#شهادت_حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_شور
✍شاعر:علی علی بیگی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رفته پا به پای زینب
روزای سخت و کشیده
خم به ابرو نیورده
با این که غما رو دیده
بی بی رباب برای من محترمی
بی بی رباب سایه ی روی سرمی
بی بی رباب تو هم مثل مادرمی
هر چی که دارم از لطف و عطای تو
تا دم مرگم می خونم برای تو
همسر ارباب عروس خونه ی علی
میزنم سینه در زیر لوای تو
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کربلا رو زیرو رو کرد
از شش ماهه حیدر و ساخت
با قنداقه علی اصغر
سمت لشکر عدو تاخت
بی بی رباب صبر تو الگوی همه
بی بی رباب هر چی بگم از تو کمه
بی بی رباب شش ماهه ی تو شاهمه
یا علی اصغر محتاج نگاهتم
یا علی اصغر عبد سربه راهتم
مثل عباسه چهره ی قشنگ تو
تو قیامت هم محو روی ماهتم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
رزق نوکرا تو دسته
طفل شش ماهه ربابه
تضمینه براش قیامت
هر کس همراهه ربابه
بی بی رباب دستی بکش رو سر ما
بی بی رباب حاجتمون رو کن روا
بی بی رباب بده برات کربلا
وقتای سختی میزنم تو رو صدا
میشه با دستت همواره مِسٙم طلا
غم ندارم چون میدونم سوا میشن
تو صف محشر حضرت ربابیا
🖊شعروسبک:#علی_علی_بیگی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شهادت_حضرت_رباب_سلام_علیها
🏴#سبک_شور_واحد
🎤مداح :کربلایی امیررضارضایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره بارون میباره،یاد رباب افتادم
یاد لبهای ترک خورده ی عباس،لب آب افتادم
پسرفاطمه؛افتاد بهت کارم
پسرفاطمه؛عشق دل زارم
همیشه مادرم بهم میگفت بگو
پسر فاطمه؛خیلی دوستت دارم
نوکری که حرم ندیده تاالان
چی میشد اربعین ضریحتو می دید
میگفت آقام منو به حرمش آورد
هم اشک می ریخت و هم یه گوشه می خندید
حسین آقام آقام
یه کربلا میخوام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
داره بارون می باره؛یاد حسین افتادم
یاد شبهایی که بودم،توی بین الحرمین افتادم
پسرفاطمه؛ بازمنو دعوت کن
پسرفاطمه؛با ماها خلوت کن
نیاز مبرمم؛نگاه رقیه است
پسرفاطمه؛ بهم محبت کن
نوکری که حرم ندیده تاالان
چی میشد اربعین ضریحتو می دید
میگفت آقام منو به حرمش آورد
هم اشک می ریخت و هم یه گوشه می خندید
حسین آقام آقام
یه کربلا میخوام
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شروع سال منی؛مقلب القلوبی
توئی که گرما و عشق؛دلای آشوبی
پسرفاطمه؛منو حلالم کن
پسرفاطمه؛چون آب زلالم کن
خیالم اینه که منو نمیخوای و
پسرفاطمه؛دور از خیالم کن
نوکری که حرم ندیده تاالان
چی میشد اربعین ضریحتو می دید
میگفت آقام منو به حرمش آورد
هم اشک می ریخت و هم یه گوشه می خندید
حسین آقام آقام
یه کربلا میخوام
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_واحد_زمینه_زمزمه
✍شاعر: کربلایی رضا نصابی، و سعید یزدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
برسون باد صبا پیام مارو
برسون خدمت شاه سلام مارو
با کمی تربت شش گوشه ارباب
تو شیرین کن به زیارت کام مارو
من و مثل مسلم و مثل بریرکن
من و مثل وهب . مثل زحیر کن
به سرم بکش تو دست مهربونت
با نگاهت من و عاقبت خیر
این زندگی بی کربلا لطفی نداره
این زندگی بی روضه ها لطفی نداره
این زندگی بی تو آقا. لطفی نداره
من لی غیرک. ابی عبدا الله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
میدونم که میبینی نگاه من رو
میدونم که میشنوی تو آه من رو
آه از این دوری دیگه بریدم آقا
بازم این دفعه ببخش گناه من رو
منو امتحان نکن با درد دوری
میدونی دلم خونه ، بسه صبوری
روضه هات خوبن ولی یه چیز دیگست
وقتی پابوست میام حرم حضوری
آه از این فراق… که من رو پیر کرد
از هرجایی جز ، کربلا سیر کرد
نوکریت رو به ، دنیا اسیر کرد
من لی غیرک. ابی عبدالله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حرمت پناهه قلبِ دل زاره
انگاری آدم تو جنت پا میذاره
چی بگم از کجا بگم باید بری تا
ببینی کرب و بلا همتا نداره
یه طرف قبله ی عالم حرمه شاه
یه طرف کعبه ی عشاق حرمه ماه
توی بین الحرمین نه توی عرشی
به ابی انت و امی ابی عبدالله( علیه السلام)
هر زائری که ، کنار 6گوش
رفته با بوی ، سیب شده مدهوش
پیشه تو تمام دنیا رو ،کرده فراموش
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
🏴#روضه
🏴 شب هفتم محرم
🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لالایی
بخواب روی دستم علی جون لالایی
دلم رو با خندت نسوزون لالایی
زبون دور لبهات نچرخون لالایی
لالایی دعا کن که بارون بباره
عمو جون برات آب بیاره لالایی
آخه مادرت شیرنداره لالایی
لالایی الهی که بابات کنارت بمیره
لالایی نشد که کمی آب برا تو بگیره
لالایی حالا جای شیر توگلویِ تو تیره
*خدابرا هیچ مردی نیاره شرمنده ی زن و بچه اش بشه، اگه بچه یه چیزی بخواد میگه بابا برات میگیرم... تا بچه رو دادند، ابی عبدالله فرمود: رباب برگرد خیمه ان شاالله سیرابش می کنم میارم ....یه قطره آب به بچه میدن.... آب روی من بستن....*
عزیزم شده مقتل تو روی دوشم
میاد صدا مادرِ تو بگوشم
دیگه روم نمیشه باهاش روبرو شم لالایی
لالایی تو که طاقت سُمّ مرکب نداری
لالایی برات پشت خیمه میسازم مزاری
می ترسم که پیدات کنه نیزه داری
*وقتی بچه رو داشت پشت خیمه دفن می کرد، یه نفر از سپاه دشمن دست از جنگ کشید، ایستاده بود ابی عبدالله رو خیره خیره نگاه میکرد... وقتی اومدن برای غارت خیمه ها،همون نانجیب پشت خیمه ها اومد نیزه رو محکم تو خاک می زد....*
لالایی می ترسم بشه منبرت روی نیزه
می ترسم نمونه سرت روی نیزه
دعا کن برا مادرت روی نیزه
*دیدند ابی عبدالله سریع بچه رو زیر عبا گرفت یک قدم میاد سمت خیمه ها باز بر می گرده، "تو عالم هر کی به چه کنم می افته در خونه ی حسین میره" وسط میدون خود حسین به چه کنم افتاد،خدا برم سمت خیمه جواب مادرش رو چی بدم؟... دیدن اومد پشت خیمه نشست روی خاکها علی رو نگاه می کنه با غلاف شمشیر یه قبر کوچولو کند، همچین خواست داخل قبر بذاره، دید مخدرات بیرون اومدن، از یه طرف زینب میگه: داداش!... از یه طرف رباب.... دیدن رقیه هم داره میاد.... بابا! صبر کن...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین