eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
384 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
جوهره و رنگ صدام یا حسن یا حسن بر همه زخم و التیام یا حسن یا حسن کرم تو مضمون هر غزل مصرع به مصرع شد عسل عسل سبط نبی ای شاه لم یزل یا حسن ای اوج مراحل فقط حسن کعبه سائل فقط حسن سیر منازل فقط حسن ای دلبر و جانان فقط حسن قبله ایمان فقط حسن حضرت سلطان فقط حسن ای عزیز زهرا جانم حسن پر عبات حسن حصین یا حسن یا حسن ای با جزامی همنشین یا حسن یا حسن بال ملائک زیر پات گلی روزی خور تو حاتم از قدیم روحی فداک ایها الکریم یا حسن ای عقل مجسم فقط حسن نور معظم فقط حسن رافع هر غم فقط حسن ای دلبر و جانان فقط حسن قبله ایمان فقط حسن حضرت سلطان فقط حسن ای عزیز زهرا جانم حسن ای مرشد روح الامین یا حسن یا حسن تویی معز المومنین یا حسن یا حسن میون دستت جبر و اختیار صلح تو آقا اوج اقتدار تویی نماد عزت و وقار یا حسن ای حشمت و جاهم فقط حسن پشت و پناهم فقط حسن مقصد و راهم فقط حسن ای دلبر و جانان فقط حسن قبله ایمان فقط حسن حضرت سلطان فقط حسن ای عزیز زهرا جانم حسن ◾️◾️◾️◾️◾️
غافلم، باز خبردارم کن یوسف فاطمه، بیدارم کن بار سنگین گناه آوردم از سر لطف، سبک بارم کن ای طبیبی که پی بیماری نظری بر دل بیمارم کن آمدم توبه کنم، پاک شوم مهربان خالی از اغیارم کن کمکم کن نروم سمت گناه با کتک هم شده وادارم کن بین عشاق حسین بن علی بی بهایم، تو بهادارم کن آمدم بین عزا جان بدهم کشته ی قافله سالارم کن وسط گریه، میان روضه لحظه ای لایق دیدارم کن بر غم ذبح عظیم اصغر تا خود حشر گرفتارم کن ◾️◾️◾️◾️◾️
رفت و داغ دوری اش دامان مادر را گرفت از دم خیمه سر و سامان لشکر را گرفت تیر با چه سرعتی آمد بماند قصه اش آنچنان آمد که آقا جای تن سر را گرفت تیر با یک شعبه هم کار خودش را می کند با سه شعبه جوری آمد کل حنجر را گرفت خطبه اش با گریه بود افسوس لشکر خنده کرد چند لحظه بعد ان خون کل منبر را گرفت باغبان چه خون دلها خورد باغش سبز شد با کمان آمد کسی و سیب نوبر را گرفت خون او گر بر زمین میریخت محشر می رسید این چه خونی بود داغش کل محشر را گرفت پشت خیمه نیزه ها رفتند پیدایش کنند نیزه ای در خاک شد جسم محقر را گرفت آنقدر از این و از آن سیلی و شلاق خورد تا رباب از حرمله قنداق اصغر را گرفت ◾️◾️◾️◾️◾️
   گریه نکن حسین منو نده عذاب گریه نکن حسین که جون میده رباب گریه نکن حسین بی طاقتم نکن اسیر اشکای خجالتم نکن نذار که توی خیمه خجلت زده بشینم من اصغرم رو دادم که اشکاتو نبینم اگه بدی اجازه شمشیر بر میدارم شرمنده ام حسین جان دیگه پسر ندارم **** این قبر کوچیکش امونمو برید شکر خدا کسی تدفینشو ندید خوابیده زیر خاک همین برام بسه دستای نیزه ها بهش نمیرسه اینا دیگه به اصغر کار ندارن مگه نه محاله جسمو از خاک در بیارن مگه نه مثل بقیه اصغر سرش جدا نمیشه سرش جداشه هم باز رو نیزه جا نمیشه **** پر زدی دیگه از دست رباب علی به روی نیزه ها آروم بخواب علی ای بی گناه من چی سرت اومده به سر کوچیکت آخه کی سنگ زده عزیزکم یه بارم مادر به من نگفتی مراقب خودت باش از روی نی نیفتی کبوترم میون پنجه های یه گرگه این نیزه که برای گلوت خیلی بزرگه ◾️◾️◾️◾️◾️
ادامه شب های بعد ان شاءالله دراسرع وقت ارسال میشود التماس دعا