🌾🍃متن روضه و توسلِ جانسوز _15 شوال 🍁🍀
🔴شهادتِ حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _
سید مهدی میرداماد
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
وقتی خبر شهادت جناب حمزه رو به پیامبر دادن ، میگن پیغمبر اشک ریخت .... وجود حمزه کنار پیغمبر ، خیلی نشان دهنده ی قدرت اسلام بود .... الله اکبر .... مریض دارا ... گرفتارها ... لحظه ، لحظه ی استجابت دعاست...
چی میخوام بگم ؟!! میخوام بگم وقتی خبر شهادت رو به پیغمبر دادن ، قلب رسول خدا شکست ... اما دلش خوش بود یه علی هست....
تکیه گاه پیغمبر علی بود ... تا علی هست کسی جرات نداشت به پیغمبر آسیبی برسونه ... میخوام یه جمله بگم ... میخوام بگم وقتی خبر شهادت اباالفضل رو به ابی عبدالله دادن ... وقتی رسید کنار علقمه ...
یه نگاه کرد دید همه رو خاک افتادن ... دلش بی کی خوش باشه حسین ...؟! ... یه علی داشت اربا اربا رو خاک ... (حالا که خیلی خیلی گرفتاری ، بگم و ناله بزنی ... ) اما حسینم یه علی داشت ... پیغمبر علی ، امیرالمومنین رو داشت ، حسینم کنار علقمه دلش خوش بود یه علی داره .... کدوم علی ...؟!!
وقتی تکیه داد به نیزه ... صدا زد هَل مِن ناصر یَنصُرنی ؟ ....
دیدن یه علی تو گهواره دست و پا میزنه .... یعنی بابا من هستم
✨🌸#عهد_ثابت سه شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا ارحم الراحمین 👈100مرتبه
🔶 یا قابض 👈903 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " زخرف"
امام باقر علیه السلام : هر که بر تلاوت سوره زخرف مداومت داشته باشد، خداوند در قبر او را از حشرات زمین و فشار قبر ایمن می کند .
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز سه شنبه
2/ زیارت عاشورا
3/ دعای مجیر
4/دعای توسل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز سه شنبه ↩️ هر کس در این روز شش رکعت نماز بجا آورد و در هر رکعتی بعد از حمد ، آیه :آمن الرسول را تا آخر و سوره زلزال را بخواند، حق تعالی گناهان او را می آمرزد، مانند کودکی که تازه به دنیا آمده است.
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
💚🌴کرامات حضرت رقیه(س)🌴💚
✅حکایتی زیبا
✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری، از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه میآورد.
زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند .
زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند، تا اينكه روز عاشورا فرا می رسد و او می بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است .
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را میبندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه ميشود و گريه می كند،به حدي كه غش می كند و بيهوش می افتد ... درآن حال كسي به او ميگويد بلند شو برو منزل ... حركت می كند و می رود درب منزل را می زند، می بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد، دختر درجواب مادر میگويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم .
آن دختر به من گفت، بگو :
( بسم الله الرحمن الرحيم )
تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می كرد كه شما درب را زديد، گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ...
📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س).ص
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
گریز روضه کوتاه به کربلا
واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت
واپحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت
واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا
مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت
واحمزتا ... زنان مدینه صدا زدند
خانم صفیه!!!دست مبر سوی معجرت
واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم
با احترام دفن کنم جسم اطهرت
واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی
در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت
واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی
کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت
واحمزتا... عموی دلاور برو دگر
یک دختری زمین نخورد در برابرت
واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی
غارت شدی قبول نه در پیش مادرت
#قاسم_نعمتى
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🏴 #شهادت_حضرت_عبدالعظیم_ع
🏴#سبک_واحد_زمینه
🎤مداح :کربلایی حسین طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دورِ سرت میگردیم
کنارِ سفرت از قدیم
ما جونمونم میدیم
برای سیدالکریم ..
چه حرمی چه زائرایی داری
چه کرمی چه خادمایی داری
بی اختیار شبایِ جمعه میگم
تو حرمت چه کربلایی داری ..
تو هستی تنها سر پناه
برایِ ما جامونده ها
وقتی میایم زائر میشیم
ری میشه مثلِ کربلا ..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چه احترامی داری
میونِ قلب عاشقا
غریب نمونده حَرمت
تو ازدحام زائرا
اما دلم میگیره غصه وقتی
میبینه که مدینه سوت و کوره
نه زائری نه حتی سنگِ قبری
برا بقیع بساط گریه جوره
میسازیم آخر تو بقیع
چهار تا گنبد زود زود
دعایِ ما بعد از فرج
نابودیِ آل سعود ..
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زده به قلبِ لشگر
اون که یلُ دلاورِ
حمزه عمویِ احمدُ
رزمش شبیه حیدرِ
تو یاور دین خدایی آقا
شبیه تو دیگه نیومد دنیا
یه نفره یه لشگری والله
پشت سرت دعای خیرت زهرا
عموی ختم المرسلین
ای جلوه ی قالو بلی
تو کاملی تو عارفی
کوه ادب کوه وفا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شور
عنوان شعر:
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا
متن شعر:
#به_نام_نامیه_حمزه_سرداره_اسلام
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بند اول
به نام نامیه حمزه سرداره اسلام
پناهه دین و شریعت غمخواره اسلام
میان مردم عصره کفر و جهالت
یگانه عامل نشره افکاره اسلام
عموی دلیره پیغمبر
امیره سپاه و سرلشکر
زبان زد باهیبت در مکه
مهاجر مجاهدنام آور
الله الله یا فارس الحجاز
الله الله سرداره سرفراز
الله الله حامیه دین حق
الله الله احیاگره نماز
یا حمزه سیدالشهدا
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بند دوم
احد کناره پیمبر چون شیره غران
جناب حمزه نموده جنگ نمایان
دو تیغه بر کف و بر لب الله اکبر
شده محافظ جان اسلام و قرآن
اسد الرسوله لا فرار
شجاع وغیور وپرچمدار
به سینه زده پر تا باشد
نشان شجاعت در پیکار
الله الله بر سرو قامتش
الله الله بر عزم و همتش
الله الله بر خشم دیده اش
الله الله بر این شهامتش
یا حمزه سیدالشهدا
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بند سوم
زبان گشوده نبی بر مدحش به کرار
شده شهیده ولا چون جعفره طیار
تمام پیکره پاکش در روزه محشر
دهد شهادت علیه هنده جگرخوار
دو صد لعن به خصم گمراهش
و نفرین به وحشی بدخواهش
شفاعت کند در روزه حشر
به عالم جماله چون ماهش
الله الله ای هاشمی نسب
الله الله ای شیره با غضب
الله الله اسطوره ی وفا
الله الله در خطه ی عرب
یا حمزه سیدالشهدا
گریزهای مداحی شهادت حضرت حمزه سید الشهدا علیه السلام
خواهر حضرت حمزه علیه السلام بر سر بالین برادر
پس از جنگ احد زمانیکه خواهر حضرت حمزه علیه السلام از راه رسید، پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به پسر او زبیر فرمود: برو مادرت را برگردان تا اینجا نیاید و برادر خود را با این حال نبیند، شاید طاقت نیاورد، زبیر پیش مادر رفت و گفت: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می خواهد که شما برگردید.
صفیه خواهر حمزه علیه السلام گفت: ای پسر! شنیده ام که برادرم حمزه را شهید کرده اند و بدن او را مثله ساخته اند، به خدا سوگند که اگر بالین او بیایم اظهار ناراحتی نخواهم کرد و این مصیبت را در راه خدا خواهم پذیرفت.
زبیر آمد و سخن مادر را به عرض پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم رسانید حضرت به او اجازه داد تا آمد و برادر را دید و به جهت وی از خداوند طلب بخشش نمود اما خود را از گریه نتوانست نگاه دارد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هم از گریه او به گریه افتاد و فاطمه علیها السلام هم می گریست. حضرت فرمود:
ما اَصابَ بِمِثلِکَ اَبَداً.
هرگز مصیبت زده ای مثل تو نخواهم دید.
یعنی مصیبت هیچ کس نزد من برابر مصیبت تو نخواهد بود. پس فاطمه علیها السالم و صفیه را بشارت داد که جبرئیل آمده می گوید: حمزه علیه السلام را در میان اهل آسمان اسدالله و اسد رسوله نوشته اند.(روضه الشهداء، ص۸۸)
اشاره گریز: آمدن حضرت زینب میان گوی قتلگاه
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
⚜️🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام
•┈┈••✾••✾••┈┈•
•┈┈••✾••✾••┈┈•
حمله کرد خالد ابن ولید (لعنت الله) همه فرار کرده بودن .. یه عده پِیِ غنیمت ،یه عده لشکرُ دیدن از پشت داره هجوم میاره جنگی که پیروز شده بودن ،مغلوبه شد .. همه فرار کردن ،پیغمبر محاصره شد .. هیچ کسی نموند ،تک و تنها امیرالمومنین ایستاد پیشانیِ پیغمبر شکست .. دندانِ مبارک شکست ..تنها کسی که ایستاد و یه تنه دور پیغمبر میگشت امیرالمومنین بود .. نود زخمِ کاری به بدن آقا رسید ولی از پا ننشست .. آسمانی ها مبهوتِ جنگِ علی شدن ..
انقده تک و تنها دورِ پیغمبر گشت خطاب اومد همه شنیدن این ندا رو منادی بین زمین و آسمان ندا داد : لا فَتی اِلاّ عَلی لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار .. این برا امروز بوده .. یه تنه ایستاد جانِ پیغمبرُ نجات داد .. زخم هاشُ بی بیِ ما حضرت زهرا مرهم می گذاشت بعدِ جنگِ اُحد ؛ پرستارِ علی ابن ابیطالب فاطمه بود .. هر زخمی رو مرهم میذاشت میگفت علی جان ان شالله جبران کنم .. دست مریزاد علی چه کردی امروز .. جانِ بابایِ منو نجات دادی .. ان شالله جبران کنم .. یه گریز بزنم برگردم .. فرمود علی جان ان شالله عمرم باقی باشه برات جبران کنم .. میدونی کجا جبران کرد .. وقتی دستایِ علی رو بستن .. داشتن میبردنش سمتِ مسجد .. حائل شد ، کمرِ مولا رو گرفت .. صداش بلند شد ..
ای کعبه خودم دورِ سرت میگردم
پروانۀ شمعِ سحرت میگردم
امروز به جبرانِ نود زخم احد
بنگر که چگونه سپرت میگردم
*رکنی بود حمزه .. بیخود نبود نامش شد حمزۀ سیدالشهدا فاطمه (س) با این که آسیب دیده بود ،با این که پهلوش شکسته .. بازو آسیب دیده .. میاد سرِ قبرِ حمزه .. ببین چه مقامی داره فاطمه میاد اونجا حرفاشُ بزنه آرام بشه .. خودِ مولا وقتی داشتن میبردنش سمتِ مسجد ( میخوام مقامِ حمزه جا بیفته ، بدونیم امشب برا کی داریم گریه میکنیم ) انقدر مقام بالاست اسدالله علی ابن ابیطالب دارن میبرنش ، یه نفر از اونایی که اسم برده جلو درِ خونه ،حمزۀ سیدالشهداست .. فرمود حمزه اگه تو بودی اینا جرات نمی کردن درِ خانۀ ما رو آتش بزنن .. بعد از اینی که پیغمبر فرمود عمویِ من گریه کن نداره ، زن ها همه کشته هاشونُ رها کردن ،برا حمزۀ سیدالشهدا گریه کردن .. رسم شد تو مدینه هرکی کشته ای می داد ، شهیدی می داد اول برا حمزۀ سیدالشهدا گریه می کردن بعد برا شهید خودشون ..
در غزوۀ اُحد چو اُحد بود پا به جا
تا عاقبت ز حربۀ وحشی زپا فتاد
دشمن همین به کشتنِ او اکتفا نکرد
در فکرِ مثله کردنِ آن پارسا فتاد
جسمش درید و دیگر اجزایِ او برید
قلبش به دستِ هندۀ شوم دغا فتاد
این قرعۀ ستم که ز تزویر هنده بود
آوخ به نام حمزۀ شیر خدا فتاد
*مثله کردن بدنُ .. نوشتن با اجزایِ بدنِ حمزه گردن بند درست کرد به گردن انداخت ..*
هر کس برفت تا خبر آرد به مصطفی
زان کشته در کنارِ وی از غم ز پا فتاد
*هرکی میومد بدنُ میدید دیگه نمی تونست برگرده .. *
تا خود پیمبر آمد و چون حال حمزه دید
زد ناله آنچنان که طنین در فضا فتاد
*نشست شروع کرد گریه کردن یه وقت خبر آوردن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. عمۀ شما صفیه خانم داره میاد .. خودش جلو دوید فرمود عمه برگرد .. اگه میشه شما بالاسرِ برادر نیا .. ( نمیشه که )خواهره .. خبرِ شهادتُ شنیده ولی تا بدنُ نبینه دلش آرام نمیشه .. فرمود عمه جان شرط داره .. اول فرمود عبا بندازن رو بدنِ حمزه .. انقدر رشید بود پاهایِ حمزه از زیرِ عبا بیرون آمد ، فرمود خار و خاشاکِ بیابون هارو جمع کردن حتی خواهر پاهایِ برادرم نبینه .. عمه جان شرط داره ، اگه میخوای بدنُ زیارت کنی عبارو کنار نمیزنی .. اگه می خوای بدنُ ببوسی از رویِ عبا .. بغل میکنی از رو عبا .. (چه بدنی ؟..) تازه این بدنی که مثله شده سر در بدن داره ...*
در شرح این مصیبت جانسوز ناگهان
دل در هوای واقعه ی کربلا فتاد
وقتی که راه قافلۀ غم نصیب شام
برکشتگان بی سر دشت بلا فتاد
*راوی میگه همچین که این زن و بچه رو از کنارِ کشته ها رد میکردن دونه دونه از رو ناقه ها می افتادن ...*
وقتی که چشم زینب کبری به قتلگاه
بر جسم نورِ دیدۀ خیرالنسا فتاد
بی اختیار نعرۀ هذا حسین او
سر زد چنان که آتش ازو در جهان فتاد
شاعر : موید
پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول
این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_عبدالعظیم_الحسنی
🏴#روضه
🎤مداح :حاج مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عبدالعظیم الحسنی علیه السلام
ای دامن مدینه ری ، کربلای تو
ای اهل فیض تشنه ی جام ولای تو
ریحانه امام حسن ، سیدالکریم
ای اوفتاده جود و کرامت به پای تو
مدح تو را امام زمان تو گفته است
من کیستم که مدح بگویم برای تو
*چه گویم تا نریزد آبرویم
تو خود گو کیستی تا من بگویم*
نجل کریم آل محمّد(ص) تویی تویی
تنها نه اهل ری همه عالم گدای تو
ماه حسن ، که نور گرفتند اهلبیت
از آفتاب روی محمّد(ص) نمای تو
جسم مطّهر تو و آغوش خاک ری
بردار سر که در دل ما هست جای تو
*اگر میخوای لابه لای ابیات تو این قصیده ناله و زمزمه داشته باشی،میخوای زبون بگیری همین زمزمه قشنگ ترین ناله هست،اصلا انگار آدم میخواد زبون بگیره فقط زبونش به نام حسین باز میشه...انگار فقط زمزمه همینه...
(حسین...ای تشنه لب حسین حسین حسین
حسین...جان زینب حسین حسین حسین)2
حالا که اشک ریختی منم میگم...
حسین...ای بی کفن حسین حسین حسین
حسین...عریان بدن حسین حسین حسین
خیلی از ابیات مدحه اما دلت رو جلا میده....*
***
آیات وحی در نفس روح پرورت
علم حدیث درسخن دلربای تو
بر اهل ری نه ، بر همه ی عالم وجود2
واجب بود زیارت صحن و سرای تو
بر زائری درود که گردد به دور تو
بر شاعری سلام که گوید ثنای تو
بر اهل ری سلام که همسایه تواند
بر شهر ری درود که شد کربلای تو
*دوباره باهم ناله بزنیم...
کربلا...کربلا...همین دیگه به این میگن عشق بازی؛یه چند بیت بخونیم دوباره برگردیم...
کربلا...کربلا...
خیلی وقته نرفتی نه؟!دلت تنگ شده،نه؟!
این دل تنگم عقده ها دارد
گوییا میل کربلا دارد2*
بیمارنا امید ز درمان ، به صد امید
رو آورد به جانب دارالشّفای تو
بوی بقیع می وزد از خاک تربتت
*آخه میوه دل امام حسنه دیگه...*
بوی بقیع می وزد از خاک تربتت
ای نجل مجتبی که دو عالم فدای تو
*اما من یه جمله بگم:بقیع کجا حرم سید الکریم کجا؟!
امشب این حرم پر از زائره...پر از شمع و چراغ و خادمه...
کریم کسیه که کاری به جز کرم نداره2
غریب اونیه که تو مدینه ست ولی حرم نداره2
دلم تو روضه هات میشکنه مثل شیشه2
ولی هیچ روزی مثل کربلا نمیشه...
شهید اونیه که سر در بدن نداره
(شب شهادت حمزه هست،مگه نه؟!)
شهید اونیه که سر در بدن نداره
آقام رو زمینه ولی کفن نداره2*
شوّال شد محرّم و ری گشت کربلا2
در روز رحلت تو و بزم عزای تو
پرواز کرد روح شریفت ز تن ولی2
دیگر نشد بریده گلو از قفای تو
پیچیده شد درون کفن جسم اطهرت
دیگر نشد حصیر کفن از برای تو
*حسین...*
بر خاک سر نهادی و دیگر کسی نزد
چوب جفا به لعل لب جانفزای تو
*قربون اون شهیدی که جلو چشم زن و بچش چوب خیزران بر لب و دندانش زدن...ای حسین...میگن حمزه رو مثله کردند...بدنش رو پاره پاره کردند...من میگم هر کاری با بدنش کردند دیگه سرش رو نبریدند...دیگه سرشو تو بغل دخترش نذاشتند...(من هوس کردم یه سر برم خرابه...)دیگه سر بریده رو نیمه شب دختر سه ساله بغل نکرد...بمیرم برای دختری که هی به لبای پاره نگاه کرد...
بابا دخترت از دنیا بریده2
بدون تو خوشی ندیده
ببین همه موهاش سفیده...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🕊﷽🕊
#روضه
#حضرت_حمزه
@roze_daftari
⏪پیغمبر فرمودن کیه بره از عموجانم حمزه خبر بیاره؟
نفر اول رفت ...کیفیت بدن رو دید که چطور حمزه رو شهیدش کردند، روش نشد بیاد گزارش بده...
نفر دوم رفت بر نگشت..تا اینکه خود پیغمبر اومد..تا چشمش به بدن افتاد فبکی بکاءاً شدیدا...
بدن نازنین عموجانش رو مُثله کرده بودند..اینقدر پیغمیر ناراحت شد عصبانی شد..فرمود :به ازای عمو جانم همزه 70نفرو به درک واصل میکنم...
دستور آمد آرام باش..
⬅️همه دارن گریه میکنند ، یه وقت خبر آوردن..صفیه خواهر حمزه داره میاد
پیغمبر بلافاصله عباشو از رو دوش مبارک برداشت رو بدن عمو انداخت دیدن پاها از عبا بیرون موند فرمود بلافاصله با خار و خاشاک بپوشونید
صفیه داره میاد زبیر پسرش داره میاد فاطمه داره میاد زنها کنارشن محارم دورشن پیغمبر فرمود باید قول بدی بی تابی نکنی بی قراری نکنی اومد دید بدن زیر عبا مخفیه اما اطراف عبا خونها ریخته شده نوشتن چنان با سیلی به صورتش زد بلافاصله نقش زمین شد..
حضرت فرمود دورش کنید.. خواهرو از بدن دور کنید..
⬅️می دونم دلت کجا رفت
کاش یه محرمم زینب و از گودال دور می کرد من فقط عربیش و میگم و رد میشم..
فأخذ یضربهنَّ بالسوط محرم زینب تازیانه ها شد.
⏺گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
⏺تنی که مُثله شده در برابرم باشد
⏺گمان نمی کنم این تکه های پخش شده
⏺همان عموی رشید پیمبرم باشد
⏺بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟!
⏺اگر خدای نکرده برادرم باشد...!
⏺چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا
⏺دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟
⏺فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت:
⏺کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت:
⏺گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده
⏺حسین فاطمه یعنی برادرم باشد
⏺تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم
⏺که قول می دهم این بار آخرم باشد
⏺کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟!
⏺بد است بی کفن این مرد محترم باشد
♻️شهید کفن نداره مخصوصا اگه شهید معرکه باشه اما نوشتن پیغمبر بدن حمزه رو کفن کرد نه اون کفن که مصطلحه یعنی اونقده بدن پاره پاره و اربا اربا شده اونقده بدن عریان شده دستور داد تو پارچه ای جمع کنن..
آخ
#لا_یوم_کیومک_یا_اباعبدالله..
فقط اشاره میکنم و رد میشم..
▪️مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
▪️در زیر دست و پا زده ای دست و پا حسین
آقا جان
▪️مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
▪️با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
▪️مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
▪️حتی شبیه مادرتان بی هوا حسین
▪️مقتل نوشته رأس تو را بد بریده اند
▪️چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
▪️مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
▪️با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین
▪️مقتل نوشته گلوت نحر گشته بود
بگم و دعات کنم اما اونیکه از همه جانسوزتره همین بیان امام زین العابدینه فرمود:
(( کل یتقرب الی الله عزوجل بدمه))
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر نیزه سنگ و حتی عصا
حسین...
امام باقر فرمود :
((لقد قتل بالسیف و السنان و الحجارة والخشب و العصا))
کاش به همین اکتفامیشد
فرمود :
((و اوطعه الخیل بعد ذلک))
سواره ها اومدند اونقده با نعل تازه
حسین...
🕊هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
🏴#شهادت_حضرت_حمزه علیه السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤کربلایی حنیف طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
توی دلها شد محشر
حمزه شد بی بال و پر
صاحب عزا شد
هم محمد هم حیدر
عزا گرفته آسمون برا
حمزه سید شهدا
اشک توی چشمای ملائکه
رو شونه ها شال عزا
بازم رو زمین بارون غمها نشست
کشتن حمزه رو دل پیغمبر شکست
توی دلها شد محشر
حمزه شد بی بال و پر
صاحب عزا شد
هم محمد هم حیدر
می لرزه همه زمین زمان
تو معرکه همهمه شد
پاره شد همه پیکرش دلاور جنگ احد
ناله از زمین میرسه تا آسمون
شد هم سنگرش علی تنش غرق خون
زنده هست راه حمزه اسد الله حمزه
حضرت حیدر میشه خون خواه حمزه
توی دلها شد محشر
حمزه شد بی بال و پر
صاحب عزا شد
هم محمد هم حیدر
امون از این جای سالمی نمونده رو پیکرش
شکر خدا که شبیه حسین نرفته به روی نیزه سرش
پنهون شد تن حمزه به زیر عبا
پنهون شد تن حسین زیر نیزه ها
(تو دلا تاب و تب بود
جون عالم رو لب بود
اَ اَنتَ اخی رو لبای زینب بود)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
#زمینه
#حضرت_عبدالعظیم
#حسین_طاهری
مسافر دیار ری ، ز حلقه ی بلا منم
آن که بود زیارتش ، شبیه کربلا منم
من از تبار عترتم ، ز خاندان عصمتم
کشته ی جام محنتم ، همسفر بلا منم
منم به کوی دل مقیم ، عبد خداوند عظیم
منم کریم بن کریم ، زاده ی مجتبی منم
فروغ شمع انجمن ، امیر وادی سخن
نواده ی نسل حسن ، ز آل مرتضی منم
نور خدای دادی ام ، به راه حق منادی ام
عبد امام هادی ام ، ولی اولیا منم
چهار امام دیده ام ، حدیثشان شنیده ام
رنج و بلا کشیده ام ، وارث نینوا منم
به ری هر آن که زائر است ، به کربلا مسافر است
به اهل عشق ظاهر است ، که کعبه ی ولا منم
مهر دیار مشرقین ، به فاطمه نور دوعین
ناله زن داغ حسین ، به اشک و گریه ها منم
شبیه او شدم غریب ، به راه دلبر و حبیب
اجل بود مرا طبیب ، به غصه آشنا منم
غریب دور از وطنم ، لاله ی دشت و دمنم
عبد شه بی کفنم ، بر او به اقتدا منم
دلم که بین سینه بود ، به هر تپش نوحه سرود
به محنت ماه کبود ، اسیر و مبتلا منم
در دل من به زمزمه ، بزم عزاست قائمه
کشته ی داغ فاطمه ، ز جور اشقیا منم
محمد مبشری
#وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی
#حضرت_عبد_العظیم_حسنی
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین