eitaa logo
📚 حکایت و داستان های شنیدنی 📚
3.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
841 ویدیو
2 فایل
حکایت و داستان های شنیدنی و جذاب😍 #فرهنگی #آموزشی #مذهبی #طنز #اجتماعی و.... کپی: آزاد ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️ به‌خاطر زیادی درس‌وبحث خسته شده بودیم. با دوستان‌مان رفتیم حرم حضرت امیر علیه‌السلام و در آنجا نشستیم به گفت‌وگو. دیدم آقا وارد حرم شد. کمی دورتر از ما ایستاد و با انگشت به من اشاره کرد. فهمیدم کار خصوصی دارد. از دوستانم فاصله گرفتم و رفتم سمت‌شان. آقا آهسته در گوشم گفت: ⭕️ «مٰا لِلَّعْبِ خُلِقْنٰا؛ برای بازی آفریده نشده‌ایم»؛ و رفت. من ماندم و دلی که دیگر سرجایش بند نمی‌شد. همین یک جمله مرا به جلسات آقای قاضی کشاند. 🔻 بر اساس خاطرۀ آیت‌الله سید عبدالکریم کشمیری، به‌نقل از حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی بهجت 📚 در خانه اگر کس است، ص ٧۵ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
⭕️ تصویر کمتر دیده شده از مقام معظم رهبری و ادواردو کسی که مالکیت کارخانجات بزرگ لامبورگینی، فراری، فیات و مالکیت باشگاه یوونتوس و.. را با محبت اهل بیت(ع) عوض کرد. 💐ادواردو یکی از هزاران انسانی است که به دست صهیونیستها به شهادت رسید... 👆پسر مالک کارخانه فیات، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس می‌کرد گمشده‌ای دارد، و بالاخره آن را در داخل کتابخانه‌ای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم مسلمان شد. ✨شهید ادواردو می‌گوید؛ "وقتی قرآن را برای اولین‌بار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در جستجویش بودم... 📚برگرفته از کتاب من ادواردو نیستم. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
از امام صادق ع روایت شدہ است: اگر سورہ " "را نوشتـہ و آن را بهمراـہ خود داشتـہ باشد بـہ اذن خدا باردار شود و اگر فرد آن را بهمراـہ داشتـہ باشد خداوند امرش را آسان ڪردہ و روزے اش مے دهد. از دیگر برڪات سورہ "آل عمران"شفاعت ڪردن و دفاع از قارے خود است.از پیامبر خداص نقل شدہ است: قرآن را قرائت ڪنید،زیرا در روز قیامت در حالے مے آید ڪـہ شفاعت ڪنندہ است و دو سورہ پر نور : "بقره"و "آل عمران"را بخوانید ڪـہ روز قیامت از جانب قاریان خود محاجـہ ڪردہ و از ایشات دفاع مے ڪنند. 📚منبع: 📋تفسیر البرهان،ج۱،ص۵۹۳ 📋ڪنز العمال،ح۲۵۴۴ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: تابستان بود و هوای شهر قم داغ داغ بود . برایشان پنکه ای تهیه و به سختی قانعشان کردند که پنکه در زمان نماز خواندن روشن باشد. پنکه اما چاره ای برای گرما نبود. روزی با همان تن خیس عرقشان بعد از فراغت از نماز رو به فرزندشان کردند گفتند : اگر سلاطین عالم لذت نماز را درک می کردند به دنبال لذتهای دیگر دنیا نمی‌رفتند... 📚 براساس خاطره اي از حجت الاسلام والمسلمين علي بهجت 🔥 عده‌ای هستند که گناه می‌کنند و می‌گویند ما به رحمت خدا امیدواریم و پیوسته در همین حال هستند تا مرگشان برسد !!! حضرت محمد (ص) فرمودند: این‌ها مَردمانی هستند که در آرزوها و خیالات خود غرقند . دروغ می‌گویند، آن‌ها امیدوار نیستند. زیرا هر که به چیزی امید داشته باشد در طلب آن می‌کوشد و هر که از چیزی بترسد از آن فرار می‌کند و می‌گریزد. 📚 کافی ، ج2 ، ص68 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
پس از تصادف روح از بدنم خارج شد. بدنم را به بیمارستان بردند. در آنجا هیچ کس مرا نمیدید. فقط یک خانم جوان بود که متوجه حضور من شد! جلوتر آمد و گفت تو به دنیا برمیگردی، اما من نمی توانم. بعد گفت: من مبلغ ۱۷ هزار تومان به کسی بدهکارم و برای همین اینجا گرفتارم. ✅ گفتم مشکلی نیست. من در خانه این مبلغ را دارم. به چشم برهم زدنی به منزل ما رفتیم. اما هر چه خواستم پول را از داخل کمد بردارم نشد. دست من از داخل پول عبور می کرد! در خانه فقط یک بچه یکساله متوجه حضور ما شده بود. آن خانم جوان ناامید شد و رفت و ساعتی بعد روح به بدن من بازگشت... 📚 تقاص •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متهمان قتل شهید عجمیان از جنایت خود می‌گویند 🔹محمدمهدی کرمی، متهم ردیف اول: با سنگ به سر شهید زدم و افتاد روی زمین. بعد یک نفر آمد و روی پهلوی شهید می‌پرید. من هم رفتم چند ضربه به وسط پای او و زانوهایش زدم. در این حین یک نفر (متهم دوم) آمد با چاقو سه چهار ضربه به شکم شهید زد. من هم پای او را گرفتم روی زمین کشیدم. بعد با پا چند ضربه به سر و گردن شهید زدم. 🔹وکیل متهم: باتوجه به اینکه موکلم صراحت در گفتار داشته و توبه کرده، تقاضای عفو و بخشش دارم! 🔹محمد حسینی، متهم ردیف دوم: من ناخواسته چند سنگ پرت کردم اما خداراشکر به شهید نخورد. آن‌جا چاقو را برداشته بودم که سر مزار پدر و مادرم را بکنم و گُل بکارم! من با چاقو بالای سر شهید رفتم و به اندازه دو بند انگشت فشار دادم و ضربه نزدم! از خانواده شهید می‌خواهم مرا ببخشند. ✔️
✍️امـام علی علیه السلام: شفاى دردهاى خود را از قــــرآن بجوييد و در سختیها و گــــرفتاری هايتان از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگ‏ترين دردهاست و آن درد کفر و نفاق و انحـــراف و گـــم‏راهى است. هر کس که قرآن در روز قـــيامت برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيـامت از او شکایت کند محکوم می‌گردد. 📗 از خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه | | | •✾🔸 @twonoor 🔸✾
🔴کار شیطان چیست؟ یکی از کارهای شیطان این است که را برای انسان زینت میدهد! گناه را قشنگ و لذیذ جلوه میدهد قرآن به این هنر اشاره دارد. «إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُم‏»؛ کسانى که بعد از روشن شدن هدایت براى آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فریفته است. سوره مبارکه محمد آیه 26🪴 •✾🔸 @twonoor 🔸✾•
🔵 هم‌رنگ جماعـت نشـو❗️ ‌‌ : ممکن است در جمع یک هزار نفری در یک کشتی، تنها یڪ نفر شنا بلد باشد، پس باید تلاش ڪند خود را نجات دهد، پس این سخن اشتباه است ڪه خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو! بلکه صحیحـش این است ڪه: خواهی نشـوی رسـوا، هم‌رنگ شــو! بنابراین در جایی که همه در حال غرق شدن هستند، نباید همرنگ جماعت شویم. ✨امام صادق علیه السلام میفرمایند: هرگز هم‌رنگ جماعـت نباش ڪه بگویی من تابع مردم هستــپم و من هم مثل بقیـه مردم (معانی الاخبار، جلد ۱،ص۲۶۶) •✾ @Lifestyle_eslami ✾•
✅ موضع بهتر، گام بلندتر 🔹وقتی نهضت حضرت امام (ره) شروع شد بسیار کم بودند کسانی که امیدی داشتند که این حرکت به جایی برسد. اما امروز ما می‌بینیم که نه تنها شکست نخوردیم؛ بلکه آنها دارند از ما حساب می‌برند! 🔸خدا این قدرت را به برکت فداکاری‌های گذشتگان ما و رهبری امام و جانشین او به ما مرحمت کرده است. الان موضع ما خیلی بهتر از موضع اول انقلاب است. باید از این فرصت بهتر استفاده کنیم و گام‌های بلندتری برداریم. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
❌«رمز زندگی راحت‏»‌‌‌‌‌‌‏!!! حجت الاسلام قرائتی 🔸 کارمند بانک ، یکبار از مشتری پول می گیرد و یکبار پول می دهد. نه وقتی که پول می گیرد خوشحال است و نه وقتی می پردازد ناراحت است. زیرا می داند امانتداری بیش نیست. 👈 قرآن‌ می فرماید : آنگونه باشید که اگر چیزی از دست دادید تأسف نخورید و اگر چیزی به دست آوردید، سرمست نشوید. (حدید/23) 💢 این رمز زندگی راحت است. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔺 🔸ظرف های شام معمولاً دو تا بشقاب و یک لیوان بود و یک قابلمه. وقتی می رفتم آنها را بشورم، می دیدم همونجا در آشپزخانه وایساده، به من می گفت: «انتخاب کن، یا بشور یا آب بکش». بهش گفتم: مهدی مگر چقدر ظرفه؟ در جواب گفت: هر چی هم که هست با هم می شوریم. 🔹یک روز خانواده مهدی منزل ما مهمون بودند. با پدر، مادر، خواهر و برادر مهدی همه با هم سر سفره نشسته بودیم. من بلند شدم و رفتم از آشپزخونه چیزی بیارم. وقتی اومدم، دیدم همه نصف غذاشون رو خوردند، ولی مهدی دست به غذاش نزده تا من برگردم. 🌷 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔴 بهترین باقیات الصالحات چیست؟ ✍ بسیاری از خیرات انسان، توسط بـرای او ارسـال مـی شود. شاید هیچ باقیات الصالحاتی بهتر از فرزند صـالح برای انسان نباشـد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
💠 نیکی به والدین 🔹 آیت الله قرهی: یکی از راه های رسیدن به لقاءالله، نیکی به والدین است؛ این راه، طریقی است که انسان را به سرعت به مقاصد والا می رساند، اولیای الهی در مواقعی که مشکلی برایشان ایجاد می شد، به محضر پدر و مادر می رسیدند و از ایشان درخواست دعا داشتند و اگر زنده نبودند به زیارت قبور ایشان رفته و درخواست دعا می کردند. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
استاد : مشاجره ها و نزاع ها، نور باطن را خاموش می کند . بسیاری از بی حالی ها و عدم نشاط ها به جهت مشاجرات و درگیری های لفظی است. کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد! روزی چند تا پرخاش باشد، برکات را از منزل می برد. حتی اگر حق هم با تو بود ، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن ، چون کدورت می آورد. 🔹مرحوم علامه جعفری از صاحب دلی نقل کرد : در موضوعی که گمان می کردم حق با من است ، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند ! بسیار کریه و زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت : ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبه شدم فوراً دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم! •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
از آیت الله بهجت(ره) پرسیدند : ما زیاد غصه رزق و روزی را می خوریم. در جواب فرمودند : خداوند تعالی در قرآن به همان طریقی که معاد، قیامت، بهشت و جهنم را بیان نموده اند، به همان طریق می فرمایند : ♦️ رزق و روزی همه بندگان را من می دهم .♦ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
به نیروهایش گفت: بزرگان ما می گویند برای رسیدن به قله های عرفان، چله بگیرید و تلاش کنید گناهی از شما سر نزند. نیروهایش را با عشق به خدا تربیت می کرد. پی گفت در نمازها این دعای امام سجاد را بخوانید: الهم انی اسئلک حبک، و حب من یحبک، و حب کل عمل یوصلنی الی قربک... انقدر عشق خدا در دلهای نیروهایش ایجاد کرد که نماز شب های آنها ساعتها طول می کشید. روز آخر چله، مصادف شد با شب آغاز عملیات والفجر مقدماتی. به نیروهایش گفت: ملائک را می بینید که به استقبال آمده اند؟ برخی سرها را به علامت تایید تکان می دادند... ✅به تمام نیروهای گروهان مژده داد که همگی با شهادت خواهید رفت. اما دیر و زود دارد... آن شب نیمی از نیروها به مانند فرمانده به شهادت رسیدند و بقیه در عملیات های بعدی. از آن گروهان تعداد بسیار کمی جانباز به جا مانده. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🔴 زاویه دیدت به زندگی چطوریه؟ 🔹راننده تاكسی گفت: می‌دونی بهترين شغل دنيا چيه؟ گفتم: چيه؟ گفت: راننده تاكسی. خنديدم. راننده گفت: جون تو... هروقت بخوای ميای سركار، هروقت نخوای نميای، هر مسيری خودت بخوای می‌ری، هروقت دلت خواست يه گوشه می‌زنی بغل استراحت می‌كنی، مدام آدم جديد می‌بينی، آدم‌های مختلف، حرف‌های مختلف، داستان‌های مختلف. موقع كار می‌تونی راديو گوش بدی، می‌تونی گوش ندی، می‌تونی روز بخوابی شب بری سر كار. هر كيو دوست داری می‌تونی سوار كنی، هر كيو دوست نداری سوار نمی‌كنی، آزادی و راحت. ديدم راست می‌گه، گفتم: خوش به حالتون. راننده گفت: حالا اگه گفتی بدترين شغل دنيا چيه؟گفتم: چی؟ راننده گفت: راننده تاكسی. و ادامه داد: هر روز بايد بری سركار، دو روز كار نكنی ديگه هيچی تو دست و بالت نيست، از صبح هی كلاچ، هی ترمز، پادرد، زانودرد، كمردرد. با اين لوازم يدكی گرون، يه تصادفم بكنی كه ديگه واويلا می‌شه، هر مسيری مسافر بگه بايد همون رو بری، هرچی آدم عجيب و غريب هست سوار ماشينت می‌شه، همه هم ازت طلبكارن. حرف بزنی يه جور، حرف نزنی يه جور، راديو روشن كنی يه جور، راديو روشن نكنی يه جور. دعوا سر كرايه، دعوا سر مسير، دعوا سر پول خرد، تابستون‌ها از گرما می‌پزی، زمستون‌ها از سرما كبود می‌شی. هرچی می‌دويی آخرش هم لنگی.به راننده نگاه كردم. راننده خنديد و گفت: زندگی همه چيش همين‌جوره. هم می‌شه بهش خوب نگاه كرد، هم می‌شه بد نگاه كرد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌹آیت الله مجتهدی (ره) : هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.بعد از هر نماز دست خود را بلند کن و حاجت از خدا بخواه. هر کس بعد از نماز یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود. تا نماز خود را خواندی بلند نشو و برو، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیب بالا نمی رود. بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان.بنشین درِ خانه ی خدا و گدایی من و حاجت بخواه. شلید همین امروز دعایت گرفت. اقا فراموشتون نشه..اللهم عجل لولیک الفرج... انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:«اُدْعوُنی اَسْتَجِبْ لَکُمْ» شما بخوانید مرا، من دعایتان را مستجاب می کنم. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🦋 توقف در بهشت حرم 🔸شخصی از آقا می‌پرسید: «آقا، شما از این‌همه خسته نمی‌شوید؟» آقا فرمودند: «من خودم را در می‌بینم. چرا بیرون بیایم؟!» •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
خون زيادے از پای من رفتہ بود. بی حس شده بودم. عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زيرلب فقط مےگفتم: يا صـاحـب الـزمـان ادرڪنی. هوا تاريک شده بود. جوانی خوش سيما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم را بہ سختی باز کردم. مرا بہ آرامی بلند کرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ ای امن مرا روی زمين گذاشت. آهستہ و آرام. من دردے حس نمےڪردم! آن آقا ڪلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: ڪسی مےآيد و شما را نجات مي دهد. او ماست! لحظاتے بعد آمد. با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن جمال نورانی، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش... •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
💠 راه رسیدن‌به امام زمان(عج) چیست؟ ✍ از محضر علامه طباطبایی سؤال شد که: راه رسیدن به امام زمان (عج) چیست؟ ایشان در پاسخ فرمودند: امام زمان (عج) خودشان فرمودند: شما خوب باشید، ما خودمان شما را پیدا می کنیم. 📚 کتاب در مسیر بندگی. اثر گروه شهید هادی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
روزی مرد کوری روی پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود؛ روی تابلو خوانده می شد:«من کور هستم، لطفا کمک کنید.» روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت، نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن رو برگرداند و اعلان دیگری را روی آن نوشت و تابلو را کنار پای او انداخت و آن جا را ترک کرد. عصر آن روز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است.مرد کور از صدای قدم های او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته، بگوید بر روی آن چه نوشته است؟ روزنامه نگار جواب داد: چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد... مرد کور هیچ وقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد: امروز بهار است ولی من نمیتوانم آن را ببینم!! نتیجه: وقتی کارتان را نمی توانید پیش ببرید، استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترین ها ممکن خواهد شد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
از بدرفتاری با جسم و ذهنتان دست بردارید. زندگی قرار است سفری از یک مکان منحصر به فرد به مکانی دیگر باشد. قرار نیست مثل یک چرخ و فلک باشد که شما را مدام به همان نقطه‌ی قبلی برگرداند. قرار نیست زندگی‌تان شبیه زندگی من باشد. اصلا زندگی شما نباید شبیه زندگی دیگران باشد. بلکه باید ساخته‌ی دست خودتان و حاصل تلاش خودتان باشد. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•