♥️🍃
برای جذب یک مرد؛ باید، اون مرد را به دنبال خودتان بکشانید نه اینکه خودتان بدو بدو به سمتش بروید
🍃❄️
برای حفظ یک مرد باید خودتان را با ارزش نشان بدهید، با اعتماد به نفس
زن باید ناز کند و مرد باید ناز بکشد چون جنس زن لطیف است و جنس مرد تلاشگر
هر زمان این چرخه تغییر کرد، بدانید که آن رابطه به نتیجه نخواهد رسید.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
💞🍃 زن ها ممکن است بدون دلیل ناراحت باشند در حقیقت وقتی به اوج شادی برسند بعد آرام آرام ناراحت بشوند.
💞🍃باید اجازه داد تا انتهای ناراحتی بروند و حس خود را تخلیه کنند، هرگز آنها را سرزنش نکنید فقط شنونده باشید.
💞🍃 در واقع زن هم مانند مرد یک چرخه عاطفی دارد که بیشتر شبیه امواج دریاست.
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
#خانوما_بدونن
برای رابطه عاطفیتان کاری کنید !
☑️ #کدورت ها را اعلام کنید :
به عنوان مثال :
دیروز که خونه داییم اینطوری باهام صحبت کردی حس کردم برات ارزش زیادی ندارم،لطفا دفعه بعد اگر خواستی بهم تذکری بدی جلوی بقیه نباشد
☑️ موقع اعلام کدورتها حاشیه نرید و مسائل قدیمیتر حتی مرتبط را پیش نکشید.
به ویژه مردان از مواجهه با این حجم بحث به هم میریزند و نمیتوانند به نتیجه برسند.
فقط به موضوع اصلي اشاره كنيد .
خوشبختی رااگاهانه بیافرینیم
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
یادمان باشد خداوند مهمان قلب های وسیع است
هرچه قلب های ما از کینه پر باشد
سهم ما از خدا کمتر است
دلتون پراز یاد خدا
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
°❀°🌸°❀°
°🌸°❀°
°❀°
#خانومانه
به خونه و اعضای خونه روحیه بدین و از کسلی و یکنواختی نجاتشون بدید...
قبل از اومدن شوهرتون اسپری خوشبوکننده تو فضای خونه بزنین
هر روز صبح اسپند دود کنید .اسپند دود کردن انرژی های منفی رو دفع میکنه و قل اعوذو برب الناس و فلق همراهش بخونید..
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
❤️🍃
👈سوء تفاهمهایی که بین شما و همسرتان پیش میاد رو سعی نکنید با پیامک رفع کنید! ❌👉
👈تماس بگیرید و حرف بزنید؛
لحن و نوع بیان خیلی تأثیر گذاره...
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️♥️
هیچوقت حسرت زندگی آدمایی که از درونشون خبر نداری رو نخور.
هر قلبی یه دردی دارہ و نحوہ ابرازش هم متفاوته!
بعضیها اون رو توی چشماشون پنهان میکنند و بعضیها توی لبخندشون!
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
♥️🍃
♦️آبروی همسرتون آبروی شماست
بعضی ازآقایون و یاخانمها برای اینکه خودشون رو موجه جلوه بدن از ارزش همسرشون کم میکنن
این کار هم به زندگیتون ضربه میزنه وهم شخصیت خودتون تضعیف میشه👌
#آشیونهتونگرم ☕️ 🔥
✿💞ڪانالگـرمِ حس خوب زندگے💞✿
@Hesszendegi
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریم یه خوشمزه ببینیم
بستنی بدون شیر😳😋
#آشپزی🤍
•━━━━•|•♡•|•━━━━•
⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅
*ܣ_________________________________*
✿༻*
21.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقای رییسجمهور الان ، وضع به حدی
رسیده که مطالبه مردم ، مبارزه با برهنگی شده😱 حواستون هست...!
#سید_کاظم_روح_بخش 🤍
•━━━━•|•♡•|•━━━━•
⊰ • ⃟❤️྅ @gharghate ⊰ • ⃟❤️྅
*ܣ_________________________________*
✿༻*
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این پست رو لطفا آقایون گوش ندن❌
@ZendegieMan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
➕ عصازنان اومد و نشست رو صندلی کناریم توی اتاقِ انتظار. یه نگاه به حجم براومدهی شکمم کرد و یه نگاه به اطرافم.
➕ وقتی دید تنهام، نگاهش غمگین شد برام انگار! بادلسوزی پرسید: آخی! چند وقتته؟ دستی کشیدم به جسم لغزندهی توی دلم و گفتم: آخراشه دیگه! دوباره پرسید: فضولی نباشه! دختره یا پسر؟ فضولی بود ولی بازم با لبخند جواب دادم: دختر!
➕ پرسید: اسمشو چی میخوای بذاری؟ من اما فکرم پر کشید سمتِ گذشتهها، اون موقعا که تازه بهت دلبسته بودم. به روزی که خورده بودیم به خِنِسی و تهِ دور دورامون ختم شده بود به جمع کردن هزار تومن هزار تومن رو هم که بشه دوتا ساندویچ! از این ساندویچ کثیفا که بشینیم کنارِ جدولای خیابون و الکی بگیم و بخندیم و هی خیال ببافیم. همون موقعی که سرم روی شونهت بود و گفتی اولین بچهمون بایددختر شه! و من سرخوش خندیدم و گفتم مگه قراره چندتا بچه داشته باشیم که اولیش بایددخترشه! توام خندیدی که نمیدونم! ولی کاش دختر داشته باشیم شبیهِ مامانش، درست به همین قشنگی! و من دلم دوباره رفت برای اینهمه دلبری که توو وجودِ توی مرد بود!
➕ گفتم ولی اگه یه روزی واقعنی دختردارشدیم، بیا اسمشو بذاریم آوین! خم شدی
و سر تکیه دادی به سرم و بی فکر گفتی باشه! ولی آوین یعنی چی؟ و من با ذوق گفتم یعنی عشق! و تو صدات پر از شیطنت شد و گفتی عشق که تویی، توی هر خونهای هم یه دونه عشق باشه کافیه! و من به اندازه کل دنیا توی دلم قند آب کردم و بیشتر دستامو پیچک کردم دور بازوت و از خدا تو رو خواستم، با یه دختر، که تو پدرش باشی.
➕ صدای سوالِ دوبارهش از اون حال و هوای سالهای دورِ عاشقی، کشوندم به همون صندلیِ اتاقِ انتظار... ترحمِ نگاهِ توی چشمای غریبه بیشتر شده بود انگاری، پرسید: حالا چرا تنهایی اومدی یه همچین جایی؟فرصت نداد چیزی بگم، دوباره پرسید: نگفتی راستی! اسمشو چی میخوای بذاری؟
➕ تا بیام جوابشو بدم تا بیام جوابشو بدم، از دور پیدات شد که مثل همیشه توی دلم قربون صدقهی اون شکستگی ابروی راستت و قد و قامت بلندت و حتی خالِ روی گوشِ چپت برم و لیوانِ کاغذیِ آبِ توی دستتو گرفتی سمتمو همزمان که مینشستی، با شیطنتی که خاصِ خودته و بس، خم شدی از روی روسری سرمو بوسیدی و جواب دادی: اسمشو خدا اگه بخواد، قراره بذاریم آوین حاج خانوم! معنیشم میشه عشقِ باباش، درست مثل مامانش! و من خندهم گرفت از نگاه متعجبی که تا چند لحظهی قبل،
از تصور اینکه تنهام، رنگ ترحم داشت و از لبای پیر و چروکیدهای که زیر لب گزیده شد و "چه بی حیا"یِ زیر لبی که نثارت شد و توی دلم دعاکردم که خدا، دامنِ همهی اونایی رو که آرزوشو دارن، سبز کنه به نهال و ثمرهی عشقشون!
✍️: طاهره اباذری هریس
@ZendegieMan
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾