شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
#مسمط_مخمس
حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است
حاج قاسم رفت و راه بیکرانی مانده است
در تنور سینهها آتشفشانی مانده است
مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است
حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است
تازگیها هرطرف رو میکنی روز خداست
مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست
حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست
با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست
غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است
ای خمینیباوران! دنیا جمارانی شدهست
ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شدهست
شهر را یکروز میبینی چراغانی شدهست
کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شدهست
منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است
نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد
دشمنی بسیار و فتنه بیحد و بدعت زیاد
بزدل و کجفهم و سازشکار و بیغیرت زیاد
کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد!
در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است
حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین
خوش به حال آنکه تا آخر بماند با حسین
لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین
هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین»
بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است
#مهدی_جهاندار
#اینک_منم_دلتنگ_روی_حاج_قاسم
#سالگرد_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_شهادت_جان_فدا
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
اینک منم دلتنگ روی «حاج قاسم»
دلتنگ آن خُلق نکـوی «حاج قاسم»
درماتمش بابُغض این غم گریه کردیم
هـم فـاطمـیه هـم مُـحَرم گـریه کـردیم
کی میرود ازخاطرم روزی که میسوخت
سردار دلها یار دلسوزی که میسوخت
کی میرود آن صبح روزجمعه از یاد
آن اربـاً اربـا پیکر و دستی کـه افتاد
تا که سپاه قدس ماشد بی سپهدار
مولای ما «سیدعلی»شدبی علمدار
آری هنـوزم داغ جـانکاه اسـت یاران
جای نفس درسینه ام آه است یاران
درد فراقش درد جانسوز است مارا
این داغ حتی استخوان سوز است مارا
یادش بخیر لبخندهای دل نشینش
عطر شهیدان می طراوید ازجبینش
یادش بخیربوداست دلتنگ شهیدان
گرچه همیشه بود همرنگ شهیدان؟
ازحاج قاسم درس خوش عهدی گرفتیم
عشق و وفا را از«ابومهدی» گرفتیم
یار صدیق حاج قاسم بود این مرد
هرجاکه حاجی بودلازم بوداین مرد
آری«ابومهدی»چو همرزمی وفادار
بهر«سلیمانی» برادر بود و هم یار
درب شهادت رابه یک آن باز کردند
ازفرش سوی عرش حق پرواز کردند
گرچه هـزاران دل اسیر این فـراقند
آن دو نمـاد عشـق ایـران و عـراقـند
آری شهیدان برکت شهرو دیارند
روزی خــوران سفـرۀ پــروردگـارند
ای تک سوارعرصۀ عشق وشهادت
وی بهترین یار«ولی»یار «ولایت»
افسوس ازجمع عزیزان رفتی ای مرد
رفتی ومانده دردل ماکوهی ازدرد
رفتی وجای خالی ات رادرد دیدیم
داغ تو آنچه با دلِ ما کرد دیدیم
ماخواب بودیم وتو را ازماگرفتند
آخر تـو را نـامـردها از مـا گـرفتند
شددر وصیت نامه ات زیبا روایت
باجان و دل بایدشویم یار«ولایت»
تادر ره عشق«ولی» بی سرنگردیم
سوگندبرخونت ز راهت برنگردیم
هرجاکه نامت هست سرسبزوبهاری است
خون توتاصبح ظهورعشق جاری است
شیرین ترین متن پیامت فتح«قدس» است
ای«حاج قاسم»انتقامت فتح قدس است
صَهیون و وَهّابیت و آل سعودی
از برکت خونت فنا گردند بزودی
رفتی وکوه غم نشسته بر دل ما
ذکرخوشت گردیده نُقل محفل ما
رفتی ومارادرغمت بغض«ولی» کشت
هم داغ توهم گریۀ«سیدعلی» کشت
رفتی یتیمان شهیدان گریه کردند
هم یادگاران شهیدان گریه کردند
امروزاگر درخانه آسوده نشستیم
مدیون ایثار شهیدان و توهستیم
تا به اَبد باشد دل ما از غمت پُر
ازخدمتی که کرده ای برما تشکر
راه تو راه انبیا راه حسین است
شدپیروت هرکس که دلخواه حسین است
ازداغ توما باهمه احساس خواندیم
درماتمت ما روضهٔ عباس خواندیم
در روضه هایت گفته بودیم یا اباالفضل
سردار،جایت گفته بودیم یا اباالفضل
دستت جدا گر پاره پاره پیکرت بود
شکر خداانگشت وهم انگشترت بود
جسمت اگرچه اِرباً ارباشدکفن داشت
گرچه درآتش سوخت تِکّه پیرهن داشت
شکر خداسردارچون، بعد ازشهادت
هرگز نشد به اهل بیت تو جسارت
دیگر یتیمان تو را که بی بهانه
هرگز نگفتند تسلیت با تازیانه
بعد ازبخون غلتیدنت سرداردلها
دیگرنبردند به اسارت خواهرت را
«مداح»این شدآخرین حرف شهیدان
عالم به قربان غریبی ات حسین جان
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#یکشنبه های علوی
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
یاعلی نقش جمال تو کشیدن چه خوش است
مددی، هو، ز لب عرش، شنیدن چه خوش است
کفتره گوشه نشین لب بام نجفم
یاعلی درحرمت شوق پریدن چه خوش است
آمده حضرت جبریل و حرم می خواهد
بوسه اش بر کف ایوان تو دیدن چه خوش است
زبیابان نجف سمت حرم خواهم رفت
همهٔ راه جنون وار دویدن چه خوش است
سنگ درّ نجفش شوروشعف دادمرا
نقش یا فاطمه گر داشت، خریدن چه خوش است
چو سرشتند ملائک گل آدم گفتند
حیدرا،از دَم تو روح دمیدن چه خوش است
جای جای حرمت جای قدوم زهراست
دم در تا به ضریح، حال خزیدن چه خوش است
دست برسینه کناره حرمت حضرت خضر
هر کجا حبّ علی بود، رمیدن چه خوش است
یاعلی،کاش که (مجنون) به طوافت برسد
زائری گفت نجف ،به که شدیداً چه خوش است
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
سلاااام
صبح زیبای یکشنبه شما بخیر و سلامتی
_🌹_الهی آفتاب زندگی تون پرنور باشه
الهی روزی تون پربرکت باشه
الهی همیشه شادی تولحظه هاتون
و خوشبختی مهمان خونه هاتون باشه
الهی نگاه خدا همیشه همراه شما باشه
مقام افشاگری از ظلم و تعدی #بنی_امیه برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری های مستمر مردم را متوجه ظلم و بی لیاقتی حکام وقت می نمود لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به #شهادت رساندند.
چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین سلام الله علیها نگاشته اند که بنی امیه همسر #امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، ام البنین سلام الله علیها را مسموم و به قتل رساندند.
📚وقایع الشیعه (وقایع سیزدهم جمادی الثانی) صفحه 85
یا فاطمه ام البنین...
#حاج_آرمین_غلامی(مجنون)
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
اشعارشهادت ام البنین (س)
ازغم دوری تو بسیار افتادم زپا
بعده مرگ تو من بیمار افتادم زپا
داغدارم برحسین وبرابالفضل رشید
اینچنین از لحظه ی دیدار افتادم زپا
عشق یعنی صورت زیبای عباس رشید
من از این تصویر بی تکرار افتادم زپا
گوشه ی صحن بقیع کردم عزای توبپا
ای علمدارم چنین بیمار افتادم زپا
شهر میداند که من عمری عزاداره توام
اینچنین از عشق تو سر شار افتادم زپا
روزگاری داشتم زیباپسرهایی رشید
درفراق رویت ای دلدارافتادم زپا
حال درشهرمدینه بی پسر گردیده ام
درغم اولادخود هر بار افتادم زپا
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
❤️🕯🌺🦋
🍂🍁🔴روضه و توسل جانسوز_شهادت حضرت ام البنین علیه السلام_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها_حاج آرمین غلامی(مجنون) بخش اول
═══✼🍃🌹🍃✼═══
کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند
نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند
پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند
پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند
به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید
گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش
عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش
امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غم مانده در بین آهش
خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به زینب نگاهش
ندیده دو عالم، کسی جز یل او
که دامان زهرا شود قتلگاهش
بشیر از پسرهای او دم نزن تو
بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟!
دست برد زیر متکا،یه گردنبند بیرون آورد ... دستتو بیار ، دستشو آورد ... این گردنبند رو گذاشت توی دستش،علی یه نگاهی کرد،میخواد حال و هوارو عوض کنه ... فاطمه جان بارک الله ... این نُه سالی که باهم بودیم از هم چیزی مخفی نکردیم ... کجا بوده این ؟! ...
شب عروسیمون دختر حمزه بهم هدیه داد ... منم نگه داشتم،من میمیرم ... بچه هام کوچیکند ... باید بری زن بگیری ... اما دم در خونه که اومد ، این گردنبندو به هرکس بود ، خواست قدم توی خونت بذاره ، این گردنبندو بهش بده بگو این گردنبندو مادر این بچه ها داده ... با بچه های من مهربون باشه ... بچه های من نازدونه هستند ،نازپرورده هستند ... اشکهای علی ریخت ...
•••
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
همه به ما گفتند که ام البنین برگشت از دره خونه ؛ خب که چی برگشت ؟! .... چرا برگشت؟! ... گفت نمیام توی خونه ... چرا نمیای؟! ... تمام بنی کلاب پشت سرش هستند ... یه وقت دیدن برگشت ، گفت نمیرم توی خونه ... چرا نمیری؟!
گفت اومده به من میگه اینو بگیر ، با بچه هام مهربون باش ...
تا بچه هاش نیان دم در نمیرم داخل ... حسن بیاد ، حسین بیاد،زینب بیاد ، ام کلثوم بیاد ... بعضیا گفتن به قول ما ، همینجا محکم میخ رو میخواد بکوبه ... اومدن آقازاده ها ... ام البنین قدش بلندِ ... یه وقت دیدن خم شد،پاهای حسن رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای حسین رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای زینب رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای ام کلثوم رو بوسید ...
•••
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
دستاشو روی سینش گذاشت ، گفت من نیومدم مادری کنم ... اگر کنیز میخواین بیام ... من کنیزی اومدم ... من کجا ، فاطمه کجا؟! ...
من کجا ، خونه ی علی کجا؟! ... من اومدم کنیز باشم ... روزی که عقیل اومد توی قبیلشون ، مادرش دوید توی خیمه گفت میدونی اومدن خواستگاریت برای کی؟! ... اومدن خواستگاریت برای علی ...
گفت خواب دیدم دیشب،از آسمان ماه به دامنم نشست ... تعبیر شد ... اما تعبیر غلط کرده بود ... وقتی اباالفضل بدنیا اومد،علی ابن ابی طالب گفت : هذا قمر العشیره ... این قرص ماه عشیره هست ... تازه فهمید کی اومده توی دامنش ... ماه اینه ... عباسه ... حالا تازه خوابش تعبیر شد ...
•••
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
اولین کاری که کرد خودشو کنیز کرد ...
دومین کاری که کرد از اسمش گذشت ... از اسم گذشتن سخته ... اونم اسم فاطمه ... به امیرالمؤمنین عرض کرد آقا به من نگید فاطمه ... وقتی میگید فاطمه ، بچه ها یه حالتی پیدا میکنند یادِ مادرشون میفتند ... به من بگید مادر بچه ها ... ام البنین ...
(((بعد کربلا گفت دیگه به من ام البنین نگید ... من که دیگه پسری ندارم .... )))
سومین گذشت از خانوم ام البنین ، عباس که بدنیا اومد ... در دهنِ مردمو نمیشه بست ... سرها توی هم رفت ... از وقتی بچه ش بدنیا اومدِ دیگه محل به بچه های فاطمه نمیده
یه سفره انداخت ... حسن ، حسین، زینبین نشستند ... امیرالمؤمنین نشسته ... رفت عباس رو از گهواره بلند کرد ، اومد دور سر حسن ، دور سر حسین ، دور سر زینب ، دور سَر ام کلثوم چرخوند
چیکار داری میکنی؟! ... گفت خودم کنیزی اومدم ، میخوام بچم هم به غلامی قبول کنی ... میخوام بچم هم غلام شما باشه ....
••• ┄┅═══✼✨✼═
اُمُّ البَنین چون فاطمه ناموس عشق است
چون کوکبی رخشنده در قاموس عشق است
زهرای اَطهر مادر عشق است امّا...
امّ البنین هم دایه یِ ملموس عشق است
بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد.
و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.🍁
🔺مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید.🍂
حضرت #ام_البنین سلام الله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت در
#عقیق_شعر
میرود از آن سَرِ دنیا خبر میآورد
شعر در وصف تو باشد بال در میآورد
شعر در وصف تو یعنی اشک، یعنی اشک، اشک
شاعر این ابیات را با چشم تر میآورد
مصرع اول اگر از «در» بگوید با خودش
مصرع دوم سر از دیوار در میآورد...
پرسشم تلخ است و پاسخ تلختر، این روزگار،
کی برای چیدن یاسی تبر میآورد؟
در جواب این که در کوچه چه آمد بر سرش
فاطمه هر بار اما و اگر میآورد
دست او بالا نمیآید، ولی این روزها
نام ما را در دعایش بیشتر میآورد
#شهادت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مجتبی_حاذق
@majmaozakerine
#عقیق_شعر
حاج قاسم رفت اما داستانی مانده است
حاج قاسم رفت و راه بیکرانی مانده است
در تنور سینهها آتشفشانی مانده است
مکتبش را دوستان و دشمنانی مانده است
حاج قاسم رفت اما امتحانی مانده است
تازگیها هرطرف رو میکنی روز خداست
مالک اشتر زمین افتادنش هم ماجراست
حاج قاسم راز و رمز فتح خرّمشهرهاست
با علی همراه شو، میزان علی مرتضاست
غیرت صفّینیان را نهروانی مانده است
ای خمینیباوران! دنیا جمارانی شدهست
ای مسلمان! وقت تجدید مسلمانی شدهست
شهر را یکروز میبینی چراغانی شدهست
کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شدهست
منتظر باش اتفاق ناگهانی مانده است
نور پنهان، ماه پشت ابرها، ظلمت زیاد
دشمنی بسیار و فتنه بیحد و بدعت زیاد
بزدل و کجفهم و سازشکار و بیغیرت زیاد
کوفیان! ما اهل ذلت نیستیم! عزّت زیاد!
در دل ما قاب عکس پهلوانی مانده است
حاج قاسم کربلایی بود و سرتاپا حسین
خوش به حال آنکه تا آخر بماند با حسین
لِلذینَ آمَنوا فی هذهِ الدنیا... حسین
هرکه عزم کربلا دارد بگوید «یا حسین»
بار سنگینی به دوش کاروانی مانده است
#مهدی_جهاندار
#شعر_پایداری
#حاج_قاسم_سلیمانی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#ترکی
🎤مداح :ناصر اسدی اردبیلی
✍شاعر:استاد حاج عباسعلی دهقان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جان وئریرم گورمدیم پیکریوون یاره سین
باشیمه سالدوم بالا دورداوغولون قاره سین
قولاریوی سالدیلار باشیوی سئندیردیلار
مشکیوه اوخ ووردولار ساخلاموشام پاره سین
خورداجاقبرینده یاتماگل
گوز یولدا آناوی آتماگل
****
گوزلویورم یانیمه اوغلوم حسینی گله
بلکه بویانموش ئورک گورسون اونی دینجله
گوزیولووا تیکموشم سون نفسیمدور بالا
دورداوغلوملان حسین بلکه سفردن گله
دورد اوغلومدان گلمور بیرنفر
ایلوبسوز عباسیم دیده تر
****
جان وئریرم تئزگلون سیزاولون همدم اوغول
سنله حسینه بالا تنگیدی سینم اوغول
اولدی اجلدن تریم آننما شبنم اوغول
جان وئریرم گوزیاشی جاریدی هردم اوغول
گوزلورم گل سن الده کفن
سسلورم اللرده وای ئولن
****
دورداوغولوم یاندیرور قانه باتوبلاراوغول
الده ئولوبلر اولارکامه چاتوبلار اوغول
من یانورام باشوزی ذبح ائدوب اهل جفا
اوغلوم حسین تک منی گوزدن آتوبلار اوغول
اوخلارلان دوغراندی پیکرین
باش سئندی ذبح اولدی حنجرین
*
یاندیروری صاحبی بی کس حسین غملری
غسلونی قانی وئروب ذبح اولونوب حنجری
ایستی قوم اوسته قالوب قانه باتان پیکری
کهنه حصیره بوکوب اوغلی شه بی سری
آغلور سیفیله ایلور نوا
ایستوللر مولادن کربلا
✍بقلم استاد حاج عباسعلی دهقان(صاحب)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بر خاک کشیده بود، مادر
تصویر چهار قبر خالی
بر خاک کشیده بود، مادر
با قد خمیده چادرش را
برخاک کشیده بود مادر
بی سر و سامان تو ام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چه ها کرده ای
دستی به کمر؛ چه روضه ای خواند
این وارث باغ یاس بی در
حتی دل کوه آب میشد
درسوگ عقابهای بی سر
درسوگ عقابهای بی پر
بانوی ادب خودش از اول
پای قدم حسین خم شد
از بس که حریم را نگه داشت
عباس، مدافع حرم شد
بی سر و سامان تو ام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چه ها کرده ای
تصویر شهید و قبر خالی
یک مادر پیر قد خمیده
چشمان به در سپید سخت است
سخت است برای داغدیده
زهر منظومه زهرا حسین
کشته افتاده به صحرا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چه ها کرده ای
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
🎤مداح:کربلایی علی پور کاوه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ام البنین
ای مادر به حضرت سقا
جانشین حضرت زهرا
ام الشهدای عاشورا
.....
آرام جان زینب و حسن
فاطمه ی قوم بنی کِلاب
مرحبا بانوی مردآفرین
ای سنگ صبور ابوتراب
.....
🌾سیدتنا یا ام البنین(س)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
جون عباس
این گرهِ بسته مو واکن
عقده های قلبم و وا کن
کرببلامو تو امضا کن
...
جونه زینب و جون مجتبی
جونه ابوالفضل و جونه حسین
قسمت میدمت ای مادره فضل
من و ببر تا بین الحرمین
🌾سیدتنا یا ام البنین(س)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چشم تارم سو نداره این دم آخر
میخونم با یه دل مضطر
یاد یاس خونه ی حیدر
.....
یادمه میخوند با دوچشم تر
مجتبی روضه ی کوچه و در
یادحیدر با ناله میگفت
یاسش رو توخونه زدن تبر
🌾واویلا واویلا واویلتا
✍(ڪربلایے_مجیدمرادزاده)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین