eitaa logo
📚 حکایت و داستان های شنیدنی 📚
3.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
حکایت و داستان های شنیدنی و جذاب😍 #فرهنگی #آموزشی #مذهبی #طنز #اجتماعی و.... کپی: آزاد ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
بیانات امام خامنه‌ای: اگر به حکمت مندرج در توجه شود، خیلی از راه‌ها برای ما باز میشود. در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیده‌ی حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) که آن روز ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. ‌🔹امتحانهائی که ما میشویم، در واقع نقطه‌ی اصلی‌اش همین است؛ پای یک ایثار و یک گذشت به میان می‌آید ... امتحان الهی برای این نیست که خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنی، در چه حدی هستیم؛ خود امتحان در حقیقت یک گام است به سوی مقصد... امتحان یعنی عبور از وادی محنت. یک محنتی را، یک شدتی را جلوی پای یک انسانی یا یک ملتی میگذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است. اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود میرسد. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶ •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
📚حسودی روزگاری در سرزمینی، زنى بود بسیار حسود، همسایه‌اى داشت به نام خواجه سلمان كه مردى ثروتمند و بسیار شریف و محترم بود، زن بر خواجه رشك مى‌برد و مى‌كوشید كه اندكى از نعمتهاى آن مرد شریف را كم كند و نیک نامى او را از میان ببرد؛ ولى كارى از پیش نمى‌برد و خواجه به حال خود باقى بود. عاقبت روزى تصمیم گرفت، كه خواجه را مسموم كند، حلوایى پخت و در آن زهرى بسیار ریخت و صبحگاهان بر سر راه خواجه ایستاد؛ هنگامى كه خواجه از خانه خارج شد، حلوا را در نانى نهاده، نزد خواجه آورد و گفت: خیراتى است. خواجه، حلوا را بستاند و چون عجله داشت، از آن نخورده به راه افتاد و به سوى مقصدى از شهر خارج شد. در راه به دو جوان برخورد كه خسته و مانده و گرسنه بودند، خواجه را بر آن دو، شفقت آمد، نان وحلوا را به آنها داد؛ آن دو آن را با خشنودى فراوان، از خواجه گرفتند و خوردند و فى‌الحال مردند. خبر به حاكم شهر رسید و خواجه را دستگیر كرد، هنگامى كه از وى بازجویى شد، خواجه داستان را گفت. حاكم كسى را به سراغ زن فرستاد، زن را حاضر كردند، چون چشم زن به آن دو جنازه افتاد، شیون و زارى آغاز كرد و فریاد و فغان راه انداخت؛ معلوم شد كه آن دو تن، یكى فرزند او، و دیگرى برادر او بوده است. خود آن زن هم از شدت تأثر و جزع پس از یكى دو روز مرد. این حسود بدبخت، گور خود را با دست خود كند و دو جوان رعنایش را فداى حسد خویش كرد. کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
✅سه نصیحت از پرنده!! ✍مردی از کنار بیشه‌ای میگذشت، چشمش به پرنده‌ی کوچک و زیبایی افتاد. آن را گرفت. پرنده در حالی که ترسیده بود گفت: "از من چه می‌خواهی؟" مرد گفت: "تو را میکُشم و می خورم." پرنده گفت: "جثه‌ی من کوچک است و چیز زیادی از من به دست نمی آوری" اما من می توانم سه سخن حکمت آموز به تو بگویم که برای تو سود بیشتری دارد! مرد پذیرفت.پرنده گفت: "سخن اول را در دست تو میگویم، سخن دوم را وقتی می گویم که مرا رها کنی و بر درخت بنشینم و سخن سوم را بر سر کوه"مرد گفت: "بگو" پرنده گفت: "اول این که هر چه از دست دادی حسرت آن را نخوری" مرد او را رها کرد و پرنده پرواز کرد و روی درختی نشست.مرد گفت: "سخن دوم را بگو"پرنده گفت: "سخن غیرممکن را باور نکن." و پرواز کنان به طرف کوه رفت و با صدای بلند گفت: "ای بدبخت! در شکم من دو مروارید بیست مثقالی بود. اگر مرا می‌کُشتی ثروتمند می‌شدی"مرد دستش را بر سر خود کوبید و افسوس خورد و گفت: "حالا آخرین سخن را بگو" پرنده گفت: "تو آن دو سخن فراموش کردی، حالا سخن سوم را برای چه میخواهی؟!! اول گفتم، افسوس گذشته را نخور، که برای از دست دادن من افسوس خوردی، و دوم اینکه سخن محال و غیرممکن را باور نکن، اما به این پندم هم توجه نکردی! آخر ای انسان عاقل! گوشت و بال من دو مثقال بیشتر نیست، تو چگونه باور کردی درون من دو مروارید بیست مثقالی باشد؟! بعد با خوشحالی به اوج آسمان آبی پرواز کرد.!! 📙 کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
💠 آموزنده 💠 ✍مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادر بزرگت به من هدیه داده است ، تقریبا 200 سال از عمرش می‌گذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم ، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار می‌خرند.دختر به جواهر فروشی رفت و برگشت، به مادرش گفت:صد و پنجاه هزار تومان قیمت دادند. مادرش گفت: به بازار کهنه فروشان برو ، دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت: ده هزار تومان قیمت کردند و گفتند بسیار پوسیده شده است. مادر از دخترش خواست اینبار به موزه برود و ساعت را نشان دهد. دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت: مسئول موزه گفت که پانصدمیلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد. مادر‌ گفت: می‌خواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند.هرگز خود را در جاهای نامناسبت جستجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی خشمگین نشو.کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند ، از تو قدردانی می‌کنند، در جاهایی که کسی ارزشت را نمی‌داند حضور نداشته باش ؛ ارزش خودت را بدان! 📚گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی/ صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی ‌‌‌‌ کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
هدایت شده از 🏴نوحه ناب🇵🇸
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام محمد باقر سلام الله علیه به نفس: حاج (با حال مناسب ببینید و ما رو فراموش نفرمایید) ✅کانال نوحه ناب👇 🆔eitaa.com/nohe_naab 🆔eitaa.com/nohe_naab
نظر یک مسیحی در مورد حضرت امام علی علیه السلام و نهج البلاغه : جرداق مسیحی می‌گوید: 🔸 در دوران نوجوانی علاقه چندانی برای درس نداشتم، برای همین از مدرسه فرار می کردم و به دامان طبیعت پناه می بردم تا اینکه یک روز برادرم به من گفت: چرا نهج البلاغه علی را نمی خوانی؟ و بعد خودش آن را برای من تهیه کرد و این سرآغازی بود برای عشق تمام ناشدنی جرداق به علی (ع)... 🔸جرداق می‌گوید هر بار که نهج البلاغه را ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪﻡ ﻧﮕﺮﺷﻬﺎ ﻭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﻘﻬﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺯ ﻋﻠﻮﻡ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯿﺸﺪ. او کتاب های زیادی درباره شخصیت علمی و فضائل امام علی (ع) تالیف کرده است. جرداق در مورد نهج البلاغه می‌گوید: در شگفتم که چرا شما شیعیان این کتاب را به فرانسه ترجمه نمی کنید. 🔹من یک جلد این کتاب را علی و انقلاب کبیر فرانسه نام گذاری کرده ام و در این کتاب اثبات نموده ام مطالبی که علی (ع) درباره حقوق انسانها مطرح کرده است به مراتب بالاتر و والاتر از مسائلی است که در غرب در این باره مطرح هستند. 🔸ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ ۲۰۰ ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ . ﻣﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ ؟ یا چند ﺧﻄﺒﻪ خوانده ایم ؟ 🔸ﭘﺸﺖ ﺟﻠﺪ ﻛﺘﺎﺏ ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ ﻣﺴﻴﺤﻰ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺍﻯ ﻋﻠﻰ ! ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺢ ﺑﺎﻻﺗﺮﻯ ، ﺩﻳﻨﻢ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ . ! ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ ، ﻭﺟﺪﺍﻧﻢ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ . ! ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﺗﻮ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﻰ ... ! ﭘﺲ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﻯ ﻋﻠﻰ : ﺗﻮ کیستی ؟
حکایت ✍اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد 💐قرآن کریم: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی هرگز نیکی‌های خود را با منت باطل نکنید کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
هدایت شده از 🏴نوحه ناب🇵🇸
مداحی آنلاین - نماهنگ برگرد آقا - حدادیان.mp3
4.8M
🏴 (ع) 🏴 (ع) 🌴هر شب با یاد تو زیر نور ماه 🌴گفتم ای وای از غروب قتلگاه 🎙 👌بسیار دلنشین 🔴مرجع رسمی های روز کانال نوحه ناب👇 🆔eitaa.com/nohe_naab 🆔eitaa.com/nohe_naab
هدایت شده از مداحی آنلاین
مداحی آنلاین - دعای عرفه - حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
46.38M
🌾قرائت دعای 🎙با نوای حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ♨️ @Maddahionlin 👈
ای امیر عرفه حال مناجات بده بر گدای حرمت وقت ملاقات بده ای امیر عرفه روح مناجات تویی مشعر و سعی و صفا،مروه و میقات تویی ای امیر عرفه حاجی زهرا برگرد جان زهرا دگر از خیمه صحرا برگرد
هدایت شده از اربعین حسینی
🔴 پیش از دعاهای روز .... ▪️از مجموع روایت اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین خاصه سلام الله علیه که در و و آمده است پیش از شروع به دعای عرفه اذکار زیر گفته شود: 🔻۱. صد مرتبه: (اللَّهُ اَكْبَرُ) 🔻۲. صد مرتبه: (الْحَمْدُ للَّهِ) 🔻۳. صد مرتبه: (سُبْحانَ اللَّهِ) 🔻۴. صد مرتبه: (لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ) 🔻 ۵. صد مرتبه: سوره توحيد 🔻۶. صد مرتبه: آية الكرسي 🔻۷. صد مرتبه: صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلی الله و علیه و آله) 🔻۸. صد مرتبه: سوره قدر 🔻 ۹. ده مرتبه: لا اِلهَ‏اِ لَّااللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيي وَيُميتُ، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَهُوَ حَي لا يَموُتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلي كُلِّشَي‏ءٍ قَديرٌ. 🔻 ۱۰. ده مرتبه: اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذي لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَي الْقَيُّومُ وَاَتوُبُ اِلَيْهِ 🔻۱۱. ده مرتبه: يا اَللَّهُ ، ده مرتبه: يا رَحْمنُ ، ده مرتبه: يا رَحيمُ ، ده مرتبه: يا بَديعَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، ده مرتبه: يا ذَاالْجَلالِ وَالْإِكْرامِ ، ده مرتبه: يا حَي يا قَيُّومُ ، ده مرتبه: يا حَنَّانُ يا مَنَّانُ ، ده مرتبه: يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ ،امينَ . سپس بگو: اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ يا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَي مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ، يا مَنْ يَحوُلُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، يا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْاَعْلي وَبِالْاُفُقِ الْمُبينِ، يا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوي، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَي‏ءٌ، وَهُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ، اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّي عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ و بخواه حاجت خود را4 خدايا از تو خواهم اي كسي‏كه او نزديكتر است به من از رگ گردن اي كه حائل شود ميان انسان و دلش اي كه او در ديدگاه اعلي است و در افق آشكاري است اي كه او بخشاينده است و بر عرش استيلا دارد اي كه نيست مانندش چيزي و او شنوا و بينا است از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد و آل محمد 📚چنانچه گفته شد این اذکار از جمع روایی بین روایات ص۶۸۷ و ج۱ ص ۳۳۷ و ص۶۶۱ ذکر شد . 🔶