#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
شب گذشت و حوالیِ سحر است
کوفه در انتظار یک خبر است
لحظه ی تلخ رفتن قمر است
گله ام از قضا و از قدر است
چه وداعی است این چه پایانی است
شب مهتابِ کوفه ظلمانی است
مردم شهر غرق تردیدند
گرچه وجه خدای را دیدند
صوت حق را اگرچه بشنیدند
ذره ای را از او نفهمیدند
باء را بی حروف می خواهند
ماه را در خسوف می خواهند
حیف از نغمهی مناجاتت
نخلها بود و چاه و اصواتت
بس که والاست جلوهی ذاتت
نیست تفسیر بهر آیاتت
در خور تو میان این دنیا
نیست غیر پیمبر و زهرا
این طنین، ذکر سجده ی مولاست
غرق #سبحان_ربی_الاعلی است
جبهه بر خاک و تیغ کین بالا است
این چه حال است و این چه درد و بلا است
غرق خون است، وجه ماه منیر
فرق شیر است و ضربهی شمشیر
ساعت شوم اتفاق رسید
عاقبت موسم فراق رسید
صحبت از ماه و انشقاق رسید
طاقت آسمان به طاق رسید
همه جا بانگ قد قُتِل پیچید
رفت شیرازهی کتاب مجید
وای من پهلوان بدر و حُنین
دست بر شانه ی حسن وَ حسین
رنگ خون نقش قاب تا قوسین
ردّ زخم است بین لی تا عین
محو در جلوهی تعالِی شد
الف از یار بود و عالی شد
ای نماز شکسته یا مولا
ریسمان گسسته یا مولا
ای عمود نشسته یا مولا
مصحف گشته بسته یا مولا
ای ترازوی مُلک رستاخیز
بی تو امّت یتیم شد برخیز
🔸شاعر:
#جواد_محمودآبادی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_علی
#مرثیه_امام_علی
مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام🌿
من حیدری ام حالِ پریشان شده دارم
درسینه بسی آتش حیران شده دارم
امشب زشرابش مِیِ طوفان شده دارم
تا صبح دل زار پریشان شده دارم
ما مرد شرابیم دوصدباده بیارید
ما را به درِ بیتِ علی مست گذارید
رخساره علی قبلهی دنیا شدنی بود
دیدارعلی گرمِ تماشا شدنی بود
سلطان پی دیدار مُهیا شدنی بود
این دیده بسی دیده ی بینا شدنی بود
مارابه جهان دیدن اوهست تمنا
عمریست گداییم گدای دره مولا
شاید شبِ قدر مقدر شده باشد
مشتاق علی باز پیمبر شده باشد
ازعشق چنین گوشِ زمان کر شده باشد
مشتاق لقا حضرت دلبر شده باشد
منشق شده تصویرِ خداوند به محراب
افتادزپاشیرِ خداوند به محراب
یعقوب دو دیده به ره تو نظرش بود
گریان پدر گوشه ای از در پسرش بود
منشق زسرتیغ پر از زهر سرش بود
قاتل به جهان کشتن حیدرهنرش بود
مولابه جهان گردشِ این روز و شب از توست
شیرینیِ افطارِ پی هر رُطب از توست
باناز نگاه تو زمین زیر و زِبَر شد
بارفتن تو زینب توخون به جگر شد
بند آمده این راه از این کوچه گذر شد
ازخاکِ قدمهات به ما نیز نظر شد
چشمان علی جلوه ی محراب سحر بود
دیدارتو آقا همه شب پای سحربود
تا شدت نور ملکوتی علی بود
کوفه جلوات جبروتی علی بود
شاهدبه غم واوج سکوتی علی بود
حق گرمِ تماشایِ قنوتی علی بود
پیش تو ذلیلم مددی حضرت سلطان
یک عمر دخیلم مددی حضرت سلطان
هستی توطبیب دل و بیمار توهستم
یا این همه در شهر بدهکار توهستم
عمریست گدا بر در و دیوار توهستم
تقصیر من این است که سربار توهستم
عمریست کَرَم رویِ کَرَم ریخته ای تو
(مجنون) درت رابه خود آویخته ای تو
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع)
زتیغ مردک پستی.. عمامه افتاده
ز شانه های امامت ،جامه ـ افتاده
برای خواندن نهجالبلاغه بس دیر است
چنین ز هر طرفی صد چکامه افتاده
علی بگو به که دل خوش کنند اولادت
گرسنه ای ز «حجاز» و «یمامه» افتاده
به خواب قدرت بازوی تو نیاید کس
به یومن زورتواین گونه افتاده
خوشم علی به تو و قرص نان این سفره
مرا بس است همین یک دو جامه افتاده
... تو شاهدی که زمین مانده است و ما ماندیم
که میزهای پر از بخشنامه؛ افتاده
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
____________
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_علی
#مرثیه_امام_علی
شهادت امیرالمومنین(ع)
بین محراب علی شیرجهان افتاده
که از این واقعه عالم به فغان افتاده
بین محرب دعابود علی خورد زمین
فاطمه موی پریشان به جنان افتاده
شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب
پیشواز سر بشکسته چسان افتاده
نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان
پی او باد صبا اشک فشان افتاده
شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر
جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده
باز گودال مرایاد توانداخت حسین
غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده
شمرآمدپی گودال و دل زینب دید
سوی این باغ دگر باد خزان افتاده
دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین
گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده
#شب_قدر
#آرمین غلامی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
زمان:
حجم:
86.7K
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#شب_سوم__مولا
#شب_بیست_و_سوم_ماه_مبارک_رمضان
#دشتی
کربلایی هادی صالحی
سه روز وشب شده بابا نیامد
امیده کوفیان مولانیامد
سه روز وشب شده یارم نیامد
خدایا یار و غمخوارم نیامد
زند درویش هر دم این نوا را
نیامد دلبر ونان آوره ما
کجایی یاور ویاره غریبان
سه شب ازماجداگردیدی ای جان
پس از دفن علی آن نور دیده
صدای مرد نابینا شنیده
شنیده ازخرابه آه وافغان
پس ازبرگشت ازتشیع جانان
کجایی هست وبود چشم کورم
توبودی درخرابه بزم نورم
چراغافل شدی ازپیر محزون
زدوریت شده غمهایم افزون
حسن گفتا چراتو بیقراری
چه کس برتونمایدغمگساری
چه کس ای پیر داده آب ونانت
چه کس بوده امید وهم بیانت
بگونامش گو به ما ای بینوا پیر
که همواره زدستش میشوی سیر
نگفته نام خودرا او براین پیر
نیامد من شدم دیگر زمین گیر
حسن گفتا که اوبابای ما بود
امیرالمومنین (ع) شیرخدا بود
به مسجدبر سرش شمشیر افتاد
زتیغ نامرادی جان خود داد
به ناگه گفت حرف دل شنیدم
کناره قبر مولا یم بریدم
سرقبره علی افتاد وغش کرد
دلش ازوصل دلبر گشته پر درد
خداوندابگیر این جان من را
نمیخوام بمانم بعده مولا
سه روز وشب دلم درسوگ یار است
زهجره روی مولابیقرار است
سه روز وشب چو (مجنون) بیقرارم
فقط حاجت به رخساره تو دارم
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
__
#دشتی
کربلایی هادی صالحی
#امیر_المومنین_ع_بعدازشهادت
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
رفتی وخانه دگر باب پریشان شدن است
دل به عشق توپی پاره گریبان شدن است
چونکه کنعان دلم، بی توندارد شادی
رفتی و دیده به سودای پریشان شدن است
منتظر برتو وبرآمدنت بود دلم
دل مقیم توبر آن کلبه ی احزان شدن است
رفتی و ،اشگ فراقم چکد از دیده پدر
کار زینب پی تواین همه گریان شدن است
توسره موی سپید ،بخت سیاهم بنگر
رفتی وکوفه پی، بی سر و سامان شدن است
تا به کی ناله کنم ازغم دوری پدر
درغمت دیده پی لذّت گریان شدن است
شده ام خسته از این حالت حیرانی خود
ازغم تو دل من درپی ویران شدن است
بستر خانه هنوز جمع نگردیده پدر
کوفیان بازهنوز درپی مهمان شدن است
خون لخت سره تو گوشه ی در مانده هنوز
کار من بازهنوز دست به دامان شدن است
رفتی وبارفتنت عشق وصفارفت پدر
بعده تو کوفه دگر خار گلستان شدن است
رفتی وماندن مانیست دراین کوفه صلاح
حال ما درپی این شهرگریزان شدن است
مردم کوفه تلافی تورا دادبه ما
کربلا خیمه ی ما درپی ویران شدن است
سر بشکافه ات شیرخدابود گواه
خیمه ها از آتشکین درپی سوزان شدن است
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#امیر_المومنین_ع_بعدازشهادت
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
رفتی وزینب ازغم توناله سر دهد
یک گوشه ای زداغ پدرسینه می زنم
مادر نبودتاکه تسلادهد مرا
رفتی ومن برای پدرسینه می زنم
رفتی ویاد داده ای بابا به دخترت
این زخم پرعمیق و مداوا نمی شود
شمشیرآمدوسره بابا دریده شد
چشمان بسته ی تو دگروا نمی شود
باباتو گفته ای که شود زینبم اسیر
می خواهم از بیان خودت گوییم سخن
بابا تو گفته ای که حسینم رود ز دست
می خواهم از زبان خودت گوییم سخن
رفتی وگفته ای سر بازار می روم
باباتوگفته ای که گرفتار می شوم
رفتی وگفته ای به سرم سنگ می زنند
درکربلا بدون علمدار می شوم
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع)
زتیغ مردک پستی.. عمامه افتاده
ز شانه های امامت ،جامه ـ افتاده
برای خواندن نهجالبلاغه بس دیر است
چنین ز هر طرفی صد چکامه افتاده
علی بگو به که دل خوش کنند اولادت
گرسنه ای ز «حجاز» و «یمامه» افتاده
به خواب قدرت بازوی تو نیاید کس
به یومن زورتواین گونه افتاده
خوشم علی به تو و قرص نان این سفره
مرا بس است همین یک دو جامه افتاده
... تو شاهدی که زمین مانده است و ما ماندیم
که میزهای پر از بخشنامه؛ افتاده
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
____________
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_علی
#مرثیه_امام_علی
شهادت امیرالمومنین(ع)
بین محراب علی شیرجهان افتاده
که از این واقعه عالم به فغان افتاده
بین محرب دعابود علی خورد زمین
فاطمه موی پریشان به جنان افتاده
شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب
پیشواز سر بشکسته چسان افتاده
نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان
پی او باد صبا اشک فشان افتاده
شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر
جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده
باز گودال مرایاد توانداخت حسین
غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده
شمرآمدپی گودال و دل زینب دید
سوی این باغ دگر باد خزان افتاده
دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین
گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده
#شب_قدر
#آرمین غلامی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع)
زتیغ مردک پستی.. عمامه افتاده
ز شانه های امامت ،جامه ـ افتاده
برای خواندن نهجالبلاغه بس دیر است
چنین ز هر طرفی صد چکامه افتاده
علی بگو به که دل خوش کنند اولادت
گرسنه ای ز «حجاز» و «یمامه» افتاده
به خواب قدرت بازوی تو نیاید کس
به یومن زورتواین گونه افتاده
خوشم علی به تو و قرص نان این سفره
مرا بس است همین یک دو جامه افتاده
... تو شاهدی که زمین مانده است و ما ماندیم
که میزهای پر از بخشنامه؛ افتاده
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
____________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
☑️ ضربت خوردن حضرت امیر (ع)
زدند كه از دو زانو افتاد
زهراگفت و با پهلو افتاد
فاصله در دو ابرو افتاد
وای وای وای..2
بالت که افتاد پرت شکست
کناره تنت حسن نشست
زخم تیغ روی سرت نشست
وای وای وای..2
آروم آروم روی لبهات، اومدخاطره ی زهرات،
حسن بشه بابا فدات2
رخسارمولا شده غرق درخون
مسجدکوفه واسه اون، روضه خون
ازخونه ی دختر خدافظی کرد
شد دل دختر واسه اون پریشون
بابای من (4)
-------------------------------------
بشکسته ابروی تو بابا
شدغرق خون روی توبابا
غرق خون شد موی توبابا
وای وای وای (2)
بارونی توی اون چشاشه
میره شاید که قلبش واشه
به فکرغمهای زهراشه
وای وای وای2
راه رفتنت چه آرومه
خیلی غریب ومظلومه
خونه ی ام کلثومه
شدغرق خون روی علی تومسجد
بشکسته ابروی علی تومسجد
افتاده باضربت ابن ملجم
خونی شده موی علی تومسجد
بابای من (4)
--------------------------------------
آیدندا ازماسوا
بشکسته ارکان هدا
حیدر شده حاجت روا
وای وای وای2
یارب نبیند آن پسر
رخساره گلگون پدر
افتاده بابا درخطر
وای وای وای2
گوید منادی درجنان
بشکسته فرق آسمان
حیدر شده قامت کمان
غصه نخور بابا منم من دخترت
حسین ومجتبی فدایی سرت
ندیدی ازمدینه خیری باباجون
افتاده بود تو کوچه ها مادر برت
بابای من (3)
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
____________________
#امام_علی
#مرثیه_امام_علی
شهادت امیرالمومنین(ع)
بین محراب علی شیرجهان افتاده
که از این واقعه عالم به فغان افتاده
بین محرب دعابود علی خورد زمین
فاطمه موی پریشان به جنان افتاده
شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب
پیشواز سر بشکسته چسان افتاده
نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان
پی او باد صبا اشک فشان افتاده
شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر
جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده
باز گودال مرایاد توانداخت حسین
غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده
شمرآمدپی گودال و دل زینب دید
سوی این باغ دگر باد خزان افتاده
دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین
گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده
#شب_قدر
#آرمین غلامی