eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
380 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
14000130-rasoli-roze.mp3
1.45M
|⇦•بر روی لب هایت به جز... و توسل به موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
4_6025861969808983609.mp3
4.76M
🔳 (ع) 🌴روضه موسی بن جعفر(ع) 🌴بر روی لب هایت به ‎جز یا ربنا نیست 🎙
4_6025861969808983609.mp3
4.76M
🔳 (ع) 🌴روضه موسی بن جعفر(ع) 🌴بر روی لب هایت به ‎جز یا ربنا نیست 🎙
|⇦•تو‌موسایی.... و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو موسایی اگر حتی نیندازی عصا را هم به زندان رفتی و گردن گرفتی جرم ما را هم تو، در بندی ولیکن اختیار دهر را داری به دست بسته ات داده خدا ارض و سما را هم تو که دست جوان مست را در کوچه می‌گیری *تا آقا رو دید روشو برگردوند به سمت دیگه خجالت کشید..حضرت فرمود: در هر حالی روتو از ما بر نگردون..* تو که دست جوان مست را در کوچه می گیری توقع می رود آقا بگیری دست ما را در این دنیا که تشخیص مسیر زندگی سخت است خدا را شکر افتاده به دست آشنا راهم بابا مگه هر کسی میتونه تو مسیر این خانواده باشه اصلاً مگر دلی می‌تونه عاشق موسی بن جعفر باشه باید مادر خوب تربیتت کرده باشه.. باید یه عمر سفره‌های موسی بن جعفر و تو خونت دیده باشی هر موقع گرفتار میشد میگفت سریع سفره موسی بن جعفر بنداز آقا زود گره مو باز کن* دعاهایی که بالا رفته از دست شما رفته و این یعنی که می‌گیری شما دست دعا را هم شفا را غالباً از سفره ات بردن مادرها که تحت الامر نان سفره ات کردی شفا را *چه خبره امشب تو حرم موسی بن جعفر آی اونایی که گرفتاری‌های خودتون رو دارین حتی روتون نمیشه به عزیزترین کستون هم بگید امشب به آقاتون موسی بن جعفر بگید..* زن بدکاره را صبوح و قدوس تو عابد کرد مسلمان می‌کنی با دست بسته بی حیا را هم *گفت برم سر بزنم، ببینم این زن بد کاره تونسته حضرتو آزار روحی بده. اومد نگاه کرد دید آقا رو به قبله رو خاکا افتاده هی صدا میزنه "صبوح قدوس رب الملائکة و الروح" دیدم این زن بدکاره هم پشت سر حضرت رو خاکا افتاده هی می گه العفو العفو العفو.. برا شما کار نشد نداره آقا جان درسته آلوده‌ام درسته خطاکارم اما یه عمری سر سفره ی جد شما بودم آقاجون* غریبه چهارده سال است که کت بسته می‌خوانی نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را عشا را هم *نه فقط تو غل و زنجیر نماز می‌خوند نانجیب گاهی وقتا با تازیانه سر نمازم آقارو‌ میزد.. آقای شجاعی رحمت الله علیه می‌گفت: اومد هارون الرشیده ملعون در عالم رویا ظاهراً رسول خدا رو دید حضرت فرمود: چرا انقدر داری پسر ما را اذیت وآزار می‌کنی؟ زندان بان و گفت اومد سندی بن شاهک یهودی لعنت خدا بر اینها که نسلشون الان دارن ظلم می‌کنند. گفت چیکار داری می‌کنی؟ خیلی داری پسر فاطمه رو اذیت و آزار می‌کنه.. این فکر کرد حضرت از تو زندان یکیو فرستاده رفته شکایت کرده تو راه که میومد گفت می دونم باهات چیکار بکنم. شکایت منو می‌کنی.. ایشون می‌گفت حضرت مشغول نماز بود اینقدر براتون بگم نماز آقا بدون رکوع بود ..* چه بی‌رحمانه زندانبان شکسته در دل زندان به مانند غرورم استخوان پا را هم "السّلامُ علی الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ" این واژه ی مرضوض و کلمه مرضوض رو دو جای دیگه هم به کار بردن یکی برای مادر سادات اون موقعی که نانجیب با افتخار نوشت وقتی صدا نفس کشیدناشو می شنیدم چنان با لگد به در زدم صدای شکسته شدن استخوان‌های پهلو میومد..یه جای دیگه هم نوشتن یه عده با افتخار اومدن تو مجلس عبیدالله ملعون با افتخار گفتن"نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ" ما بودیم اسبامونو نعل تازه زدیم استخوان‌های سینه ی حسین کوبیده شد.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقا تو را با تازیانه می‌زنند با اینکه می‌دانند شفاعت می‌کنی فردای محشر انبیا را هم چنان با ساق پای تو غل و زنجیر ممزوجن که با سختی جدا کردن از زخمت عبا را هم عبا گفتیم و یاد جد عریان تو افتادیم *آخ بمیرم قربون اون آقایی که غارتگرا ریختن تو گودال نه تنها عبا رو بردن پیراهن از تن بیرون آوردن..* عبا گفتیمو جد عریان تو افتادیم غم عریانش سوزاند حتی بوریا را هم تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده به روی پهلوی تو چند جای پا مانده آقا کمی اگر غل و زنجیرها امان بدهند صدا هنوز در این اشک بی صدا مانده دوباره روضه ی جانسوز پنج تن داری بخوان که روضه ی مکشوفه کربلا مانده صلی الله علیک یا اباعبدالله بخوان که شمر نشسته به سینه ای خسته اگر چه سینه شکسته ولی صدا مانده * آخرین صداش داره التماس می‌کنه به التماس صدای حسین یا زینب برو حرم که غم گوشواره ها *شنیدید بدن حضرت رو با بی احترامی چهار تا غلام روی تخته ی پاره گذاشتن یا زهرا نوشتن از یه طرف پاهای حضرت آویزانه سادات منو ببخشید..از یه طرف سر حضرت ازروی زمین یه نفر داد میزنه "هذا امام الرفضه"...اما شیعیان باخبر شدن خودشونو رسوندن نوشتن هفت تا کفن قیمتی آوردن به یه روایتی میگن بدن حضرت آوردن میان بازار.. الانم بری سراغ بگیری کنار حرم آقامون جواد الائمه علیه السلام و کنار حرم آقامون موسی بن جعفر بگو صبح الریاحین با دست نشونت میدن این اسم از اون موقعی بر این بازار گذاشته شد که اومدن دسته دسته اینقدر گل روی بدن ریختن بدنو می‌خواستن بیرون بیارن هی گل ها رو کنار زدن.. من یه بدنی رو می‌شناسم وقتی عمه ی سادات اومد کنارش نشست هی سنگا رو کنار می زد هی نیزه شکسته ها رو کنار می زد هی شمشیر شکسته ها رو کنار می زد حسین حسین حسین* *کار داری با حضرت؟ دست گداییتو بالا بیار حسین حسین حسین..* یافت آن گل را ولی بی سر شده پاره پاره پیکری، پرپر شده گفت آیا یوسف زهرا تویی آنکه من گم کرده‌ام، آیا تویی "یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ....
YEKNET.IR - roze - shahadat imam kazem 1402 - mohamadreza taheri.mp3
11.08M
|⇦• تو‌موسایی... و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام کاظم (ع) می فرمایند: بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فرج است.
|⇦•زیر سنگینی زنجیر... و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زیر سنگینی زنجیر؛ سرش افتاده خواست پرواز کند دید پرش افتاده میشود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست بس که شلاق به جان کمرش افتاده آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد چقدر لخته ی خون دو رو برش افتاده گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد چند تاری مژه از پلک ترش افتاده هرکس ایام کهنسالی عصا میخواهد پسرش نیست ببیند پدرش افتاده آن که از کودکیش مورد حرمت بوده ست سر پیری به چه جایی گذرش افتاده ! به جراحات تنش ربط ندارد اشکش حتم دارم که به یاد پسرش افتاده *جلو‌ زندان جمع شدن شیعیان دوره ی موسی بن جعفر زیاد بودن. انقدر خوشحال بودن گفتن موسی بن جعفر داره آزاد میشه همه جمع شدن یک عده ای میگفتن اگه آقا رو ببینیم دست و پاشو میبوسیم. یکی میگفت اگه آقامو ببینم میگم آقا مادرم آرزو داشت ببیندت هرروز سر سفره میگفت ان شاءالله آقامون آزاد بشه ولی عمرش کفاف نداده ..یکی میگفت اگه آقامو ببینم میگم من بچگیام یبار دیدمت آرزو داشتم ببینمت..هیشکی حرف نمیزد همه تو خودشون بودن چشما به یکجا فقط دوخته شده بود اونم در زندانه یوقت دیدن لنگه های در زندان داره باز میشه شیعیان صلوات فرستادن همه بلند شدن گفتن الان آقامون و میبینیم اما نمیدونم چی دیدن.. از جلو جمعیت صدا ناله اومد دیدن چهارتا حمال زیر یک لنگه ی دری رو گرفتن هی میگن "هذا اِمامُ الرّافِضَهِ" گفت: سلام من بر آن بدنی که سرش از لنگه ی در آویزون بود .خدا موسی بن جعفر چهارده سال زندان بوده همچنان سنگینی میکنه حضرت صورتش لاغر شده عبا رو کنار زد دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پا آقاست..ای حسینیا!شیعیان کفن آوردن تاریخ میگه هفت تا کفن قیمتی فرستادن گفتن آقامون و باید بهترین کفن و براش ببریم شیعیان اومدن بهترین تشییع جنازه ای حسینیا خبر داری کربلا .. امام رضا وقتی اومد شیعیان دورش و گرفتن آقاجان خدا صبر ت بده بدن بابا رو دید تازیانه خورده است زخمیه ، لاغره اما بالاخره بابا رو دید و شناخت اما من بمیرم برا اون دختری که همچین که وارد گودال شد دید عمه داره گریه میکنه گفت: عمه بلند شو این بدن کیه براش داری زار میزنی؟ صدا زد عمه جان این بدن بی سر باباته یه کاری کردن دختر بابا رو نشناخت ..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
مداحی آنلاین - زیر سنگینی زنجیر - بنی فاطمه.mp3
8.25M
|⇦•زیر سنگینی زنجیر ... و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با گریه و آهِ دمادم می‌نویسم در ذیلِ مُصحف، شرح ماتم می‌نویسم اندوه را با جوهر غم می‌نویسم این روضه را مثل محرم می‌نویسم کوچه به کوچه، مجلس ماتم گرفتند کرّوبیان با روضه‌خوان‌ها، دَم گرفتند آیاتِ قرآن، حضرت موسی بن جعفر تسبیحِ ایمان، حضرت موسی بن جعفر آقایِ باران، حضرت موسی بن جعفر دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر لب‌تشنهٔ عشقِ توام، باران عطا کن از دردمندانِ توام، درمان عطا کن نورِ چراغِ شامِ تارِ مردم ما بوی دل‌انگیزِ بهارِ مردم ما بودی همیشه در کنار مردم ما خیلی گره خورده از کار مردم ما گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج امّا تو را داریم یا باب الحوائج جز ذکرِ اللّهِ لبت، بِسمی نداریم شیرین‌تر از نامِ شما، اسمی نداریم با حِرز تو از صد بلا، قِسمی نداریم ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم بیماری ما زندگی منهایِ روضه‌ست راهِ علاج ما دو قطره چایِ روضه‌ست چشم مرا تر کن زمانِ ربّناها لطفاً نگاهم کن میان این گداها پیچیده در هفت آسمان‌ها این صداها یا فاطمه‌معصومه‌ها و یا رضاها این خاک شد ایرانِ این خواهرْ برادر جانِ همه قربانِ این خواهرْ برادر دریای رحمت، ما به موجَت خو گرفتیم از هر کسی جز خاندانت رو گرفتیم در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم ما نسخه را از ضامن آهو گرفتیم صحن رضا جان شما دارالشفا شد پای ضریحش نطقِ طفلِ لال، وا شد موسای طورِ غم، عصایت را شکستند *ما، بزرگ شدهٔ سفره موسی بن جعفر و سفرهٔ اُمّ البنینیم، خدا رحمت کنه پدر مادرامون را* موسای طورِ غم، عصایت را شکستند با زَجرِ تو قلب رضایت را شکستند نامردها دستِ دعایت را شکستند زیر لگدها، ساق پایت را شکستند چیزی برای تو بجز ماتم نمانده نایِ مناجاتی برایت هم نمانده شیعه، هنوز از غُصه ات تشویش دارد داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد سِندیِ ملعون، بد زبانش نیش دارد روی لبش، دشنامِ قوم و خویش دارد داغِ حسن در کنج زندان می‌چشیدی با ذکر مادر، درد پهلو می‌کشیدی در این قفس، بال و پری دیدم، ندیدم جز روضه چیزِ دیگری دیدم، ندیدم زیر عبایت، پیکری دیدم، ندیدم جز استخوانِ لاغری دیدم، ندیدم داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا عجّل وفاتی خوانده‌ای مانند زهرا با جوهرِ خون، نامه‌ات توقیع گردید اندوه تو در روزها توزیع گردید آیه به آیه سوره‌ات تقطیع گردید بر تختِ پاره پیکرت تشییع گردید با این‌همه تو بی کفن ماندی؟ نماندی آقا! بدون پیراهن ماندی؟ نماندی @majmazakerinee