eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
379 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج حسن جمالی.mp3
10.19M
این خیمه به اون خیمه حاج حسن جمالی @majmaozakerine این خیمه به اون خیمه این روضه به اون روضه کار روضه خون روضه است منم گریه این خیمه به اون خیمه این روضه به اون روضه کار روضه خون روضه است منم گریه السلام علی شهید کرب و بلا مرمل بالدماء قاری سرنیزه ها السلام علی کشته غرق به خون وقتی اومد ساربون شد مادرت روضه خون آه یما یما قتلوک عطشانا آه یما یما ذبحوک عریانا این موکب به اون موکب دیدن داره دریای خیل اربعینی ها تو مشایه السلام علیک میگم ازین فاصله راه افتاده دلم پشت سر قافله السلام علیک مخاطب خاص من یه جا نگهدار حسین کرب و بلا واسه من
4_5969999683831990809.mp3
2.03M
خادم اهل بیت 🌺: . و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفسِ کربلایی حسین طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ توی این بی کسیام تنهاییام یه نفر هست که برام همه کَسه کاری به هیچ کی ندارم به خدا یه امام رضا دارم برام بسه غیر ذکر یا امام رضا که من دیگه ذکری رو بلد نیستم آقا نکنه یه وقت جوابم رو ندی دیگه اینقدا که بد نیستم آقا هرجا از دست خودم خسته شدم آرومم کرده صفای حرمت دوباره دلم برات پر می زنه قربون کبوترایِ حرمت «قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت» تو که آخر گره رو وا می کنی پس چرا امروز و فردا می کنی؟ شنیدم سَجیعهُ الکُمُ الکَرم شما رو رها کنم کجا برم؟ کربلا و مکه و بهشت من یه گوشه از حرم امام رضاست اگه نوکر حسین فاطمه ام به خدا از کرم امام رضاست «قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت» تو که آخر گره رو وا می کنی پس چرا امروز و فردا می کنی؟ @majmaozakerine
روضه یابن شبیبت روز مارا تارکرد مادرت باروضه تو گریه بسیار کرد گوسفندی را مثال آوردی و این کار تو کل چوپان های ده را تاابد بیمار کرد گفتی از خنجر که هرگز از جلو کاری نشد شاه وقتی پشت و رو شد تیغ دیگر کار کرد وقت مثله کردنش بالاسرش زهرا رسید آمد و با یک تن غارت شده دیدار کرد سربه خورجین رفت و آخر بی برادر بودنش خواهری را همسفر با دسته اشرار کرد اینهمه شال و کتیبه یادگاری از شماست ماحسینی گر شدیم از برکت نام رضاست... سید پوریا هاشمی @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم اهل بیت 🌺: ️توسل و مناجات _ویژۀ ایام زیارت مخصوص حضرتِ علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ حاج مهدی سماواتی ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️ من کیستم گدایِ تو یا ثامن الحُجَج شرمندۀ عطایِ تو یا ثامن الحُجَج بلله نمیروم برِ بیگانگان به عجز تاهستم آشنایِ تو یا ثامن الحُجَج از کارِ من گره نگشاید کسی مگر دستِ گره گشایِ تو یا ثامن الحُجَج دار الشفاست کویِ توو خود تویی طبیب دردِ من و دوایِ تو یا ثامن الحُجَج رضاجان ... رضا جان ... دیوانه ام اگر که بهشت آرزو کنم ... آیم اگر به کویِ تو یا ثامن الحُجَج رضاجان ... رضا جان ... خدا لعنت کنه اونایی رو که قدرِ تو رو ندونستند آقای من ... کاری کردن میان حجره افتاده بود ... «يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم» ... مثلِ مار گزیده به خودش می پیچید ... صدا میزد جگرم .... مگه میشه تو اون حال یادِ جدِ مظلومش حسین (ع) نبوده باشه ... طرفِ راستِ صورتش روی خاک ... لباش مثلِ دو چوبِ خشک بهم میخورد ... «اِسقُوني شَربَةً مِنَ الماء» .... حسین جان .... حسین جان ... «اِسقُوني شَربَةً مِنَ الماء فَقَد نَشِفت كَبِدي» ....جگرم از تشنگی میسوزه ... یه وقت دیدن ده نفر آمدن ، ظرف هایِ آب آوردن ، تا رسیدن کنارِ گودی قتلگاه ... مقابلِ چشمِ این آقایِ لب تشنه ... غریب ... مظلوم ... آب ها رو ، رو زمین خالی کردن ... خدایا به لبهایِ خشکیدۀ عزیزِ فاطمه و بحقِ شش ماهه اش علی اصغرش فرج امام زمانمون برسان ... گر آب ندارد پدرِ مظلومم ور شیر ندارد مادرِ محرومم از آب گذشتم و نمی خواهم شیر بیرو ن بکشید تیر از حلقومم .... حسین @majmaozakerine
میرفت و برمیگشت .. کاشکی داد بزنی خیلی این کلمه هارو نشنویم بهتره .. نیزه میرفت و برمیگشت .. چشماش باز و بسته میشد هرکس تو مقتل می اومد اونقدر میزد خسته میشد .. خداکنه متوجه نشی من چی گفتم .. یه چیزی بگم سر بسته؛ خبر داری کشتنِ ارباب ما سه ساعت طول کشید؟.. چرا؟ زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کمتر اذیتش کنید .. پیراهنش رو نه میدونید کیه میخواید هتک حرمتش کنید؟!! .. آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعداً غارتش کنید .. آدم زنده رو غارت نمیکنن .. حسین ... لب هاش مثلِ چوبه خشکه تشنه ست دائم از حال میره خواهر رویِ تل ایستاده مادر تویِ گودال میره .. آتیش به ما نزن اینقدر پنجه رو خاکِ کربلا نزن رو سینه اومدن زیر دستُ پاهاشون اینقدر دستُ پا نزن دق میکنم حسین دست و پا هم میزنی زهرا رو صدا نزن آه .. یه تیکۀ مقتل رو میگم که بیچارم کرده .. وقتی افتاد از اسب ، وقتی تیرُ از کمر کشید دسته دسته میریختن حسینُ بکشن.. ، منصرف میشدن برمیگشتن .. دسته دسته میومدن تو گودال شمشیر بکشن ، چهره‌ی حسینُ میدیدن میگفتن ما پسر پیغمبر و نمیکشیم .. مینداختن شمشیر هارو میرفتن حتى جاءه رجل من كندة .. یه بی حیا اومد .. يقال له مالك بن النسر .. اسم نحسش مالک ابن یسره .. مال همین یکی دو ساعت دیگه س .. یه نگاه به حسین کرد فشتم الحسين .. شروع کرد به حسین ناسزا گفتن .. فحش میداد .. ناسزا میگفت .. ابی‌عبدالله چشماشُ ُ بست .. آه .. یه سیلی تو صورت آقای ما زد .. وضربه على رأسه الشريف بالسيف .. این مال الانِ لال بشه کسی غیر عاشورا این حرفُ بزنه .. خنجر نمیبره .. هیچکسی قربونی رو تشنه سر نمیبره هی ضربه میزنه .. هیچکسی اینجوری سر از پیکر نمیبره انصافتون کجاست .. هیچکسی انگشتُ واسه انگشتر نمیبره حسین ... میخوای مثل مادرش بگی؟ بُنَّی .. حسین ... عریان روی خاک اُفتادی زهرا چادر روت میندازه مرهم رو زخمات میذارن اما با نعلای تازه .. ای شاه کم سپاه .. پناه عالمیان زینب مونده بی پناه از روی نی ببین .. که دارن حرومیا میرن سمت خیمه گاه گوشواره میکشن به کجا فرار کنن دخترهای بی پناه به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدن من .. وای .. حسین ... چ @majmaozakerine
روضه مقتل ابا عبدالله مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت. اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین (علیه السّلام) بود، امام صادق (علیه السّلام) می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید. دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید. سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است. چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید: «لشگر جگرم از تشنگی می سوزد» از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم @majmaozakerine
روضه خواندن خود امام حسین (علیه السّلام) مرحوم آیت الله تکابنی در مواعظ المتقین می نویسد: سلمان فارسی تو کوچه ها و پس کوچه ها عبور می کرد، دید آقا امام حسین (علیه السّلام) در سن کودکی، گوشه ای دور از بچه های دیگر ایستاده اند و گریه می کنند. سلمان جلو رفت، سؤال کرد یابن رسول الله ! جانم به فدای شما، آیا اتفاقی افتاده است، اینچنین گریه می کنید؟ ابی عبدا… جواب نداد، باز سلمان اصرار کرد، گفت آیا کسی شما را اذیت کرده، دائم سؤال می کرد. آخر پسر زهرا فرموده باشد: سلمان ! اگر بگویم طاقت شنیدنش را نداری، عرضه داشت یابن رسول ا… ! مگر نشنیدید پیغمبر فرمود: سلمان از ما است به من بگویید چی شده است؟ شروع کرد وقایع کربلا را تعریف کند. ای سلمان ! یک روز من بزرگ می شوم، گذر من به کربلا می خورد، خدا به من یک پسر می دهد، اسم او علی اکبر است، سلمان فرشته ها صف می بندند جمال این پسر را ببینند،  اما همین پسر را تو کربلا جلوی من می کشند …  . سلمان ! خدا یک پسر دیگر به من می دهد اسمش علی اصغر است. این پسر را با لب تشنه وقتی از لشگر برای او آب می خواهم او را روی دستم با تیر سه شعبه می کشند. سلمان ! خدا به من یک برادر می دهد اسم او عباس (علیه السّلام) است کنار نهر آب او را با لب تشنه می کشند …. . سلمان نگاه می کرد، دید گریه ی آقا شدیدتر شد، نفس بند آمد صدا زدند ای سلمان ! زینبم … اینقدر گفت  …. سلمان آخر کار سؤال کرد، آقا جان ! شما که همه کاره ی خلقت هستید اراده کنید همه چیز را عوض کنید. آقا امام حسین (علیه السّلام) فرموده باشند: سلمان درست می گویی، ولی  من دوست دارم فدایی دوستانم بشوم، دوستانم فردا دور هم جمع بشوند اسم من را بیاورند … شفاعت دوستانم را فردا بکنم نگذارم در آتش جهنم بسوزند. سلمان ! نشونه ی دوستان من دو چیز است، یکی  اشک چشمشون، یکی هم دلهای آنهاست که برای کربلا پر می زند، برای دیدن کربلا می میرند … منبع:کتاب گلواژه های روضه @majmaozakerine
~ نام اثر : تشنمه ... 💯 ◾️ ◾️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 علی حاجیان فر 💢 ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍بنداول📝 بین حجره ~ باز شده غوغا جوون امام رضا بی کس و تنها خنده بسه ~ آهای کنیزا !! آخه اینجا اومده حضرت زهرا میگفت تشنمه کسی بهش آب نداد چقد بی رحمه همسر امام جواد صدا نزن رو به این همسر بی وفا نزن صدا نزن روی خاک حجره دست و پا نزن خونجگری آب نخوردی لحظه های آخری خونجگری یاد روضه شهید بی سری ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢گوشواره رو به سلیقه خودتون بخونید 💢 ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍بنددوم📝 این صدای ~ یه قدکمونه جوادالائمه مثل من جوونه [پسرم جواد مثه من یه جوونه] ولی اینجا ~ از همه بدتر خنده‌ی این کنیزا دل میسوزونه آهای بی حیا شادی و هلهله بسه مگه نمیبینید خیلی جوادم بی کسه غریبونه عمق این مصیبتو کی میدونه وحشیونه تنشو بردن رو بوم خونه کبوترا شاهدن لحظه های جون دادنش کبوترا بالشونو باز کردن رو تنش ــــــــــــــــــــ میخام بگم از کسی که ته گوداله و تن حسین زیر سم اسب پاماله و نگاه میکرد از روی بلندی هی نگاه میکرد نگاه به اون پاره پیکر تو قتلگاه میکرد ــــــــــــــــــــ وای حسین 💢وای من۲ ای وای حسین💢 ـــــــــــــــــــ ✍شعر از : شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۰ @majmaozakerine
4_5868434483354538018.mp3
8.15M
فایل صوتی 👆 📖 🔊 جلسه هفتگی علی بن ابیطالب(ع) * کم نکن سایه لطفت ز سرم آقاجان ما بدون تو هیچیم آقا انقده صدقه سر تو جلوپامون بلند شدن گفتن این امام زمانیه کم نکن سایه لطفت ز سرم آقاجان گرچه من جنس خرابم بخرم (آقاجان)۲ خاک به سرم مایه زینت نشدم مایه شرمندگی و ننگ امام زمانم شدم آنقدر فکرو خیالم شده دنیا دیگر از غمو غصه تو بی خبرم آقاجان حالا حرفم چیه یابن الحسن غیر این خانه پناه دیگری نیست مرا باز کن در برویم پشت درم (آقاجان)۲ حالا حالا ایام زیارتی امام رضام هست ها تا به اینجا که رسیدم از کرم سلطان است راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان این یه بیتشو من خودم خیلی دوست دارم بعد مشهد سفر کرب و بلا میچسبد یک شب جمعه بیا و ببرم آقا جان حــــســـیـــــن 🎤 ڪربلایی علـی حـاجیـان @majmaozakerine 🏴🏴🏴🏴🏴