مبهم شده مانند تصویر تو، تصویرم
تو کشتهی اشکی و، من اشک است تقصیرم
آسان گرفتی امتحان عشق را از من
آغوش خود را باز کن، من سخت میگیرم
جز گیسوان سوخته، شاهد نیاوردم
من شمع دنیا آمدم، پروانه میمیرم
من با تو آخر سر، سر یک سفره مهمانم
تو بوی نان میدی و من، از زندگی سیرم
شانه به مویم میزنم، اما گره خورده
با گیسوان سوخته، هر روز درگیرم
مثل غروب کنج ویرانه، پدر جان
از دست بزرگ و کوچک این شهر، دلگیرم
دیشب کسی خرما و نان آورد، رد کردم
گفتم به او، خیلی کتک خوردم دگر سیرم
طی شد تمام کودکیهایم کنار شمر
حالا سراغم آمدی؟ حالا که من پیرم
من از این شاکیام من گریه کردم
جای من عمه کتک خورده
خسته شدم از بس که اینجا، دست و پا گیرم
هر جا سراغت را گرفتم، زجر من را زد
خوب است اینجایی، سراغت را نمیگیرم
من که گرفته گیسویم، دست عوالم را
موی مرا پیچیده دستش، محض تأخیرم
من آمدم پیش خودت، راهت شدم بابا
اما رباب آشفته شد، هنگام تطهیرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
شبم روشنه، دلم گلشنه
شب آرزومو سحر اومده
شده باورم، عزیز دخترم
که امشب کنار پدر اومده
اگر ناله کردم گرفته صدام
اگرچه پر از آبله شد پاهام
ولی عاقبت، حاجتم شد روا
نشستم یه شب رو به روی بابا
اومده بابا، دیگه چی میخوام
قد من خمید، موهام شد سفید
چه کس نالهی دلم رو شنید
که زجر پلید، موهامو کشید
تنم رو روی خاک صحرا کشید
حالا که خرابه شده سوت و کور
چرا غرق خونی؟ بلا از تو دور
چرا رو موهات، خاک و خاکستره
مگه رفته بودی، به کنج تنور
بلا از تو دور، بابای صبور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
در مکتب حسین این نکته بارزه
سینه زنِ حسین هرگز نمیکشه دست از مبارزه
سراپا زخمی ولی میمونیم
فقط ما پای علی میمونیم
سینه زنِ کربُبلا نباید یه ثانیه خونه نشین بمونه
حرف امام جامعه نباید یه لحظه هم روی زمین بمونه
نحنُ انصارِ ابیعبدالله.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بخواب، دخترک معصومم
بخواب، رقیهی مظلومم
(آروم آروم ببند چشاتو
عمه نبینه گریهها تو)۲
(لالایی، قول میدم بهت میاد بابایی
لالایی، چند وقته همش روی خاکایی)۲
(قربون دستای کوچیکت
قربون اون پاهای خستت
قربون بازوی کبودت
قربون پهلوی شکستت)۲
لالایی لالایی میادش بابایی...
بخواب، خدا بزرگه جونم
بخواب، کلافهای میدونم
(دلت میدونم پر درده
بابایی داره برمیگرده )۲
لالایی، امشب روی دامن زهرایی
لالایی، چند وقته که زیر دست و پاهایی
(چقدر شدی شبیه زهرا
قربون قامت کمونت)۲
چقدر شدی شبیه بابا
قربون موی پریشونت
بخواب، رو پای عمه آروم
بخواب، گلم رقیه خانوم
(بیا ستارهها رو بشمر
خورشید داره میاد انگار)۲
لالایی، دیدی گفتمت میاد بابایی
لالایی، امشب راحت از غم دنیایی
(دیگه داره خوب میشه زخمات
داره تموم میشه اسارت)۲
قربون روسریه سوختت
قربون پیراهن پارت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
امشب سوی من باد صبا خوش خبر آمد پدر از سفر آمد
در ظلمت ویرانه فروغ سحر آمد پدر از سفر آمد
سلام، سرِ از نی رسیده
سلام، قدمت روی دیده
سلام، بر آن رگهای بریده
سلام، لب و دندان شکسته
سلام، به دو تا پلک بسته
سلام، ای زلف به خون نشسته
ابالمظلوم بابا جان بابا جان...
پرپر شده هر ثانیه دلتنگ برایت به قربان صدایت
با دختر خود حرف بزن، جان به فدایت به قربان صدایت
بگو، چه شد از ما بریدی؟
بگو، سر نیزه چه دیدی؟
بگو، فریاد مرا شنیدی؟
ببین، که خرابه نشینم
ببین، نتوانم ببینم
ببین، من افتاده بر زمینم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تو وقتی اومدی گفتم
که تقصیر دل من بود
تو که دیدی بابات خوابه
چه وقت گریه کردن بود
حالا که اومدی پیشم
بازم آغوشتو وا کن
بغل کن بغضمو بازم
غریبی مو تماشا کن
حالا که اومدی پیشم
بزار خلوت کنم با تو
بزار تعریف کنم، بعدش
ببین من پیر شدم یا تو
ببخش حرفای تعریفیم
دیگه حرفای خوبی نیست
ببخش واسه پذیرایی
خرابه جای خوبی نیست
خرابه بسترش خاکه
خرابه بالشش خشته
تو خیلی خاکی ای اما
برای دخترت زشته
برای دخترت زشته
که خونش این طوری باشه
بزار چیزی نگم شاید
تو حرفام دلخوری باشه
کدوم خانوم با این حالش
پیش مهمون معذب نیست
ببخش از راه طولانی
سر و وضعم مرتب نیست
اگه مهمون داری باید
براش با جون مهیا شی
خجالت می کشی وقتی
نتونی از زمین پاشی
نگی من بی ادب بودم
نگی این دختر عاشق نیست
نمی تونم پاشم از جام
پاهام پاهای سابق نیست
حالا چشمای کم سومو
به هر چی جز تو می بندم
به زورم باشه پامیشم
به زورم باشه می خندم
مگه تو صورتم امشب
بغیر از خنده چی دیدی
که از وقتی پیشم هستی
یه بار حتی نخندیدی
یکی دستش تو تاریکی
به گونم خورده، چیزی نیست
یکی از من یه گوشواره
امانت برده، چیزی نیست
فقط دلتنگ تو بودم
که اعصابم به هم ریخته
یه قدری خستهی راهم
یه کم خوابم به هم ریخته
میخوام امشب سرت تا صبح به روی دامنم باشه
میخوام امشب شب خوب ازینجا رفتنم باشه
دیگه اخماتو واکردی منم با بغض میخندم
بیا آغوشتو وا کن منم چشمامو میبندم
حسین