭😭
شام غریبان حسین امشب است امشب است اول درد و محن زینب است زینب است😭😭
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز الَم خم شده ساربان ساربان😭😭😭
شام غریبان حسین امشب است امشب است اول درد و محن زینب است زینب است😭😭😭
حاجتم این است که تو ای ساربان ساربان این شتران را تو به تندی مران ساربان😭😭😭
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز غمش خم شده ساربان ساربان😭😭😭
قبول باشه از همگی مناجات شبانه خالصانه اتون ♡ ما رو از دعای خیرتون توی این شب های عزیز محروم نکنیدツ حرفاتون: ⇩ @Daricheh_Khadem یا علی مدد 😇🖤
Γ🏴✨•• . . •• •• نـا امـیـد نـبـاش!🌱 زیرا خـدا با هر خـطایـی که در این دنیا از تـو سـر زده است باز آغـوش رحـمتش را بـر روی تـو گشـوده و با نـگاهـی عاشقانه انتـظار بازگشـت تـو را می کـشد،گـویـی کـه فقـط تو بـنـده ی او در زمـیـن و آسـمـان هسـتی!💚😉 نمی شنوی صـدای اذان را از مسجد های زیبا،این هـمان دعـوت آشـکارِ خداوند برای توبه کردن و بازگشت توست!✨ ••﴿ ســوره تـوبه آیـه 104 ﴾•• . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi Γ🏴✨••
•᯽🍃᯽• . . •• •• ولی رفقا.. ماجرا تازه شروع شده! دلتنگی های رقیه..🥺 گریه های رباب..💔 رجز خوانی زینب..🙂 نگاه های ترسناک حرمله..🚶‍♀ لگد های وحشیانه شمر.. 🥀 مبادا فکر کنی چون عاشورا گذشت دیگه همه چی تموم شد! نه رفیق تازه اول ماجراست:) . . ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
' ⃟'🔖؛ . . سلـام سلـام ✋🏻✨ 📚• کتـ ـ ـ ـابِ [ شَمّاس شامـی ] 🖌• نویسنده [ مجید قیصری ] ▪️مجید قیصری نویسنده پرکاری است. بیشتـــر کتاب‌هایی هم که نوشته در حوزه جنگ است ✊🏻 . کتاب شماس شامی اما بازگویی روایت‌کربلا از نگاهی‌نو است. در این داستان، حوادث پس از عاشورا و آنچه در شام بر اهل‌بیت‌ حضرت می‌گذرد، از زبان یک مسیحی بی‌طرف روایت می‌شود . . .👀 ▪️راوی داستان که یک شخصیت فرعی به نام شماّس (خدمتکار کلیسا) است، از همراهان و محافظان مخصوص جالوت است. قهرمان داستان، جالوت، از نوادگان داوود نبی است که به عنوان نماینده‌‌روم به درگاه یزید دعوت شده است ! او در ابتدا از ظلمی که بر حسین بن علی‌؏ و اصحاب و اهل بیتش رفته نا آگاه است ولی رفته‌رفته از جزئیات حادثه باخبر شده و به مخالفت علنی با دستگاه بنی‌امیه می‌پردازد؛ تا جایی که در راه عقیده‌اش تاوان سختی می‌دهد 🙂 . ▪️کتاب داستـانی جالبـی به نظر میرسه ، نظر شما هم همینـه ؟!🤔 - @Daricheh_khadem . . -گاھ نسیم بسیار ملایمے برگ‌ھاۍ کتاب را می‌جنبانَـد :)🏴 '♢ ⃟'📖 - Eitaa.com/Heiyat_Majazi
آروم و قراره - @RBT_MAHDIRASULI_IR.mp3
483.8K
📱🍃 •• ‌•• . . 💠 آروم و قراره 🏷 📲 همراه اول 44449 ✅ ارسال کد به 8989 📲 ایرانسل 44145770 ✅ ارسال کد به 7575 . . http://Eitaa.com/Heiyat_Majazi 📱🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♢🪴💫♢ . . •• •• 💚 سیره اهل بیت و دوست دارانشون همیشه حفظ کرامت و جایگاه بوده🦋 و این رفتار و تفکر نسل به نسل، سینه به سینه منتقل شده تا به ما رسیده.🥰👌 🌱 وقتی به دخترانمون به عنوان تو زندگیامون نگاه کنیم و اکرام و حمایت‌شون کنیم،🤌😊 مطمئناً چیزی جز دختر تمدن‌ساز به جامعه تحویل نمی‌دیم.😇✌️ . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi ♢🪴💫♢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• . ‌«تارمویی از محبت اهل‌بیت برای نجات کافیست» . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•