eitaa logo
📚 حکایت و داستان های شنیدنی 📚
3.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
حکایت و داستان های شنیدنی و جذاب😍 #فرهنگی #آموزشی #مذهبی #طنز #اجتماعی و.... کپی: آزاد ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✅روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه‌ی سکه‌ی مردی غافل را می دزدد هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت بفرما ✍اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد. دزدکیسه در پاسخ گفت: ✨صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد.ان گاه من دزد باورهای او هم بودم. واین دور از انصاف است...! 🔺و این روزها عده ای هم دزد خزانه مردمند و هم دزد باورهای شان ... !!! ‌‌ کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📓 جوانیِ از دست رفته بازرگانى در زمان انوشیروان مى زیست و مالى فراوان گرد آورد. پس از سال ها، او که در مملکت انوشیروان غریب بود، تصمیم به بازگشت به دیار خویش گرفت، ولى بدخواهان، نزد پادشاه بدگویى کردند که فلان بازرگان، از برکت تو و سرزمین تو، چنین مال و منال به هم رسانده است و اگر او برود، دیگر بازرگانان هم روش او را در پیش مى گیرند و اندک اندک رونق دیار تو، هیچ مى شود. انوشیروان هم رأى آنها را پسندید و بازرگان را احضار کرد و گفت که اگر مى خواهى، برو؛ ولى بدون اموال. بازرگان گفت: «آنچه پادشاه فرمود، به غایت صواب است و از مصلحت دور نیست. اما آنچه آورده بودم و در شهر تو به باد رفت، اگر پادشاه دو چندان باز تواند داد، ترک همه مال گرفتم. انوشروان گفت: اى شیخ! در این شهر چه آورده اى که باز نتوانم داد؟ گفت: اى مَلِک! جوانى آورده بودم و این مال بدو کسب کرده. جوانى به من باز ده و تمامت مال من باز گیر. انوشیروان از این جواب لطیف متحیّر شد و او را اجازت داد تا به سلامت برفت. کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
38.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خلق جدید 1 - آموزش صوت و لحن به سبک جدید ( ترکیبی از روش سنتی و علمی ) 👈 تدریس بحث مهم نبر (اکسنت ها ) / قسمت 1 🟠 استاد شعاعی ✅ موسسه قرآن و نهج البلاغه 📞 شماره تماس/ایتا/واتساپ مدیر موسسه: 09121511973 ☎️ شماره واتساپ استاد شعاعی: 09904571524 🖥 سایت موسسه قران و نهج البلاغه: www.2noor.com
روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند. وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند. چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند. حاکم با تعجب گفت: یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟ وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست" کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📜 تدبیر مملکت‌داری آورده‌اند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرَد. نوشیروان گفت نمک به قیمت بِستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند از این قدر چه خلل آید؟ گفت بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بوده‌است هرکه آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده. 🔹 اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورَد سیبی 🔹 بر آورند غلامان او درخت از بیخ 🔸 به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد 🔸 زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ 🔻 از باب اول گلستان سعدی کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📚 حکایت آورده اند که روزی هارون الرشید به اتفاق بهلول به حمام رفت خلیفه از بهلول پرسید : اگر من غلام بودم چقدر ارزش داشتم؟ بهلول او را گفت : ۵۰ دینار هارون برآشفت که ای دیوانه فقط لُنگی که به خود بسته ام ۵۰ دینار قیمت آن است! بهلول گفت : من هم فقط لُنگ را قیمت کردم وگرنه خلیفه که ارزشی ندارد! قرآن کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
38.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سیدعلی حسینی خامنه‌ای کیست ؟ ❣️ فیلمی بی‌نظیر که همه ملت ایران با هر گرایش و سلیقهٔ ای بهتر است آنرا ببینند . کانال نوحه ناب👇 🆔eitaa.com/nohe_naab 🆔eitaa.com/nohe_naab
هدایت شده از ◗مروارید عفاف◖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واجبِ مهمِّ فراموش شده ! دیدن این ویدئو بر هر مسلمان واجب است. عمل به این ویدئو بر هر مسلمان واجب است. انتشار حداکثری این ویدئو بر هر مسلمان واجب است.و🤔همینطور یادمون نرود که امام‌ حسین علیه‌السلام رابرای امر به معروف و نهی از منکر شهید کردند 🤔🤔 کانال مروارید عفاف |•♥️ ‌‌@Tired_miind
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 دیدین یه عده میگن بذارین با هر تیپ و قیافه ای بیان تو مراسمات؟ 💥میگن بذار هرکاری می خواد بکنه ولی تو مراسم شرکت کنه؟! جواب رو در این صحبتها پیدا کنید 💥خاطره قابل تأمل رهبری معظم از سید قطب 💥کسی نمیگه بخاطر گناه خارج از مراسم مانع محبین اباعبدالله بشید ولی جوری نشه که حرمت مراسم حفظ نشه. یادمون نره صاحب مراسم برای اسلام فدا شده و چیزی مهمتر از دین خدا نداریم و هدف هم وسیله را توجیه نمیکنه... •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای شب اول قبر فردی که نقش شمر را در تعزیه خوانی داشت یا حسین😭😭😭 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌹🍃 👌 داستان کوتاه و بسیار پندآموز در باره نماز شیطان با بنده ای همسفر شد موقع نماز صبح، بنده نماز نخوند موقع ظهر و عصر هم، نماز نخوند موقع مغرب و عشاء رسید، بازم بنده نماز بجای نیاورد موقع خواب شیطان به بنده گفت من با تو زیر یک سقف نمی خوابم چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخوندی میترسم غضبی از آسمان بر این سقف نازل بشه که من هم با تو شامل بشم بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا ، چطور غضب بر من نازل بشه ؟ شیطان در جواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری ؟؟؟؟ 🔥«شیطان که رانده شد بجز یک خطا نکرد خود را به سجده ی آدم رضا نکرد شیطان هزار بار بهتر ز بی نماز او سجده بر آدم و او بر خدا نکرد»🔥 💠 از پاهایی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند.. ❤️ رسول الله فرموده اند : 🌿 ترک نماز صبح: نور صورت 🌿 ترک نماز ظهر: بركت رزق 🌿 ترک نماز عصر: طاقت بدن 🌿ترک نماز مغرب: فايده فرزند 🌿ترک نماز عشاء: آرامش خواب را از بين میبرد. کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
بزرگي گويد: مرا همسايه اي بود گناهكار و فاسق و فاسد و نابكار. هنگامي كه در سفر بودم از دنيا بيرون شد.چون من به خانه رسيدم، سه روز بود که از دار دنيا رحلت كرده بود . با خود گفتم كه اكنون كه از نماز و تشييع جنازه اش محروم ماندم و ازبراي حق همسايگي، ساعتي بر سر تربت او روم. چون بر سر تربت وي رفتم، دو سه سوره از قرآن بخواندم. پس از آن، خوابي بر من در آمد. آن جوان را ديدم در خواب كه به نشاط تمام همي خراميدي، تاجي مرصع بر سر نهاده و حله سبز اندربر. با او گفتم: ملك تعالي با تو چه كرد؟گفت: مرا در كنف كرم خويش فرود آورد. گفتم به چه معاملت؟ گفت: مرا معاملتي نبود كه از سبب رحمت بودي و لكن مرا چون در گور نهادند و اقارب و خويشان بر گور من نشسته بودند، فرشتگان عذاب در آمدند با گرزهاي آتشين تا مرا عذاب كنند. ازيك ساعت ديگر او را مهلت دهيد و عذاب مكنيد تا پيوستگان از او جدا شوند. چون ساعتي بر آمد و پيوستگان به خانه رفتند،مادرم بر سر تربت من بنشست. آن فرشتگان باز آمدند به صولتي تمام تا مرا عذاب كنند .خطاب آمد كه: ساعتي ديگر صبر كنيد تا مادرش به خانه شود.ايشان منتظر بايستند. شب در آمد و مادرم همچنان نشسته بود. فرشتگان گفتند: ملكا! پير زن از سر تربت باز نمي گردد، چه فرمايي؟ خطاب آمد كه: اگر او باز نگردد، شما باز گرديد، زيرا كه به كرم ما لايق نباشد كه به عقوبت بشتابيم و فرزند را درپيش مادر عذاب كنيم. ما در اين ساعت درضعيفي آن پير زن نگريم و اين فرزند او را بدو بخشيم. کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•