📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۱۶ مهر ۱۴۰۳
میلادی: Monday - 07 October 2024
قمری: الإثنين، 3 ربيع ثاني 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹سفر امام حسن عسکری به گرگان
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️5 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️7 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️31 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️39 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
✅ با ما همراه شوید...
sticker_mazhabi(57).mp3
11.2M
🎧 شور امام حسنی
💚 خطا دیدی، عطا کردی...
🎙با نــــوای کربلایی #حسین_طاهری
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#مداحی
📌امام حسنیا گوش کنند لذت ببرند👌
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_معصومه_س
🏴#مرثیه
✍شاعر:قاسم صرافان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قرار بود بیایی کبوترش باشی
دوباره آینهای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه، پرستوی پرپرش باشی
مدینه، شهر غریبی برای فاطمههاست
نخواست گم شده، چون قبر مادرش باشی
به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید، آمدهای سایۀ سرش باشی
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی
خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید
که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی
که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد
که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی...
کرامتت، همه را یاد او میاندازد
به تو چقدر میآید، که خواهرش باشی
رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست
نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی
خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب
گواه رنج نفسهای آخرش باشی
نخواست باز امامی، کنار خواهر خود...
نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی
babamo-too-one-zendoon.mp3
9.3M
🏴#شهادت_حضرت_معصومه_س
🏴#زمینه
🎤مداح :حاج امیر کرمانشاهی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_معصومه_
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج امیر کرمانشاهی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بابامو تو کنج زندون آخر ببینم
از تو هم فقط یه نامه مونده به روی سینما
رضا جانم رضا
شال عزات و بردار بیا به قم که دیره
نزار غریبه زیر تابوتم و بگیره
حجله ببند سخته چقدر داغ جوون
فاطمیه است روضه ی مادر رو بخون
رضا جانم. رضا
همه داداشم و کشتن تو ساوه پیش چشمام
محرمی برام نمونده دیگه تنهای تنهام
رضا جانم رضا
وقتی شنید مدینه راهی شهر طوسم
سپرد به من جوادت صورتت و ببوسم
از غم هم خیلی شکستیم و تو
زینبی و حسینی هستیم و تو
حجله ببند سخته چقدر سخته. داغ جوون
فاطمیه است روضه مادر رو بخون
رضا جانم رضا
ندیدی به روی نیزه شکسته شه سر من.
دست هیچ کس نخورده به نخ معجر من
حسین جانم حسین
گل رو سرم میریختن وقتی به قم رسیدم
نه سنگ تو دستا دیدم نه نا سزا شنیدم
ناموست و بسته نشد بین طناب
معصومه رو هیچ نبردبزم شراب
دخل زینب عن ابن زیاد
برقه داشت دست برایش. حجاب شد
زینب چگونه وارد بزم شراب شد
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#مدح
✍شاعر:بردیا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب بود..، نور عرش خداوند دیده شد
فریاد ابرهای بهاری شنیده شد
باران به سمت پهنهی ساحل کشیده شد
در جزر و مَدِّ عاطفه، عشق آفریده شد
امواجِ حاجتیم که غرقِ تلاطمیم
دلدادگان حضرت معصومهی قُمیم
بالاترین عروج قنوتِ دعا! سلام
پنهانترین تشرف جبریلها! سلام
شوق توسلات سحرگاهِ ما! سلام
ای قبلهی قیامِ امامِ رضا! سلام
ما حاجیان کعبهی خواهر_برادریم
سجدهگذار تُربت موسَیبنجعفریم
غم در شکوه شادی آئینهها گُم است
رزق شراب مستیِ ما پای این خُم است
میلِ کبوترانگیِ ما به گندم است
زیباترین مسافرتم، مشهد و قم است
این سعیِ پُر صفایِ گدا را زیاد کن
جان رضا زیارت ما را زیاد کن
فوّارههای صحن تو حظِّ وضوی ما
مِهرت همیشه آمده در جستجوی ما
ای کاش یاکریم حرم بود..، قوی ما
«بانو» نگو..، بگو همهی آبروی ما
نامت، حجاب روی سر دخترِ من است
ذکر رضا رضا شرفِ کشور من است
تا طفلِ مکتب تو به عالِم شبیه شد
دست هزار عِلم، دخیل ضریح شد
مشق پُر اشتباه شب ما، صحیح شد
هر مرجعی کنار تو نُطقش فصیح شد
حوزه، نشانهی هنر سروری توست
فخرِ طباطباییِ ما..، نوکری توست
از شوق وصلِ چشمهی تو، جو شدن خوش است
مثل گلاب، در حرمات بو شدن خوش است
در دست خادمان تو، جارو شدن خوش است
در صحن آب و آینه، آهو شدن خوش است
آهو نشد..، نشد..، تو بیا وُ ثواب کن
من را کبوتر حرمات انتخاب کن
از برکت حضور تو دنیا ادامه داشت
امروز رفت و فرصت فردا ادامه داشت
در هیبت تو جلوهی زهرا ادامه داشت
این "اشفعی لنا"ی لب ما ادامه داشت...
...تا در زمان حادثهها مادری کنی
در حشر با شفاعت خود، محشری کنی
* *
کم کم شروع واقعهی اشک و آه شد
تب کردی و کرانه ی گیتی تباه شد
روز عَجم زمان غروبت..، سیاه شد
قم نه..، بگو تمام جهان بی پناه شد
سَم گرچه نای پَر زدنت را نشانده است
امّا وقار ساحت تو حفظ مانده است
بالت نسوخت و پَر تو لطمهای ندید
در قم حریم معجر تو لطمهای ندید
در طوس، شأن دلبر تو لطمهای ندید
موی سر برادر تو لطمهای ندید
وای از دَمی که خواهری از تَل نگاه کرد
یک مست..، نیزه واردِ حلقوم شاه کرد...
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#سبک_واحد
✍شاعر: طاها تحقیقی، عباس قلعه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رضا جانم بیا، این دم آخر
صدایت میزنم، با حالی مضطر
ببین حالم شده، محزون برادر
فراق روی تو
شد آخر قاتلم
برای دیدنت
چه بیتابس دلم
رضاجانم رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دگر رفته ز دست، صبر و قرارم
در این غربت خدا، شد گریه کارم
کجایی که بیا، جان می سِپارم
گمانم می شود
امیدم نا امید
نفس هایم دگر
به روی لب رسید
رضا جانم رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خیالت راحت ای، چشم امیدم
از آن لحظه که بر، این جا رسیدم
از این مردم به جز، خوبی ندیدم
میان شهر قم
شده حفظ حرمتم
برای لحظه ای
نشد کم عزّتم
رضا جانم رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلم میسوزد از، احوالات شام
غم مهجوری و، طعنه و دشنام
سر عمه شکست، با سنگای بام
توی بازار شام
خمیدند غنچه ها
زدند زن ها رو در
میان کوچه ها
حسینم وای حسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به شام دید عمه زینب چه قدر آزار
چه حرفا که شنید، در کوچه بازار
بُرید آن لحظه که، رفت بزم اغیار
آخه سادات کجا؟
توی بزم شراب
می خندیدند مُدام
به اشکای رباب
حسینم وای حسین
با موضوع شهادت حضرت معصومه علیهاالسلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نور امید ، روشنی چشم ما بیا
در شام تار، ای قمر هل أتی' بیا
ظلم و ستم به حدّ نهایت رسیده است
شیعه شده اسیر هزاران بلا بیا
حق زیر پای لشکر تزویر له شده
رسواگر ضلالت قوم ریا بیا
بدعت میان دین نبی رخنه کرده است
در قلب شهر، بتکده گشته بنا بیا
حالا که دیده ،لایق دیدار تو نشد
بنگر شدم به مرگ خودم هم رضا بیا
حالا که از گناه شدم تَحبِسُ الدُّعاء
بنما خودت برای ظهورت دعا بیا
آقا شده ست حاجت شیعه ظهور تو
بنما دگر تو حاجت ما را روا بیا
در سوگ عمّه جان تو مجلس گرفته ایم
در ماتم شهیده ی راه رضا بیا
َآمد به قصد دیدن روی برادرش
اما به راه دیدن او شد فدا بیا
چونان پدر ز کینه ی عباسیان پست
گردیده است کشته ی زهر جفا بیا
در شهر قم ندیده دگر عمّه جان تو
بر روی نیزه رأس رضا را جدا بیا
سنگی نخورده بر سر او بین کوچه ها
بر جدّ او نگفته کسی ناسزا بیا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
بر گدای خانهاش، معصومه عصمت میدهد
دستِ زائرهای خود، برگ شفاعت میدهد
برکسی که خاک شد، تأثیرِ تربت میدهد
قولِ دیدارِ رضا را در قیامت میدهد
مثل سلطان، گنبدِ این شاهبانو با صفاست
زائرِ معصومه در قم، زائر قبرِ رضاست
سفرهای مثل عموجانش حسن انداخته
حضرت رب الکرم اورا کریمه ساخته
هرکه بی حاجت به کویش پا گذارد، باخته...
... شک ندارم اصلاً او معصومه را نشناخته
مثل زهرا مادرش احسان او بی انتهاست
دختر باب الحوائج، دیده بر راه گداست
مثل زینب مو به مو تفسیر قرآن میکند
با تکان چادرش کافر مسلمان میکند
دست او باز است و زینبوار، احسان میکند
خواهر سلطانِ عالم، کارِ سلطان میکند
از کلام حضرت صادق چنین معلوم شد
زائرِ او زائرِ هر چارده معصوم شد
رشتههای معجر او دستبافِ فاطمه است
هرکه دورش گشته بی شک در طواف فاطمه است
در عفافِ زندگیِ او، عفافِ فاطمه است
عشق او تفسیر ِ عین و شین و قاف فاطمه است
هیچ مردی با چنین اعجوبهای هم تا نشد
عاقبت هم همسری در رتبهاش پیدا نشد
سالهای سال در چشم انتظاری سوخته
در فراق روی بابا دیده بر در دوخته
اسم زندان در دل او شعلهها افروخته
گریههای بی صدا را از کسی آموخته
خانهٔ موسی بن جعفر بیت الاحزانش شده
گریه در ده سالگی روزی چشمانش شده
در یتیمی احترامش را نگه میداشتند
دور تا دورش برادرها اقامت داشتند
بی اجازه پا کنار خانهاش نگذاشتند
جای هیزم شاخه گل در پشت در بگذاشتند
داغ بابا دید اما داغی مسمار نه
کوچههای تنگ دید اما در و دیوار نه
فاطمه بود و مدینه قامتش را تا نکرد
بی حیایی با لگد در را به سویش وا نکرد
با کف پا روی چادر، قاتلی امضا نکرد
گوشوارش را کسی در کوچهها پیدا نکرد
مادرش زهرا ولی در زیر یک «در» گیر کرد
سینهی زخمی، سه ماهه مادرش را پیر کرد
بعد بابا با رضاجان بیشتر مأنوس شد
ساحل چشمان او دلبند ِ اقیانوس شد
غربت آندم در تمام ِ هستیاش ملموس شد
که رضایش از مدینه رهسپار طوس شد
شد مدینه بی رضا، یکسال مانند قفس
گریه میکرد و صدا میزد رضا را هرنفس
نامهای از یار آمد، بالهایش باز شد
موسم ناقه سواریهای او آغاز شد
تا به شهر ساوه بغض دشمنان ابراز شد
بال و پرهای کبوترها شکارِ باز شد
صحنهای از کربلا با دیدهٔ تر دیده است
در دیار بی کسی، داغ برادر دیده است
سوی قم او داغدار آمد ولی با احترام
کوچه واکردند مردم در میان ازدحام
میرسید از هر طرف تنها صدای السلام
شد گریز روضهام یک جمله «ای لعنت به شام»
چه بلایی بر سر ناموس حق آوردهاند
عمهی سادات را خیلی مُعَطّل کردهاند...
✍ #قاسم_نعمتی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین